چهره ماندگار فرهنگ و ادب ایرانزمین در مراسم بزرگداشت شیخ اجل، مصلحالدین با بیان اینکه مِهراز و معمار نخستین زبانِ شیوا، شورانگیز و شررخیز پارسی، فردوسی است و معمار دوم، سعدی تصریح کرد: اول اَردیبهشت از آن روی خجسته است که روز گرامیداشت شاعر حکیمی است که در پیوندی نغز و تنگ با سخن پارسی است.
جشن «بزرگداشت سعدی» به مناسبت اول اردیبهشت، روز گرامیداشت شیخ اجل، سعدی شیرازی و روز «پاسداشت نثر فارسی» به همت کانون جهان ایرانی دانشگاه تهران و دانشکده ادبیات و علوم انسانی این دانشگاه؛ عصر دوشنبه، اول اردیبهشت با حضور میرجلالالدین کزازی، شاهنامهپژوه و استاد ادبیات، محمود جعفریدهقی، پژوهشگر و محقق ارشد ادبیات فارسی و عضو هیئت علمی دانشگاه، روحالله هادی، عضو هیئت علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و بهرام پروینگنابادی، سعدی پژوه، مدرس دانشگاه و استاد ادبیات در تالار «فردوسی» دانشگاه تهران برگزار شد.
در این مراسم میرجلالالدین کزازی با بیان آنکه «سعدی» یکی از برومندترین و بالابلندترین فرزندان ایرانزمین به شمار میرود که این جمع برای گرامیداشت او کنار هم آمدهاند گفت: سعدیِ ستودهِ سخن را ما همواره خوش میداریم و او را فرزانه و آموزگار یگانه روزگار خوئ میپنداریم.
وی با قرائت بیت «به نام خداوند جان آفرین/ حکیم سخن در زبان آفرین» گفت: مصرع دوم بیت حکیم سخن در زبان آفرین را به دو گونه میتوان برخوانیم و بر زبان بیاوریم. آنچه که خوانش را از هم جدا میدارد، هنگامه آن است که نهاد جمله را کدامیک از این دو بدانیم.
این استاد دانشگاه و چهره ماندگار عرصه فرهنگ کشورمان خاطرنشان کرد: باد از آن آفریدگاری که حکیم سخن در زبان آفرین است و آفریدگاری که خود حکیم است؛ رویکرد دوم آن است که دورتر بهنظر میرسد که ارجاع حکیم سخنور بودن به آفریدگار برگردد. به دیگر معنی آفریدگار، کسی است که فرزانگی سخن را در زبان میآفریند.
اندیشیدن به «واژه» برای خلق «زبان»
کزازی با تأکید بر اینکه سخن تنها ابزار برای آن است که اندیشه خود را به دیگری برسانیم و بر همین روی سخن خود اندیشه است، تصریح کرد: پس بیهوده نیست که فرزانگان کهن یا از جانب خدا یاد کردهاند بر جانی که ویژه آدمی است و آنچه آدمی را از دیگر جانداران جدا میدارد که آن «گویایی» است. گویایی بهمعنای اندیشهوری آنچه او را اندیشیدن مینامیم.
این شاهنامهپژوه با اشاره به اینکه به راستی بُنِ بهکار گرفتن زبانِ سخن حکیمانه گفتوگویی است خاموش با خویشتن که با آن (زبان) به یاری واژگان میاندیشیم، خطاب به جمع یادآور شد: اگر باور ندارید، اینبار که میاندیشید در اندیشه خود درنگ بورزید. آشکارا خواهید دید که در اندیشیدن حق زبان را به کار میگیریم. ما به واژگان نه به معنای «واژه» که به ریختِ نوشتاری آن میاندیشیم؛ زیرا ساختار ذهن، هوش و یاد ما پیش و بیش از هر توانش حسی دیگر وامدار به دیدن است.
کزازی با خواندن این بیت از شاهنامه که «خرد گر سخن برگزیند همی/ همان را گزیند که بیند همی» گفت: این بیتی از شاهنامه از دید شناختی است. اگر بخواهیم به چیزی بیندیشیم که نمودی در جهان بیرون ندارد چه میکنیم؟ به واژه میاندیشیم. بهعنوان نمونه اگر به «مهر» بخواهیم بیندیشیم، واژهای که که در جهان بیرون شکلی ندارد به ناچار در پسِ اندیشهمان آن را به جهان بیرون میآوریم و سپس با اندیشیدن به «مهر» ناچاریم سراغ «مهربان» برویم و شکل آن را در مار، پدر، برادر و خواهر در مییابیم. این همان کار و انجام اندیشیدن است.
رئیسجمهور فرانسه با نام سعدی
این شاعر و نویسنده با اشاره به اینکه من از بزرگان سخن، کسانی که «سعدی» را شناخته، بِدو دل باخته و او را بزرگ داشتهاند، به نمونهای بسنده میکنم، خاطرنشان کرد: یکی از نامآورترین و گرامیترین مردان فرانسه که هم مرد فرهنگ و هم مرد فرمانرانی بوده است، زبان پارسی میدانسته و با سعدی آشنایی جسته بوده است.
وی ادامه داد: این آشنایی به پیوندی پُر گنج راه میجوید و او دل میبازد و در گرامیداشت «سعدی» کاری میکند که به راستی مایه شگفتی است. او نام فرزند نخستین خویش را «سعدی» مینهد. فرزندی که خود در شمار بزرگان فرانسویها است. «سعدی کارنو» که سیاستمدار فرانسوی و پنجمین رئیسجمهور جمهوری سوم فرانسه است. کدام زبانآوری و سخنگستری در جهان اینگونه بر بیگانهای کارساز توانسته است افتاد و از این پس خواهد توانست؟
تفاوت سعدی با دیگر بزرگان ادب فارسی
کزازی با اشاره به اینکه ایران از دیرزمان، از گاهان زرتشت، سرزمین هم «سرود» بوده و هم «سردا» (واژه پارسی از سرودن)، صدها سخنور بزرگ در این سرزمین پدید آمدهاند، از این میان چند تن بر ستیغ سخن ایستادهاند و به فرازایی رسیدهاند که یکی از آنان، هر آینه و بیهیچ گمان سعدی است، خاطرنشان کرد: آن دیگران را نیز همگی به گمانِ ناگفته، میشناسند. هرکدام از آن بزرگان دیگر در زمینه و قلمروی از سخن پارسی بالا برافراشتهاند. در «رزمنامه»، فردوسی؛ در «بزمنامه»، نظامی و در «رازنامه»، مولانا!
این چهره ماندگار فرهنگ و ادب ایران افزود: «سعدی» در قلمروهای گوناگون به سرودن دست یافته و در بسیاری از آنها شاهکار آفریده است. او هم «چکامهسرای» (غزلسرای) است و به همان سان در «چامهسرایی» (قصیدهسرایی) بر بلندای ادب ایرانزمین آرمیده است.
به گفته این استاد دانشگاه، سعدی در «اندرزنامه سرایی» که «بوستان» او پرآوازهترین اندرزنامه در پهنه سخن پارسی است، نوشتار هنری را که پیش از وی آغاز گرفته بود، با «گلستان» به فرازی عظیم رساند. گاهی به «بزمنامه» و «رازنامه» نیز گوشه چشمی افکنده است.
وی با تأکید بر اینکه آنچه سعدی بدان به خواست نپرداخته، «رزمنامه» است، تصریح کرد: در بیتهایی از بخش پنجم «بوستان» از «رزمنامه سرایی» یادی کرده است.
شبی زیت فکرت همی سوختم
چراغ بلاغت می افروختم
پراکنده گویی حدیثم شنید
جز احسنت گفتن طریقی ندید
هم از خبث نوعی در آن درج کرد
که ناچار فریاد خیزد ز درد
که فکرش بلیغ است و رایش بلند
در این شیوهٔ زهد و طامات و پند
نه در خشت و کوپال و گرز گران
که این شیوه ختم است بر دیگران
کزازی ادامه داد: آن خردهبین نکوهشگر در این حکایت از سعدی به او میگوید: «سعدیا تو در همه زمینههای سخن استادی مگر در رزمنامه!» اما سعدی در پاسخ به وی ترفندی میزند و میگوید:
داند که ما را سر جنگ نیست
وگر نه مجال سخن تنگ نیست
توانم که تیغ زبان بر کشم
جهانی سخن را قلم در کشم
بیا تا در این شیوه چالش کنیم
سر خصم را سنگ، بالش کنیم
سعادت به بخشایش داورست
نه در چنگ و بازوی زور آورست
این مدرس، محقق و پژوهشگر ادبیات یادآور شد: سعدی اگر میخواست میتوانست تا هوای او هم فرزانهفر و فَرَهمند حکیم طوس شود. از همین روی او برای آنکه به این چالش بپردازد، در فکر کوشیده تا داستانی مالامال از پند را بسراید. اما این داستان خواهناخواه به «بزم» گراییده است.
مرا در سپاهان یکی یار بود
که جنگاور و شوخ و عیار بود
چنان خار در گل ندیدم که رفت
که پیکان او در سپرهای جفت
چو گنجشک روز ملخ در نبرد
به کشتن چه گنجشک پیشش چه مرد
این شاهنامهپژوه و محقق عرصه ادبیات کلاسیک ایران با اشاره به اینکه سعدی رزمآورانه سخن نگفته، به هیچ روی از جایگاه فراخ و بلند او چیزی نمیکاهد، گفت: اگر من به این زمینه پرداختم، از آن روی بود که خواستم همهسویهگی و همرویهگی سعدی را آشکار کنم.
ویژگیهای اندرزگویی و زبان ساده و روان سعدی
کزازی در ادامه این سخنرانی مبسوط و مطول درباره دیگر ویژگیهای «شیخ اجل» گفت: از دیگر ویژگیهای سعدی که همواره بدان میگراید گاه اندرزگریست. به این «چامه» بنگرید که اندرزی است کوبنده:
به نوبتند ملوک اندرین سپنجسرای
کنون که نوبت توست ای مَلِک به عدلگرای
وی ادامه داد: ویژگی دیگر که سعدی را از دیگر سخنداران نامدار جدا میدارد، زبان روشن و روان اوست. زبانی که به زبان گفتوگو میماند؛ اما سخت، ستوده و سنجیده است. از همین روست که از دیرزمان گفتهاند به شیوه سعدی، سخن گفتن کاری است دشوار که آسان مینماید!
گفته بودم چو بیایی غم دل باتو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
به گفته این شاعر و نویسنده خوشنام کشورمان، بیتی بلند، کممانند و دلپسند که بدون هیچ پیچشی، دشواری در آن نیست و زبان سخن گفتن است. سعدی یکی از بنیادهای فرهنگ ایران و سخن پارسی، یکی از دو «مهراز» (معمار) زبانِ شیوا، شورانگیز و شررخیز پارسی است.
کزازی در پایان با تأکید بر اینکه مهراز و معمار نخستین زبان پارسی، فردوسی است و معمار دوم، سعدی، تصریح کرد: روز گرامیداشت سعدی روزی خجسته است نه از آن روی که روز بزرگداشت سعدی است، از آن رو که روزی است همچنان در پیوندی نغز و تنگ با سخن پارسی که سعدی به پاس آن آوازهای جاودانه یافته است. اول اَردیبهشت!
منبع: ایکنا