میراث مکتوب- انسان دوستی و اندیشههای سعدی شیرازی همیشه می درخشد. انسان در نگاه سعدی، درست کردار، مدارا پسند، دیندار حقیقی و عاشق واقعی به شمار میرود. سعدی انسان را به همان اندازه شایسته میداند که خود نسبت به دیگران نیکی و مهربانی کرده باشد و همچنین معیار انسان بودن را به مقدار خدمت به هم نوع خود میداند.
سعدی، انسانی را مد نظر دارد که هم در گفتار و هم در رفتار، صادق و راست کردار بوده و از تزویر و ریا نفرت داشته باشد. در کلام و گفتار سعدی، فضایل و کمال انسانی با نیکی کردن در حق مردم، تواضع و فروتنی، عفو و بخشش وهمدردی با دیگران به دست میآید و این فضایل بر تارک آثار او میدرخشند. سعدی در آثارش به انسانی نظردارد که هم در گفتار و هم در کردار اخلاص داشته باشد و از تزویر و ریا به دور باشد. سعدی افراطیگری را عاملِ بیاعتباری شخصیت انسان دانسته و میگوید:
«درشتی نگیرد خردمند پیش
نه سستی که ناقص کند قدرِ خویش»
و اما در آداب صحبت در باب هشتم گلستان با دوراندیشی هشدار میدهد که مبادا به ستمگران که روش و خوی آنها آزار رساندن به بندگان خداست، ترحم و محبت کرد، زیرا به اعتبار تو گناه میکنند و تو نیز در گناه ایشان شریک خواهی بود. و در این باره میگوید:
«ترحم بر پلنگ تیزدندان
ستمکاری بود بر گوسفندان»
سعدی معتقد است اگر تندی و پرخاش هم دیدی، مرنج و مرنجان، تحمل کن و از در گفتوگو خوشسخنی وارد شوید تا خصم را صید خود کنی:
«چو پرخاش بینی، تحمل بیار
که سهلی، ببندد درِ کارزار
به شیرین زبانیّ و لطف و خوشی
توانی که پیلی به مویی کُشی»
همچنین اعتقاد فاخر داشت «با مردم سهلخوی، دشخوار مگوی با آنکه درِ صلح زند، جنگ مجوی»، زیرا اینان پیروان راستین عقل و درایت خویش هستند.
حمید رضا اکبری، پژوهشگر ادبی