ميراث مكتوب : نشست نقد و بررسي روضه المنجمين ، روز 20 خرداد83 در مركز پژوهشي ميراث مكتوب برگزار شد.
روضه المنجمين كه روضه النجوم و روضه المنجم نيز خوانده شده ، كتابي است درباره علم احكام نجوم كه در سال 466 هجري قمري توسط شه مردان بن ابي الخير رازي به زبان فارسي تأليف شده است. نويسنده، كتاب را به خواهش حكيم علي بن ابراهيم كرماني نوشته و پس از به اتمام رسيدن ،آن را به استادش ابوالحسن احمد بن نسوي عرضه داشته و مورد تأييد وي قرار گرفته است.
در بخشي ار اين نشست ،دكتر رحيم رضازاده ملك گفت: اين را هيچ عقل سليمي قبول نميكند كه “بيروني” انساني اهل علم و دانش ، كتابي 600 صفحهاي در مورد تنجيم بنويسد و بگويد آن را قبول ندارم؛ خاصه كه خودش هم صريحاً در آخر كتاب گويد: «چون بدينجا رسيديم و اشارت كرديم به سخناني كه به علم عدد و هندسه رو ،دو آگاهي داديم از چگونگي افلاك و راه نموديم به دانستن تقويم و به كار داشتن اضطراب و زان بپرداختيم، وقت آمد كه نيز سخناني كه ميان منجمان رود اندر احكام نجوم به جاي آريم كه قصد پرسنده اين بود». كه منظور از «پرسنده» ريحانه بنت حسين است كه از او پرسيده بود:” تنجيم شما در دربار شاه سلطان محمود چگونه است؟” و او كتابي 600 صفحهاي در توضيح مطلب تنجيم نوشت. حال آيا اين آدم ميتواند به اين دانش اعتقادي نداشته باشد و در آخر هم ميگويد: «و نزديك بيشترين مردمان احكام نجوم ثمره عملهاي رياضي است. هر چند كه اعتقاد ما اندر اين ثمره و اندر اين صناعت مانند اعتقاد كمترين مردمان است». يعني همان اندازه كه مردم عادي به تنجيم اعتقاد دارند, من هم اعتقاد دارم. پس او نميگويد كه اين دانش بي خود است و بي اعتقاد نيست.
در ادمه خانم بهناز هاشميپور گفت: در خارج از كشور محققيني هستند كه ميخواهند از نسخ ارزشمندي كه در داخل ايران تصحيح و چاپ ميشود، استفاده كنند, اگر ما مقدمههاي كتابها را فقط فارسي بنويسيم ،ممكن است برايشان خيلي قابل استفاده نباشد ،ولي اگر بتوانيم مقدمهاي غني به زبان انگليسي بنويسيم، مخاطبان عامتري پيدا ميكند. افزون بر آن من چنين نظري ندارم كه تمام مجموعه عظيم آثار نجومي و احكام نجومي را چاپ كنيم ،بلكه در وهله اول بايد آثار برگزيدهاي كه داراي نوآوري است و اثري كلي در تاريخ علوم دارد ،چاپ شود.
آقاي گياهي هم گفت: كتاب روضه المنجمين، كتابي است كه بيشتر از لحاظ احكام نجوم مورد توجه است. در اين ترديدي نيست كه بحث احكام نجوم در سنت نجوم دوره اسلامي بسيار مهم است ،ولي با اين وضعيت نشري كه ما داريم و هزينهاي كه براي چاپ نسخ خطي ميكنيم ،شايد بهتر باشد كه براي چاپ اولويتبندي وجود داشته باشد. در حال حاضر نسخههاي مهمتري از بعضي كتب اصلي نجوم دوره اسلامي وجود دارد كه مورد بيمهري قرار گرفته و چاپ نشدهاند كه البته سخن من در مورد زيجها و نسخههاي خطي فارسي است و در مورد عربي بحثي ديگر است؛ علاوه بر آن, اين نسخهها در دوره اسلامي اهميتي بالاتر از روضه المنجمين داشتهاند.
دكتر رضازاده ملك در مورد سخنان آقاي گياهي چنين گفت: راجع به اين كه، از اين كتاب مهمتر زيجهايي هستند كه چاپ نشدهاند، البته در صحت اين سخن ترديدي نيست، اما نبايد چنين تلقي شود كه چنين كتابي در دسترس نيست و كساني روي آن كار نميكنند. براي مثال آقاي اخوان 20 سال است كه زيج مفرد را در دست دارند, اين حقير 25 سال است كه كار خود را در دست دارم كه البته 3/2 كتاب جدول است و همه قسمت هاي آن كه رياضي, تقويم و ارجاع به منابع گذشته است, فراهم شده ، ولي ناشري كه زيج مفرد را بدون جدولهاي آن چاپ كند، پيدا نميشود، زيرا فكر ميكنند كه در اين صورت ،كتاب ناقص است.
آقاي كيان فر نيز در باره احياء نسخ تاكيد كرد: كار مركز ميراث مكتوب يا سازمانهاي مشابه آن ،در وهله اول احياء كردن اين آثار است و در اينكه محتواي آثار نياز به تحليل دارد جاي شك نيست ،ولي اين وظيفه شما و سازمانهاي ديگر است كه براساس مردهاي كه ما زنده كردهايم, ارزش آنها را تحليل كنيد.
آقاي كريمي زنجاني با اشاره به اين موضوع كه كار بنده هرگز نجوم و علم در معناي دقيق كلمه (science) نبوده، ادامه مي دهد: نسخه نجومي كتابي به نام دستورالمنجمين كه ميانه سالهاي 550 تا 580 قمري نگاشته شده ، جزء معدود نسخي است كه از كتابخانه الموت به جا آمده ،يعني پيش از به آتش كشيدن اين كتابخانه, جويني و چند تن ديگر كتابها را بررسي و نسخي را از ميان آنها جدا كردند. از جمله اين نسخه بوده كه امروزه در كتابخانه ملي پاريس موجود است و بسا كه به بهانه انتشار, همراه با تحقيقات روضه از اين نسخه هم استفاده شود و ملاحظه شود كه آيا اضافاتي دارد يا نه؟ و اين بحث مطرح شود كه اين نسخه در تدوين زيجهاي بعدي يا كتابهاي نجومي بعد از حمله مغول, به چه كار آمده است؟
دكتر ذاكري هم اعتقاد دارد در تطبيق تواريخ گاهي دچار مشكل ميشويم، لذا از كارهايي كه ميتواند در تطبيق تواريخ كمك كند ،اين است كه هر جا از اين موارد نوشته شده، وارد كامپيوتر كنند تا با هم بخواند و بتوانند استخراج كنند كه مثلاً روز جمعه 12 رجب برابر با كدام تاريخ يزدگردي بوده است.
نكته ديگر اينكه كتابهاي فارسي از لحاظ ادبي – به جهت لغات و اصطلاحات آن – هم براي ما جالب است كه اصطلاحات آن بايد استخراج و استفاده شده و وارد فرهنگمان شود.
دكتر رضازاده ملك مي گويد: احياناً در بعضي كتابها ميبينيم كه تقويم و تاريخي را ثبت كرده ،ولي با جداول تطبيقي و كتاب هاي گاه شماري تطابق ندارد. اين امر چند دليل دارد: اول آنكه, آن كس كه جدول را درست كرده ،كارش نقص داشته است. ديگر آنكه در روز مبدأ تقويم قمري بحث است؛ عدهاي آن را پنجشنبه و عدهاي جمعه ميدانند. و ديگر اينكه در مورد كبيسه كردن سالها, مثلاً در اينكه سال 15 يا 16 را كبيسه كنيم ،اختلاف وجود دارد و ديگري مسأله رؤيت است. اگر كسي بخواهد تقويمي ثبت كند ،مثلاً ميگويد امروز 14 محرم است، چرا كه روز اول محرم را يك روز قبل يا بعد رؤيت كرده؛ اين چندان مشكل نيست و با يك رابطه رياضي ساده كاملاً تطبيق داده ميشود.
آقاي قاسملو نيز گفت: شاره شد كه اول متن احياء شود و بعد كار تحليلي صورت گيرد، اما بحث اين است كه متن احيا شده چقدر صحيح است كه بتوان روي آن كار كرد؟در تصحيح روضه المنجمين چند اصل رعايت نشده است: اول آنكه چه روش و چه منطقي بر تصحيح حاكم بوده و اينكه چرا بسياري از مهمترين منابعي كه ميتوانسته ديده شود ،ديده نشده است؟ نكته آخر اينكه چرا نسخه 3605 كتابخانه ملك اساس قرار گرفته,آيا بهتر نبود منطق قويتري براي تصحيح كتاب انتخاب ميشد تا يك متن اساس قرار گيرد؛ و يا بهتر نبود نسخه 6390 كتابخانه مجلس شورا كه آن هم از قرن ششم است ،اساس قرار گيرد.