میراث مکتوب- صائب تبریزی از شاعرانیست که در میانه دو فرهنگ، دو سرزمین و دو ساحت، زیست و سرود. احمد تمیمداری، استاد بازنشسته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبائی و پژوهشگر برجسته حوزه شبهقاره، به بهانه روز پاسداشت این شاعر بزرگ پارسی در گفتوگویی به زوایای کمتر دیدهشده از زندگی و آثار این شاعر پرکار قرن دهم هجری پرداخته است؛ از تربیت خانوادگی و سفرهای زیارتی وی تا حضور در دربار گورکانیان و تأثیر ماندگارش بر شعر فارسی.
احمد تمیمداری گفت: صائب تبریزی در سایه پدری نژاده، توانگر و متدین پرورش یافت و به حد رشد و کمال رسید. از کودکی شور شاعری داشت و از محضر استادانی چون حکیم رکنا (رکنالدین) مسعود کاشانی متخلص به «مسیح» و حکیم شرفالدین حسن شفایی اصفهانی، که هر دو از حکیمان، طبیبان و شاعران نامور روزگار خود بودند، بهره برد و خود نیز به مقام استادی رسید.
وی افزود: صائب در اوایل بلوغ به زیارت خانه خدا، مدینه رسول و قبور ائمه(ع) رفت و پس از سیر و سیاحت در بخشی از سرزمین عثمانی، به ایران بازگشت و به زیارت آستان قدس رضوی شتافت. در مدح و منقبت حضرت رضا(ع) چکامهها سرود که نشان از گرایش دینی و روحیه معنوی او داشت.
تمیمداری توضیح داد: در سال ۱۰۳۶ قمری، صائب از اوضاع و احوال اصفهان دلگیر شد و همانند بسیاری از شعرای آن دوره، با هدف تجارت و جلب حمایت امیران ادبپرور، راهی هند شد. ابتدا به هرات و سپس کابل رفت. در کابل به دیدار میرزا احسنالله ظفرخان متخلص به «احسن» نائل آمد؛ مردی شاعر، ادیب و حاکم منطقه به نیابت از جهانگیرشاه، امپراتور هند.
وی ادامه داد: ظفرخان صائب را بسیار گرامی داشت و با اشتیاق شاگردیاش را پذیرفت. در ستایش او سرود:
«طرز یاران پیش احسن بعد از این مقبول نیست / تازهگوییهای او را فیض طبع صائب است»
تمیمداری گفت: در نتیجهی نوازش و اکرام ظفرخان، صائب نیز از دل و جان به مدح او پرداخت و او را در کرامت و شجاعت بر نامورترین سرداران هند ترجیح داد. در یکی از اشعارش آورده است:
«خانخانان را به بزم و رزم صائب دیدهام / در سخا و در شجاعت چون ظفرخان تو نیست»
وی افزود: صائب به پایمردی ظفرخان، در زمان جلوس شاه جهان (۱۰۳۷ق) به پیشگاه این شهریار راه یافت. او در تهنیت این واقعه قطعهای سرود و به پاس آن، از شاه لقب «مستعدخان»، جایزهای کلان و منصبی رسمی دریافت کرد. با این حال، همواره در کنار ظفرخان ماند و از مصاحبت با او بهره میبرد.
استاد بازنشسته دانشگاه علامه طباطبائی توضیح داد: با وجود رفاه و آرامشی که در هند داشت، دلش با دیار و یار بود. در سال ۱۰۳۹ق، هنگامی که همراه ظفرخان در التزام شاه جهان در برهانپور بود، خبر رسید که پدرش از ایران به اکبرآباد هند آمده و جویای اوست. همین امر سبب شد که با تلاش فراوان، در سال ۱۰۴۲ق همراه پدر به ایران بازگردد.
وی ادامه داد: پس از ورود به ایران، صائب در زادگاه خود اصفهان به شهرتی عظیم رسید. به مقام ملکالشعرایی دربار شاهعباس ثانی نائل آمد و از ملازمان خاص او بود، بهگونهای که برخی نوشتهاند، مرتبهای نزدیک به وزارت یافت.
تمیمداری گفت: در واپسین سالهای زندگی، صائب در اصفهان و در باغ تکیه خود ساکن شد. از سفر و سیاحت دست کشید و علاقهمندان از اقصینقاط برای دیدار با او میآمدند. در همان زمان، صائب در ایران، هند و عثمانی گرامی داشته میشد و حتی دیوانش را به رسم ارمغان، از دربار ایران برای پادشاه عثمانی میفرستادند.
وی افزود: صائب در سال ۱۰۸۶ق درگذشت. او را در باغ شخصیاش که اکنون به «قبر آقا» معروف است به خاک سپردند. بر سنگ قبرش این بیت مشهور نقش بسته است:
«در هیچ پرده نیست نباشد نوای تو / عالم پر است از تو و خالی است جای تو»
تمیمداری گفت: صائب در طول زندگی خود برای دیدار دانشمندان و شاعران و گزینش شعر از دیوانشان، سفرهای بسیار کرد. به قم، قزوین، اردبیل، یزد و دیگر مناطق رفت. رهآورد این سفرها سفینهای به نام «بیاض» است که در آن، یادهایی از جای دیدارها و گزیده اشعار حدود ۸۰۰ تن از اهل ادب گرد آورده است.
وی تأکید کرد: صائب از پرکارترین شاعران ایرانزمین است. شمار اشعار او را گاه تا ۳۰۰ هزار بیت هم دانستهاند. جلالالدین همایی دیوانی ۲۰۰ هزار بیتی از او دیده بود، ولی امروزه مسلم شده که مجموع کلیات دیوانش از ۸۰ هزار بیت فراتر نمیرود.
تمیمداری افزود: صائب، افزون بر گزیدههایی که از آثار دیگران گردآوری کرده، از سرودههای خود نیز گزیدههایی ترتیب داده و برای هر مجموعه نامی برگزیده است.
وی ادامه داد: در حاشیه برخی نسخهها، از جمله نسخههایی به خط عارف تبریزی – کاتب و کتابدار صائب – اشعاری از خود صائب و یادداشتهایی درباره اشعار دیگران آمده که بسیار ارزشمند است.
تمیمداری گفت: صائب در مطالعه آثار گذشتگان و معاصران غور بسیاری داشت. بهویژه به مولوی و حافظ علاقهای شگرف ابراز میکرد. خطی خوش داشت و نسخههایی از آثارش به خط خود باقی مانده است. همچنین نسخهای از خمسه نظامی را تصحیح و حاشیهنویسی کرده است.
وی افزود: صائب هزاران فکر و خیال دلپسند را در زمینههای مختلف از عشق و محبت گرفته تا نقد اجتماعی، در الفاظی آشنا و ساده بیان کرده است. با بهرهگیری از زبان تمثیل، توانست معانی ژرف را با وضوح و لطافت منتقل کند؛ معانیای که پیش از او به ذهن شاعران قدیم نرسیده بود.
تمیمداری در پایان گفت: هنر صائب در این بود که از تحول غافل نماند. با وجود دانش گستردهاش از سبکهای کهن، به زبان محاورهای زمانه خود توجه داشت و با بیانی مردمی، ترجمان اندیشهها و احساسات مردم عصر خود شد.
وی در پایان تأکید کرد: نظر تذکره نویسان درباره صائب و سبک سخن او به دوگونه مخالف اظهار شده و در دو حد افراط و تفریط افتاده و این خود موجب شده تا ارزیابی صحیح کمتر انجام شود. در نظر بعضی صائب اولین و آخرین پیامآور زبان ادبیات است و در نظر پارهای مردی پریشان گوی و صاحب سخنی نابه هنجار. ستایندگان صائب در هند بیشتر و در ایران کمترند. پس از صائب، سخنورانی در ایران به عرصه آمدند که یکسره با ادبیات عصر صفوی مخالف بودند و دیگران هم از روی تقلید و بیتعمق و تفکر، همان سخن مخالفان را تکرار کردند. ظهور مشتاق اصفهانی و طرفدارانش در ایران موجب شد، شناخت واقعی سبک دوره صفوی و ارزش سبک و سخن صائب تبریزی ممکن نشود.
صدرا صدوقی
منبع: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی