میراث مکتوب- درگذشت استاد دکتر کوروش صفوی، استاد برجسته زبانشناسی، برای اهالی اندیشه بویژه متخصصان حوزه زبانشناسی، نشانهشناسی و ادبیات، خبری بس تلخ و سنگین بود. صفوی از آن دست اساتیدی بود که توانست به واقع دانش زبانشناسی را در ایران یک گام جلو ببرد و حوزههای وابسته به این دانش را بسط دهد چنانکه نمیتوان از این دانش در ایران نام برد و از نام صفوی غافل شد؛ چه با دانشجویان برجستهای که تربیت کرد، چه با آثار وزینی که تألیف و ترجمه کرد، چه با مشی علمی خلاقانهای که به کار گرفت، چه با زبان طنزی که برای پیشبرد کار علمی خود به خدمت گرفت. همه اینها او را به استادی برجسته بدل کرد که در اینجا به ۶ ویژگی سبک علمی و مشی اخلاقی او اشاره خواهیم کرد.
جامعیت علمی
مهمترین ویژگی مرحوم دکتر کوروش صفوی تولیدات علمی پربار و متعدد او با تنوع اندیشگان است. صفوی در زمینه معناشناسی، ادبیات، رابطه ادبیات و زبانشناسی، متن، فلسفه زبان و… در دو دسته ترجمه و تألیف تولید علم میکرد و آثار متعددی از خود بهجای گذاشت که دانش زبانشناسی را در ایران غنی کرده است.
محدود نشدن در کلیشههای علمی
دومین ویژگی که خاص استاد صفوی بود، خلق و خو و سبک علمی او است. او در علم بسیار شیرین سخن بود و هیچگاه نه در هنگام تدریس و نه در سخنرانیها و سمینارهایی که از او به یاد داریم، خود را به کلیشهها و قواعد علمی خاص محدود نمیکرد و همیشه خلاقانه و ساده با علم برخورد میکرد. او با توجه به خلاقیت و ذهن پویایی که داشت کلاسهایش را با یک پرسش شروع میکرد و پیوسته میکوشید به دانشجویان بیاموزد که پرسشگر باشند تا دنبالهرو و بر این مهم تأکید میکرد که در علم پرسشگر بوده و ذهن جویاگر داشته باشید و خود هم به این متد اهتمام داشت و در این راستا، همواره درس خود را با یک سؤال و پرسش اصلی آغاز میکرد و بعد از دانشجویان میخواست که به جای اینکه یک پاسخ حاضر و آماده بدهند، برای رسیدن به پاسخ به کاوش و جستوجو بپردازند. او میکوشید خلاقیت و پرسشگری را در علم ترویج دهد.
بهرهگیری از زبان طنز
سومین ویژگی منحصر به فرد استاد صفوی داشتن زبانی طنزآمیز بود که بر جذابیت کلامش میافزود. او هیچگاه به علم از یک دریچه خاص نمینگریست و همیشه لابهلای بحثهای علمی خود، از زبان طنز استفاده میکرد این کار هم جذابیت کلام او را بالا میبرد و هم باعث میشد تا کسی از همصحبتی با او خسته نشود. زبان طنز او، خود یک معما بود و راه را به سمت یک معما پیش میبرد و چه بسا آگاهانه و بنابر دانش زبانی که داشت این نوع خاص از کلام را برای مباحث علمی برگزیده بود.
این مشی طنازانه و معماگونه دکتر صفوی نه فقط در کلام علمی او که در رفتارهای روزمره و کنشگری روزانهاش هم مشاهده میشد و هیچگاه زبان رسمی خاص و کلیشهای نداشت. زبان طنز او باعث استرسزدایی از مخاطبانش میشد و او این زبان را سرلوحه تعامل خود با دانشجویان قرار داده بود. به همین دلیل هم همواره سرشار از شادی و انرژی بود. همچنین در مباحث علمی و پژوهشی هم او با پژوهشهای خشک آکادمیک میانهای نداشت و یک کنش علمی کاملاً رها و آزاد داشت و خلاقیت در علم برایش اهمیتی بسیار داشت.
تأکید بر پیوند عمیق ادبیات و زبانشناسی
استاد صفوی یکی از کارهای بسیار مهمی که شروع کرد، ادامه داد و شایسته است که شاگردانش بعد از او دنبال کنند، تأکید بر ارتباط و نسبت بین ادبیات و زبانشناسی است. او معتقد بود که ادبیات بدون زبانشناسی مسیرش را به پایان نخواهد برد و به اهدافش نخواهد رسید. ادبیات اگر بخواهد ادبیات باشد باید از تئوری و نظریههای زبانشناسی بهرهمند شود و بتواند زبانشناسی را وارد مطالعات خود کند و این علم را روشمندانه مورد استفاده قرار دهد. از طرف دیگر، به زبانشناسان هم همواره پیشنهاد میکرد که زبانشناسی بدون ادبیات عقیم است و شاید راه به جایی نبرد. بنابراین، اعتقاد عمیقی به پیوند بین زبانشناسی و ادبیات داشت و در کتابهای بسیاری از این پیوند نوشت و ابعاد آن را واکاوی کرد چنانکه برای محققانی که امروز در مسیر توسعه رابطه بین ادبیات و زبانشناسی قرار گرفتهاند، راهگشاست.
رهیافتهای جدید در معناشناسی
مرحوم صفوی در مباحث معنی و معنا بسیار کوشا بود و کتابی هم با عنوان «تعبیر متن» دارد که من به شخصه آن را همواره به دانشجویانم توصیه میکنم. او در این کتاب توضیح میدهد که بحثهای زندگی روزانه و کنشی ما چگونه متن یافته میشوند و چگونه میتوان اینها را تعبیر کرد. در واقع در این کتاب دکتر صفوی میکوشد شیوههای تعبیر و راههای تعبیر هر متن را بیان کند که البته باز در ارائه این مهم از بکارگیری یک زبان علمی خشک پرهیز میکند و با تعابیر خلاقانه و فیلسوفانه و در عین حال به زبان بسیار ساده نکاتش را طرح میکند. استاد دکتر صفوی همواره سعی میکرد هر چیز سخت و پیچیدهای را به زبانی شیوا و رسا بیان کند؛ این نکته بسیار مهمی در آموزش است که دکتر صفوی از آن بهره میگرفت.
پرهیز از علم سیاستزده
او به هیچ وجه سیاستزده نبود، سیاست را وارد علم نمیکرد و از علم سیاستزده هم پرهیز میکرد و در مشی علمی خود مشی خردمندانه را سرلوحه خود قرار داده بود. این ویژگی او اعتبار علمیاش را دوچندان کرده بود؛ چنانکه در سیزدهمین جشنواره بینالمللی فارابی به عنوان مترجم برتر شناخته شد.
حمیدرضا شعیری
منبع: روزنامه ایران