میراث مکتوب- در اسفند سال 1324 سنگ بنای این مؤسسه توسط مجلس شورای وقت درخانۀ علامه دهخدا با مدیریت خود ایشان نهاده شد. پس از درگذشت دهخدا در دیماه 1334به مجلس شورای ملی منتقل و 2 سال در آنجا ساکن شد. مجلس شورای ملی در اسفند 1336 مؤسسه را همراه با بودجه آن به دانشگاه تهران واگذار کرد. دانشگاه هم آن را با همان اساسنامه و ساختار و بودجه به دانشکدۀ ادبیات سپرد و مؤسسه در ساختمان نگارستان سکنا گزید. بعدها بزرگمردی به نام دکتر محمود افشار یزدی که به دهخدا و لغتنامۀ او اعتقاد داشت یکی از مرغوبترین زمینهایی را که صاحبش بود برای استقرار مؤسسۀ لغتنامه دهخدا وقف دانشگاه تهران کرد و بدون اخذ اجاره، ساختمانی را در همان زمینها در اختیار مؤسسه گذاشت. پس از آن دانشگاه خود در همین زمین این ساختمان را ساخت و ساختمان قبلی را به موقوفات برگرداند.
در طول این سالها پس از درگذشت دکتر محمد معین مؤسسۀ لغتنامه دهخدا تحت ریاست دکتر سیدجعفر شهیدی و معاونت دکتر غلامرضا ستوده با بودجه ناچیزی که مجلس تصویب کرده بود و با ناملایمات بسیار به حیات خود ادامه داد تا کار تألیف و چاپ لغتنامه به پایان رسید. بلا فاصله جمعی از مؤلفان گرانقدر یعنی استادن: سیدمحمد دبیرسیاقی، سیدجعفر شهیدی، احمدی گیوی، رسول شایسته حسن انوری، نحفی اسداللهی و چند تن دیگر تصمیم میگیرند که به وصایای دهخدا عمل نمایند. پیشنهاد تألیف ذیلی بر لغتنامۀ دهخدا به دلایلی تصویب نمیشود و بعداز گفتگوهای بسیار موافقتها و مخالفتها، تألیف لغتنامۀ بزرگ فارسی پیشنهاد دکتر سیدمحمد دبیرسیاقی که در تألیف لغتنامۀ دهخدا نقش اساسی داشته است تصویب میشود و هیئت رئیسۀ وقت دانشگاه تهران نیز آن را تصویب و ابلاغ میکند. تألیف این لغتنامه نیز از توصیههای علامه دهخداست، مینویسد: «این لغتنامه (لغتنامه دهخدا) مسوّده و پیشنویس لغتنامۀ فارسی است». اما برای آن آنگونه که باید ساز و کار مناسبی درنظر گرفته نمیشود. کار بزرگ است و عُدّه ناچیز. مؤلفان که تعدادشان کم شده است سخت مشغول کار میشوند.
در سال 1365 پیشنهاد تأسیس مرکز آموزش بینالمللی زبان فارسی از طرف دکتر سیدجعفر شهیدی و دکتر غلامرضا ستوده به دانشگاه تهران داده شد و تأسیس آن مورد موافقت قرار گرفت. با راه اندازی این مرکز، اصلاح و تغییر اساسنامه در دستور کار قرار میگیرد. به دلایل بسیار زیادی که مجال طرح آن در اینجا نیست دکتر شهیدی و دکتر ستوده میخواهند مؤسسه از بدنۀ دانشکدۀ ادبیات جدا شود و زیر نظر مستقیم رئیس دانشگاه به فعالیت خود ادامه دهد. از این به بعد است که مؤسسه گام در راه پیشرفت میگذارد. علاقهمندان غیرایرانی برای یادگیری زبان به مؤسسه می آیند. در کنار تألیف لغتنامۀ بزرگ فارسی، چاپ کامپیوتری لغتنامۀ دهخدا با همکاری ناشر خصوصی آغاز میشود، با درخواست دکتر ستوده حمع اندک ویراستاران که اکنون در زمینۀ فرهنگنویسی تجربههایی اندوختهاند، گروه دوم مؤلفان لغتنامۀ بزرگ فارسی را تشکیل میدهند و زیر نظر دکتر سیدجعفر شهیدی تألیف حرف جیم لغتنامۀ بزرگ فارسی را آغاز میکنند. چند ماهی بیش نمیگذرد که چاپ دوم کامپیوتری لغتنامه با ویرایشی تازه برای اینکه با فناوری جدید هماهنگ شود آغاز میشود. با تمام شدن کار چاپ دوم، تهیه سی دی لغتنامه در دستور کار قرار میگیرد. این سی دی به عنوان اولین فرهنگ دیجیتالی زبان فارسی در بنیاد ایرانشناسی توسط معاون رئیس جمهور وقت در سال 1385رونمایی میشود. تالیف و تدوین فرهنگ متوسط دهخدا که آن نیز توصیۀ علامه دهخداست آغاز میگردد. 5 سال طول میکشد تا تمام شود. تعداد زبانآموزان سال به سال افزایش مییابد، از این راهها درآمد نسبتا خوبی عاید دانشگاه تهران و انتشارات دانشگاه میشود و بهرۀ مؤسسه مبلغ ناچیزی است که فقط بتواند هزینههای جاریاش را انجام دهد . همۀ این کارها با عشق توسط نیروهای انگشتشمار و با دریافت حقوقهای بسیار ناچیز انجام میشود.
در طول این سالها مؤسسه چند تن از بزرگان خود را از دست میدهد. دکتر شهیدی، دکتر دبیرسیاقی، استاد دیوشلی، دکتر احمدی گیوی آسمانی میشوند و دکتر غلامرضا ستوده بازنشسته میشود. تألیف حرف آ و الف لغتنامۀ بزرگ فارسی در هشت جلد به پایان میرسد. چند تنِ باقیمانده از ویراستاران چاپهای کامپیوتری به جمع مؤلفان میپیوندند. تألیف حرف ب شروع میشود دکتر حسن انوری که برای تألیف فرهنگ سخن مؤسسه را ترک کرده بود، دوباره به جمع مؤلفان میپیوندد و تألیف قسمتهایی از حرف ب را آغاز میکند یک مجلد از حرف ب شامل 5 جزوه به چاپ میرسد، نرمافرار گنجینۀ لغتِ دهخدا با کمک مؤسسۀ علوم کامپیوتری نور تهیه میشود، طرح تألیف فرهنگ 6 جلدی دهخدا به خاطر هزینۀ زیاد و عدم بودجه روی میز میماند. همکاران در بخش آموزش چندین جلد کتاب آموزش زبان فارسی در سطوح مختلف تألیف میکنند. دانشجویان رو به افزونی گذاشته اند، ساز وکار پذیرش دانشجو بهتر میشود. در این چند سال بعداز شادروان دکتر شهیدی، دکتر افخمی و دکتر درزی از گروه زبانشناسی به مسند ریاست مینشینند. (انتخاب رئیس مؤسسه از گروه زبانشناسی با توجه به آموزش زبان و فرهنگ نویسی تصمیم کاملا درستی است). کارها همچنان با افت و خیز ادامه می یابد. بنیاد حامیان دهخدا با حضور شخصیتهای فرهیخته تأسیس میشود.
و به یکباره کرونا سرمیرسد و کاسه کوزه ها را به هم میریزد. زبانآموزان به حداقل میرسند دکتر درزی، به درستی دکتر بیجنخان استاد زبانشناسی را به عنوان معاون علمی برمیگزیند. ایشان که کولهباری از تجربه در زمینۀ آموزش زبان فارسی دارد و فوت وفن زبان را میشناسد تغییرات ساختاری در نحوۀ آموزش زبان فارسی را آغاز میکند. آموزش آنلاین نیز راه میافتد. بعد از استعفای دکتر درزی دکتر بیجنخان حکم ریاست میگیرد. ایشان معاون علمی خود را نه از دانشکدۀ ادبیات بلکه از دانشکدۀ علوم و فنون با تخصص علوم کامپیوتری با گرایش پردازش زبان، به نام دکتر هادی ویسی انتخاب میکند. دانش ایشان و تجربههای دکتر بیجنخان و هنر و توانائیهای آقای مهدی تجلی و همکاری صمیمانۀ همکاران آموزش باعث رشد و شکوفایی مرکز بینالمللی آموزش زبان میگردد. در بخش تألیف نسخۀ برخط لغتنامۀ دهخدا که سالها روی آن کار شده آمادۀ رونمائی میشود. دکتر نیلی وهیئت معاونین ایشان از این نسخه رونمائی میکنند. جلد 9 لغتنامۀ بزرگ فارسی 5 جزوۀ دیگر از حرف ب آماده چاپ میشود. نخستین جایزۀ علیاکبر دهخدا به پیشنهاد استاد معظم دکتر شفیعی کدکنی در اردیبهشت 1401 با حمایت بنیاد حامیان به نحو شایسته ای برگزار میشود. همزمان استودیو مؤسسه که با مشارکت کانون فرهنگی قلمچی ساخته شده است افتتاح میگردد. در خردادماه 1401 نخستین جشنوارۀ بینالمللی آموزش زبان با حضور آنلاین زبانآموزانی از کشورهای گوناگون که فارسی را دراینجا آموختهاند برگزار میشود. قرار است آقای دکتر ویسی از این پس روی لغتنامه بزرگ فارسی تمرکز کند تا بتوانیم با استفاده از تکنولوژی و هوش مصنوعی روشهای نوین فرهنگنویسی را به کار بندیم.
اما به یکبار اوضاع دگرگون میشود دکتر بیجنخان قبل از به پایان رسیدن حکمش عزل میشود و دکتر حمیرا زمردی توسط آقای دکتر مقیمی رئیس پیشین دانشگاه به ریاست مؤسسۀ لغتنامۀ دهخدا منصوب میشود. دکتر زمردی را برای معارفه به کتابخانه می آورند، ایشان نسبت به مؤلفان اظهار ارادت میکند، فردای روز انتصاب در نامهای به کارگزینی مینویسد: حضور خانم اکرم سلطانی و آقای مهدی تجلی در مؤسسه لغتنامۀ دهخدا غیرضروری است. مؤلفان شکّه میشوند، دکتر انوری به ایشان تلفن میکند و میگوید: خانم! در عزل و نصب نیروها در مؤسسه عجله نکنید، ابتدا مدتی حضور داشته باشید و با کارکنان آشنا شوید و بعد تصمیم بگیرید و خانم سلطانی و آقای تجلی را برگردانید. میگوید چشم اما اتفاقی نمیافتد. مؤلفان در کتابخانه حضور مییابند و از دکتر زمردی میخواهند برای توضیح به کتابخانه بیاید، پیغام میفرستد برگرداندن این دو نفر از اختیار من خارج است. مؤلفان پس از حدود 60 سال حضور و کار مداوم برای اولین بار به اعتراض مؤسسه را ترک میکنند. قصه دراز است و وقت کوتاه.
اما امروز که تقریبا 29 ماه از آن تاریخ میگذرد مؤسسه در نتیجۀ سوء مدیریت، به عنوان سرزمین اشغال شده، از خود هیچ ندارد، از کارمندانش جز تعدای انگشتشمار باقی نمانده اند، بقیه هرکدام به جایی فرستاده شدهاند. برخی از اموالش حتی لپتابهای اهدایی مهندس قلمچی به دانشکده ادبیات برده شده است. چارت سازمانی مؤسسه را برهم زدهاند. به طور غیرقانونی در اساسنامۀ مصوب مؤسسه دست بردهاند و…. میخواهم بپرسم آیا درایت اینان از دکتر سیدجعفر شهیدی و دکتر غلامرضا ستوده که عمرشان را در خدمت به مؤسسه گذاشتند بیشتر بود؟ کدامیک از استادان دانشکده در پی فراخوان مؤسسه برای مشارکت در تألیف لغتنامۀ دهخدا و لغتنامۀ بزرگ فارسی به مؤسسه آمدند، نیامدند چون کار فرهنگنویسی هم سخت است و هم توانفرسا و هم در ارتقا شغلی و کسب امتیاز برای ترفیع و ارتقا تأثیر آنچنانی ندارد. به فهرست نام مؤلفان لغتنامه دهخدا و لغتنامۀ بزرگ فارسی نگاه کنید چندنفرشان از دانشکدۀ ادبیات است؟ با این همه
برآید سرخ گل خواهی نخواهی اگر خود صدخزان آرد تباهی
آقای دکتر حسینی سرپرست محترم دانشگاه تهران مؤسسه به کمک صددرصدی شما یرای برخاستن نیازمند است. اساسنامۀ مصوب سال 1399 را ملاک عمل قرار دهید، چارت مؤسسه را اصلاح کنید، برای تألیف لغتنامه بزرگ فارسی که اگر روزی تمام شود جزو اثار ملی محسوب خواهد شد چاره و تمهیداتی نو بیندیشید. این کار نیاز به بودجه مستقل و نیروهای کارآمد دارد. بودجۀ مؤسسه را افزایش دهید.
والسلام
اکرم سلطانی 13 آذرماه 1403