میراث مکتوب- چندی بود تنش به ناز طبیبان نیازمند و وجود نازکش آزردهٔ گزند شده بود و ما نگران حال او. بحمدالله بخیر گذشت و بر وفق مراد به کار بازگشت. رخصت داد و توفیق رفیق گشت و به منزل باصفایش حضور یافتیم. از آخرین مقالهاش پرسیدم. گفت مقالهٔ عقایدالنساء یا همان کلثوم ننه را برای حرف عین دایرةالمعارف بزرگ اسلامی به انجام رسانده. من هم که از سر کنجکاوی در عنفوان جوانی آن را خوانده بودم، یادکرد مطالب آن کتاب برایم شیرین بود.
عقاید النساء معروف به کلثومننه قدیمیترین کتابی است که در دورهٔ صفویه و به زبان فارسی توسط فقیه شهیر این دوره آقا جمال خوانساری (درگذشتهٔ ۱۱۲۵ ق،) با زبان طنز به نقد آداب و رسوم خرافی و هزلی که در میان عوامالناس، به نام دین رواج داشته، به شیوهٔ رسالههای عملیه مراجع تقلید نوشته شده است.
آقا جمال مینویسد: «بدان که افضل علمای زنان پنج نفرند: اول بیبی شاهزینب؛ دوم کلثومننه؛ سوم خالهجانآقا؛ چهارم باجییاسمن؛ پنجم دده بزمآرا و آنچه از اقوال آنها به دست بیاید، نهایت وثوق دارد و محل اعتماد است و به غیر از این پنج نفر، بسیاری نیز هستند که ذکر آنها موجب طول کلام میشود.»
دکتر بلوکباشی که چندی است ۸۹ سالگی را بهسلامت پشت سر گذاشته، ویرایش نهایی دو مجموعه مقالاتش را در دست دارد. او از خاطراتش در اداره فرهنگ عامه و انتشار این کتاب و اینکه سه نسخه از این کتاب را با یک ترجمهٔ ترکی به محمود کتیرایی داد تا تصحیح و منتشر کند. در حدود سال ۵۳ که گویا دکتر سید جعفر شهیدی در ادارهٔ نگارش هم حضور داشته، با نقطهچین کردن برخی عبارات و کلمات این اثر، موافق انتشار عقایدالنساء بوده، اما روزی استاد بدیعالزمان فروزانفر که از ماجرا اطلاع مییابد، امر به نشر آن میکند بدون سانسور و اعمال ممیزی! این کتاب سال ۵۵ چاپ و پخش و بعد به چندین زبان ترجمه میشود.
نقد خرافات رایج میان مردم از طرف یک عالم دینی آنهم در عصر صفوی معنای روشنی دارد و شهامت آقاجمال تحسینبرانگیز است.
از دکتر بلوکباشی خواستم مقالهاش را که در رایانهٔ رویمیزی خود داشت بیاورد. مقاله را خواندم و کارستانشان را تحسین کردم، بخصوص آنجا که نوشته: «از فحوای این کتاب چنین استنباط میشود که نساء علاوه بر لاپوشانیها و خرافهگوییها، در پوشش هم چندان بهرهای نداشتند و به قول حافظ: خرقهپوشیشان از غایتِ دینداری نبوده است.»
مغتنم بود دیدار ایشان و ضبط لحظهای که این خاطره را نقل کردند.
اکبر ایرانی
مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب
دکتر بلوکباشی پس از انتشار یادداشت دکتر ایرانی چند سطری دربارۀ این یادداشت نوشت، که آن را در ادامه میخوانید.
سلام بر دکتر ایرانی عزیز و گرامی
مطلبتان را دربارهی عقاید النساء خواندم. از این که به فوریت آنچه در یک نشست شنیده و خوانده بودید به قلم آوردهاید شگفتزده شدم. از مهر و لطف فراوانتان بینهایت ممنونم.
چند نکته در یادداشتتان را لازم است یادآوری کنم تا اصلاح فرمایید:
نخست اینکه رسالهی عقاید النساء را در بهمن 1340 چاپ و منتشر کردم و با عنایت و کوشش مرحوم استاد دکتر شهیدی که در آن زمان در ادارهی نگارش هم حضور داشتند از سد ممیزی و با حذف کلمات و جملاتی گذشت و نشر یافت.
دوم، نسخهای از همان چاپ را به امر استاد بزرگوار شادروان فروزانفر با دستنوشت حذفیهای نقطهچین خدمت ایشان تقدیم نمودم.
بعدها در سال 1349 محمود کتیرایی بر اساس سه نسخه چاپ سنگی که در اختیارش گذاشتم و نسخههای دیگری که خود تهیه کرده بود چاپی منقح از رساله با عنوان عقایدالنساء و مرآت البلها ارائه کرد.
نکته پایانی اینکه هنوز 89 سالگی را به پایان نرساندهام و با یاد و شوق دیدار و دعای شما امید دارم آن را هم ببینم.
خداوند شما عزیزان را برای حقیر سلامت بدارد.
بلوکباشی