کد خبر:27386
پ
۵-۵۰۰x333

رونمایی از مجموعه ۶ جلدی «تاریخ وصاف»

آیین رونمایی از مجموعه ۶ جلدی «تاریخ وصاف» به اهتمام دکتر احمد خاتمی، به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد.

میراث مکتوب- آیین رونمایی از مجموعه ۶ جلدی «تاریخ وصاف» به اهتمام دکتر احمد خاتمی، رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی و مصحح نسخ تاریخی، روز دوشنبه ۲۴ بهمن‌ماه ۱۴۰۱ به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد.

در ابتدای این نشست دکتر کاوه خورابه، معاون علمی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی گفت: وقتی از تاریخ می‌گوئیم، از دو منظر شاید عجیب، یک نوع مواجهه عجیب‌تر خواهیم داشت. گاهی تاریخ را عنصر درس آموز می‌دانیم از منظر هگلی، گاهی تاریخ را منبع دست اول می‌دانیم و گاهی تاریخ را منبع اندیشه و گذر به فلسفه تاریخ می‌دانیم. رویکرد بعدی، گونه‌ای از تناقض زشتی و زیبایی است که صورت می‌گیرد و آن هم تاریخ سرشار از زشتی و جنایت است که وقتی به قلم بزرگی به نگارش درآید، سرشار از زیبایی است. آیا باید آن تاریخ را یک نشر زیبا بدانیم؟ اینجا کار ،اشخاصی که با متن سروکار دارند، مشکل می شود.دکتر خاتمی، این لحظه را برای ما فراهم کرد تا بار دیگر هم با خود متن که مشکلات را برای ما برطرف می‌کند و هم تحلیل آن مواجه شویم.

در ادامه دکتر قدرت‌الله طاهری مدیر گروه زبان وادبیات دانشگاه شهید بهشتی در سخنانی گفت: من به جای اینکه راوی متن باشم، می‌خواهم درباره مؤلف آن حرف بزنم.دکتر خاتمی مصحح این متن است. همچنان که هر کتابی یک متن است و هر متنی خوانش‌های گوناگون دارد، هر انسان هم یک متن قابل تفسیر است. هر مفسری که می‌خواهد متنی را بخواند. چشم انداز خاصی دارد. عوامل چشم‌انداز می‌تواند سن و سال، جنسیت، اعتقاد و ایدئولوژی، طبقه اجتماعی و غیره باشند. چشم‌انداز من که دانشجوی دکتر خاتمی هستم و از طبقه علمی و دانشگاهی که از نظر سنی به بالای ۵۰ سال رسیده و از احساسات جوانی عبور کرده‌ام. آن است که فردی در نهاد دانشگاه خدمت می‌کند، به یک منش بزرگ انسانی نیاز دارد. علم همراه با منش و انسانیت و اخلاق است.

وی افزود: من که دکتر خاتمی را تحلیل می‌کنم، دوره ۳۰ ساله‌ای را با وی بوده ام و هنوز هم با او همکارم. وضعیت روان‌شناختی من هم اهمیت دارد. من انسان بسیار عاطفی هستم. از زمان آشنایی با دکتر خاتمی، علقه معنوی به وی داشته‌ام.

طاهری یادآوری شد: شخصیت علمی دکتر خاتمی از لحاظ روش، منش و علم آموزنده است. اگر علم ما بر مبنای اصول روش‌شناسی دقیق ارائه نشود، به جایی نمی‌رسد. دکتر خاتمی این روش‌مندی را در پژوهش و آموزش دارد. منش انسانی او شایان توجه است،علم را، چه کم چه زیاد، همه دارند. دانش آقای خاتمی، با منش انسانی وی همراه شده است. از نظر علمی هم جایگاه ارزنده‌ای دارد و آثارش همواره مرجع محققان است.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: هنگامی که فردی در حوزه‌ای از دانش به نقطه‌ای عالی می‌ر‌سد گردنه‌ها در برابرش خضوع می‌کنند، دانشجویانی که آقای خاتمی سال‌ها پیش تربیت کرد، هنوز با او اتصال معنوی دارند. جویندگان علم، به عالمانی که متخلق به اخلاق انسانی شده‌اند، حرمت می‌گذارند. دومین ویژگی دکتر خاتمی آن است که مظهر لطف الهی است. من جز اخلاق نیکو، نرمی و لطافت چیزی از او ندیدم.

در ادامه دکتر سید محمودرضا آقا میری رئیس دانشگاه شهید بهشتی طی سخنانی گفت: من از منظری متفاوت از تاریخ‌دان‌ها به تاریخ نگاه می‌کنم ، به عنوان کسی که در فضای علوم انسانی نیست، خوشحالم که دکتر خاتمی کاری را آغاز کرد که خواسته‌های ما را تا حدی برآورده می‌کند. ما در آموزش عمومی خیلی خوب به تاریخ نمی‌پردازیم بلکه تاریخ سلاطین را آموزش می‌دهیم. اگر امروز مسیر را عوض کرده و تاریخ را تحلیل کنیم، اتفاقات خوبی خواهد افتاد.

وی ادامه داد: امروز می‌بینیم که به دلیل آموزش ناکافی، مشکل هویتی در جامعه داریم. کسانی که در زمینه تاریخ کار می‌کنند وظیفه دارند با این مشکل مواجه شوند و در بحث آموزش عمومی تاریخ، مسیر را عوض کنند. امروز می‌بینیم جوان‌ها با خیلی امور بیگانه هستند.

آقا میری خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم فرهیختگانی را در زمینه ادبیات فارسی نام ببریم، حتماً یکی از آنها دکتر خاتمی است. او کارهای بزرگی در زمینه ادبیات انجام داده است که افراد کمتر در آن اهتمام می‌ورزند. کتاب‌های موضوعی شعر که او تألیف کرده است، بی‌نظیر هستند. باید برای متفکرین مثل آقای خاتمی فضای آرامی فراهم کنیم تا چنین آثاری تولید کنند. خدمات آقای خاتمی در فرهنگستان علوم، در زمینه آموزش ادبیات فارسی و در تربیت نیروی انسانی قابل توجه هستند.

سپس دکتر علیرضا حاجیان نژاد، دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران بیان کرد: در جلساتی که از این دست عموماً درباره مسائل فنی کتاب و مباحث علمی صحبت می‌کنند. امروز برای جامعه علمی و ادبی ایران روز مبارکی است. نزدیک ۲۰۰ سال است که در هند کتاب «تاریخ وصاف» چاپ شده است. یعنی چاپ یک اثر تاریخ فرهنگی در آنجا دویست سال زودتر اتفاق افتاده است. دکتر خاتمی سیزده سال صرف تصحیح این کتاب کرده است. او کار دشواری را شروع کرد. باید «تاریخ وصاف» را باز کرد و صفحاتی از آن را خواند. اگر احاطه دایره‌المعارفی نداشته باشید از این کتاب نمی‌توانید بهره ببرید. آقای خاتمی گزینه‌های دیگری هم پیش رو داشت ولی این کتاب را انتخاب کرد و باید از این نظر، قدردانش باشیم.

وی ادامه داد: دکتر خاتمی و امثال او برای چاپ چنین آثاری هزینه زیادی صرف می‌کنندو این زحمات در فرهنگ ما دیده نمی‌شود. او وارد عرصه مرد افکنی شده است که نه نام دارد و نه نان. من از انجمن آثار مفاخر فرهنگی برای رونمایی از این کتاب سپاسگزارم.

حاجیان نژاد یادآور شد: آقای خاتمی کتاب «تاریخ وصاف» را چاپ کرد و سپس بر آن تعلیفات و توضیحات نوشت. وی همچنین تحریری از تاریخ وصاف ارائه کرده که بسیار کمک کننده است. فهرست پایان کتاب، راهنمای بسیار خوبی برای جستجو در کتاب است. یکی از جلدهای این ۶ جلد، به گزیده تاریخ وصاف اختصاص پیدا کرده است. «تاریخ وصاف» واقعاً یک تاریخ شگفت انگیز است. خود وصاف می‌گوید که قصدش از نگارش این کتاب فقط شرح تاریخ نبوده و نشر کتابش از نظر ادبی بسیار غنی است. ما هنوز در ادبیات، نشر را امری ادبی نمی‌دانیم و دستور زیبایی شناسی برای آن نداریم «تاریخ وصاف» اقیانوس بیکرانی است که هرکسی با هر رویکردی در آن فرود برود، به گوهرهای فراوانی دست پیدا خواهد کرد.

در ادامه این مراسم، دکتر الهیار خلعتبری، استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی گفت: تاریخ وصاف مربوط به دوره ایلخانان مغول است. حمله مغول در نیمه قرن هفتم هجری صورت گرفت. این حمله به دلایل مختلفی صورت گرفت. تقریباً تمام پژوهشگران دو دلیل را در مورد این حمله مهم می‌دانند: یکی عملکرد ضعیف و غرور بیجای سلطان محمد خوارزمشاه و دیگر تحریک معتصم بالله عباسی، خلیفه وقت، که دشمنی فراوانی با سلطان محمد خوارزمشاه داشت. این دلایل موجب شد مغول وارد ایران شود. در این حمله، خلافت عباسی و سلطنت خوارزمشاهی نابود شدند. سلطان محمد در جزیره آبسکون دریای مازندران بی‌کفن به گور رفت و خلیفه عباسی هم نتوانست جان سالم به در ببرد.

وی ادامه داد: با توجه به این مسائل من عقیده دارم اگر این دو دلیل هم نبود، حمله مغول امری اجتناب‌ناپذیر بود. اما یک اثر مهم که حمله مغول و سقوط خلافت عباسی داشت، کم شدن نفوذ و تسلط خلافت عباسی بر ایران و رسمی شدن و اشاعه مذهب تشیع در این سرزمین است. مسأله بعدی آن است که آمدن مغول به ایران، شاید یکی از دلایل اوج‌گیری و بلند شدن تاریخ‌نویسی در ایران بود. زیرا این قوم بی‌هویت علاقه داشت زوایای زندگی گذشته خود را زنده و حفظ کند و این وظیفه برعهده بزرگان دیوانسالار دوره مغول گذاشته شد. جامع‌التواریخ خواجه رشیدالدین فضل‌الله، تاریخ جهانشاهی جویی و تاریخ وصاف، از نتایج این علاقه هستند.

خلعتبری تصریح کرد: وقتی قلعه الموت فتح شد، خواجه نصیر و جوینی مأموریت پیدا کردند کتابخانه بزرگ الموت را بررسی کنند.کتاب‌های این کتابخانه عظیم از بین رفت و بخش مهمی از تاریخ ایران به فراموشی سپرده شد. تعجب من این است که با حضور خواجه نصیر، چرا این کتابخانه نابود شد؟ خواجه رشیدالدین فضل‌الله در دوره صدارتش، رقع رشیدی را به وجود آورد. شاید عمل عطاملک جوینی و خواجه نصیر مربوط است به دوره اول مغول (دوره تخریب) و عمل خواجه رشیدالدین فضل‌الله مربوط به دوره دوم مغول (دوره ثبات) باشد ولی من هنوز نتوانستم به خودم بقبولانم که خواجه نصیر و جوینی کار خوبی کردند.

این استاد تاریخ گفت: بینوا ملتی که تاریخ ندارد و بینواتر ملتی که تاریخش را نمی‌خواند. من امروز خوشحالم که می‌بینیم خیلی‌ها تاریخ می‌خوانند و دکتر خاتمی چنین مجموعه گرانقدری را به جامعه ارزانی داشته است.

سپس دکتر احمد خاتمی، مصحح «تاریخ وصاف»، ضمن تشکر از استادان حاضر و برگزارکنندگان این مراسم بیان کرد: این کار سترگ جز به عنایت الهی پایان نمی‌یافت. تنها مطلبی که مرا امیدوار می‌کرد، این بود که احساس می‌کردم بار سنگینی را یک تنه به دوش می‌کشم. پشتگرمی به همکارانم نیز شایسته تجلیل است.

در پایان، از مجموعه ۶ جلدی «تاریخ وصاف» رونمایی به‌عمل آمد.

منبع: روزنامه اطلاعات

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612