میراث مکتوب- دکتر عباس احمدوند، دانشیار تاریخ و تمدن ملل اسلامی دانشگاه شهید بهشتی، در یادداشتی به بهانه زادروز دکتر ابوالقاسم اسماعیلپور، از وجوه و جایگاه علمی این استاد سخن گفته است که آن را در ادامه میخوانید.
در روزگار غریبی زندگی می کنیم. دشواریها و گرفتاریهای زندگی روزمره رنگ کرونا به خود گرفته و چون آنها را لمس میکنی، تار و پودشان از تورم است و گرانی. چندان سر در گریبان خویش فرو بردهایم که با مقولههایی چون فرهنگ، هنر، عشق، عرفان و مانند آن غریبه شدهایم. گویا در خلأیی پرتاب شدهایم که هیچ نسبتی با پیش و پس خود ندارد. ما آدمیان، امروزه حافظۀ خود را هم در گوشهای نهان کردهایم و چون سرگرم گذران هستیم و بس، سراغی از خود، کیستی خود و آنچه بودهایم و باید باشیم، نمیگیریم. شاهنامه و رستم و سهرابش، آرش و جان نهاده بر کمانش، سیاوش و سوگ جاودانش، در یادمان نیست. تصویر ایران، شعر، حماسه و اسطوره ققنوسوارش در پیش چشمان غبارآلود است. در پس پشت ذهنمان از بزرگان و نامداران علم و ادب این کهن مرز و بوم، خاطراتی داریم، اما برای معرفی و بازشناسی آنان، چندان خطر نمیکنیم. گویی مالکان خانهای قدیمی هستیم که در پستوها و اندرونش، گوهرهایی انبوه، اما خاک گرفته افتاده، ولی کسی دل و دماغ این را ندارد که این غبار از دامن این گوهرها برگیرد و درخشش آنها را به نسل امروز بنمایاند تا که انگیزه و امید بگیرند و در کار گرهگشایی وارد شوند. صحنهای که در ذهن ماست و پیش چشمان این است، با وجود این، اگر لختی درنگ کنیم، خواهیم دید هنوز کسانی هستند که ناامید نشدهاند و در غبارگیری از میراث و سنت فرهنگی ما میکوشند.
به روزگار بی خدایان، هنوز هم خدایی هست.
در این سکوت نفس گیر
صدای آشنایی هست.
استاد ابوالقاسم اسماعیلپور در زمره و از جمله چنین دانشی مردان، فرهنگشناسان، ادبا و نویسندگانی است که هنوز از پای ننشسته و میکوشد و میجوشد. او که پرورده سنت ریشهدار آموزشی ایران و آشنا با آموزههای علمی دنیای مدرن است، یادآور و خلف صالح بزرگان علم و ادب معاصر ایران است. اسماعیلپور یک فرهنگشناس درجه اول، ادیبی جامع الاطراف، شاعری خوش قریحه؛ نویسندهای توانمند و مترجمی قدرتمند است که هر روزش کار است و تولید و معرفتافزایی و روشناییبخشی. هر روز او سرشار است از سخن گفتن، سخن تازه گفتن، ترجمه یا تألیفی تازه را منتشر کردن و از همه مهمتر نسلی تازه از جوانان را پروردن است. در این سالها شاهد بودهام که در دانشگاه، در عرصههای مدیریت پژوهشی، همیشه پیشرو و جریانساز بوده است. هر جا که وارد شده، اثربخش بوده و از آن دسته اندیشمندان نبوده که فقط در مقام سخن، حاضر باشد. او پژوهشگری آشنا با مسائل روز است که در پی بازشناسی تطبیقی فرهنگ ستبر و تناور ایران است. استادی توانمند و شاگردنواز است که پیش از همه و بیش از همه، دوست صمیمی و قدیمی دانشجویان سابق و استادان لاحق است. نویسندهای است که در فضای گفتمان عمومی، حضور و تأثیر فراوان دارد. اندیشمند و ادیبی است که نگاهی به وسعت جهان دارد و در شرق و غرب عالم شناخته شده است. به او و جد و جهد علمی او که مینگرم، انگیزه روزافزون میگیرم و به یاد میآورم که امثال او، نه تنها اسیر روزمرگیهای معمول نشدهاند که پیوسته در حال دمیدن روح و روحیه نوزایی، نوآفرینی، بازشناسی و بازآفرینیاند. استاد اسماعیلپور، تجسم امروزین عشق به ایران است و یکسره این عشق جاودان را به بیان اسطورهای و جادویی خویش، در گوش تک تک ما میخواند و تکرار میکند. اشعار نغز او نیز بازنمایی هنری از همان عشق است.
برای این استاد گرامی تنی درست، کامی شاد و دلی خوش آرزو دارم و در آستانه زادروزش، امیدوارم سایه پر مهر او، پیوسته بر سر ما باشد.