یکصد و دوازدهمین محفل ماهانه و دوستانه مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب، موسوم به چهارشنبههای دیدار، ۳۰ مهرماه ۱۴۰۴ در سالن کتابخانه این مؤسسه برگزار شد.
محفل این ماه مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب به یاد محمد دبیرسیاقی (زادروز ۴ اسفند ۱۲۹۸ خورشیدی، قزوین، درگذشت ۱۶ مهر ۱۳۹۷ خورشیدی) پژوهشگر و مصحح متون کهن برگزار شد. در این نشست حسن انوری (عبدالرضا قریشی یادداشتی را از حسن انوری برای دبیرسیاقی خواند)، حمیده چوبک و اکرم سلطانی سخنرانی کردند.
در ابتدای این جلسه و پس از پخش موسیقی میراث مکتوب، دکتر اکبر ایرانی ضمن خیرمقدم به حاضران و اشاره به اختصاص یافتن این جلسه به یادبود زندهیاد دبیرسیاقی، دربارۀ فعالیتهای مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب در ماه اخیر و برنامههای پیشرو سخن گفت.
وی همچنین از برگزاری همایش «آذربایجان، دیپلماسی و تمامیت ارضی ایران» در بزرگداشت میرزا محبعلی خان ناظمالملک مرندی یکانلو، در روزهای ۷ و ۸ آبانماه در تبریز و مرند با همکاری مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب، خبر داد.
در ادامه یکصد و دوازدهمین محفل ماهانه میراث مکتوب مستندی درباره زندهیاد دبیرسیاقی که به همت اکرم سلطانی تهیه و تولید شده بود، پخش شد.
دهخدا دبیرسیاقی را فرزند خود میدانست
عبدالرضا قریشی، پژوهشگر فرهنگستان زبان و ادبیات فارس متنی را از سوی دکتر حسن انوری درباره محمد دبیرسیاقی خواند. وی درباره دبیرسیاقی چنین خواند: از سال ۱۳۴۱ که در موسسه لغتنامه دهخدا مشغول کار شدم با شادروان دکتر محمد دبیرسیاقی همکار بودم. مردی یگانه بود هم از جهت اخلاقی و هم از جهت علمی. او به دهخدا علاقه داشت و بارها از او شنیدم که میگفت: دهخدا مرا فرزند خود میدانست. آثار دهخدا را از شعر و مقاله جمع و چاپ میکرد.
سعی دبیرسیاقی در خوانش واژههای مهجور کهن
دبیرسیاقی کارمند وزارت دارایی بود از همکارانش شنیدم که میگفت در اداره از دو جهت شاخص است. یکی در جهت امین بودن و دیگر از نظر وارد بودن به قوانین مربوط به مالیات و مسائل اداری. دبیرسیاقی اهل سفر بود. ماشین بنز سیاهرنگی داشت و با آن به بیشتر کشورهای اروپایی سفر کرده بود. از افراد معدودی بود که به گردآوری آثار کهن ادب فارسی و به زبان فارسی عشق میورزید. دیوان و آثار بسیاری از شاعران را گردآورده، تصحیح کرده و به چاپ سپرد.
در این مورد از نسخههایی که در دست دهخدا بوده و دهخدا به آنها حاشیه زده یا واژههای مهجور کهن را که در نسخههای خطی ناخوانا بوده و او سعی کرده صورت اصلی آنها را حدس بزند. دبیرسیاقی در جمعآوری آنها سعی وافر داشته و چند دیوان را به این ترتیب احیا کرده است. از جمله دیوان منوچهر دامغانی، فرخی سیستانی، عنصری و لامعی گرگانی.
«گنج بازیافته» کتابی سرشار از سفینهها و حاشیه کتابهای تاریخ
او اشعار شاعرانی که دیوان نداشتند و اشعارشان به صورت پراکنده در سفینهها و حاشیه کتابهای تاریخ و غیره بود گردآورده و در کتابی به نام «گنج بازیافته» به چاپ رسانده است. چاپ لغت از علایق دکتر دبیرسیاقی بود. کتاب «گنج بازیافته» بازنمای این علاقه دبیرسیاقی است. همینطور کتاب «پیشآهنگان شعر فارسی». دیوان دقیقی را تیز دبیرسیاقی احیا و چاپ کرده است. درباره دهخدا چند کتاب فراهم آورده و چاپ کرده است: اشعار دهخدا، مقالات دهخدا و خاطراتی از دهخدا.
فرهنگهای فارسی را از قدیم و جدید خوب میشناخت و در کتابی به نام فرهنگهای فارسی و فرهنگ گونهها معرفی کرده است. پایاننامه دکتری من در دانشگاه تهران اصطلاحات دیوانی دوره غزنوی و سلجوقی بود که با مشاورت استاد بیّدیل دکتر عباس زریاب خویی تالیف کردم و طهوری ناشر معروف در سال ۱۳۵۱ آن را چاپ کرد. دبیرسیاقی آن را هم فرهنگگونه تلقی کرده و در همان کتاب فرهنگهای فارسی آن را معرفی کرده است.
نخستین فرهنگنامه زبان ترکی دربرگیرنده زیستگاه تیرههای ترک
از کارهای دبیرسیاقی چاپ کتاب دیوان لغات الترک (محمود بن حسین کاشغری) است. مدتی ما در موسسه لغتنامه روزهای دوشنبه جلسه داشتیم. دبیرسیاقی بعد از ختم جلسه با استاد بیبدیل رسول شایسته در اتاقی از اتاقهای موسسه درباره دیوان لغات الترک کاشغری کار میکردند. دیوان لغات الترک نخستین فرهنگنامه زبان ترکی دربرگیرنده زیستگاه تیرههای ترک در جهان آن روزهاست.
دبیرسیاقی به جمعآوری نثرنویسان معاصر نیز علاقه داشت و در این زمینه مقالات استاد عباس اقبال آشتیانی را جمعآوری و چاپ کرده است. «تذکرهالملوک میرزا سمیعا» را که مشتمل بر ساختار و تشکیلات دوره صفویه به همراه طبقات و مشاغل و مراسم آن دوره حاوی اطلاعات درباره حکام است که در سال ۱۳۳۲ چاپ کرده است.
چاپ شاهنامه بر اساس تُرنر ماکان
از کارهای مهم دبیرسیاقی که باید در آغاز میگفتم چاپ شاهنامه بر اساس تُرنر ماکان از شاهنامه چاپ کلکته هندوستان بود و مقدمه مفصلی برای آن نوشت و همچنین کشفالابیات شاهنامه نیز یادآوری میشود. برگردان روایتگونه شاهنامه به نثر روان به کوشش دبیرسیاقی اثر دیگر اوست که در آغاز این کتاب زندگینامه فردوسی را نوشته است. این کتاب برای کسانی که شعر را نمیفهمند اثر بسیار مغتنمی است.
از کارهای دیگر دبیرسیاقی نظارت بر چاپ فرهنگهای فارسی است که در هند چاپ شده است مانند فرهنگ سروری و… دبیرسیاقی از شاعران معاصر نیز بیاطلاع نبود و در برنامه ادب امروز که شاعر معروف نادر نادرپور در کانال دوم تلویزیون اجرا میکرد شرکت داشت. من بارها او را در مجلسی که نادرپور به راه میانداخت دیده بودم. برای روح مرحوم آرزوی علو درجات دارم.
دبیرسیاقی میراث مهم فرهنگی و تاریخی این سرزمین است
دکتر حمیده چوبک سخنران بعدی نشست بود. او باستانشناس و مدیر پایگاه میراث فرهنگی الموت است و بیش از ۲۰ سال در کاوشهای الموت دستاوردهای ارزشمندی داشته است. چوبک گفت: دبیرسیاقی میراث مهم فرهنگی و تاریخی این سرزمین است. من افتخار داشتم در طی این ۲۴ سال که در الموت کار میکنم از مشورت و دانش دبیرسیاقی بسیار بهره بردم. استاد عضو هیات راهبردی ما بود و بسیار به ما کمک کرد و راه نشان داد. همچنین اسناد و مدارک تاریخی را در اختیار ما قرار داد از جمله نامههای ایوانف که باید از او سپاسگزار باشم.
وی افزود: دبیرسیاقی سخنهای ارزشمندی داشت که نشان از شناخت او از این سرزمین بود. وقتی به پایگاه الموت آمد و ما برای صبحانه پنیر کارخانهای برایش گذاشتیم با حسرت گفت زمانی شهر چشم به راه روستا بود که تمام اغذیه و خوراکش را تهیه کند و از بهترین ماست، دوغ، کره، پنیر و… استفاده کند اما اکنون متاسفانه تمام روستائیان منتظر هستند که با کامیون از شهر برایشان آذوقه بیاید و دیگر آن خودکفایی و شکوه روستاهای ما از بین رفته و دبیرسیاقی به خوبی این مساله را گوشزد میکرد.
ما به اتکای این انسانهای فرهیخته ایران شدهایم
مدیر پایگاه میراث فرهنگی الموت ادامه داد: امیدوارم تمام بزرگان این سرزمین زنده باشند زیرا باعث افتخارند و ما به اتکای این گذشته ارزشمند و انسانهای فرهیخته است که ایران شدهایم. با کمک و راهنمایی دبیرسیاقی بود که پرونده قلعه الموت را تکمیل کرده و به یونسکو ارسال کردیم و به زودی شاهد ثبت الموت در فهرست میراث جهانی یونسکو هستیم و این موفقیت را جشن خواهیم گرفت.
دبیرسیاقی نماد یک شخصیت فرهنگی بود
اکرم سلطانی، فرهنگنگار و عضو هیات مؤلفان لغتنامه دهخدا نیز در سخنانی به ۱۵ سال همکاری با دبیرسیاقی اشاره کرد که نمیتوان این همکاری را در ۵ دقیقه خلاصه کرد. سپس افزود: از دبیرسیاقی خاطرهها دارم و نکتههایی از او به یادم مانده است که در اینجا مجال گفتن آن نیست. از رفتار، اخلاق، منش و ادب او هر چه بگویم یا شنیدهاید و با خود دیدهاید. دبیرسیاقی نماد یک شخصیت فرهنگی به تمام معانی در همه وجوه زندگی با نظم و تربیتی وصفناشدنی پاک و پاکیزه بود. من اینجا به دو نمونه از حقگذاری و وفاداری او به بزرگان مملکت اشاره میکنم.
رنج جانگاه برای جمعآوری یادداشتهای علیاصغر حکمت
نخست درباره علیاصغر حکمت است. او کتابی در سه جلد با عنوان «ره آغاز»، «ره آموز» و «ره انجام» دارد. من شاهد زحمات و رنج جانگاه جمعآوری و چاپ این کتاب بودم. او شبانهروز به طور مداوم کار کرد و یادداشتهای علیاصغر حکمت را از انبارها بیرون کشید و به مرحله انتشار رساند. در برخی قسمتها هم من به او کمک کردهام. وقتی پرسیدم چه چیز شما را به تحمل این رنج وامیدارد پاسخ داد: میخواهم جوانان روش زندگی کردن را بیاموزند و چهره این شخصیت را به واقع نشان دهم.
مبدا لغتنامه دهخدا به فراموشی سپرده شود
دوم در سفر به قزوین وقتی گفتم قصد داریم برای شما در موسسه بزرگداشتی ترتیب دهیم گفت: من کاری نکردهام ادای دین کردهام. مگر از کسی که قرضش را میپردازد قدردانی میکنند. من قرضم را به دهخدا و ایران پرداختهام. استاد دبیرسیاقی در کنار دکتر معین و شهیدی به لغتنامه دهخدا کمکهای بسیاری کردهاند که اگر این شخصیتهای ارزشمند فرهنگی نبودند این کار به سرانجام نمیرسید. تمام نگرانی دبیرسیاقی این بود که مبدا لغتنامه دهخدا به فراموشی سپرده شود. او حتی برای مراسم تدفین خود نیز برنامه داشت و میگفت مرا اینگونه دفن کنید.
او با لطیفهای از عبید زاکانی سخنانش را پایان رساند و گفت: طفیلی را پرسیدند که اشتها داری. گفت: من بیجاره در جهان همین متاع را دارم.
باطفیلی گفت آن خانه خدا / هیچ داری بهر خوردن اشتها
گفت مسکین با شتاب اندوهگین / من متاع اندر جهان دارم همین
همچنین با توجه به معرفی کتاب «نگاهی به سیر و سرانجام فلسفه و کلام اسلامی» (انتشارات آگاه) نوشته احمد کاظمی موسوی، توسط دکتر اکبر ایرانی در جلسه، نویسنده کتاب دقایقی درباره موضوع این کتاب سخن گفت.
موسوی درباره این کتاب چنین گفت: جهانبینی اسلامی با اندیشیدن و به کلام آوردن جایگاه انسان در برابر خدا آغاز شد، اما آشنایی با منطق و دانش عقلی یونان شناخت دیگری از جهان هستی و زندگی را به نام فلسفه بین مسلمانان پدید آورد که به زودی مادر و سررشتهدار همه علوم اسلامی شد. عمر سرافرازی فلسفه با همه همساز شدنش با مبانی شرع و ایمان باز هم کوتاه بود چون همان کلام اسلامی با آمیخته شدن به عرفان الهی حکمت متعالی والایی از وجود شناسی عرضه داشت که حکیمان متأخر را از هرگونه رویکرد به علوم تجربی و معرفت شناسی جدید بی نیاز میکرد. این بی نیازی در یکی دو قرن اخیر پرسشهایی را از چگونگی برتری حکمت نظری در دنیای اسلام برانگیخته است.
پس از آن قدمعلی سرامی دقایقی از سرودههای خود را خواند و این محفل با آوازخوانی و نواختن ساز توسط دو تن از هنرمندان میهمان به پایان رسید.
آناهید خزیر
منبع: ایبنا

