میراث مکتوب – سواطعالآفاق فی شرح لوامعالاشراق از آثار محمد یوسفعلی هندی، شرحی بر لوامعالاشراق فی مکارمالاخلاق (اخلاق جلالی) نوشتۀ علامه جلالالدین دوانی (830-908ق) است.
دربارۀ اخلاق جلالی که از مشهورترین کتابهای اخلاقیِ نوشتهشده به زبان فارسی است و همچنین نویسندۀ دانشمند آن، که از بزرگترین حکیمان قرن نهم هجری بوده، آگاهیهای بسیاری در دست است، امّا اطلاع چندانی از مؤلف شرح اخلاق جلالی در دست نداریم.
محمد یوسفعلی هندی خود در مقدمۀ سواطعالآفاق توضیح میدهد که هنگامی که اخلاق جلالی را در محضر سید ابوطیّبخان میآموخته، به دستور محمدغوثخان بهادرجنگ متخلص به اعظم، به تنقیح و تفتیح مغلقات و شرح و بسط مشکلات این کتاب پرداخته است. این محمدغوثخان حاکم کرناتک هندوستان و از ادیبان و شاعران روزگار خود بوده و دو تذکره به نامهای صبح وطن و گلزار اعظم تألیف کرده است. استاد محمدتقی دانشپژوه با استناد به فهرست مدراس احتمال داده است که محمد یوسفعلی همان امینالدین علیخان گریان مؤلف تأییدالاعداد باشد.
هنوز هم نمیتوان دربارۀ این احتمال، نظری قطعی بیان کرد. به هر حال، تنها اثر در دسترس محمد یوسفعلی هندی، سواطعالآفاق فی شرح لوامعالاشراق نام دارد که یگانه کتاب در شرح اخلاق جلالی محسوب میشود و از این نظر دارای اهمیت است. این کتاب میان سالهای 1253 تا 1264ق تألیف شده است.
به هر حال، تألیف شرحی بر اثری حکمی- اخلاقی چون اخلاق جلالی اثر علامه جلالالدین دوانی که دربردارندۀ نکات دشوار علوم ریاضی، موسیقی، نجوم و غیره است، اطلاعات گستردۀ شارح را نشان میدهد. وی در موارد مختلفی به تکمیل اخلاق جلالی میپردازد و به کتابهای دیگر استناد میکند.
وجوه اهمیت سواطعالآفاق را میتوان به شرح زیر بیان نمود:
1. به عنوان یک نسخهبدل برای متن اخلاق جلالی که هنوز هم تصحیح کاملاً متقنی ندارد، قابل استفاده است. برخی ضبطهای سواطعالآفاق اشتباهات موجود در متن اخلاق جلالی مصحّح مسعودی آرانی را ـ که آخرین و معتبرترین چاپ این کتاب محسوب میشود ـ نشان میدهند؛ به عنوان نمونه: «چه سلطنت و ریاست لِذاتِها مقصود نیست» (ص377). در اخلاق جلالی به تصحیح مسعودی آرانی (ص298): «چه سلطنت و ریاست لذّتها مقصود نیست».
2. بیتردید توضیحات و افزودههای شارح در دریافتن و فهم بهتر متن اخلاق جلالی به خواننده بسیار یاری میرساند.
3. معادلهای برخی لغات متن و توضیح آنها (حدود 1200 واژه و ترکیب) که کاملاً به شیوۀ فرهنگنویسی قدیم گردآوری شدهاند و مجموع آنها به صورت مستقل میتواند یک فرهنگ لغت قابل توجه باشد. نمونهای از شرح واژهها در سواطعالآفاق: «طمأنینت: بهضم طای مهمله و کسر نون اول و فتح نون ثانی، آرام و آنچه بهفتح طا و نون واحده شهرت یافته، غلط محض است، اصلی ندارد و الف زودازود وصلی است؛ مانند: شباشب و لبالب.» (ص115).
4. نکات بلاغی متن هم در نوع خود درخور توجه است؛ مانند: «در این دو فقره ابرو و مژگان را به مرد شجیع تشبیه داده، مشبهبه را ذکر نکرده و این استعاره بالکنایه است و کمان را بهزه آوردن و تیغ کشیدن که از لوازم مرد شجاع است به ابرو و مژگان ثابت نموده و این استعارۀ تخییلیه است.» (ص34).
5. اصطلاحات دستوری مطرحشده در این شرح هم میتواند اهمیت توضیحات شارح را بهتر نشان دهد. این بررسیهای دستوری براساس صرف و نحو عربی است. مثلاً: «ضمیر قهرش راجع به سوی ممدوح و همچنان ضمیر سیاستش اگر مضافالیه باشد و اگر ضمیر مفعولی باشد، راجع به طرف آفتاب است.» (ص34).
6. اشاره به خطای کاتبان و یا جلالالدین دوانی؛ بهعنوان نمونه: «باید دانست که مؤلف محقّق علاج بطالت را که نوع ثانی از امراض قوّت جذب و در شمار انواع مندرج بود، ترک داده یا از ناسخین فروگذاشت شده، لهذا به ذکر تعریف و علاج آن پرداخته آمد و آن اینکه…» (ص248).
تنها نسخۀ شناختهشده از سواطعالآفاق فی شرح لوامعالاشراق به شمارۀ 10644 در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی نگهداری میشود.
قدمت این نسخه که تاریخ کتابت و نام کاتب ندارد و به خط نستعلیق است، به قرن سیزدهم هجری قمری بازمیگردد. این شرح به صورت مزجی تألیف شده است. شرح مزجی به شرحی گفته میشود که جدا کردن توضیح از اصل مطلب جز با نشانههای قراردادی ممکن نباشد.
در سواطعالآفاق، متن اخلاق جلالی از متن شرح به وسیلۀ خطوط سرخ ممتدی مشخص شده است.
سواطعالآفاق فی شرح لوامعالاشراق با مقدمه و تصحیح عبدالرسول فروتن توسط انتشارات نور محبت به سال 1393 منتشر شده است.
منبع: بساتین