کد خبر:16141
پ
D8B0D988D8A7D984D981D982D8A7D8B1DB8C

سعدی؛ مردمی­‌ترین و مردم‌‌شناس‌‌ترین شاعر ایرانی

هیچ ایرانی‌ای را نمی‌‌توان یافت که بیتی یا سخنی از سعدی را در ذهن و زبان نداشته باشد و ایرانیان او را معلم اخلاق خود می‌‌شمارند.

میراث مکتوب- سعدی مردمی­‌ترین و مردم‌‌شناس‌‌ترین شاعر ایرانی است که آثار ماندگارش گنجینه فرهنگ عامه عصر اوست. هیچ ایرانی‌ای را نمی‌ توان یافت که بیتی یا سخنی از سعدی را در ذهن و زبان نداشته باشد. ایرانیان او را معلم اخلاق خود می‌ شمارند. فارسی‌زبانان ابیات پندآمیز و طنزهای ملیح او را در کلام خود به کار می‌ برند.

سعدی مرشد و معلمی است که شعر را تا مرز ادراک مردم، قابل‌فهم و آموزشی می ‌کند. روانکاوی جامعه‌­شناس است که شناختی عمیق از مردم دارد؛ از این‌روست که گلستان (656 ق) اثر معروف منثور وی در هشت باب، از همان دوران نگارش، کتاب درسی به شمار می‌رفته و در مکتب خانه‌ ها پس از آموزش قرآن تدریس می شده است. در نظر عوام باسواد کسی بود که بتواند گلستان سعدی و دیوان حافظ را بی‌غلط و روان بخواند. به همین دلیل گلستان همواره از مردمی‌ترين متون ادب فارسي بوده و هيچ كتابی به ‌اندازه آن ميان توده مردم جايگاه نداشته است؛ زيرا سعدی به آنچه در زندگی مردم اتفاق می‌افتاده توجه داشته و از آن الهام می‌‌گرفته است.

شعر سعدی چنان در عمق جان و زندگی مردم نفوذ داشت که صنعت‌کاران و هنرمندان آن را بر ظروف و اشیا کنده‌ کاری کرده و می ‌نگاشتند. حتی شاهنامه‌­خوانان و نقالان اشعار سعدی را در لابه‌لای نقل خود می­خوانده‌­اند.

شهرت سعدی نه در میان مردم ایران، بلکه در میان مردم جهان چنان است که برخی خود را دختر سعدی لقب داده‌ اند. «در سال 1345 ش دست تصادف ترجمه عربی گلستان سعدی را در نیویورک به دست یک دختر عرب می دهد و بدین گونه پای او را به گلزار جان‌بخش ادب پارسی باز و او را با سخن‌آفرین جاویدنام خطه فارس آشنا می‌­کند؛ آشنایی‌ ای  که تا مرز خویشاوند پیش می‌ رود و دخترک را تا آنجا به خالق گلستان نزدیک می‌­کند که خود را دختر سعدی می‎‌خواند».

زبان سعدی بي ‌تکلف، ساده و صميمی است. زبان طبيعی مردم است. با تمام ظرافت‌ ها و سادگی و شيرينی آن. این خصیصه، امتیاز اصلی کلام سعدی نسبت به دیگر گویندگان پارسی است. «هنر بزرگ سعدي اين است كه نثر فارسی را از چنگ تكلّف و تصنّع و آرایشگری‌های زننده و كلمات و تركيبات دور از ذهن و فضل‌فروشی نجات داده و بدان اعتدالی مطبوع و موزون بخشيده است.» ويژگی مهم نثر سعدی، سهل ممتنع بودن آن است. از یک ‌سو به زبان محاوره نزديك است، از سويي ديگر با اندكي تأمل اثر انگشت هنرمند وی را می‌توان در آن به‌عينه ديد.«سعدي هفتصد سال پيش به زبان امروزي ما سخن نگفته است، بلكه پس از هفتصد سال ما به زباني كه از سعدي آموخته‌ايم، سخن مي‌گوييم.»برای نمونه:

قناعت توانگر کند مرا                        خبرکن حریص جهانگرد را

(بوستان: 137)

 

دشنام مده به مادر من                   گر مادر خویش دوست داری

(کليات: 834)

 

مسکن خر اژرچه بی تمیز است                 چون بار همی برد عزیز است

(گلستان: 74)

 

مورچگان را چو بود اتفاق                             شیر ژیان را بدرانند پوست

(گلستان: 124)

 

یکی از جلوه های توجه سعدی به فرهنگ و زبان عامه، کاربرد لغات محلی و آوردن برخی اشعار به گویش محلی است. این واژه‌ها اغلب از بین رفته یا امروز بدان صورت به کار نمی‌روند. جز لحن سخن و سادگی ذاتی و شيرينی و طراوت محتوا و مضامين و زبان گلستان، اصولاً سعدی برای نزديكی كلام خود به ذهن و زبان و فهم مردم از تمثيل و مثل بهره می‌جويد.

در گلستان 430 مثل و مثل‌گونه است كه از اين تعداد 235 عبارت در حكم مثل ساير است و تقريباً در تمامي داستان‌ها و كلمات قصار گلستان اين مثل‌ها را می‌بينيم كه بخشی از آن ها جملات خود سعدی است و بخش ديگر درج مثل‌های رايج در كلام خود كرده است. اكثر جمله‌ های كوتاه و پايان حكايت‌ها و كل باب هشتم به دليل اختصار، روانی، سهولت لفظ و كلیت معنی و جنبه‌های استعاری كلام، آهنگ و سجع و تناسب و شمول معنايی امروز در حكم مثل درآمده‌اند. همچنين تمثيل‌هايی زيبا در گلستان می‌يابيم كه تفهيم مطالب را آسان، عينی و محسوس می‌كند. اين تمثيل‌ها كه در حكم اسلوب معادله است، جز آنکه بر گيرايی سخن سعدی می‌افزايد، آن را پذيرفتنی می‌كند و نوعی حكمت عامه به شمار می‌رود. سعدی بيش از همه خود را به مردم نزديك كرده است. دليل شهرت اشعار سعدي و مثل‌گونگی اشعار وی نيز همين دقيقه است.

اشعار سعدی برخاسته از حکمت های تجربی مردم است. يک حادثه يا اتفاق ساده يا تجربه‌ ای عادی در زندگی روزمره که ممکن است برای هر کس پیش ‌آمده باشد، زيربنای ساخت جمله­‌ای حکيمانه می‌شود. سخن سعدی نیز تمام حاصل تجربیات و سفرها و دیده ها و شنیده‌ های اوست:

 تهی‌پای رفتن به از کفش تنگ (بوستان: 163)

نرود ميخ آهنين در سنگ (گلستان: 93)

زنند جامه ‌ناپاک گازران بر سنگ (همان: 70)

این همان هنر تمثیل‌ پردازی سعدی است تا کلامش را دقیقاً در ذهن و زبان مردم بنشاند:

زمین شوره سنبل برنیارد                در او تخم و عمل ضایع مگردان

(گلستان: 62)

 

و این شیوه معمول و شگرد اصلی سخن سعدی است؛ چنان‌که خود اشاره می‌کند: «سخن های سعدی مثال است و پند / به کار آیدت گر شوی کاربند» (کلیات: 274).

طنز لطیف و مؤثر سعدی نیز در توجه بیش‌ازحد مردم به کلام او بی‌تأثیر نبوده است؛ طنزی که کاملاً برگرفته و از جنس طنزها و لطایف مردمی است. بی‌راه نخواهد بود اگر بگوییم طنز سعدی معیار شناخت شوخ‌­طبعی ایرانیان است. شخصیت سعدی چنان در مردم نفوذ و تأثیر داشته که مردم نیز با سعدی شوخی‌ها کرده ‌اند و درباره وی، همسر و دخترش نیز چندین ضرب‌المثل ساخته‌ اند.

آرامگاه سعدی نیز پس از مرگ وی مورد توجه مردم بود؛ چنان که هر سال هزاران نفر در چهلمین روز پس از عید نوروز در محوطه آرامگاه سعدی جمع می‎‌شدند و آش نذری «دیگ‌جوش» می‌‎پختند و از بامداد تا شب شادی می‌‎کردند و بر این باور بودند که یک ماهی قرمز که یک حلقۀ طلایی در بینی دارد، از آب بالا می‌‎پرد و می‌‎رود. ماهی‌­های این آب مقدس است و هیچ‌کس حق صید آن‌ها را ندارد. امروزه هنوز مردم کوی سعدی بر این باورند و در حوض ماهی سکه می‎‌اندازند تا آرزوهایشان برآورده شود.

ابن‌بطوطه نیز نقل می ‌کند که مردم برای زیارت قبر شیخ و خوردن غذا در سفره ‌خانه و شستن لباس به آنجا می‌ آمدند. همچنین در چهارشنبه آخر سال در چشمه آرامگاه شیخ آب تنی می ک‌نند تا هر دردی دارند مداوا شود.مردم شیراز و اطراف باورهایی خاص به حوض ماهی دارند و عده ‌ای بر آن‌اند صاحب این آب حضرت امام حسن(ع) است. گروهی دیگر معتقدند اگر دختر یا پسری دست و روی خود را با این آب بشوید، بخت او باز می‌‎شود و به خانه بخت می‎رود. در گذشته با جام «چهل‌کلید» روی سر خود آب می‎‌ریختند. آب‌تنی در دوره پیش از ساخت ساختمان جدید آرامگاه، در روز چهارشنبه‌سوری انجام می‎‌شد. مردم معتقدند که این آب مشکلات و گرفتاری‌ها‌‌‎ را نیز حل می‌‎کند. گاه نیز نامه‌ای برای امام زمان در آب حوض ماهی می‎‌اندازند و حاجت و مشکل خود را مطرح می‎‌کنند. در گذشته مردم باور داشتند که این آب سحر و جادو را باطل می‎‌کند. معمولاً کشاورزان یک ظرف از این آب برمی‎‌دارند و هنگام آبیاری مزارع خود آن را در جوی آب می‎‌ریزند تا مزارع آن‌ها محصول بیشتر بدهد. برخی نیز معتقدند که اگر لباس‎‌ها‌‌‎یشان در این آب شسته شود بیماری‌‎ها‌‌‎ را از بدن صاحب لباس می‎‌زداید؛ بنابراین در کوچه حمام سعدی لباس می‌‎شویند. هرچند امروزه کمتر به چنین کاری دست می­‌زنند، در گذشته تمام صحرای سعدی محل شستن و خشک ‌کردن لباس بود.

 

منابع:

امامی، «دختر سعدی»، ص 852- 855

یوسفی، غلامحسین، ديداري با اهل قلم، ج 1، 272

افسر، کرامت‌الله، تاریخ بافت قدیمی شیراز، ص 144-145

ابن‌بطوطه، رحله، ص 265-266

ماسه، هانری، معتقدات و آداب ايراني، ص 263

جوادی، شهره و ندا عرب سلغار، «تجلی قداست آب در آرامگاه سعدی شیراز»، ص 1-22

حسن ذوالفقاری

منبع: ایبنا

 

 

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612