میراث مکتوب- «زن در شاهنامه» عنوان کتاب «جلال خالقی مطلق» است که از زبان آلمانی برای نخستینبار مریم رضایی آن را به فارسی برگردانده و انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار روانۀ بازار کتاب کرده است.
جلال خالقی مطلق ادیب، زبانشناس، ایرانشناس و شاهنامهپژوه، نامی آشنا در عرصۀ شاهنامهپژوهی است. عمدۀ کارهای پژوهشیِ او، در زمینۀ شاهنامه و حماسهسرایی در ایران است. دوستداران فرهنگ ایران، خالقی را بزرگترین شاهنامهپژوهِ تمامِ ادوار میدانند؛ زیرا این اعتقاد وجود دارد که خالقی توانسته یکی از بهترین تصحیحهای شاهنامه را منتشر کند. وی عضو هیئت امنا بنیاد فردوسی است و سالها در دانشگاه هامبورگ آلمان تدریس کرده است. خالقی مطلق، بیشتر از ۵۰ سال از عمر خود را صرف مطالعه و پژوهش در زمینۀ شاهنامه کرده است.
کتاب زن در شاهنامه رسالۀ دکتری استاد جلال خالقی مطلق است که سال ۱۳۴۹ شمسی در دانشگاه کلن از آن دفاع کرده و یک سال بعد در فرایبورگ آلمان به چاپ رسانده است. در سال ۲۰۱۲م بریگیته نوین اشواندر در کالیفرنیا این کتاب را به انگلیسی ترجمه و منتشر کرد و سپس دو بار در سال ۱۳۹۵ شمسی و ۱۳۹۸ شمسی از انگلیسی به فارسی ترجمه شد.
نخستین ترجمۀ فارسی (سال ۱۳۹۵) کاستیهای بسیاری داشت، از جمله نبود مقدمۀ مترجم و ذکر نشدن نام و مشخصات اصلِ آلمانی کتاب، ضبط نادرست اسامی جغرافیایی، اساطیری و … . ترجمۀ دیگر (سال ۱۳۹۸) بسیار منسجمتر و روانتر از ترجمۀ پیشین بود. مترجم انگیزۀ اصلی خود را از ترجمۀ کتاب اینگونه بیان کرده است: «از آنجا که این ترجمه نیز مستقیم از متن اصلی آلمانی نبود و بیگمان هنگامی که متنی با واسطه به زبانی دیگر ترجمه میشود کاستیهایی در آن روی میدهد، بر آن شدم که این کتاب را از متن اصلی آلمانی به فارسی ترجمه کنم.»
با آنکه حماسه میدان مردان است، زنان در هیچ اثری به زبان فارسی، به استثنای ویس و رامین، نقشِ فعّال زنان شاهنامه ندارند و جالب اینکه این نقش فعّال در بخش حماسی این کتاب چشمگیرتر است تا در بخش تاریخی آن. بررسی نقش زن در شاهنامۀ فردوسی و بازتاب سیمای آنها در آن، موضوعی است که همیشه مورد مناقشۀ اهل فن و تحقیق بوده و هنوز هم بحث یا به تعبیر دقیقتر تلقّیّات نادرست دربارۀ آن به پایان نرسیده است. برخی معتقد به رویکرد زنستیزانه در شاهنامه هستند و برخی دیگر در پی ردِّ این مدّعا.
در نخستین بخش کتاب، نویسنده به شرح کوتاهی از سرگذشت نامدارترین زنان شاهنامه پرداخته و آن را با دیگر منابع پیش و پس از اسلام ـ تا آن جا که او میشناخته ـ مقایسه کرده و در پایانِ هر شرح خطوط ویژۀ شخصیّت آن زن را ترسیم کرده است. از آنجا که شرح سرگذشت همۀ زنان شاهنامه بدین شیوه، کتابی بس پُرحجم میطلبید، لذا از زنان اسطورهای همه، ولی از زنان تاریخی تنها بانامترینِ آنها برگزیده و سپس به دو گروه نژاده و نانژاده تقسیم شده است.
در بخش دوم کتاب، به بررسی جایگاه و پایگاه زن در شاهنامه با توجه به منابع پیش و پس از اسلام پرداخته شده است و نقش، اهمیّت و سرنوشت زنان شاهنامه را در دورههای مختلف زندگی، کودکی، همسری و مادری و نیز در آغوش خانواده و در میان اجتماع بررسی کرده است. از آنجا که شاهنامه کتابی دربارۀ حقوق خانواده نیست، نویسنده برای پُر کردن خلاء موجود، از منابع دیگر بهره جسته است. از این رو شاهنامه در این بخش از تحقیق بیشتر به عنوان منبعی جانبی به شمار میرود. بیشتر منابع اساسیِ این پژوهش، منابع کهن ایرانی و عربیِ شناخته شدهاند. منابعی که کمتر شناخته شدهاند، بیشتر به زبان پارسیگ (زبان رسمی جنوب غربی ایران) در زمان ساسانیان و بازنویسیهای پس از آن هستند. در پایان فهرست کوتهنوشتها، نمایهها (کسان و جانداران، جاینامها) آمده است. در بخش بعدی به شرح مختصری از برخی متون و یکی از بخشهای این کتاب است و در پایان با ذکر منابع فارسی و لاتین کتاب را به پایان برده است.
علاقهمندان میتوانند کتاب «زن در شاهنامه» را از کتاب فروشیها تهیه کنند.