و در اصل جزوه درسی دانشجویان در درس هنر و تمدن اسلامی دانشگاه هنر بوده و محصول تحقیقات و مطالعات دکتر بلخاری در نگارش رساله دکترا تحت عنوان، «تجلی وحدت وجود در هنر و معماری اسلامی ایران و هند» است. مطالب نوشتار حاضر در سه فصل گردآوری و تنظیم شده است که فصل اول آن به سرگذشت موسیقی در تمدن اسلامی میپردازد.
در فصل اول به آراء نظریهپردازان و فیلسوفانی نظیر کندی، فارابی، ابنسینا، ابنزیله، اخوان الصفا، امام محمد غزالی، سهروردی و… در خصوص موسیقی اشاره شده است.به باور نویسنده نگارش تاریخچهای از شرح حال و سرگذشت هنر در تمدن اسلامی، امری به غایت صعب و دشوار است نه از آن رو که منابع کمی در این مورد به ویژه مبانی عرفانی و اشراقی آن وجود دارد بلکه به دلیل اغتشاشی که در مفهوم و مصداق هنر در این تمدن به چشم میخورد.به گفته بلخاری، آنچه توسط برخی فلاسفه مسلمان در قرون دوم و سوم هجری درباره موسیقی یا شعر بیان شد، ماهیتی فلسفی داشت تا هنری اما به هر حال به دلیل هنری بودن میتواند مقدمه بررسی تاریخ هنر اسلامی در تحقیق و پژوهش این رساله باشد. بررسی تاریخ موسیقی با فیثاغورث آغاز میشود فیلسوف نامآور جزیره ساموس که در سال ۵۳۲ قبل از میلاد به دنیا آمد و از بنیانگذاران اولین انجمن فلسفی عرفانی در غرب است. در این تحقیقات سعی شده است که بین نقش بسیار مهم فلسفه یونانی در شکلگیری موسیقی علمی و عددی و نیز انتقادهایی که به اندیشه فیثاغوریان میشود، جمعی صورت گیرد از یک سو افلاطون برجستهترین اسطورهنگار هارمونیک غرب لقب میگیرد و از سوی دیگر مبانی فکری او مستند به کشفیات ریاضی موسیقیایی سومریان میشود، بدین ترتیب ،این تحقیقات، فیثاغورث و فیثاغورثیان را دور میزند.
بحث نویسنده در این نوشتار، تأکید بر این معناست که نوع نگرش افلاطون به عدد، هندسه، هنر و موسیقی (علاوه بر فلسفه) تأثیر مهمی بر هنر اسلامی نهاد. تألیف مهمترین کتب نظری درباره موسیقی در تمدن اسلامی، که به شرح مختصری از آنها پرداخته شده است، محصول این تأثیر است به ویژه اگر آشنایی مسلمین با فلسفه یونانی و شیفتگی حکمای مسلمان در برابر نظریات افرادی چون افلاطون، که لقب حکیم الهی را از این حکما دریافت نمود، مورد تأمل قرار گیرد. شاید بتوان با تأمل و احتیاط بیان کرد: سرگذشت فلسفی موسیقی در متن هنر اسلامی، سرگذشت همه هنرهای اسلامی است. این هنر چون در متن علومی قدسی همچون ریاضیات، هندسه، فلسفه و عرفان متولد شد به سرعت راه خود را در متن علوم فلسفی و عرفانی تمدنها به ویژه تمدن اسلامی، گشود و همچون فیثاغوریان که موسیقی را گردش افلاک میدانستند در میان عرفای اسلامی به عاملی برای رقص روح و ادراک النفس و آفاق مبدل گردید.همچنین در این فصل، به موسیقی عرب پس از ظهور اسلام پرداخته شده است و در این زمینه، به آراء ابراهیم موصلی که در بارگاه هارونالرشید، آهنگسازی بیرقیب بوده و آفرینش نزدیک به نهصد اثر موسیقایی را به وی نسبت دادهاند و اسحاق موصلی فرزند ابراهیم موصلی که به عنوان نوازنده و متخصص سازها بینظیر بوده، اشاره شده است.زریاب کبیر یکی دیگر از نامداران موسیقایی دوره عباسی است که در این قسمت به آن پرداخته شده است.موسیقی در تاریخ اسلامی سرگذشتی ویژه دارد از یک سو به دلیل همنشینیاش با فلسفه در میان حکما و به دلیل آسمانی بودنش در میان عرفا ارج و قربی یافت و از دیگر سو به دلیل ابتذالی که بر اثر بزمی شدن و خوی درباری یافتن بر جانش نشست، علما و فقها را به تأملی جدی در باب آن برانگیخت.
سرگذشت معماری در تمدن اسلامی (فیزیک معنا) موضوع فصل دوم نوشتار حاضر است که در این راستا ،معماری در دوره عباسی و معماری اسلامی، سلجوقی، معماری ایران در دوره ایلخانی، تیموری و صفوی، از نظر گذرانده میشود. همچنین به مسجد شیخ لطفالله و معماری اسلامی در هند و در دوره گورکانیان و تاج محل که مروارید معماری اسلامی است، اشاره میشود.در بخشی از مقدمه این فصل آمده است: “معماری اسلامی با مسجد آغاز میشود نه از این رو که اولین بنای ساخته شده در مدینه توسط مسلمین و با هدایت پیامبر، مسجد بود. بدین دلیل که مسجد تمامی کارکردهای معماری را یکجا در خود داشت، نه تنها محل عبادت، مکانی برای مدیریت تمامی اموری بود که مستقیم یا غیرمستقیم به دین ارتباط داشت و همچنین محلی برای تعلیم و تربیت و حتی برای آسایش مسافران و خورد و خوراک آنان.”
در تاریخ هنر اسلامی، دوره عباسی به لحاظ شکلگیری و تکوین تزئینات وابسته به معماری و توجه به وجوهات زیباشناسانه آن، اهمیت بسیار دارد. هنری که در این دوره شکل گرفت کمتر متأثر از هنر اقوام و ملل دیگر و بیشتر مبتنی بر اندیشهها، اعتقادات کلامی و عرفانی اسلامی بود. برخلاف هنر دوره اموی، که چندان به تزیین متکی نبود و نیز ماهیتی تقلیدی داشت، هنر این دوره نوعی استقلال نسبی را سر لوحه کار خود قرار داده بود. این دوره بنا بر تمرکز سیاسی، نهضت ترجمه و آشنایی با فرهنگها و تمدنهای دیگر، دوره شکلگیری یک نظام تقریباً واحد هنری است.معماری اسلامی در هند با قطب منار، آغاز میشود. منار بلند و باشکوهی که توسط اولین حاکم مسلمان هند در سالهای ۵۷۱-۵۷۵ هجری در دهلی ساخته شد. در این سال، یکی از سرداران محمدبن سام (سلطان غوری خراسان) به نام قطبالدین ایبک توانست طوایف شمال هند را شکست داده و اولین حکومت مسلمان را در آنجا تشکیل دهد. وی بلافاصله پس از فتح دهلی دستور ساخت مجموعه قوهالاسلام را صادر کرد و در آن، تأکید بیشتر را بر مناره مسجد گذاشت تا نماد پیروزی اسلام در آن سرزمین باشد.اوج هنر و معماری سلاطین گورکانی که یکی از بزرگترین و پردوامترین حکومت سلاطین مسلمان هند بودند، دوره شاه جهان، فرزند جهانگیر است. تاجمحل، پرشکوهترین و زیباترین معماری اسلامی در همه دورهها و عرصهها مربوط به دوره حکومت شاه جهان است. مقرر بود معماران هندی در مکتب تجربه به بناهایی چون مقبره همایون و اکبر، به چنان سطحی از مهارت و توانمندی برسند که متأثر از سبک ایرانی، بنای بینظیر، فاخر و مجلل تاجمحل را خلق کنند.
فصل سوم این کتاب به نقد نظرات خانم گلرو نجیب اوغلو، استاد دانشگاه هاروارد، در کتاب هندسه و تزیین در معماری اسلامی، اختصاص دارد که مقاله ارائه شده به کنگره هنر اسلامی است. خانم اوغلو در کتاب خود رویکرد تأویلی و تحلیلی سنتگرایانی چون “شعر آن”، “بورکهارت”، “گنون” و “نصر” را در تبیین هنر اسلامی زیر سؤال برده و نظرات آنها را خدشهپذیر میداند و با مقدمهای عرفانی، دیدگاههای خانم اوغلو، تحلیل و تبیین شده است، اما قبل از این نقد و نظر به شرح مختصری از نظرات این اندیشمندان درباره مبانی عرفانی هنر اسلامی پرداخته شده است. بورکهارت در توصیف و تبیین معماری اسلامی، ساختار کعبه را با توجه به ساختار فضایی مکعب، تشریح نموده و آن را وابسته به اندیشه مرکز میداند. طواف به دور کعبه، طواف آسمان به گرد قطب محور است و جهات چهارگانه آن با ارکان اربعه جهان پیوند و ارتباط دارد. کعبه نمایشگر وحدت اسلامی است و نقش گنبد در مساجد، نمودار خلوص عرفانی افلاطونی است.از دیدگاه بورکهارت غار زیر صخره قبهالصخره، همچون دل یا مرکز وجدان آدمی است که چون با پرتو آسمانی تلاقی کند به سوی عالم بالا میگراید.
اوغلو در کتاب خود ابتدا به ذکر تاریخچهای درباره سنت طومارنگاری و سپس میلاد و مولد طومار طویقایی میپردازد. طومار در معماری اسلامی عبارت است از نقشهها و طرحهای مربوط به بنا که آنها را نه جدا جدا نگه میدارند و نه چون کتاب صحافی میکنند بلکه لبه به لبه با چسب به هم میچسبانند. همچون رسائل شرعیه عبری و آنها را به صورت لوله نگهداری میکنند.نویسنده معتقد است که خانم اوغلو در بخشی از تحقیقات خود سعی دارد جهانبینی اهل سنت را عامل مهم و اصلی مبانی نظری هنر اسلامی در مقابل نظرات کسانی چون بورکهارت قرار دهد که در تحلیلهای خود به نقش شیعه تأکید دارند.
منبع: سخن تاریخ