ميراث مكتوب: در سومين نشست مركر ميراث مكتوب با عنوان «تاريخچه و وضعيت تحقيق و تصحيح متون در شبه قاره» ،محمد حسين ساكت گفت: يكي از شگفتي هايي كه براي اسلام برشمردهاند و كارشناسان اسلامشناس در شرق و غرب به آن معترفند، اين است كه اسلام كتاب دوستي و كتابداري و عشق به كتاب را ملي و همگاني كرد.
وي در اين نشست كه روز 8مهرماه 82 برگزار شد ، افزود:يعني كه اگر بتوانيم اين تعبير را به كار ببريم، بايد بگوييم كه اسلام همان گونه كه دين را ملي كرد، كتاب را هم ملي كرد و اين از بزرگترين افتخاراتي است كه در عالم فرهنگ و تمدن بشريت ، نصيب اسلام شده و البته، چنان كه ميدانيم در اين راه عاشقان كتاب، كتاب نويسان، گردآورندگان كتاب، دلباختگان و دلبستگان به اين مسائل، از آسيب و گزند مصون نماندند كه در طول تاريخ نظاير بسيار دارد.
وي ادامه داد:درواقع، يكي از ويژگي ها و افتخارات اسلام از نشانههاي بالندگي فرهنگ آن وتمدن آن ،همين است كه از همان آغاز در جامعهاي كه كتاب وجود نداشته و اصلا” شناخته نبوده ، يعني در عربستان، به اين ابزار، دانش و نشر آگاهي بها و ارزش داده و همواره از آن پشتيباني كرده است، البته چنان كه ميدانيد وقتي كه اسلام وارد شبه قاره و ماوراءالنهر شد، اين ايرانيان مسلمان شده حنفي بودند كه فرهنگ و معارف اسلامي را در قالب زبان پارسي ،نه تنها در شبه قاره بلكه در شرق آسيا و چين و كشورهاي يگر نشر دادند و اكنون شما گواه يادگار بزرگ آن كوشش ها هستيد. به اين معني كه ته مانده واژههاي پارسي هنوز هم در زبان هاي چيني و مالياتي و حتي اردو كه جاي خود را دارد ، ديده ميشود و اين ميراث كوشش گرانسنگ كساني است كه با آن دشواري ها، در قالب بازرگاني و سوداگري به راه هاي دور ميرفتند و همزمان ارمغان ها و پيام هاي فرهنگي حركت اسلامي را منتقل ميكردند. در نتيجه، هم اينك در نقاط مختلف و مخصوصا” در شبه قاره دست نگاشت هاي گرانسنگ و بس والا در رشتهها و شاخههاي مختلف علوم بر جا مانده است.
محمد حسين ساكت همچنين گفت: درواقع، شبه قاره، به دلايل گوناگون، از جمله آشنايي تاريخي و زباني، نسبت به نقاط ديگر براي ما آشناتر است. همين وضع به نسبت كمتري در جنوب شرقي آسيا مشهود است. چنان كه ديرينگي و پايداري زبان فارسي آثار بسياري در آن برجا گذاشته و اين خود قلمروي بس گسترده براي پژوهندگان و دانشوران، بويژه شرق شناسان فراهم آوره و نمونههاي آن در كوشش هاي استادان ايراني، از جمله آقاي دكتر منزوي بازتاب يافته است. بديهي است كه اكنون در سرآغاز كار قرار داريم و كشف و بازنگري و بازنويسي ديگر آثار خاك خورده و درواقع فراموش شده زبان فارسي نياز به همت و كوشش دانشوران دارند. به گفته يكي از دانشمندان باختري، با همين ماسههاست كه بناي عظيم فرهنگ و تمدن ساخته ميشود.
استاد افشار: غفلت كرديم و زبانمان در اين جا و آن جا گم شد
استاد افشار معتقد است: در طول صد سالي كه به كار تحقيق متون پرداختيم، نسبت به متوني كه در هند نوشته شدهاند، بياعتنا و بيتوجه بودهايم و همان طور كه گفته شد، غفلت كرديم و زبانمان در اين جا و آن جا گم شد.
وي در نشست تاريخچه و وضعيت تحقيق و تصحيح متون در شبه قاره ، گفت : همان طور كه گفتيد، همان مغولان و شاهزادگان و حتي بانوانشان به فارسي ميگفتند و مينوشتند. كتبي هم كه تأليف كردند- چه در تاريخ و مناقب و چه در علوم- همه به فارسي بودند و ما چندان همت نكرديم كه حتي به اندازه «ويليام جونز» انگليسي به زبان خودمان توجه كنيم و هيچ دقت نكرديم اين ها كه در ترويج فارسي ميكوشيدند، فرزندان همان تيمور غارتگر بودند كه از اين جا زبان فارسي و تمدن ايراني را برداشتند و به آن جا بردند و ما حالا حاضر نيستيم كه مثلا” پادشاهنامه را بخوانيم. ميگوييم به ما چه مربوط است؟ در حالي كه همان طور كه گفته شد، آنچه در هند پديدآمده ، گنجينه عمده و بينظيري است كه بايد در راه شناسايي و حفظ آن بكوشيم.
وي ادامه داد: نكته ديگري كه حق بود دراين جا طرح ميشد يا مورد اشاره قرار ميگرفت ،اين است كه كار تصحيح متون در خود هند ونشر كارهايي كه توسط هندي ها يا پاكستاني ها انجام ميگيرند ،براساس پايههايي هستند كه چند مستشرق گذاشتهاند، البته نميدانم كه هنوز هم به همان شيوه عمل ميشود يا نه، ولي به هر حال، در كارهايي مثل اينديكا موازين صحيح تصحيح متون و ارائه نسخه بدل و معرفي نسخه و ديگر مقولهها را مراعات ميكنند، اما در بعضي ديگر از كارهاي منتشر شده در هند، اين نكات رعايت نميشوند. يعني يك نوع سهلانگاري ديده ميشود. ما بايد اين ها را تقويت كنيم، يعني كه دايره انتشاراتي و كارهاي تحقيقاتي امروز ما بايد الگوي آنان باشد نه مثلا” فلان كتاب كه «ويليام جونز» نامي در صد سال پيش منتشر كرده است.
استاد افشار همچنين گفت: يك مؤسسه ديگر كه حق دارد و ميتواند در كار متون اسلامي سرمشق باشد ،دايره المعارف عثمانيه در شهر حيدرآباد دكن است كه البته تعداد كثيري كتاب عربي چاپ كرده است. يعني پيش از اين كه بيروتي ها دست به كار شوند، آنها پيشقدم بودند و چندين كتاب فارسي چاپ كردند، مثل كتاب روزبهان خنجي كه اول بار در هند چاپ شد، يا سلوك الملوك كه به همت كليمالله حسيني انتشار يافته و يا آن تذكره معروف خيلي مهمي كه راجع به ماوراءالنهر است و ارتباط زبان فارسي را با ايراني ها نشان ميدهد و چندين كتاب و تذكره ديگر.