کد خبر:51481
پ
1431525

فتح‌الله مجتبایی: تاریخ فرهنگی ایران بی‌نظیر است

فتح‌الله مجتبایی گفت: ما تاریخ درخشانی داریم. هیچ ملتی مانند ایران تاریخ درخشان فرهنگی ندارد و تاریخ فرهنگی ما بی‌نظیر است.

میراث مکتوب- نشست هفتگی شهرکتاب با موضوع «گفت‌وگوی میان افلاطون و ارسطو» عصر جمعه ۲۵ مهر ۱۴۰۴ در مرکز فرهنگی شهرکتاب برگزار شد. در این نشست دکتر فتح‌الله مجتبایی و دکتر محمدرضا عدلی به تحلیل و بررسی دو اثر «درباره شعر» نوشته ارسطو با ترجمه فتح‌الله مجتبایی و «شهر زیبای افلاطون» نوشته فتح‌الله مجتبایی پرداختند و نسبت میان فلسفه، شعر و سیاست در اندیشه این دو فیلسوف یونانی را بررسی کردند.

***

ارسطو در برابر افلاطون

در ابتدای نشست علی اصغر محمدخانی، معاون فرهنگی موسسه شهرکتاب، ضمن ابراز خوشحالی از تجدید چاپ این دو کتاب توسط نشر هرمس، به توضیحاتی درباره اثر فنّ شعر یا بوطیقا از ارسطو پرداخت و گفت: این اثر به اندازه کتاب «منطق» ارسطو مهم و تاثیرگذار است. شهرت و اعتبار «فن شعر» ارسطو بیشتر بدین سبب است که مبانی، قواعد و فنون تراژدی، حماسه و کمدی را دراین کتاب به قدری دقیق و متین تحقیق و بیان شده که تا در جهان فن درام و ذوق شاعری هست صاحب‌نظران می‌گویند که تحقیقات ارسطو در این باره همواره جالب و درخور توجه خواهد بود.

محمدخانی در ادامه گفت: ارسطو در این کتاب تحقیق دقیق و به سامانی درباره تراژدی کرده و جوابهای روشن و معقولی به مسائل مربوط به درام داده که بی‌نظیر است. در واقع بحث تراژدی وکمدی پس از فن شعر ارسطو رواج پیدا کرده است.

وی به دو نکته مهم مد نظر ارسطو در این کتاب اشاره کرد و گفت: یکی اینکه مبانی اخلاقی را نباید ملاک و میزان شناخت آثار هنری کرد. و به عبارتی دیگر او بیان می‌کند که احکام اخلاقی را از احکام ذوقی باید تفکیک کرد پس این دو متفاوت هستند.

وی گفت: نکته دوم ارسطو این است که آثار هنری را نباید تقلید و محاکات صرف و محض طبیعت تلقی کرد بلکه باید توجه داشت هنرمند در این محاکات و تقلیدی که از طبیعت و دنیای خارج می‌کند از عقل و ذوق خویش نیز مایه می گذارد. و کار او آن‌طور که افلاطون و پیروان او پنداشته‌اند تصویر ساده ای از نقش موجودات نیست. اینجا اختلاف بین افلاطون و ارسطو و دنیای مُثُل بوجود می‌آید و می‌توانیم تفاوت بینش‌های مختلف این‌ها را بسنجیم.

محمدخانی همچنین به بیان خلاصه‌ای از کتاب «بوطیقا: درباره شعر» یا «فنّ شعر» اثر ارسطو پرداخت و گفت: نخست مقدماتی است در باب ماهیت و انواع شعر و اصل و مبدا پیدایش آن. پس از آن بحث و تحقیقی است در باب فن تراژدی واجزا و ارکان آن و البته برخی منتقدان معتقدند که کامل نیست. سپس بحثی کوتاه و فهرست مانند در باب حماسه است. پس از آن بحثی انتقادی در باب اشکالاتی که منتقدان بر کلام شاعران گرفته‌اند و ارسطو در این فصل در رفع این اشکالات به توجیه می‌پردازد و در پایان، کتاب با مقایسه اجمالی بین حماسه و تراژدی به پایان می‌رسد.

بچه این کار تو نیست!

سخنران بعدی فتح‌الله مجتبایی ادیب، پژوهشگر و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره چگونگی تدوین این اثر گفت: این دو کتاب نتیجه بعضی از سال‌های عمر من است. در سال ۱۳۳۲ لیسانس خود را از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران گرفتم. آن موقع برای این دوره باید یک رساله‌ای را می‌نوشتیم یا ترجمه می‌کردیم.

مجتبایی گفت: در نوجوانی به ادبیات غربی بسیار علاقه داشتم و سال‌های نوجوانی را با ادبیات اروپایی گذراندم. این کتاب را به مرحوم صورت‌گر معرفی کردم و گفتم می‌خواهم برای رساله دوره لیسانسم این کتاب را ترجمه کنم. صورت‌گر خندید و مسخره کرد و گفت بچه این کار تو نیست! اما مرحوم سعید نفیسی من را تشویق کرد و یک نسخه ترجمه انگلیسی را به من داد.

وی در ادامه سخنانش گفت: در ادامه کار متوجه شدم حرف مرحوم صورت‌گر درست بوده و بدون اطلاع از اساطیر یونان و تاریخ و فرهنگ یونانی این کتاب به درد کسی نمی‌خورد و لازم است از این موارد مطلع باشی. من ۳ سال برای ترجمه این اثر کار کردم و تمام نکاتی را که مربوط به اساطیر، تراژدی و کمدی‌های یونان بود، اضافه کردم.

او سپس به کتاب «شهر زیبا» افلاطون پرداخت و گفت: می‌دانید بحث زیادی شده که آیا فرهنگ یونانی و به خصوص افلاطون از فرهنگ ایرانی متاثر بوده یا نه. من هنگامی که روی این کتاب کار می‌کردم خصوصاً کتاب جمهوری، غالباً به یاد مسائل ایرانی می‌افتادم و بعد اشاراتی که افلاطون در کتاب قوانین به داریوش داشت من را برانگیخت که بررسی کنم ببینم آیا واقعاً افلاطون از ایران تأثیر پذیری داشته یا نه.

مجتبایی سخنان خود را اینگونه به پایان رساند: امیدوارم جوانان ما به دنبال این مسائل بروند. ما تاریخ درخشانی داریم. هیچ ملتی مانند ایران تاریخ درخشان فرهنگی ندارد و تاریخ فرهنگی ما بی‌نظیر است.

چرا افلاطون با شاعران بد بود؟

سخنران بعدی محمدرضا عدلی، عضو هیئت علمی گروه ادیان و عرفان دانشگاه آزاد اسلامی سخنان خود را با اشاره به مقدمه کتاب آغاز کرد و گفت: استاد مجتبایی در مقدمه کتاب به منشأ درام در یونان باستان پرداخته و به بوطیقای ارسطو و تاثیرآن بر فرهنگ اسلامی رسیده و بسیار جالب و خواندنی است.

عدلی اضافه کرد: طبعاً وقتی شعر و شاعری شاخ و برگ زیادی می‌گیرد نیاز به نقد ادبی دارد و اولین کسی که رساله‌ای مستقل راجع به نقد ادبی نوشته ارسطو در رساله بوطیقا است. البته ارسطو بوطیقا را مکتوب نکرده و آن مجموعه درس‌گفتارهای اوست که بعداً مکتوب شده است. ارسطو قبل از بوطیقا نیز رساله‌ای در باب شعرا داشته که امروزه تنها قسمت‌های پراکنده‌ای از آن باقی مانده است.

وی گفت: نکته مهم درباره اهمیت بوطیقا این است که این کتاب امروزه هم قابل استفاده است زیرا در آن ارسطو درباره ژانرها و وگونه‌های های مختلف ادبی که آن زمان نبوده هم اشاره کرده است. ژانر جنایی امروز با سخنان ارسطو قابل انطباق است.

او ضمن اشاره به نظریه تزکیه گفت: نکته مهم این کتاب این است که ارسطو ادبیات را با زندگی پیوند می‌دهد.

عدلی گفت: خیلی‌ها می‌گویند رساله بوطیقا جواب ارسطو به افلاطون بود. زیرا افلاطون انتقاد تندی به شعرا داشت‌. برای اینکه بفهمیم چرا افلاطون با شعرا بد بوده و علیه آن‌ها موضع گرفته باید به پیشینه آن نگاه کنیم که به زمان پیش از افلاطون برمی‌گردد.

او درباره علت و سرگذشت انتقاد فلاسفه به شعر گفت: انتقاد آن‌ها زمانی به اوج می‌رسد که یک شاعر به نام آریستوفانس در کمدی ابرها سقراط را به سخره می‌گیرد و تصویری طنزآمیز از او ارائه می‌دهد و مدرسه سقراط را فکرستان می‌نامد.

وی ادامه داد: سپس گفته‌های آریستوفانس مقدمه‌ای می‌شود برای محاکمه سقراط و البته هیئت منصفه محاکمه هم شعرا بودند و سرانجام سقراط محکوم می‌شود. در اینجا افلاطون دشمنی خود را با شعر علنی می‌کند و می‌گوید فلسفه باید مبنای ارزش‌گذاری باشد نه شعور؛ اینجا در واقع رساله آپولوژی را که شرح محاکمه سقراط است، می‌نویسد.

عدلی گفت: افلاطون در همین رساله به نقدی از سقراط علیه شعر نیز اشاره می‌کند که گفته است شعرا خودشان معترف هستند که مبنایشان برای شعر گفتن الهام است و عقل و خردشان در آن دخیل نیست.

او با اشاره به کتاب دوم مجتبایی «شهر زیبای افلاطون» گفت: افلاطون در شهر زیبا می‌گوید باید شعر را کنار بگذارید زیرا بدآموزی دارد و به جای این از تربیت شاهزادگان ایرانی استفاده کنید. شعر باعث گمراهی و انحراف فرزندان شما می‌شود؛ اگر می‌خواهید شاهزادگان، حکماً و فرماندهان خوبی داشته باشید از سبک تربیت شاهزادگان ایرانی الگو بگیرید.

وی به سبک تربیتی شاهزادگان اشاره کرد و گفت: آن‌ها در هفت سالگی سوارکاری می‌آموختند و ۴ معلم داشتند. معلم اول به آن‌ها حکمت می‌آموخت. معلم دوم شجاعت، سومی عفت و معلم چهارم راستی و عدالت را آموزش می‌داد.

عدلی سخنان خود را با دو نکته به پایان رساند و گفت: اول اینکه نویسنده در فصل شش از دو گونه پادشاهی حرف زده، شاهی بد و شاهی خوب که شاهی خوب سندیّت و مشخصه فرهنگ ایرانی است؛ و در فصل آخر کتاب که درباره حاکم حکیم سخن گفته که مشخصات او با مفهوم سوشیانت و منجی که در آیین زرتشتی آمده انطباق پیدا می‌کند.

وی در پایان مطالعه این اثر را از هرچیزی جالب‌تر و لذت‌بخش‌تر معرفی کرد.

فتح‌الله مجتبایی فتح‌الله مجتبایی فتح‌الله مجتبایی فتح‌الله مجتبایی

عکس از: فرشید رحیمی


هستی احمدی

منبع: ایبنا

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612