میراث مکتوب – دکتر اکبر ایرانی، مدیر عامل مرکز پژوهشی میراث مکتوب، یکی دیگر از سخنرانان شب محمدتقی دانشپژوه بود که سخنان خود را با عنوان «محمدتقی دانش پژوه و تصحیحات او: (آثار شیعی و زبان فارسی)» به سمع حاضران رسانید.
آنچه در زیر میآید متن کامل سخنرانی ایشان است:
شادروان استاد محمدتقی دانشپژوه، فهرستنگار برجستۀ نسخ خطی، کتابشناس و مصحح کوشای متون کهن فارسی و عربی در دورۀ معاصر بود. او در سال ۱۲۹۰ خورشیدی در آمل متولد و همچون یار دیرینش استاد ایرج افشار در سن ۸۵ سالگی در تهران درگذشت. وی از سال ۱۳۱۹ در کتابخانۀ دانشکدۀ حقوق دانشگاه تهران به کتابداری اشتغال یافت و بدون آن که معلم مشخص و مستقیمی در فهرستنگاری نسخ خطی داشته باشد، با دقت در روش کار فهرستنگاران اروپایی و فهارس نوشتهشدۀ آن ها، فهرستنگاری زُبده در شناسایی و معرفی نسخ خطی عربی و فارسی گردید، به ویژه پس از اهدای مجموعۀ خطی مرحوم مشکوه به دانشگاه تهران، وی به همراه شادروان دکتر علینقی منزوی فهرست نویسی مجموعه را آغاز کردند.
افزون بر تألیف فهارس نسخههای خطی کتابخانههای بزرگ ایران، با همکاری ایرج افشار نشریهای را به نام نسخههای خطی بنیان نهاد، تا مباحث مرتبط با فهرستنویسی در آن مطرح شده و فهرست مجموعه های کوچک نیز امکان چاپ یابد. وی در ترویج فهرستنگاری نسخ خطی به روش خاورشناسان اروپایی در میان مسلمانان (به ویژه در ایران) نقشی بسزا داشت؛ و به تشویق و پیشنهاد او بود که دو فهرستنگار برجسته نسخ خطی در دورۀ معاصر به تدوین کتابشناسی موضوعی نسخ خطی دست یازیدند: دکتر سید محمدباقر حجتی با تألیف فهرست موضوعی نسخههای خطی عربی کتابخانههای جمهوری اسلامی ایران (کشاف الفهارس)، و استاد احمد منزوی با تألیف فهرست نسخههای خطی فارسی.
اما با وجود شهرت بحق دانشپژوه در عرصۀ فهرست نگاری نسخ خطی، نباید از یاد برد که او به تصحیح و چاپ متون کهن بسیاری، نیز همت گماشت و در فاصلۀ سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۷۶ قریب به چهل متن را تصحیح و منتشر کرد؛ جدای آن که بر چاپ نسخهبرگردانهایی مانند الرساله المُعینیه خواجه نصیرالدین طوسی (چاپ ۱۳۳۵ ش) و حل مشکلات معینیه همو (چاپ ۱۳۳۵ ش) مقدمه نوشت و به ترجمۀ برخی متون شیعی از جمله النکت الإعتقادیه صدوق و مصادقه الأخوان ابن بابویه، طی سالهای ۱۳۲۴ و ۱۳۲۵ اهتمام نمود.
مرحوم افشار در باره سعی بلیغ زنده یاد دانش پژوه در موضوع تصحیح متون می گوید:« کوشش او همواره درین زمینه بر آن بوده که نایابها، ناشناخته ها، گمشده ها و بالاخره مؤثرها را چاپ کند. او با ذهن گوهر شناس و دانش جوهری خود توانسته است متونی را که حاوی آراء و عقاید فیلسوفان و متکلمان، اقوال و مقامات صوفیان و عارفان، مسائل و آثار ریاضی و غیرو هست، به چاپ برساند.» استاد افشار دلیل دیگر اهتمام دانش پژوه به احیاء متون را، غنی سازی زبان فارسی ذکر می کند و می افزاید: « دیرینگی و کهنگی نسخ خطی برای او پسندتر و بیش بها تر بود. او همیشه به تأکید، گفته است که با به دست آوردن این گونه نوشته ها و تازه ساختن واژه های معادل برای مفاهیم جدید می توان از آنها سود جست»
متون کهنی که دانشپژوه تصحیح و منتشر کرده، از نظر موضوعی گسترهای وسیع به پهنای جوانب گوناگون مطالعات اسلامی دارد: از فلسفه و کلام اسلامی و تاریخ علم گرفته تا حدیث و اخلاق و ادبیات فارسی. در حوزۀ منطق دورۀ اسلامی، وی آثاری همچون تبصره و دو رساله دیگر از عُمر بن سهلان ساوی (چاپ ۱۳۳۶ ش)، در طبیعیات دو رساله دربارۀ آثار علوی از عمر بن سهلان ساوی و شرف الدین مسعودی مروزی (چاپ ۱۳۳۷ ش)،در فلسفه آثاری چون: کسر أصنام الجاهلیه ملاصدرای شیرازی (چاپ ۱۳۴۰ ش)، جامع الحکمه بابا افضل کاشانی (چاپ ۱۳۶۱ ش)، جام جهان نما در ترجمۀ التحصیل بهمنیار (چاپ ۱۳۶۲ ش، با همکاری عبدالله نورانی)، نجات ابنسینا (چاپ ۱۳۶۴ ش)، المنطقیات فارابی (چاپ ۶۷-۱۳۶۶ ش) و مجمل الحکمه (چاپ ۱۳۷۵ ش) را تصحیح و منتشر کرد؛ در کلام متونی مانند فصول خواجه نصیرالدین طوسی به زبان فارسی با ترجمۀ آن به زبان عربی از جرجانی (چاپ ۱۳۳۵ ش)، رسالۀ امامت از او (چاپ ۱۳۳۵ ش) و معتقد الإمامیه عمادالدین طبری (چاپ ۱۳۳۹ و ۱۳۶۱ ش)؛ و در فقه متونی همچون النهایه شیخ طوسی با ترجمۀ فارسی کهن آن در سه جلد (چاپ ۴۲-۱۳۴۲ ش) به چاپ رساند.
ابتکار زنده یاد دانش پژوه در تصحیح متن عربی و ترجمه کهن فارسی النهایه، به این صورت بود که هر صفحه فارسی را مقابل صفحه عربی از آن قرار داد، و مقابله هریک با چندین نسخه و گاه بهره گیری از نسخه بدل هر یک برای تصحیح دیگری، در نوع خود شیوه ای بدیع و کم نظیر است. البته این مزیت مختصّ دانشمندان ایرانی است که با تسلط به زبان عربی، بهتر می توانسته اند متون کهن فارسی را تحقیق و تصحیح کنند، کاری که مرحوم افشار در تصحیح مسالک و ممالک کرد و شادروان زریاب خویی در تصحیح متن عربی الصیدنه نمود و ساقطات نسخه عربی را از نسخ خطی کهن فارسی تکمیل کرد، طبعاً آن دسته از مصححان و محققان عرب که از نعمت زبان فارسی بی بهره اند، قادر نیستند در تصحیح متون عربی که از آنها ترجمه های کهن فارسی وجود دارد استفاده کنند، بدین روی تحقیقاتشان دقیق و قابل اعتنا نیست.
هرچند کیفیت تصحیحات دانشپژوه به دلیل پرکاری و مشغلۀ بسیار، فراز و فرودهایی دارد، اما انتشار این همه متن به تنهایی، نه تنها شایان توجه و تقدیر، بلکه اعجابانگیز است و حکایت از ذهن جوّال و دانش گستردۀ او در حوزههای گوناگون علوم و فنون و فرهنگ ایرانی اسلامی دارد.
در این میان، سهم دانشپژوه در تصحیح و عرضۀ متون کهن شیعی، به ویژه متون زبان فارسی، شایان توجه بسیار است و شاید بتوان او را در این عرصه از پیشگامان و طلایه داران شمرد. در میان محققانی که به بررسی تاریخ تشیع در ایران و سیر تحولات آن پرداختهاند، دانش پژوه با آگاهی و تیزبینی و به درستی، به آثار فارسی شیعی توجهی ویژه کرد.ترجمۀ کهن فارسی از مختصر النافع محقق حلی (چاپ ۱۳۴۳ ش) و ترجمۀ فارسی شرایع الاسلام محقق حلی از ابوالقاسم بن احمد یزدی (چاپ ۵۳-۱۳۴۶ ش)؛ تصحیح شرح فارسی شهاب الأخبار قاضی قضاعی بر اساس نسخه ای از قرن ششم (چاپ ۱۳۴۹ ش)، فرمان مالک اشتر با ترجمۀ فارسی حسین علوی آوی (چاپ ۱۳۵۹ ش)، معارج نهج البلاغه علی بن زید بیهقی (چاپ ۱۳۶۷ ش) و معتقد الامامیه (تهران، ۱۳۳۹ )؛ که ترجمهگونهای است از غنیه النزوع ابن زهره حلبی به قلم عمادالدین حسن طبری (قرن هفتم) در علم کلام، فقه و اصول فقه، این کتب بخشی از آثاری است که وی به زیور نشر در آورد.
همچنین آن شیدای کم مانند نسخ خطی، در نوشتهها و پژوهشهایی مستقل به موضوع بررسی ابعاد تاریخ تحولات ادبیات شیعی در مقدمه برخی کتب پرداخت (مانند مقدمهای که بر جلد اول نزهه الکرام محمد بن حسین رازی) به کوشش محمد شیروانی، چاپ ۱۳۶۱ ) نوشت و کوششی که در معرفی بخشهایی از فهرستواره فقه هزاروچهارصد ساله اسلامی در زبان فارسی نمود و مقالات پراکنده دیگری که به رشتۀ تحریر درآورد.
علاوه بر همۀ اینها، دانشپژوه با تصحیحات خود از متون کهن فارسی که موضوعات گوناگونی را شامل می شود، قدرت و غنای زبان فارسی را در واژه سازی و انتقال مفاهیم علمی و فلسفی، بر همگان روشن ساخت.
این حقیر سعادت داشتم که در اواخر سال ۷۲ در طلیعۀ راه اندازی و تأسیس مرکز پژوهشی میراث مکتوب، برای مشورت و بهره گیری از نظرات و تجارب آن رادمرد عرصۀ نسخه شناسی و متن پژوهی حضورشان شرفیاب شوم. ایشان با اشتیاق از این طرح بزرگ فرهنگی استقبال کردند و مرا به استادانی چون عبدالله نورانی و خاصه ایرج افشار رهنمون شدند و بنده را به تداوم این راه تشویق فرمودند. بسیاری از آثار کهن فارسی و شیعی که از سوی این مؤسسه منتشر شده، از جمله کتبی است که انتشار آنها جزء آمال و آرزوهای آن استاد یگانه بوده است. همچنین چاپ دو کتاب دستور الجمهور و تحفه المحبین با همکاری ایشان و مرحوم ایرج افشار زینت بخش آثار میراث مکتوب است.
بیشک این پژوهشگران شیفتۀ فرهنگ ایران اسلامی، در ثمرات معنوی و تعالی علمی جامعه که از آثار محققان و مصححان و علاقه مندان نسخ خطی، حاصل و عاید میشود، سهمی بسزا دارند و در حافظۀ تاریخی فرهنگ ایرانی سرافراز و جاوید خواهند ماند.
اخبار مرتبط
…………………………………………………