میراث مکتوب – شهریارنامه یکی از منظومههای پهلوانی است که به تقلید از شاهنامۀ فردوسی سروده شده است.
گویندۀ آن شاعری گمنام به نام مختاری است که به احتمال بسیار در دورۀ صفویه میزیسته است.
شهریارنامه یکی از منظومههای پهلوانی است که به تقلید از شاهنامۀ فردوسی سروده شده است. گویندۀ آن شاعری گمنام به نام مختاری است که به احتمال بسیار در دورۀ صفویه میزیسته است. موضوع این منظومه گزارش دلاوریهای شهریار پسر برزو در سرزمینهای هند، ایران و مازندران است که در کنار قهرمان اصلی داستان، به هنرنمایی دیگر پهلوانان خاندان رستم نیز اشاره میشود. بر اساس برخی قراین، ظاهراً از شهریارنامه دو روایت در دست است: یکی روایت این کتاب و دیگر روایت بلندتری از شاعری به نام فرخی که آگاهی چندانی از او در دست نیست.
این منظومه در شمار آن دسته متون پهلوانی ایران است که مبهمات بسیاری دارد. از زمان نخستین پیرایش متن این منظومه، بیش از پنج دهه میگذرد که از نظر قدمت دارای جایگاه دوم پس از گرشاسبنامه است.
یکی از مهمترین و بحثانگیزترین نکتهها دربارۀ شهریارنامه، بحث گوینده و زمان سرایش این منظومه است. در نسخههای موجود به دو شاعر متفاوت اشاره میشود: الف) انتساب شهریارنامه به عثمان مختاری؛ ب) انتساب شهریارنامه به فرخی سیستانی. نخستین بار چارلز ریو بر اساس ابیات پایانی دستنویس بریتانیا، گویندۀ شهریارنامه را سراجالدین عثمان بن محمد مختاری غزنوی شاعر سدههای پنجم و ششم معرفی کرد. اما بر اساس نسخ موجود و با توجه به اینکه گویندۀ شهریارنامه شیعهمذهب است، عثمان مختاری که اهل تسنن بود، نمیتواند شاعر این منظومه باشد. بر این اساس بنا به گفته استاد خالقی مطلق میتوان احتمال داد شهریارنامه دارای دو سرایندۀ متفاوت و دو تحریر گوناگون است: یکی نگارشی کوتاه که در زمان فرمانروایی مسعود بن ابراهیم سروده شده و سرایندۀ آن به احتمال بسیار عثمان مختاری است. دیگری تحریری بلند سرودۀ شاعری فرخی نام است که آن را به دو پادشاه، محتملاً پدر و پسر، به نامهای محمود و عباس تقدیم کرده است. اما مصحح این کتاب نظریۀ انتساب این منظومه به عثمان مختاری را نمیپذیرد.
در هیچیک از نسخههای موجود از شهریارنامۀ مختاری (تحریر کوتاه) اشارهای به احوال شاعر و دورۀ زندگی او نمیشود. در برخی کتابهای رجال یا تاریخی، نام چند شاه یا امیر محلی آمده که مسعود نام دارند و نام پدرشان محمود است؛ اما دورۀ حکومت آنها با زمان سرایش شهریارنامه که با توجه به ویژگیهای سبکی آن، احتمالاً متعلق به دورۀ صفویه است، همخوانی ندارد یا دستکم در دربار هیچیک از این پادشاهان و امیران، شاعری مختاری نام حضور ندارد.
بر اساس دستنویس کتابخانۀ ملی، شاعر چند بار از زبان قهرمان داستان، ارادت خود را به امام اول شیعیان نشان میدهد. نخستین بار هنگامی که رستم اسب خود را در بیشۀ خاور گم میکند و به چشمهساری میرسد و در آنجا با پیر کهبدی آشنا میشود. دومین بار هنگامی است که رستم پس از یافتن رخش، با اژدهایی مهیب روبرو میشود و به محض اینکه به نبرد آن میرود، از غیب خروشی میشنود و به او میگوید مرگ این اژدها به دست تو نیست و باید بدان لوحی بنگری که بالای دروازۀ دژ است.
با بررسی متن شهریارنامه و سنجش آن با برخی منظومههای پهلوانی دیگر، میتوان به قراینی دست یافت که نشان میدهد به احتمال بسیار زمان سرایش این منظومه، دورۀ صفویه یا دستکم اندکی پیش از آن است؛ از جمله دلایل عبارتند از:
الف) در شهریارنامه دو بار از زبان ارهنگدیو به کشتهشدن پولادوند به دست برزو اشاره میشود. آنچنانکه میدانیم در مجموعه روایات برزونامۀ جدید است که به کشتهشدن پولادوند به دست برزو اشاره میشود. بر اساس برخی پژوهشها، هستۀ اصلی داستانهای برزونامۀ جدید مربوط به ادوار متأخر است. این نکته خود بیانگر آن است که دورۀ پیدایش روایات شهریارنامه متأخرتر از روایات برزونامۀ جدید است.
ب) برخی مضمونهای داستانی مانند «تازیانهزدن قهرمان به خویشاوندان»، «قهرکردن پهلوان و نقاب به چهرهزدن او»، «میل مفرط پهلوانان به جنگهای خویشاوندی»، «فرورفتن پای اسب پهلوانان به سوراخ موش»، «رفتن پهلوانان به طلسم» و «دزدیدهشدن رخش» که در شهریارنامه آمده، در بسیاری از منظومههای پهلوانی دورۀ صفویه مانند برزونامۀ جدید و زرینقبانامه و طومارهای نقالی نیز دیده میشود؛ در حالی که در منظومههای متقدم کمتر نشانی از آن است.
ج) نبرد شهریار با زنگیان، سگساران، بوزینگان، مورچگان و غولها که در نه بیشه با آنان روبرو میشود، از جمله مضامینی است که در هفتخانهای پهلوانان گذشته دیده نمیشود و اغلب نمونههای آن در بسیاری از داستانهای عامیانۀ دورۀ صفوی و همچنین طومارهای نقالی این دوره یا ادوار بعد از آن دیده میشود.
د) در شهریارنامه و دیگر متون پهلوانی به تقلید از شاهنامه از راوی و داستانگزار با عناوینی مانند «دهقان»، «موبد» و … یاد میشود؛ اما گاهی از داستانگزار با نام «راوی» یاد میشود که متأثر از داستانهای عامیانۀ ادوار متأخرتر است.
یکی از نکات مهم و بحثبرانگیز در حوزۀ ادب حماسی، موضوع داشتن منبع کتبی یا شفاهی منظومههای پهلوانی است. برخی پژوهشگران دربارۀ منبع روایات شهریارنامه نوشتهاند این منظومه از روی منبعی منثور که میان مردم رواج داشته، به نظم درآمده است و برخی دیگر منبع این داستان را متون پیش از اسلام تصور کردهاند.
برخی از مهمترین ویژگیهای سبکی شهریارنامه را به لحاظ فکری این موارد میتوان دانست: بنمایههای و باورهای اساطیری، خوابنما شدن قهرمان، پیشگوییها، عناصر سامی، عدم سرپیچی از فرمان شاه، سفارش به دادگری شاه، اهمیت نیکیکردن مردمان به یکدیگر، برخی باورها و اندیشههای شاعر، باورهای عامیانه (اشاره به گاو زیرزمین، سیر بر آهن مالیدن، غول بیابانی و ….)، ستایش شراب و بنگ و چند ویژگی عیاری. اما از جهت زبانی به این موارد در مقدمۀ مصحح اشاره شده است: بهکارگیری واژههای کهن، بهکارگیری برخی واژههای نادر، ساختگی یا در معنای دیگر؛ بیان عامیانه؛ برخی عیوب قافیه و دستور زبان.
مهمترین تقلیدها، آرایهها و ویژگیهای ادبی شهریارنامه نیز به این شرح است: تقلید و نظیرهگویی از شاهنامه، تقلید از سبک هندی، ارسال المثل، تمثیل، تنسیقالصفات، استعاره، اغراق، کنایه، جناس تام، تشبیه و …. . البته کاربرد تشبیه از دیگر صور خیال بیشتر است.
دستنویسهای شهریارنامه که تصحیح این کتاب بر اساس آنها صورت گرفته به این ترتیب است:
1 – دستنویس کتابخانۀ بانکیپور: این دستنویس که در کتابخانۀ بانکیپور در ایالت پتنای هند به شمارۀ 1798 نگهداری میشود، تاریخ کتابت آن را سدۀ هفدهم یا هجدهم میلادی تخمین زدهاند. این دستنویس احتمالاً تحریر دوم این منظومه است و گویندۀ آن شاعری به نام فرخی.
2 – دستنویس کتابخانۀ ملی: ظاهراً در قرن سیزدهم در هند کتابت شده است. این دستنویس یه دلیل حفظ و نگهداشت ضبطهای کهن از یکسو و نیز کاملبودن آن نسبت به دیگر نسخهها از سوی دیگر، اساس کار تصحیح قرار گرفته است.
3 – دستنویس انستیتوی خاورشناسی تاجیکستان: در مؤسسۀ خاورشناسی تاجیکستان شهر دوشنبه به شمارۀ 325 نگهداری میشود.
4. دستنویس کتابخانۀ بریتانیا که میکروفیلم آن در دانشگاه تهران به شمارۀ 1046 موجود است.
فهرست مطالب کتاب:
سرآغاز
مقدمه
متن منظومه
تعلیقات
واژهنامه
نمایه
منابع
شهریارنامه ، سرودۀ مختاری (دورۀ صفوی)، تصحیح: رضا غفوری، تهران، بنیاد موقوفات افشار با همکاری انتشارات سخن، 895 صفحه، قطع: وزیری، 1397.
منبع: کتابخانۀ تخصصی ادبیات