میراث مکتوب- پنجشنبه سیزدهم مهر، به دعوت سفیر مختار تاجیکستان در ایران دکتر نظامالدین زاهدی، برای شرکت در آیین رونمایی از کتاب زبان ملت، هستی ملت تألیف امامعلی رحمان رئیس جمهور تاجیکستان شرکت و چند دقیقهای دربارۀ اشتراکات زبانی و تاریخی سخنرانی کردم. بخشی از سخنانم را اینجا تقدیم میکنم:
در سه آیینه شاهد ازلی
پرتو از روی تابناک افکند
سه نگردد بریشم ار او را
پرنیان خوانی و حریر و پرند
پنجم اکتبر روز پاسداشت زبان فارسی در تاجیکستان و انتشار جلد دوم کتاب زبان ملت، هستی ملت را تبریک عرض میکنم.
بیشک کوششهای رئیس جمهوری محترم تاجیکستان در سالهای ریاست جمهوری برای رواج خط و الفبای نیاکان و ترویج و تدریس زبان فارسی در مدارس این کشور ستودنی است. کشورهایی که خط خود را تغییر دادهاند، در واقع پل ارتباط با حافظۀ تاریخی خود را قطع کردهاند. زبان فارسی چه دری خوانیمش چه تاجیکی، زبان مشترک مللی است که با این زبان شعر میخوانند، موسیقی مینوازند و آثار پیشینیان را میفهمند.
پیوستگی فرهنگی و زبانیِ مردمان همدل و همزبانِ ایران و تاجیکستان و افغانستان، دیرگاهی است که به دلایل عدیده، تحت الشعاع تقسیمات سیاسی قرار گرفته و این گسستِ ناگزیر در بسیاری از اشتراکات تاریخی و فرهنگی این سه ملّت جداییهایی ناخواسته در پی داشته است. به رغم وجود مرزهای سیاسی و جغرافیایی، تجزیه، اشغال، جنگها و نفوذ استعمار، اما مردمان این سه کشور خون دلها خوردهاند و جانفشانیها کردهاند و توانستهاند همچنان همزبان و همدل و همصدا در برابر ناملایمات ایستادگی کنند. شیرینتر اینکه گویش فعلی فارسی دری در افغانستان و فارسی تاجیکی در تاجیکستان، کمتر دستخوش تحولات زبانی و آوایی شده و برای ما ایرانیان شنیدن این دو نوع گویش چون قند مکرر، گوشنواز است و دلربا و یادآور زبان مردمان عصر رودکی و فردوسی و عطار.
اما ما با هوشمندی و هنرمندی میتوانیم این واقعۀ تلخ تاریخی یعنی پارهپاره شدن قلمرو زبان فارسی را به یک بخت تاریخی برای داد و ستد بهتر و این تنوع زبانی ایجاد شده را به یک فرصت برای شناخت بیشتر بدل کنیم.
از جملۀ تلاشهایی که در ایران برای آشنایی با زبان فارسیِ تاجیکستان انجام شده، میتوان به این تألیفات اشاره کرد: «زبان فارسی فرارودی»، «فارسی ایران و تاجیکستان»، «فرهنگ فارسی تاجیکی».
بیشک این کوششها نهتنها موجب آشنایی بیشتر ایرانیان با زبان مردم تاجیکستان شده که راهگشای پژوهشگران در شناخت گونههای مختلف زبان فارسی و ابزاری در دست پژوهشگران متون قدیم فارسی نیز هست.
ادیبان و پژوهشگران حوزۀ ادبیات، هر یک به سهم خود کوششهایی در جهت تدوین تاریخ ادبیات فارسی دادهاند. در ایران تاریخ ادبیات فارسی را زندهیاد دکتر ذبیح الله صفا در پنج جلد (هشت مجلّد) تألیف کرد که از ابتدای اسلام تا پایان عصر صفوی را در بر میگیرد. دومین کتاب از مجموعۀ «زبان ملت هستی ملت» تألیف محترم امامعلی رحمان، رییس جمهور ملت تاجیکستان است که در واقع نوعی تاریخ ادبیات برای عموم خوانندگان به شمار میرود که به شکلی فشرده، تاریخ زبان و ادبیات فارسی را از سدۀ سیزدهم میلادی (هشتم هجری) تا سدۀ بیستم میلادی (چهاردهم هجری) مورد بررسی قرار دادهاست. در این کتاب در کنار وضعیت زبان و علم و سبکها و آثار این دورهها، وضعیت سیاسی و حاکمان این دورهها نیز بررسی و تشریح شده و از این روی تصویر جامعی از فرهنگ و جامعه و زبان آن دورانها را در اختیار خوانندگان قرار میدهد. این کتاب با نثری دلنشین و شیوا نگاشته شده و به امثله و شواهدی از متون نظم و نثر دورههای پیشگفته، مزیّن است……
در پایان سخن خود را با این سه بیت از صائب تبریزی به پایان بردم:
یاد ایامی که با هم آشنا بودیم ما / همخیال و همصفیر و همنوا بودیم ما
معنی یک بیت بودیم از طریق اتحاد / چون دو مصرع گرچه در ظاهر جدا بودیم ما
دوری منزل حجاب اتحاد ما نبود / داشتیم از هم خبر در هر کجا بودیم ما
به گمانم اینکه رئیس جمهور یک کشور فارسی زبان، دو جلد کتاب در زمینۀ تاریخ ادبیات فارسی کشورش مینویسد و زبان را به منزلۀ هستی یک ملت میداند، اتفاق نادری است. نه در افغانستان و نه ایران و حتی در دیگر کشورهای عربی، اینکه رئیس جمهور کشوری چنین به زبان مردم و میهن خود ببالد و کتاب بنویسد و زبان را عنصر وحدتبخش همه ملل فارسیزبان بداند، قابل ستایش است. اگر ما فارسیزبانان هم انجمنی داشتیم که تمام گویشوران فارسی کشورهای دور و نزدیک، عضو آن بودند، بیشک همدلی و همبستگی بیشتری بین تمام جوامع فارسی زبان شکل میگرفت و بسیاری از افتراقات و نغمههای شوم جدایی شنیده نمیشد.
۲ـ عصر پنجشنبه به دعوت سفارت جمهوری ترکیه برای شرکت در نمایشگاه کتاب آن کشور به همراه تنیچند از علاقهمندان به میراث مکتوب مشترک ایران و تاریخ عثمانی شرکت کردیم. برخی سازمانهای ترکیه از جمله سازمان نسخ خطی و بنیاد تاریخ ترک آثار منتشرۀ خود را به نمایش گذاشته بودند. آنچه موجب شگفتی شد این بود که در کمتر از ۲۰ سال صدها متن کهن نفیس فارسی و ترکی را به صورت نسخهبردان (فاکسیمیله) به دو زبان در دوصفحه فارسی و مقابل آن ترکی به خط رایج ترکیه، با کاغذ اعلا و اغلب رنگی و با صحافی چشمنواز منتشر کرده بودند. در حالی ما در کتابخانههای خود هزاران اثر ارزشمند برای اینگونه چاپها داریم، اما بودجه لازم در اختیارمان نهاده نشده. در این نمایشگاه با دیدن این همه آثار فاخر، جز آه و حسرت برایمان باقی نماند. گرچه به لطف خدا تاکنون بالغ بر ۴۵۰ اثر پژوهشی و بعضاً نسخهبرگردان چاپ کردهایم که در نوع خود بینظیر است و حتی مؤسسات معتبر اروپایی بعضاً همکاری کردهاند، اما امکانات کافی برای چاپهای نفیس در اختیار نداشتهایم. همیشه آرزو میکردم کاش امثال حاج حسینآقا ملک و دکتر محمود افشار در این کشور بیش از انگشتان دست زاده میشد و بخشی از داراییهای خود را وقف فرهنگ و کتاب میکرد و این همه کار و استعداد معطل نمیماند. چه بسیار کسان را میشناسم که صفرهای حسابهای بانکیشان قابل شمارش نیست، اما چه سود و چه میتوان گفت! بااین حال لطفِ حق با ماست.
همایِ اوجِ سعادت به دامِ ما افتد
اگر تو را گذری بر مُقام ما افتد
اکبر ایرانی
مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب
مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب