میراث مکتوب- در پی درگذشت رضا بابایی، پژوهشگر و مدرس حوزه و دانشگاه، دکتر اکبر ایرانی، مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب در یادداشتی کوتاه به جایگاه و شخصیت وی پرداخته است که این یادداشت را در ادامه میخوانید.
بار فراق دوستان بس كه نشسته بر دلم میرود و نمیرود ناقه به زير محملم
خبر درگذشت جانکاه پژوهشگر و نویسنده خوش فکر و دردآشنا باعث تألم و اندوه قلبی شد و جامعه روشنفکری دینی را سوگوار کرد.
رضا بابایی را از آن زمان که ویراستار مجلۀ وزین آینۀ پژوهش بود میشناختم. اگر حضور ایشان در ویرایش آن نشریه و دهها کتاب و نشریۀ دیگر نبود شاید اکنون چنین نام و آوازهای برای آن نشریات قم میسور نمیبود. جناب بابایی سهم بسیاری در ارجگذاری جایگاه ویراستاری در مکتوبات و منشورات علمی قم دارند و بسا اگر برگزاری کارگاههای ویراستاری فنی و ادبی وی نبود، جریان نشر کتب در میان نویسندگان جوان قم در مقایسه با شهرهای دیگر چنین جایگاه مطلوبی نمیداشت.
در سالهای اخیر ایشان به رغم درگیری با بیماری طاقتفرسای سرطان، یادداشتهای کوتاه اما سازندهای را از سر درد در شبکههای اجتماعی به دست اهلش میرساندند که بسی مفید و کارساز بود. کمتر طالب حق و فضیلتی را میتوان در این روزگار نام برد که بر لسانش کلمۀ حق با چنین رسایی و آگاهی جاری شود و با متانت و ادبِ نگارش، سخن دل خود را شفاف بازگو کند. ایشان سدشکنی کرده؛ بیپرده و بیپروا قلم در قلمرو نقد برکشیدند و دلسوزانه از باب «أحبّ إخوانی الیّ من أهدی الیّ عیوبی» سکوت را روا ندانسته و ارشاد جاهلان و راهگشایی برای عاقلان را مدام گوشزد میفرمودند. جایی که سکوت گویا مد و رسم روزگار شده؛ ایشان انتقادات خود را بجا و در زمان مناسب، با تشخیص موضوع و مخاطب، بیان می کردند و تعبیر «جانا سخن از زبان ما میگویی» را بر زبان دوستانشان جاری میکردند.
رضا بابایی بیش از ۳۰ کتاب و دهها مقاله و یادداشت مفید نوشته است. واقعنگری و تحلیل عمیق از واقعیات جامعه با بیانی دردمندانه از ویژگی ایشان بود.
بیشک جامعه به افراد خوشفکری چون او بیش از گذشته نیازمند است. جامعهای که درد نداند و نشناسد؛ جامعهای مرده است. رضا بابایی نشان داد هم اهل اندیشه است و هم سخنسنج؛ هم آفتهای اجتماعی را خوب میشناسد و هم راههای برونرفت را گوشزد میکند. همنشینی با او لذتبخش بود. طنز تلخ و درسآموزی در نهاد کلامش بود. یادداشتهای زیبایش جوانان بسیاری را به خود جلب کرده بود. کاش قدرش را میشناختیم و سخنانش را رهنمونی کارساز برای مشکلات فرهنگی و اجتماعی قلمداد میکردیم.
روحش شاد و غریق رحمت الهی باد.