میراث مکتوب- فَرْهَنْگِسْتان عنوان عمومی نهادی دولتی که در سه دورۀ زمانی، با سه نام متفاوت، امّا با هدفی تقریباً واحد، در زمینۀ حفظ و تقویت زبان فارسی فعّالیّت کرده است. ۱.فرهنگستان ایران (۱۳۱۴ـ۱۳۳۲ش)، معروف به «فرهنگستان اوّل»؛ ۲.فرهنگستان زبان ایران (۱۳۴۹ـ۱۳۵۷ش)، معروف به «فرهنگستان دوم»؛ ۳.فرهنگستان زبان و ادب فارسى (آغاز تأسیس: ۱۳۶۶ش)، معروف به «فرهنگستان سوم».
فرهنگستان ایران (فرهنگستان اوّل)
در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۱۴ش در نشست هیئت وزرا، به ریاست محمّدعلى فروغى (۱۲۵۴-۱۳۲۱ش)، اساسنامهاى که موادّى از آن را قبلاً خود فروغى نوشته بود و در «وزارت معارف» تکمیل شده بود، در ۱۶ مادّه، دربارۀ تأسیس انجمنى به نام «فرهنگستان ایران» به تصویب رسید. نخستین نشست رسمى فرهنگستان در ۱۲ خرداد ۱۳۱۴ش، به ریاست محمّدعلى فروغى و با حضور ۲۴ عضو از رجال سیاسى و فرهنگى ، در محلّ دانشکدۀ قدیم حقوق برگزار شد. از ۹ مرداد همان سال فعّالیت رسمی فرهنگستان در زمینۀ «بهکار بردن لغات فارسى به جاى لغات بیگانه»، پس از ایجاد تشکیلات لازم، آغاز شد.
وظایف فرهنگستان ایران، که به موجب مادّۀ اوّل اساسنامۀ آن، «براى حفظ و توسعه و ترقّى زبان فارسى» تأسیس شده بود، به موجب مادّه دوم آن از جمله عبارت بود از: «اختیار واژهها و اصطلاحات لازم براى همه رشتهها»؛ «پیراستن زبان فارسى از الفاظ نامناسب خارجى»؛ «تهیۀ دستور زبان و استخراج و تعیین قواعد براى وضع لغات فارسى و اخذ یا ردّ لغات خارجى»؛ «جمعآورى لغات و اصطلاحات پیشهوران و صنعتگران»؛ «جمعآورى الفاظ و اصطلاحات از کتب قدیم»؛ «تشویق شعرا و نویسندگان در ایجاد شاهکارهاى ادبى». به موجب مادّۀ سوم اساسنامۀ فرهنگستان اوّل، اعضاى آن «دو قسم» بودند، پیوسته و وابسته: «پیوستگان اعضایى بودند که مقرّراً در جلسات» حضور داشتند و وابستگان اعضایى که «افکار خود را به وسیلۀ مکاتبه به فرهنگستان مىرساندند». فرهنگستان، به موجب آییننامۀ داخلى خود، هفت کمیسیون تعیین کرده بود که عهدهدار ایفاى وظایف مقرّر در مادّۀ دوم اساسنامه بودند و عبارت بودند از: کمیسیونهاى لغت، دستور، کتب قدیم، اصطلاحات ولایتى، راهنما و خطّ. به این ترتیب نهادى شکل گرفت که عدّۀ بسیارى از دیرباز آرزوى تأسیس آن را داشتند و امید بسته بودند که این نهاد بتواند مشکلات و کمبودهاى زبان فارسى را در عصر هجوم واژههاى بیگانه برطرف کند.
ریاست فرهنگستان ایران را محمّدعلى فروغى (ذکاءالملک) به عهده گرفت. نشستهای عمومی فرهنگستان هر هفته برگزار میشد. تا پایان سال ۱۳۱۴ش، ۱۲۰ واژه در زمینههاى ادارى، بانکى و نیروى دریایى به تصویب رسید و پس از تأیید رضاشاه دستور کاربُرد آنها صادر شد. در مجموعۀ قوانین ۱۳۱۴ـ ۱۳۱۵ش بخشنامهاى به امضاى احمد متیندفترى، وزیر وقت دادگسترى، همراه با صورتى از واژهها در سه ستون (واژههاى معمول، معادلهاى خارجى و واژههاى تصویبشدۀ فرهنگستان) آمده و تصریح شده است که، پس از این به جاى لغات قدیم، لغات جدید به کار برده شود. پس از تصویب واژهها در نشستها و طیّ مراحل اداری نخستوزیر آنها را به ادارات دولتى ابلاغ میکرد. از خرداد ۱۳۱۴ تا اسفند ۱۳۱۹ش، جمعاً ۱۷۰۰ واژه در زمینههاى بانکدارى، پزشکى، جانورشناسى، حساب و هندسه، حقوق قضایى، زمینشناسى، شهردارى، علوم طبیعى و گیاهشناسى به تصویب رسید.
سیاست سنجیده و روش اعتدالى فرهنگستان اوّل، پرهیز از تعصّب عربیزدایى و افراط در سرهگرایى و توجّه به انتخاب واژههاى سازگار با طبیعت زبان فارسى، موجب شد که غالب واژههاى مصوّب آن پذیرفته شود و در منابع مختلف، کتابهاى درسى و مکاتبات به کار رود. محمّدعلى فروغى، مادام که ریاست فرهنگستان را برعهده داشت، از کشیده شدن آن به مسیرهاى افراطى جلوگیرى میکرد. با این حال و بهرغم اعتدال و احتیاط فروغى، شمارى از منتقدان، با سیاستها و روشهاى فرهنگستان اوّل یا با برخى از واژههاى مصوّب آن، و گاه با لحنى تند، مخالفت کردند.
ریاست فرهنگستان اوّل، پس از فروغى، بر عهدۀ حسن وثوق (وثوق الدّوله) و حسین سمیعى (ادیب السّلطنه) بود. فرهنگستان ایران تا شهریور ۱۳۲۰ش، که ایران در جنگ جهانى دوم (۱۹۳۹ـ۱۹۴۵م/۱۳۱۸-۱۳۲۴ش) اشغال شد، نسبتاً فعّال بود. چند سال پس از تأسیس دچار رکود شد و رضاشاه از کندی آن ناخشنود بود؛ حتّی در ۷ اردیبهشت ۱۳۱۷ ش دستور انحلال آن را صادر کرد، امّا یک هفته بعد، فرهنگستان، به دستور او و با رئیسی جدید فعّالیّت خود را از سر گرفت. فرهنگستان اوّل، پس از شهریور ۱۳۲۰ تا بهمن ۱۳۳۲، که پایان رسمی عمر آن بود، هرازچندگاه نشستهایی برگزار میکرد و حیات کمرمقش ادامه داشت. در آن سالها عدّهای کوشیدند تا در مصوّبات فرهنگستان تجدید نظر یا برخی از مصوّبات آن را لغو کنند، امّا به نتیجۀ مشخّصی نرسیدند. نامۀ فرهنگستان هم که تا سال ۱۳۲۶ش منتشر شد، به نشریهاى بیرمق مبدّل شد که بیشتر حاوى مقالههاى کلّى ادبى بود و از فعّالیتهاى واژهگزینى یا پژوهشهاى زبانى نشانى در آن دیده نمىشد.
فرهنگستان زبان ایران (فرهنگستان دوم)
زمینۀ تشکیل مجدّد فرهنگستان هشدارهای مکرّر علاقهمندان حسّاس به وضعیّت زبان فارسی بود. نگرانی از هجوم واژههای بیگانه به این زبان در نشریّات به چشم میخورد. فرهنگستان دوم در مرداد ۱۳۴۷ش، به ریاست صادق کیا، تشکیل شد. اعضاى پیوستۀ آن یازده تن بودند. اندکى بعد نشستهاى شوراى فرهنگستان آغاز به کار کرد.
فعّالیتهاى فرهنگستان دوم با چهار گروه پژوهشى آغاز شد: گروه «واژهگزینى»، گروه «گردآورى واژههاى فارسى»، گروه «زبانهاى باستانى و میانه و گویشهاى ایرانى»، و گروه «دستور و املاى فارسى». فرهنگستان زبان ایران فعّالیتهاى خود را به مرور گسترش داد، آزمایشگاه آواشناسى، کتابخانه تخصّصى و بخش انتشارات دایر کرد و بسیارى از استادان، متخصّصان و کارشناسان رشتههاى مختلف علمى را به همکارى فراخواند.
گروه واژهگزینى در سال ۱۳۴۹ش از نُه کمیسیون تشکیل مىشد که شمار آنها تا سال ۱۳۵۷ش به ۲۸ کمیسیون افزایش یافت. ازجمله از اینها میتوان یاد کرد: آموزشوپرورش، اقتصاد و بازرگانى، جغرافیا، حقوق، رسانههاى ارتباط همگانى، علمى و فنّى و صنعتى، علوماجتماعى و ادارى و سیاسى، هنرها. در مجموع، با احتساب واژههاى تکرارى، بیش از ۶۰۰۰۰ واژه پیشنهاد دادند که از میان آنها، طىّ هشت سال، از ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۷ش، ۱۴۷۰ واژه به تصویب نهایى رسید. واژههاى پیشنهادى در دفترهایى با عنوان پیشنهاد شما چیست؟ انتشار مییافت. از این سلسله نُه دفتر انتشار یافت و چند دفتر آماده و نسبتاً آمادۀ دیگر در آستانۀ انقلاب اسلامی متوقّف شد. فرهنگستان دوم، به پشتوانۀ بودجۀ قابلتوجّه، فعّالیتهاى دامنهدار و بلندپروازانهاى آغاز کرد، که اهمّ آنها عبارت است از: گردآورى واژههاى فارسى از واژهنامهها، فراهم کردن واژهنامههاى بسامدى براى هر یک از متون نظم و نثر فارسى، گردآورى واژهها و اصطلاحات عامیانۀ محلّى، تهیۀ واژهنامههاى فارسى براى هر یک از رشتههاى دانش و صنعت و هنر، فراهم کردن واژهنامههاى گوناگون فارسى، مانند واژهنامههاى موضوعى، مترادفها، واژهنامۀ ریشهنماى واژههاى فارسى، تهیۀ دستور زبانفارسی ادبى کنونى، دستور تاریخى زبان فارسى، فراهم کردن واژهنامه براى هر یک از گویشهاى ایرانى و تهیۀ نقشۀ زبانها و گویشهاى ایرانى.
فرهنگستان دوم به سبب نزدیکی با کانونهای قدرت، در دهۀ ۱۳۵۰ش تا حوالی سال منتهی به انقلاب ۱۳۵۷ش، به سازمانی تبدیل شده بود که برای رسیدن به هدفها و انجام دادن وظایف مقرّر خود با مانع روبهرو نبود، امّا سیاستها و شیوههاى عمل حاکم بر آن سبب شد که بازده و حاصل کلّى کار با امکاناتش تناسب نداشته باشد. عربیستیزى و بیگانه قلمدادکردن کلمات و اصطلاحات متداولشدۀ عربى در فارسى و ایجاد فاصله میان استادان و علاقهمندان به زبان فارسى با فرهنگستان سبب شد که واژههاى مصوّب فرهنگستان دوم با استقبال علاقهمندان حسّاس به زبان فارسى روبهرو نشود. به گفته علىاشرف صادقى، فرهنگستان دوم «به علّت گرایش انحرافى سرهنویسى و عربیستیزى که حاکم بر اعضاى مؤثّر و صاحب نفوذ ]آن[ بود، عملاً هیچ تأثیرى در زبان فارسى نداشت و کاملاً با شکست روبهرو شد».
فرهنگستان زبان و ادب فارسى(فرهنگستان سوم)
پس از پیروزى انقلاب، کوشش براى احیاى فعّالیت فرهنگستان، امّا به شیوهاى متفاوت با گذشته و همساز با روند انقلاب، آغاز شد. در ۱۳۶۰ش و در پى سیاست حذف و ادغام شمارى از سازمانهاى دولتى، فرهنگستان یکى از مؤسّسههاى یازدهگانۀ پژوهشى و فرهنگى بود که در تشکیلات جدیدى با نام «مؤسّسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى» در هم ادغام شدند. بازماندۀ فرهنگستان دوم پس از ادغام، در عمل نتوانست به اقدام مؤثّرى در راه تحقّق هدفهاى اصلى خود دست بزند.
با تصویب شوراىعالى انقلاب فرهنگى، در طىّ سالهاى ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۷ش، چهار فرهنگستان تأسیس شد، که به ترتیب سالهاى تأسیس عبارتاند از: فرهنگستان علوم (۱۳۶۶ش)، فرهنگستان علوم پزشکى (۱۳۶۶ش)، فرهنگستان زبان و ادب فارسى (۱۳۶۸ش) و فرهنگستان هنر (۱۳۷۷ش).
فرهنگستان زبان و ادب فارسى، به حکم آنکه هدف آن حفظ سلامت و تقویت و گسترش زبان فارسى است، ادامۀ دو فرهنگستان اوّل و دوم است، و به همین سبب آن را فرهنگستان سوم نامیدهاند. اساسنامۀ این فرهنگستان در جلسات ۲۰۸ و ۲۰۹ شوراىعالى انقلاب فرهنگى به تصویب رسید و فعّالیت آن رسماً از ۲۶ شهریور ۱۳۶۹ آغاز شد. به موجب این اساسنامه، مهمترین هدفهاى آن «حفظ قوّت و اصالت زبان فارسى»، «پروردن زبانى مهذّب و رسا براى بیان اندیشههاى علمى و ادبى» و «رواج زبان و ادب فارسى و گسترش حوزه و قلمرو آن در داخل و خارج کشور» است و وظایف آن عمدتاً عبارت است از: «تأسیس واحدهاى واژهسازى و واژهگزینى»، «نظارت بر واژهسازى و معادلیابى در ترجمه از زبانهاى دیگر به زبان فارسى و تعیین معیارهاى لازم براى حفظ و تقویت بنیۀ زبان فارسى در برخورد با مفاهیم و اصطلاحات جدید»، «اهتمام در حفظ فرهنگهاى محلّى و مردمى و جمعآورى و ضبط و نشر امثال و حِکم و کلّیۀ اعلام و اصطلاحات فارسى»، «بهرهبردارى صحیح از زبانهاى محلّى، بهمنظور تقویت و تجهیز این زبان و غنى ساختن و گستردن دامنۀ کارکرد آن» و «معرّفى محقّقان و ادبا و خدمتگزاران زبان و ادب فارسى و حمایت از نشر آثار ایشان».
ارکان فرهنگستان، به موجب مادّۀ ۳ مکرّر اساسنامه، عبارت است از: رئیس جمهور، در مقام ریاستعالیۀ فرهنگستانها، هیئت امناى فرهنگستانها، شوراى فرهنگستان، رئیس فرهنگستان و دبیر.
در بدو تأسیس فرهنگستان، براساس اساسنامه، شوراىعالى انقلاب فرهنگى هفده تن از محقّقان و ادیبان و صاحبنظران برجستۀ حوزۀ زبان و ادب فارسى را به عنوان اوّلین اعضاى شوراى فرهنگستان به شرح زیر انتخاب و براى صدور حکم به ریاست جمهورى، به عنوان ریاست عالیه فرهنگستانها، معرّفى کرد: استاد احمد آرام، دکتر نصرالله پورجوادى، دکتر حسن حبیبى، دکتر غلامعلى حدّاد عادل، استاد بهاءالدّین خرّمشاهى، دکتر محمّد خوانسارى، استاد محمّدتقى دانشپژوه، دکتر سیمین دانشور، دکتر على رواقى، دکتر سید جعفر شهیدى، دکتر طاهره صفّارزاده، دکتر حمید فرزام، دکتر فتحالله مجتبایى، دکتر مهدى محقّق، استاد سید محمّد محیط طباطبایى، استاد ابوالحسن نجفى و دکتر غلامحسین یوسفى. از این منتخبان سیمین دانشور، سیّد جعفر شهیدی و غلامحسین یوسفی به دلیل بیماری و گرفتاریهای شخصی از حضور در شورای فرهنگستان و عضویّت عذرخواهی و استعفا کردند.
طبق اساسنامۀ مصوّب شوراىعالى انقلاب فرهنگى، فرهنگستان داراى اعضاى پیوسته، وابسته و افتخارى است. بهموجب اساسنامه، «شوراى فرهنگستان مىتواند، به تشخیص خود، از میان محقّقان و ادبا و صاحبنظران برجستۀ ایرانى و غیرایرانى زبان و ادب فارسى و سایر رشتههاى وابسته کسانى را به عنوان اعضاى وابسته و از میان دانشمندان ایرانى و غیرایرانى، که به طریقى براى ارتقاء و گسترش زبان و ادب فارسى یا فرهنگ ایرانى خدمت برجستهاى انجام دادهاند، کسانى را به عنوان اعضاى افتخارى انتخاب کند» (اساسنامه، مادّه ۶). شمار اعضاى پیوسته ایرانى حدّاقل پانزده و حدّاکثر بیست و پنج تن، و شمار اعضاى پیوسته غیرایرانى ده تن است.
اعضاى پیوستۀ شوراى فرهنگستان در حال حاضر عبارتاند از:
دکتر ژاله آموزگار، استاد موسی اسوار، دکتر حسن انورى، دکتر نصرالله پورجوادى، دکتر محمّدرضا ترکی، دکتر مسعود جعفری جزی، دکتر احمد جلالی، دکتر غلامعلى حدّاد عادل، استاد بهاءالدّین خرّمشاهى، دکتر محمّد دبیرمقدّم، دکتر حسن رضایى باغبیدى، دکتر على رواقى، دکتر علىاشرف صادقى، دکتر محمود عابدى، استاد کامران فانى، دکتر فتحالله مجتبایى، دکتر مهدى محقّق، استاد هوشنگ مرادى کرمانى، دکتر حسین معصومى همدانى، دکتر محمّدعلى موحّد و دکتر محمّدجعفر یاحقّى.
اعضای پیوستۀ غیرایرانی فرهنگستان زبان و ادب فارسی عبارتاند از:
دکتر صفر عبدالله، دکتر عبدالنّبی ستّارزاده، گلرخسار صفیآوا، دکتر عبدالقیّوم قویم و دکتر محمد سرور مولایی.
دکتر مهری باقری، دکتر یدالله جلالی پندری، جویا جهانبخش، دکتر زهره زرشناس، دکتر باقر صدرینیا، دکتر علاءالدّین طباطبایی، دکتر سیّد احمدرضا قائم مقامی، دکتر آبتین گلکار، دکتر رضا منصوری، دکتر چنگیز مولایی و دکتر محمّدرضا نصیری اعضای وابستۀ ایرانی کنونی فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ و محمّدکاظم کاظمی، سیّد حسین فخری و دکتر رستم وهّابزاده اعضای وابستۀ غیرایرانی فرهنگستان زبان و ادب فارسی هستند.
اعضای افتخاری فرهنگستان زبان و ادب فارسی عبارتاند از:
دکتر دریا اُرس، دکتر ولادیمیر ایوانف، دکتر کریستین تئودوروسکو، دکتر ریحانه خاتون، دکتر جلال خالقی مطلق، پروفسور شارل هانری دوفوشه کور، دکتر هاشم رجبزاده، دکتر نظامالدّین زاهدی، دی.پی.سری واستاوا، دکتر چندر شیکهر، دکتر آذرمیدخت صفوی، دکتر افتخار حسین عارف، دکتر شریف حسین قاسمی، پروفسور اولریش مارزلف، دکتر سلیم مظهر، و دکتر کریستف ورنر.
استادان احمد آرام، عبدالمحمّد آیتی، قیصر امینپور، احمد تفضّلى، یدالله ثمره، حسن حبیبى، جواد حدیدى، محمّد خوانسارى، محمّد تقى دانشپژوه، بهمن سرکاراتى، اسماعیل سعادت، احمد سمیعی گیلانی، حمید فرزام، بدرالزّمان قریب، سید محمّد محیط طباطبایى، مصطفى مقرّبى، ابوالحسن نجفی، اکبر نحوی و سلیم نیساری، از اعضاى شوراى فرهنگستان بودند که چهره در نقاب خاک کشیدهاند.
براساس مصوّبۀ جدید شوراىعالى انقلاب فرهنگى در سال ۱۳۸۸ش، انتخاب ریاست فرهنگستان، براى یک دورۀچهار ساله، و اعضاى جدید فرهنگستانهاى جمهورى اسلامى ایران به عهدۀ اعضاى شوراىعالى انقلاب فرهنگى است.
از آغاز فعّالیت رسمى فرهنگستان تاکنون ریاست فرهنگستان را، به تناوب، حسن حبیبى (۱۳۷۰ـ۱۳۷۴؛ ۱۳۸۳ـ ۱۳۸۷ش) و غلامعلى حدّاد عادل (۱۳۷۴ـ۱۳۸۳؛ ۱۳۸۷ش تاکنون) برعهده داشتهاند.
فرهنگستان زبان و ادب فارسى در اجراى وظایف خود و در پاسخ به نیازهاى زبان فارسى، فعّالیتهاى خود را در سال ۱۳۷۰ش، با تأسیس گروههای «واژهگزینى»، «فرهنگنویسى»، «دستور و رسمالخط» و« زبانهاى ایرانى و گویششناسی» آغاز کرد، و سپس، طىّ سالهاى اخیر بر این گروهها بهتدریج نه گروه دیگر افزود که به ترتیب سالهاى تأسیس عبارتاند از: گروههاى «تحقیقات ادبی» (دانشنامۀ زبان و ادب فارسى) (۱۳۷۱ش)، «دانشنامۀ زبان و ادب فارسى در شبهقارّه» (۱۳۷۲ش)، «ادبیات تطبیقى» (۱۳۷۹ش)، «ادبیات معاصر»(۱۳۸۳ش)، «تصحیح متون» (۱۳۸۹ش)، «ادبیات انقلاب اسلامى» (۱۳۹۰ش)، «آموزش زبان و ادبیات فارسى» (۱۳۹۰ش)، «زبان و رایانه» (۱۳۹۰ش) و «مطالعات زبان و ادب فارسی در آسیای صغیر» (۱۳۹۴ش).
اهداف، وظایف و گزارش عملکرد گروههای پژوهشی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، به تفکیک، در وبگاه فرهنگستان زبان و ادب فارسی در دسترس علاقهمندان است.
نشریۀ نامۀ فرهنگستان از سال ۱۳۷۴پیوسته منتشر شده است. سردبیری آن از ابتدا برعهدۀ احمد سمیعی گیلانی بود. اکنون این نشریه به سردبیری دکتر محمدرضا ترکی منتشر میشود.
واحد نشر آثار فرهنگستان نیز از سال ۱۳۷۹ به نشر آثار تألیفی، تصحیحی و ترجمهای پرداخته است. فهرست آثار منتشرشده در وبگاه فرهنگستان زبان و ادب فارسی قابل مشاهده است.
برگرفته از مقالۀ «فرهنگستان»، مندرج در جلد پنجم دانشنامۀ زبان و ادب فارسی، به قلم دکتر عبدالحسین آذرنگ و دکتر آمنه بیدگلی
آمنه بیدگلی
منبع: فرهنگستان زبان و ادب فارسی