میراث مکتوب- دكتر احمد مهدویدامغانی، ادیب و پژوهشگر الهیات، متخصص در ادبیات عرب، استاد پیشین دانشگاه تهران و دانشگاه هاروارد امریكا در 96 سالگی درگذشت. مهدوی فرزند مرحوم آیتالله محمدكاظم مهدوی دامغانی در 13 شهریور سال 1305ش و در خانوادهای متدین، اهل فضل و تقوای الهی در مشهد دیده به جهان گشود. از پنج سالگی با قرآن انس گرفت. تحصیلات مقدماتی را در مشهد گذراند و از محضر علمای برجستهای همچون آیتالله میرزا مهدی غروی اصفهانی، آیتالله حاج شیخ محمدرضا خدایی دامغانی، شیخ محمدتقی نیشابوری و مجتبی قزوینی بهرهمند شد. علوم متداول قدیم و جدید را در شهر مقدس مشهد فراگرفت و سپس در تهران اقامت گزید. در سال 1327 از دانشكده معقول و منقول (دانشكده الهیات فعلی) دانشگاه تهران و در سال 1333 در رشته ادبیات فارسی از دانشكده ادبیات دانشگاه تهران به عنوان رتبه اول در مقطع كارشناسی، دانشآموخته شد. در سال 1342 از دانشگاه تهران، درجه دكترای زبان و ادبیات فارسی گرفت. موضوع رساله دكترای او تصحیح كتاب «كشفالحقایق» عزیزالدین نسفی به راهنمایی محمدتقی مدرس رضوی بود. او از درس استادانی همچون میرزا مهدی آشتیانی، شیخ محمد آملی، علامه محمد قزوینی و جلالالدین همایی استفاده كرد و همچنین اجازه روایت حدیث را از علامه حائری سمنانی و آیتالله العظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی دریافت كرد. دكتر مهدوی در سال 1354-1353 بنا به دعوت دانشگاه مادرید جهت تدریس عرفان اسلامی به اسپانیا رفت و پس از بازگشت به ایران تا سال 1364 به تدریس در دورههای كارشناسی ارشد و دكترای زبان و ادبیات فارسی اشتغال داشت. ایشان كه از علمای اعلام و فضلای وقت، اجازه روایت احادیث دریافت كرده بود، چندین سال به شغل سردفتری در دفتر اسناد رسمی 25 تهران اشتغال داشت. با تصویب قانون دفاتر اسناد رسمی و كانون سردفتران و دفتریاران در 25 تیر ماه 1354 به عنوان رییس كانون سردفتران انتخاب شد. در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب 1357 رییس كانون سردفتران اسناد رسمی بود و به سبب همین سِمت و اسنادی كه بالطبع و به تبع در دفتر او تنظیم و ثبت شده بود با عنوان اتهام همكاری با رژیم پهلوی به زندان افتاد و در دادگاهی به ریاست آیتالله محمدیگیلانی محاكمه شد. محمدیگیلانی با مهدوی از همان آغاز جلسه دادگاه وارد مباحثات فقهی و رد و بدل كردن اشعار عربی شد. در بیرون هم روحانیون مختلف در سطوح فقهی و علمی متفاوت و گاه در سطح نمایندگی از دفاتر برخی مراجع تقلید در تلاش برای رهایی او بودند. رییس دادگاه در نهایت تحت تاثیر دفاعیات استاد و محقق زندانی قرار گرفت. دادستان وقت انقلاب به مهدویدامغانی اتهاماتی چون «تبلیغ اسلام آریامهری و دعوت نكردن سردفتران به اعتصاب» وارد كرده بود. مجموعه این مباحثات و توصیهها و البته كیفیت دفاعیات خود او و قانع شدن نهایی محمدی گیلانی بهرغم اصرار سیداسدالله لاجوردی بر«طاغوتی بودن كسی كه سند ازدواج شاه و همسرش در محضر او تنظیم شده» به صدور حكم برائت برای او و خلاصی از اوین انجامید. مهدوی از سال 1366 مقیم امریكا شد و از آن زمان، در دانشگاه هاروارد و دانشگاه پنسیلوانیا مشغول به فعالیت آموزشی و تدریس است. رشتههای تدریس ایشان در امریكا شامل معارف اسلامی، ادبیات عرب، متنهای فارسی تصوف و فلسفه اسلامی است. او از اسلامشناسان شیعه در امریكا بهشمار میرفت. علاقه وافر او به ائمه و معصومین بر همگان روشن است و در هر فرصتی این عشق و علاقه را ابراز میكرد. از دكتر مهدوی مقالههای متعددی در مجلههای یغما، كلك، گلچرخ، ایراننامه، ایرانشناسی، رهآورد و گلستان به چاپ رسیده است. از مشهورترین مقالههای او مآخذ ابیات عربی كلیله و دمنه و مآخذ ابیات عربی مرزباننامه است. از آثار مهدوی دامغانی میتوان به «از علی آموز اخلاص عمل»، «رساله درباره خضر»، «شاهدخت والاتبار شهربانو»، «در باغ روشنایی»، «گزیده حدیقه الحقیقه»، «گزیدهای از شعر سعدی به زبان عربی»، «كشف الحقائق نسفی – تحقیق و تحشیه»، «المجدی فی أنساب الطّالبیین» (تحقیق)، «نسمه السحر بذكر من تشیع و شعر» (تصحیح، تحقیق)، «دیوان خازن (عبداللّه بن احمد خازن) » (تصحیح و تحقیق) و «الوحشیات (ابوتمام)» (تصحیح) اشاره كرد. بر رموز و فنون صرف و نحو و بلاغت ادبیات عرب در ایران مسلط بود و مقالات عالمانه او كه در كتاب، گویای این حقیقت است. مقدمههای او بر چاپ عكسی الوحشیاتو اخبار النحویین البصریین سیرافی كه در میراث مكتوب بعضا چاپ شده یا در دست چاپ است، دامنه آشنایی و تضلّع و تسلّط او را بر فنون ادبیات عرب نشان میدهد. «حاصل اوقات» به اهتمام علیمحمّد سجّادی، «مقالاتی در حدیث دیگران»، «یاد یاران و قطرههای باران» به كوشش علیمحمّد سجّادی و سعید واعظ، «یاد عزیزان در برگریزان» به همّت علیمحمّد سجّادی و سعید واعظ و «در برف پیری» جمعآوری علیمحمّد سجّادی و سعید واعظ از مجموعه مقالات او هستند. دكتر محمدرضا شفیعی كدكنی درباره او گفته است: «آدم در زندگی كمتر كسی را میتواند دربست قبول داشته باشد، هر قدر به آن شخص ارادت و اخلاص داشته باشد. اما من دكتر مهدوی را دربست قبول دارم و او را نمونه یك ایرانی دانشمند و ایدهآل میدانم. این مساله از نوادر امور است و استثنا از قاعدهای عام و جهانشمول. شما هر قدر فانی در وجود كسی باشید، باز از اختلافات جزئی نمیتوانید بركنار بمانید، اما در مورد دكتر مهدوی من اینچنین حالتی دارم. دكتر مهدوی از نظر من مظهر ایمان در معنی خالص و زُلال است. این همه دانش و جهاندیدگی و نشست و برخاست با همه نوع مردم، در ایران و فرانسه و امریكا، هیچ نتوانسته است كوچكترین خدشهای در تجربه روحی و ایمانی او ایجاد كند.»
محمود فاضلی
منبع: روزنامه اعتماد