میراث مکتوب- جلالالدین محمد مولوی مشهور به مولانا و ملای رومی، چهرهای تابناک در سراسر تمدن اسلامی است. دیوان مثنوی این مرد بزرگ اثری بیمانند، نهتنها در زبان فارسی، بلکه در میان همۀ آثار ادبی ـ عرفانیای است که تا امروز در سراسر جهان اسلام به ظهور رسیده است. به قول دکتر شفیعی کدکنی «مثنوی معنوی بزرگترین حماسۀ روحانی بشریت است که خداوند برای جاودانه کردن فرهنگ ایرانی، آن را به زبان فارسی هدیه کرده است و هنوز بشریت در نخستین پلههای شناخت این اثر ژرف و بیهمتاست».
اهل نظر اغلب مثنوی را به دلیل عظمت، گستردگی و ژرفا به دریا تشبیه کردهاند که البته تشبیهی است درست و قابل درک، اما از نگاهی دیگر میتوان این اثر عظیم را به جنگلی بسیار پهناور و بیکرانه نیز مانند کرد که در سراسر اقلیمها دامن گسترده است؛ جنگلی که در هر نقطۀ آن که فرود آییم، همانطور که مولوی خود اشاره کرده است، با گلها و گیاهان و میوهها و نباتاتی تازهتر و متفاوتتر از نقاط دیگر روبرو میشویم.
ورود به دیوان مثنوی ـ چه به دریا تشبیه شود یا جنگل ـ آسان نیست؛ چه رسد به اینکه کسی بخواهد به عمق آن نیز وارد شود و از مائدههای معنوی آن برخوردار گردد. در واقع این اثر شگفت، چنان توبرتو و درهمتنیده روایت شده که هنگام خواندن حتی یک داستان آن، رشتۀ کلام از دست میرود و خواننده ـ بهویژه اگر مبتدی باشد و فقط بخواهد ماجرای داستان را دنبال کند ـ چهبسا خواندن را نیمه رها سازد و دیوان را به حال خود بگذارد. گذشته از این، کلام مولوی، کلامی عالمانه و دارای غوامض و پیچیدگیهای بسیار لغوی و معنایی است و گاه با خواندن صحیح پارهای از ابیات آن بهسادگی ممکن نیست و نیاز به معلم و راهنما دارد. از همینرو از گذشته تا امروز، کسانی در پی منتخب کردن و گزیدهساختن مثنوی برآمده و در این زمینه آثاری پرداختهاند که از گذشتگان باید به «لب لباب مثنوی» اثر ملاحسین واعظ کاشفی اشاره کرد و از معاصران به «آفتاب معنوی» اثر دکتر نادر وزینپور.
این کتاب را نیز میتوان از سلسلۀ گزیدههای مثنوی دانست؛ با این تفاوت که به سبک و سیاق خاص خود که بسی متفاوتتر از دو اثر پیشگفته است، فراهم آمده است. این کتاب از تقطیع دیوان مثنوی به چهار قسمت و سپس گزینش پارههایی مناسب از هر قسمت تألیف شده است. دیوان مثنوی در نظر اول، مجموعهای از قصهها و تمثیلات است؛ به عبارت دیگر قصههای مثنوی ساختار کلی اثر را شکل میدهد؛ در حالی که اصل مثنوی را باید در ورای این ساختار جست که همانا معانی ژرف و عمیق نهفته در جایجای داستانهاست. همانگونه که مولوی خود اشاره میکند:
ای برادر قصه چون پیمانهای است
معنی اندر وی بسان دانهای است
دانۀ معنی بگیرد مرد عقل
ننگرد پیمانه را گر گشت نقل
روشن است که در مثنوی، منظور از دانه همان اشعار یا ابیات ذیل آیات قرآن کریم، احادیث و روایات نبوی و نیز خردپارهها، حکمتها و نکات علمی، عقلی، عرفانی و … است که در جایجای این اثر عظیم به چشم میخورد.
بنابراین این کتاب در دو بخش به این شرح ترتیب شده است؛ بخش اول که گزیدۀ مثنوی است و خود شامل چهار قسمت است: قصهها و داستانها، ابیات ناظر به آیه یا آیاتی از قرآن کریم، ابیات ناظر بر احادیث و روایات نبوی (ص)، حکمتها. این بخش در مجموع شامل چهل قصه، چهل نمونه ابیات ناظر بر آیات قرآن کریم، چهل نمونه ابیات ناظر بر احادیث و روایات و یکصدوبیست نمونه ابیات حکمتآمیز یا حکمتآموز است.
بخش دوم کتاب نیز به شرح ابیات بخش اول ـ به جز حکمتها ـ اختصاص یافته است. حکمتها بدون شرح آورده شده با این هدف که برای خوانندۀ علاقمند و جستجوگر، مجالی باشد تا خود به غور در آنها بپردازد و از رهگذر آن قدم در راه تحقیق و پژوهش بگذارد.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار
گذری بر زندگی جلالالدین محمد مولوی
بخش اول: قصهها
نینامه
بخش دوم:
1. اشعار ذیل آیات قرآن
2. اشعار ذیل روایات
3. حکمتها
بخش سوم:
1. شرح قصهها و حکایتها
2. شرح اشعار ذیل آیات
3. شرح اشعار ذیل روایات