میراث مکتوب- استاد محمدعلی موحد، اديب، عرفانپژوه، تاریخنگار، حقوقدان، و عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، زادۀ ۲ خرداد ۱۳۰۲ در تبریز است. سال گذشته به مناسبت زادروز استاد، یادداشتی از دکتر اکبر ایرانی، مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، در وصف ایشان در پایگاه اطلاعرسانی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب منتشر شد. به مناسبت 2 خرداد این یادداشت را بازنشر کردهایم که آن را در ادامه میخوانید.
فرهنگ ایران در هزارۀ اخیر نادرهکاران بسیار به خود دیده است. یکی پس از دیگری آمدند و بنیادهای علمی، ادبی، فرهنگی و هنری ایران را پایهریزی کردند. آسمان ایران در طول تاریخ همواره از درخشش ستارگان دانش و خردورزی بهرهمند بوده است، آنانکه صفحات تاریخ بشر را با نامهای نیک خود خواندنیتر کردهاند، نامهایی که پشتوانهها و سرمایههای معنوی این ملتاند. ما ملتی هستیم که در طول تاریخ به ثروتهای ملی و فرهنگی خود بالیدهایم و خود را از دیگر ملل ممتاز ساختهایم. این روزها، در مواجهه با بلای عالمگیر کرونا، جهانیان بار دیگر قدر سخن سعدی را دانسته و آن را زبان حال خود یافتهاند که «بنیآدم اعضای یکدیگرند». جلوهگری تندیسهای ابنسینا و خیام و ابوریحان و رازی در مقرّ حقوقی سازمان ملل در ویَن نیز گواه آن است که مغربزمین خود را وامدار دانش بزرگان ایران میداند.
دوم خرداد زادروز یکی از فرزندان افتخارآفرین این ملت است؛ زادۀ 1302 خورشیدی، موحدی یکتا، فرزانهمردی از خطۀ آذربایجان، عرفانپژوه و حقوقدان، ادیب و عضو فرهنگستان، تاریخنگار و شیفتۀ ایران.
نخست، درِ «باغ حقیقت» را با تصحیح «حدیقة الحقیقه» (1343) بر عرفانپژوهان گشود و بنگاه ترجمه و نشر کتاب را، بیش از نیم قرن پیش، به انتشار آن مفتخر ساخت. سپس، با طبع «آداب شاهان» روزبهان («سلوک الملوک»، 1362)، طبع شاهان را به داد و دهش گوشزد کرد. «مقالات شمس» را بازخواند و گرههای صعب کلام او را گشود تا مراد مولانا جلالالدین بهتر شناخته شود. با بهگزینی مقالات، «خُمی از شراب ربّانی» به تشنگان معارف عرفانی چشاند. «در آن است هر چه در آن است» (فیه ما فیه) مولانا را «اسطرلاب حق» خواند تا طالبان حق بلندای ماه و خورشید حقیقت معارف او را بسنجند. سالها «مثنوی معنوی» را، با یاران موافق، میخواند و چاپهای مختلف آن را از نظر میگذراند و در آرزوی تصحیح «نسخۀ ناسخۀ کاملهای» از آن بود. پانزده نسخه از اقدم نسخ مثنوی گرد آورد که نیکلسون و پیروانش بدان وقوف کامل نداشتند. در مقدمهای مبسوط، دلایل برتری کار خویش را بیان کرد و تقریباً بهترین تصحیح مثنوی را از خود به یادگار گذاشت و چشمانتظاری مثنویپژوهان را به پایان رساند. «فُصوص الحِکَم» ابنعربی، این متن دشوار در عرفان نظری، را با شیوایی قلم و رسایی سخن برای عرفاندوستان خوانا و روان کرد.
پیشتر، موحد را با «سفرنامۀ ابنبطوطه» (1337) میشناختیم. با ترجمۀ سفرنامۀ این جهانگرد مسلمان، ما را با تاریخ و جغرافیای ایران، از نگاه گردشگری نقاد و تیزبین، آشنا ساخت. از سدّ داریوش در شوشتر گفت تا مردمان نیک اصفهان، تا مدارس علمی خراسان و بناهای تاریخی معماری ماندگار ایرانی. البته تخصص اصلی نادرۀ روزگار ما دانش حقوق است و داوری و دادورزی. در این حوزه، «نفت ما و مسائل حقوقی آن» را نوشت و «عدالت و انرژی» را به فارسی برگرداند و در «خواب آشفتۀ نفت» از نهضت ملی شدن نفت به دست دکتر محمد مصدق دفاع کرد و بر حقوق حقّۀ ملت ایران در سازمانهای بینالمللی صحّه گذاشت. «شاهد عهد شباب» نام شاعرانه و زیبای مجموعۀ سرودههای اوست که نشان از ذوق ظریف و طبع لطیفش دارد.
«با قافلۀ شوق» (ارجنامۀ دکتر محمدعلی موحد، 1393) عنوان مجموعۀ مقالات تقدیمشده به اوست و مقالۀ «ایرانیات در الفهرست ابنندیم» برگ سبزی بود تحفۀ حقیر به این عارف درویش و سالک دردمند.
استاد موحد، اخیراً، به درخواست این بنده، مقدمهای پنجصفحهای بر کتاب «حقوق بینالملل»، ترجمۀ میرزا محبعلی مرندی یکانلو، نگاشتهاند. کتاب را که آراسته به مقدمۀ ایشان است «مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب»، انشاءالله بهزودی، منتشر خواهد کرد.
وجود نازنین استاد محمدعلی موحد از نیکبختی ما در این زمانۀ عسرت است؛ «به حُسن و خُلق و وفا کس به یار ما نرسد». باید از بودن او خدا را شاکر بود که هر از گاهی درک محضرش عمر نامحسوب ماست. امسال، در روز 19 اردیبهشت، که نامدار به «روز اسناد ملی و میراث مکتوب» بود، با خطی خوش «اوراق عتیق» خاطرات میراث مکتوب را مزیّن فرمود و مطابق معمول، با بندهنوازی، مرا مرهون الطاف پدرانۀ خود ساخت.
دیر زیاد آن بزرگوار خداوند جان گرامی به جانش اندر پیوند