کد خبر:7207
پ
shokrolahi_0

در سپاس از استاد استادان

نوشتاری كه در پی مي‌آيد آخرين عرض ارادت صاحب اين قلم به حضور آن افتخار اهل قلم است كه در ويژه‌نامه‌ای با عنوان حايری نامه از سوی كتابخانۀ مجلس منتشر شده است.

میراث مکتوب – همه از اوییم و به سوی او بازمی‌گردیم

سایه از خاك بركشید استاد

سوی افلاك پركشید استاد

بعد عمری كه مست او بودیم

جرعه‌ی تاك دركشید استاد

سفر عارفانه استاد عبدالحسین حایری از فرش دنیا به عرش اعلا بر دوستدارانش تسلیت باد.

نوشتاری كه در پی می‌آید آخرین عرض ارادت صاحب این قلم به حضور آن افتخار اهل قلم است كه در ویژه‌نامه‌ای با عنوان حایری نامه از سوی كتابخانه مجلس منتشر شده است.

این استاد گرانقدر که در حوزۀ اسناد و نسخه‌های خطی از چهره‌های ماندگار ایران‌زمین به حساب است، و با نظریۀ «بازنویسی تاریخ علم بر اساس بازنویسی فهرست‌هاي‌ نسخه‌های خطی» جایگاه ویژه و شناخته‌شده‌ای در میان اهل پژوهش دارد، طی سالیانی دراز که میراث مکتوب این سرزمین به تاراج می‌رفت، آن‌ را با عشق گردآوری و با دقت معرفی‌کرده است، و در شیوۀ شناساندن این آثار مهارت، حوصله و سلیقه‌‌ای وسواس‌گونه به خرج داده، آن‌چنان که امروز هریک از نمونه‌های کار ایشان الگوی دیگر فهرست‌نویسان است، و معیار اعلای دقت و درایت.

ایشان هرگز در انجام این مهم کیفیّت را فدای کمیّت نکرده، و تا ممکن بوده در بازنمایی ابعاد کتابشناختی و نسخه‌شناختی آثار مورد بررسی کنکاشی عالمانه به‌خرج داده‌اند، تا آنجا که بسیاری از مدخل‌های فهرست‌های تنظیمی از سوی ایشان حکم یک مقالۀ تمام‌عیار علمی را دارد. برعکسِ برخی از دیگر فهارس که سیاهه‌ای مختصر و ابتر از آگاهی‌های غیرقابل اعتماد و اعتناست. این‌گونه، ایشان در مقابل اکثریتی که تنها بر کمیّت پای می‌فشردند و همچنان می‌فشرند، تقریباً یک‌تنه بار کمیّتی مثال‌زدنی را بر دوش کشیده و از این رهگذر نیز حرف‌ها شنیده، و دَم‌برنیاورده، و تنها بر مسیر درست خویش پای فشرده‌اند.

استاد حائری به عنوان یکی از پرسابقه‏ترین کارکنان و مدیران کتابخانه مجلس بیشترین دورۀ فعالیت و عمدۀ عمر پربرکت خود را (از1330ـ1387 به صورت حضوری و پس از آن به شکل غیرحضوری) در خدمت به اهداف کتابخانه مجلس گذرانده، و در حال حاضر نیز که ایام بازنشستگی و استراحت را سپری می‌کنند، کمابیش پژوهشگران و همکاران کتابخانه را از رهنمودهای ارزشمند خویش بهره‌مند می‌سازند.

استاد عبدالحسین حائری فرزند حجت‌الاسلام میرزا احمد حائری و نوادۀ دختری آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی و از عالمان برجستۀ این خاندان، غروب روز آخر ذی‌حجه سال 1345 قمری شب اول محرم 1346 که مطابق می‌شود با بهار سال 1306 شمسی متولد شدند. به مناسبت محرّم و نام پدربزرگ مادرشان آقا شیخ عبدالحسین یزدی، اسم ایشان را عبدالحسین گذاشتند.

استاد خود چگونگی آغاز تحصیلشان و دروسی که گذرانده‌اند را اینگونه شرح داده‌اند:

«ابتدا من مدتی به مکتب رفتم. درس فارسی و قرآن را در همان سال‌های اول مکتب ختم‌کردم؛ بعد هم در خانه و نزد پدرم مقداری مقدمات عربی و بعضی کتاب‌های لغت، گلستان، اندکی حساب و ابتدائیات و دروس مدرسه‌ای را خواندم. چون سنّم کم بود، خانواده مناسب نمی‌دانستند که به فیضیّه بروم، لذا برای معلم مشکل داشتم و از بعضی معلمین کم‌سواد راضی نبودم. یادم هست که به دائي‌‌ام مرحوم حاج‌آقا مرتضی حائری شکایت کردم، ایشان تعهدکردند که تمام مقدمات را به من بگویند. مقداری از مقدمات سیوطی، حاشیۀ ملاعبدالله در منطق، معالم، فصول و قوانین و شرح لمعه را پیش دائی‌ام خواندم. البته از نظر علمی شأن ایشان بالاتر از این بود که اینها را درس بدهند. هنگام خواندن قوانین نزد حاجی آقا مرتضی، با آیت‌الله مشکینی هم‌درس بودم. مقداری از نحو، سیوطی، جامی و مغنی را نزد مرحوم شیخ قاسم نحوی، که از فضلا و معلمین معروف قم بود، و مقداری هم نزد مرحوم ادیب تهرانی خواندم. مقدمات ادبی را هم پیش چند استاد مانند آقا سید حسن مدرس یزدی، مرحوم آقای صدوقی و آقا شیخ محمد امای نجفی خواندم».

استاد سطوح عالی فقه و اصول را تا سن نوزده سالگی نزد اساتیدی همچون: آیات عظام حاج شیخ مرتضی حائری، حاج شیخ محمد صدوقی، حاج سید محمدرضا گلپایگانی به پایان بردند و به درس خارج مراجع عالیقدری چون آیات عظام حاج سید محمدتقی خوانساری، حاج سید صدرالدین صدر، حاج سید محمد حجت و حاج‌آقا حسین طباطبایی بروجردی راه‌یافته، و در سن 24 سالگی به درجه‌ی اجتهاد نائل شدند، و از آیات عظام خوانساری، حجت و صدر، اجازه اجتهاد دارند.

جالب این که ایشان خودشان اعتقاد و علاقه‌ای به گرفتن این اجازات نداشته و در جایی فرموده‌اند: «من دنبال درجه اجتهاد نبودم، مرحوم دائی‌ام حاج‌آقا مهدی حائری اصرار داشت و معتقد بود که ورقۀ اجتهاد آثار اداری خوبی دارد، ولی من مخالف استفاده از آن برای کارهای اداری بودم. به هرحال ایشان پیشنهاد کرده بود به آن اساتیدی که من پیش آنها درس خوانده بودم، آقای حجت، آقای صدر و آقای خوانساری و ایشان هم امضاکردند. حاج‌آقا مهدی برگه را نگه‌داشتند، این اواخر که لازم داشتم، یعنی مجلس خواسته بود، جست‌وجو کردم، آقای محقق داماد اطلاع داشت که در بایگانی دولت هست و از آن‌جا پیدایش کرد».

در سال 1330 مسائل سیاسی در قم رسوخ پیدا کرد و تحولاتی پیش آمد که منجر شد به مهاجرت استاد حائری به تهران. اما ایشان یکی از دلایل اصلی این مهاجرت را اصرار دائی‌شان شادروان حاج‌آقا مهدی حایری عنوان کرده‌اند که می‌خواسته تهران بیاید و اصرار داشت که استاد حایری هم همراهشان باشد.

 

استاد حایری بعد از مهاجرت به تهران، به دعوت معاون وقت کتابخانه مجلس آقای دکتر تقی تفضلی بازدیدی از این کتابخانه داشته و به آن علاقمند شدند، و محل مراجعۀ مستمرشان شده بود، تا آن که تحت شرایطی به عنوان کتاب‌شناس و فهرست‌نویس در بخش خطی این کتابخانه دعوت به همکاری شدند. ایشان خود نحوۀ آشنایی و ارتباط با کتابخانه مجلس و ماندگاری‌شان را اینطور بیان داشته‌اند:

«در تهران گاه‌گاهی به منزل امام‌جمعه زنجان که از علمای بزرگ و فقیه عارف مشربی بود می‌رفتم. تصادفاً یک روز آقای تفضلی را در منزل امام‌جمعه ملاقات کردم. آقای تفضلی معاون کتابخانه مجلس بود و برای تحصیل دکترای حقوق به فرانسه رفته و آن وقت به طور موقت در ایران بود. ایشان مرا دعوت کرد. به کتابخانه مجلس آمدم، این‌جا و مخازن خطی را به من نشان دادند. از آن روز به بعد هرروز می‌آمدم ‌اینجا، و اينطوري پای‌بند شدم».

از دیگر مؤثرین در ماندگاری استاد حایری در کتابخانه مجلس، وجود دکتر ناصر شریفی پسر آقای ابراهیم شریفی رئیس وقت کتابخانه بود. او که در سال دوم فوق لیسانس ادبیات نیاز به کمک استاد داشت از ایشان خواهشِ کمک کرد تا برای امتحان آماده شود و استاد پذیرفتند. ناصر شریفی که بعد از قبول شدن می‌خواست محبت استاد را جبران کند، ایشان را به همکاری در این کتابخانه دعوت کرد و به اتفاق رفتند نزد پدرش که رییس وقت بود. مرحوم ابراهیم شریفی ماجرایی را که برای کتاب‌های خطی پیش آمده بود و اقدام فهرست‌نویس قبلی کتابخانه در جابه‌جایی بعضی کتاب‌ها را برای استاد شرح داد و گفت: مشکلی که الآن هست، قفسه‌های کتب خطی از طرف دادگاه مهر و موم شده و مجلس هم احتیاط می‌کند که شغل فهرست‌نویسی و کار با نسخ را به فردی مطمئن واگذار کند، و حالا شما چون مورد اعتماد هستید، اگر بخواهید این کار عملی است».

با اظهار آمادگی استاد مراحل اداری به جریان افتاد، و چون می‌بایست موضوع در شورای عالی کتابخانه تصویب می‌شد و تشکیل شورای کتابخانه خیلی ساده نبود، دکتر ناصر شریفی تلاش بسیاری کرد، و شخصاً به در خانه‌های آقایان عضو شورا (ابراهیم حکیمی، سید حسن تقی‌زاده، عبدالرحمن فرامرزی، دکتر عبدالله معظمی و دکتر جوادی عامری) رفت و مصوبۀ کار استخدام استاد را به امضای آنان رسانید، و اینگونه مقدمات یک دورۀ شصت‌ساله فعالیت استاد حایری در کتابخانه مجلس آغاز شد. ایشان نخستین مأموریتی را که در این مکان به عده گرفتند را چنین شرح داده‌اند:

«اولین کاری که در کتاب‌خانه به من سپردند شناسایی و معرفی حدود صد جلد کتاب «عوالم العلوم و المعارف» به خط مؤلف بود که از یزد هدیه شده و روی دستشان مانده بود و خواندنش برای کسی مقدور نبود. کار روی آنها را به من واگذار کردند و من با منظم‌کردن آنها که اوراق متفرق داشت، کارم را شروع کردم».

سپس طی مدت طولانی خدمت استاد حایری توانستند با تألیف هفده مجلد از فهارس خطی و سرپرستی تألیف چندین مجلد دیگر گام بلندی را در معرفی درست و دقیق میراث علمی و ادبی ایران و اسلام بردارند.

استاد حایری از سال 1335 تا 1340، در کنار کار در کتابخانه مجلس با لغت‌نامه‌ی دهخدا نیز همکاری داشتند، و چهار مجلد از مدخل‌های حرف «ز» که از غنی‌ترین مداخل این لغت‌نامه است در این زمان و توسط ایشان تألیف شد. از همکاران این دورۀ استاد آقای دکتر دبیرسیاقی و شادروانان شهاب فردوس، و پروین گنابادی از افراد تحصیل‌کرده و عالی‌مقام در ادبیات فارسی و عربی بودند. آنقدر کار در محیط لغت‌نامه برای استاد دلچسب بود که تقاضای انتقال به آنجا را دادند، اما سازمان اداری مجلس که نمی‌خواست استاد را از دست بدهد با این درخواست موافقت نکرد، و ایشان تا مدتی به صورت پاره‌وقت آنجا حضور می‌یافتند. توصیف این دوران از زبان استاد شنیدنی است:

«در آنجا کار در محیطی بسیار آرام و در سکوت محض می‌شد، ساعت کار آزاد بود؛ اعضا از اول صبح تا هروقت شب که می‌خواستند و می‌توانستند کارکنند. نمونه‌ای برای محیط‌های کار تحقیقی؛ از محیط خوشم آمد؛ اقدام کردم برای انتقال، قبول نکردند، مأموریت دادند که چند ساعتی بروم آن‌جا کارکنم، هرساعتی که می‌توانم، به میل خودم. گاهی صبح می‌رفتم لغت‌نامه عصر می‌آمدم کتاب‌خانه و گاهی به‌عکس».

در سال 1343 پس از تأسیس اداره بررسی و تحقیق که کارهای فنی و علمی کتابخانه را انجام می‌داد، استاد حایری خود مسئولیت آن را پذیرفتند که تا 1348 این مسئولیت ادامه داشت. از جمله همکاران فاضل استاد حایری در این دوران آقایان سید ابراهیم بوذری، بختیاری، علامه، طهماسبی، دکتر دیباجی، دکتر صادقی، و آقای سید جلال شعاعی بودند. استاد وظایف کاری گروه تحت سرپرستی خود در آن دوران را چنین شرح داده‌اند:

«علاوه بر فهرست‌های خطی که می‌نوشتیم، من طرحی داده بودم که طبق آن بایستی فهرست کتاب‌های خطی خارج از کشور که ترتیب الفبایی نداشتند و به زبان‌های آلمانی، انگلیسی، فرانسه و روسی بودند، به فارسی ترجمه و الفبایی کنیم. هرکدام از همکاران من به یکی از زبان‌های فوق مسلط بودند. در یادداشت‌هایی که به تازگی به آن برخوردم، دیدم که نوشته‌ام حدود شصت‌هزار کتاب را فیش کردیم؛ مقداری از آن فیش‌ها باقی است و مقداری در نقل و انتقالات از بین رفته است. ما می‌خواستیم کتاب‌های خطی را به صورت موضوعی فهرست‌کنیم و این طبعاً چند سال طول می‌کشید».

به دلیل طولانی شدن زمان فهرست‌نویسی، رییس وقت کتابخانه، همزمان عده‌ای از آقایان اساتید را از دانشگاه برای کار فهرست دعوت کرد که عبارت بودند از شادروانان استاد ایرج افشار، استاد محمدتقی دانش‌پژوه و همچنین آقای استاد احمد منزوی که مجموعاً هفت جلد از فهرست‌های مجلس را نوشتند.

بعد از دوران کوتاه ریاست مهندس محمد شهدادی در کتابخانه مجلس، به خاطر عشق و علاقه و کاردانی که استاد حایری از خود نشان دادند در سال 1354 ریاست کتابخانه مجلس بر عهدۀ ایشان گذاشته شد که تا سال 1374 به مدت بیست سال بلاانقطاع ادامه داشت. استاد حایری تنها مدیر ارشد مجلس شورا بودند که هم پیش از انقلاب و هم پس از آن بر مسئولیت خود باقی بودند، و این خود نشانۀ سلامت نفس استاد و توان و جلب اعتماد تصمیم‌گیران و رؤسای پیش و پس از انقلاب در مجلس است.

دوران انقلاب را باید از حساس‌ترین برهه‌های کاری استاد حایری در کتابخانه مجلس قلمدادکرد؛ چرا که از سویی ماه‌های منجر به پیروزی انقلاب همزمان با درگیری‌های خیابانی بود و امنیت فیزیکی کتابخانه مجلس با آن ذخایر ارزشمند در معرض خطر قرار داشت، و از سوی دیگر در ماه‌های پس از پیروزی انقلاب شور و هیجان غالب بر انقلابیون می‌توانست در تصمیمات جدیدی که در بارۀ جایگاه حقوقی کتابخانه مجلس و منابع آن گرفته می‌شود مؤثر و مخاطره‌آمیز باشد؛ که خوشبختانه درایت استاد حایری و ارتباط نزدیکی که با برخی سران انقلاب همچون شهید مطهری و امام خمینی داشتند باعث شد بتوانند آن شرایط دشوار را مدیریت کنند و این کتابخانۀ غنی را از خطر آسیب‌های احتمالی و متلاشی شدن نجات دهند. مرور این دوران بحرانی و حساس از زبان استاد حایری لطف دیگری دارد:

«کتابخانه را از چند ماه قبل از انقلاب، به نظرم از آبان ماه سال 57 تعطیل کردیم. روز 22 بهمن چون گارد مجلس حدود نیم ساعت مقاومت کرده بود، چند تا از پنجره‌ها شکسته و در نمایشگاه هم یک تابلو (تابلو خاکسپاری حضرت عیسی) تیرخورده بود و فشنگ هم داخلش مانده بود. یک فشنگ هم به طور شیار از داخل یک کتاب خطی رد شده بود.

روز 23 بهمن بود، من روزها اغلب می‌آمدم این‌جا دور و بر کتابخانه مجلس قدم میزدم و از استنشاق هوای آزادی واقعاً لذت می‌بردم. کمی که جلوتر آمدم، دیدم درِ آهنی پشت کتابخانه به کلّ کنده شده و روی زمین افتاده. نیروهای انقلابی که وارد شده بودند، با این‌که این‌جا مقاومت شده و تیراندازی شده بود، ولی واقعاً هیچ‌چیز دست نخورده بود. درِ شیشه‌ای پشت کتابخانه را شکسته و از وسط بخش خطی عبورکرده بودند و شیشۀ اتاق اسناد در طبقه هم‌کف را هم شکسته و بیرون رفته بودند، ولی خوشبختانه دست به چیزی نزده بودند. به من خبردادند که چندنفر می‌خواستند از میز مرجع مقداری کاغذ و کتاب آورده، آتش بزنند که آقای بهشتی‌پور، خواهرزاده آقای دکتر منزوی و نوۀ مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانی که جزو انقلابیون بود، رفته بالای چهارپایه و گفته: اینها اموال مردم است و از این‌کار جلوگیری کرده بود. من آمدم داخل دیدم یک‌مشت جوان هستند که تفنگ روی دوش گرفته اطراف مجلس و کتاب‌خانه پاس می‌دهند. با آن‌ها احوال‌پرسی کردم. گفتند که از دیشب تا حالا چیزی نخورده‌ایم و کسی به ما نرسیده است. وقتی پرسیدم، معلوم شد رئیس آنها کسی است به نام ارباب که مقرش در خیابان شکوفه بود، تلفن‌کردم برایشان غذا آوردند؛ مانده بودم چکار کنم، خدا کمک کرد مرحوم حسن آقا فتح‌پور (دربان کتاب‌خانه) رسید، با چند نفر کمک کردیم درِ آهنی را سر جایش محکم‌کردیم. فردای آن روز تلفن‌کردم به دفتر امام، آقای ربّانی شیرازی گوشی را برداشت. خودم را معرفی کردم، گفتم چنین وضع خطرناکی این‌جا حاکم است. روز بعد دوباره تلفن‌کردم، پرسیدم چکار گردید؟ آقای ربّانی گفت: به خاطر تلفنی که شما کردید، فرستادیم کتاب‌خانه مسجد سپهسالار را که همین وضعیت برای آن‌جا رخ داده بود با چوپ و تخته بستند.

روز دیگری که همین دور و بر قدم می‌زدم، برخوردم به آقای مطهری که چندسال بود ایشان را ندیده بودم. احوال‌پرسی و مصافحه کردیم، گفتم نمی‌دانم با کتابخانه چکار کنم؟ تحویل کسی بدهم؟ یا همچنان خودم بروم؟ ایشان گفتند که باید با امام صحبت کنم و قرار شد که پس‌فردا برویم پیش آقای مهدوی‌کنی در کمیتۀ امداد. پس‌فردا که رفتیم مرحوم آقای مطهری گفتند: «وقتی رفتم خدمت امام؛ دیدم یک نامه آمده، خوشبختانه احتیاج نشد که من مطرح کنم، نامه از آقای عنقا مدیر مالی مجلس و عده‌ای از مجلسیان بود که راجع به کارشان سؤال کرده بودند. امام فرمودند: «حائری کجاست؟ گفتم: هست، امام فرمودند: «بگوئید برود و نظارت در امور کارمندها بکند و کتابخانه را در اختیارشان بگذارید». آن پیغام به آقای محمدحسن محجوب که رئیس مجلسین منحله بود، رسید. از من پرسیدند کی کتابخانه را بازگشایی می‌کنی، گفتم بعد از تعطیلات عید می‌آیم و کتاب‌خانه را بازمی‌کنم. به کارمندان که متفرق بودند پیغام دادم، 16 فروردین 58، قبل از هرکتابخانۀ دیگر در کشورکتابخانه مجلس را باز کردیم».

و این‌گونه کتابخانه مجلس به عنوان قدیمی‌ترین کتابخانه رسمی کشوی نخستین کتابخانه‌‌ای بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی گشایش یافت.

نکته مهم دیگر در ادارۀ کتابخانه مجلس توسط استاد حایری آن بود که تا پیش از پیروزی انقلاب کتابخانه مجلس صرفا مورد استفادۀ نماینگان مجلس و برخی سران و بزرگان و خواص از علما بود و امکان دسترسی به منابع برای همه پژوهشگران فراهم نبود. استاد حایری که از سویی می‌دیدند با جابجایی محل تشکیل مجلس این کتابخانه از دسترس نمایندگان دور مانده، و از سوی دیگر منابع موجود در این کتابخانه مشتاقان فراوانی دارد، با تغییر قانون استفاده از این کتابخانه زمینۀ حضور و استفادۀ عموم پژوهشگران را فراهم نمودند، و به تعبیر خودشان پس از پیروزی انقلاب در کتابخانه مجلس به روی همه مردم باز شد.

از دیگر نقاط برجستۀ عملکرد استاد حایری در دوران پس از انقلاب نقش ایشان در جلوگیری از انحلال کتابخانه مجلس سنای سابق است که در آن شرایط به شدت بیم پراکندگی منابع آن می‌رفت. همانگونه که اهل‌پژوهش می‌دانند کتابخانه مجلس سنا از غنی‌ترین کتابخانه‌ها در داشتن منابع حوزۀ ایرانشناسی، شرق‌شناسی و اسلامشناسی به زبانهای فارسی، عربی و لاتین در خاورمیانه بوده و مجموعه‌سازي آن با دقت و وسواسي خاص زيرنظر كارشناسان خبره و كتابشناسانی چون دکتر عباس زریاب خویی، و دکتر کیکاوس جهانداری صورت گرفته است. اين كتابخانه که از آغاز تأسيس تا سال 1357 هجري شمسي تحت عنوان «كتابخانه مجلس سنا» فعاليت داشت، پس از انقلاب اسلامي به پیشنهاد استاد حایری با عنوان «كتابخانه شماره 2 مجلس شوراي اسلامي» ادامه حيات داد، و از سال 1363 ریاست کتابخانه شماره 2 مجلس شورای اسلامی نیز به استاد حایری واگذار شد. این کتابخانه اكنون نیز با عنوان کتابخانه ایرانشناسی در مجموعه سازمان مستقل «كتابخانه، موزه و مركز اسناد مجلس شوراي اسلامي» فعاليت دارد، و محل مراجعۀ پژوهشگران بسیاری است.

استاد حایری در سال 1368 عضو هیأت امنای کتابخانه‌های عمومی کشور شدند، و به این ترتیب تا مدتی اثر مثبت نظرات کارشناسی ایشان شامل حال همۀ کتابخانه‌های عمومی کشور شد.

صرف‌نظر از فعالیت‌های رسمی استاد حایری، حضور ایشان در جمع دوستانۀ علما و فرزانگان روزگار از نکات قابل تأمل در زندگی ایشان است. به عنوان نمونه باید از حضور ایشان در جمع اصحاب چهارشنبه نام برد. علمایی که چهارشنبه‌ها در مجلسی که در محل مدرسه شهید مطهری (سپهسالار) شرکت می‌کردند، و برخی از ایشان عبارتند از شادروانان محیط طباطبایی، احمد آرام، دکتر محمدمعین، دکتر سید جعفر شهیدی، دکتر موسوی بهبهانی و آقای شیخ عبدالله نورانی.

استاد همچنین از فضلای خارجی و داخلی خارجی که بعضی هرسال مراجعه داشتند و برخی چندسال یکبار به دیدارشان می‌آمدند، چنین یادکرده‌اند: «آقای نوری عثمان‌اوف از اعضای آکادمی مسکو که جزء مصححین شاهنامه بود، آقای دکتر عبدالرحمان بدوی و آقای زکی اسکندر از علمای عرب، آقای رشدی راشد که مصری بود و آقای اکیو موشکین که دکترای نسخه‌شناسی قرن نهم و دهم را داشت، و فهرست کتابخانه لنین‌گراد را نوشته بود و پروفسور پیر مونتسه ایتالیایی که روی شاهنامه کار می‌کرد و کاملاً با ما دوست شده بود، و خیلی کسان دیگر که الآن خاطرم نیست. از ایرانی‌ها هم بایستی بگویم تقریباً همه‌ی فضلا و اساتید ایرانی از داخل و سراسر دنیا به کتاب‌خانۀ مجلس رفت و آمد داشتند و دارند، ولی آقای محیط طباطبایی از دوستان قدیم کتابخانه و ما بود و این‌جا در واقع پاتوق ایشان بود، و سال‌های طولانی عضو شورای قیمت‌گذاری و عضو شورای عالی کتابخانه بود، ضمن این که به عنوان مشاور کتابخانه تمام وقتش در اختیار کتابخانه بود».

اما اگر بخواهیم از مهم‌ترین دغدغۀ استاد حایری طی این سال‌ها بنویسیم باید نخست از مسائل فهرست‌نگاری نسخ خطّی و چگونگی آن بگوییم، و سپس از ضرورت بازنویسی تاریخ علم بر مبنای فهارس دقیق و درست. ایشان همواره به این موضوع حساس بوده و بی‌اغراق در تمام لحظات بیداری با دقتی وسواس‌گونه آن را دنبال می‌کردند. بارها از زبان استاد حايري شنيدم كه نوشتن فهرست نسخه‌هاي خطي كار آساني نيست و نيازمند داشتن شرايط و توانمندي‌های چندي است، از دانستن زبان نسخه‌ها تا شناختن علوم مندرج در آن‌ها، و توان شناختن مؤلفان و زمان حيات ايشان، و توان خواندن انواع خطوط و تشخيص نوع كاغذ و جلد و آرايه‌‌ها و اندازه‌هاي آن‌ها و حتي آسيب‌هاي نسخه‌ها و دقت در متن و حاشيه و علايم موجود در آن‌ها، و موارد ديگري از اين دست كه فراهم نمودن و جمع شدن همه آن‌ها در يك‌نفر بسيار سخت و ديرياب است.

در همین زمینه ایشان در گفتگویی فرمودند: «یک نقص دنیای فهرست‌نویسی این است که همه‌ی فهرست‌نویسان ما شرایط لازم را ندارند. یعنی در حقیقت یکی از آن شرایط دانستن زبان عربی است. شرایط دیگر يكي شناختن موضوعات علوم و دانستن و مقید بودن به کتاب‌شناسی و نسخه‌شناسی است، که باید مراقب باشیم بدون احراز این شرایط کسی این وظیفه را به عهده نگیرد».

استاد در آسیب‌شناسی فرایند فهرست‌نویسی اضافه می‌کنند: «فکر می‌کنم یکی دیگر از شرایط لازم مسأله مادیِ کسانی است که وارد این جرگه می‌شوند. ببینید الآن طوری است که بعضی از فهرست‌نویس‌ها آدم‌هایی هستند که از طرز کارشان پیداست ذوق این کار را هم دارند، حالا سرمایۀ علمی‌شان هم در جریان کار بیشتر می‌شود، ولی مسأله این است که اکثراً اصرارشان بر این است که درآمد خود را زیادکنند و از اين راه به زندگی بهتر برسند؛ این رفاه‌طلبی با کار فهرست‌نویسی درآمیخته… بنابراین فهرست‌نویسی تبدیل شده به شغلی كه برای افراد درآمدسازی بیشتری دارد… و طبعاً چنين فهرست‌نویساني عجله دارند کارشان را زود تحویل بدهند تا هرچه زودتر پولشان را تحویل بگیرند. اثر همین شتابزدگی است که در فهرست‌ها غلط‌هایی موجود است. کتاب‌هایی با عنوان عوضی یا اشخاصی با اسم اشتباهي آن‌جا هست، و ناشناخته‌ها همچنان ناشناخته مانده… این‌ها باید اصلاح بشود».

استاد همچنین در خصوص بازنویسی تاریخ علم برمبنای فهارس خطی نظریۀ ارزشمندی را ارائه داده‌اند که در محافل علمی شناخته شده است. طرحی که خود به اختصار شامل چند مرحله است:

– شناسایی و فهرست‌کردن نسخه‌های ثبت و معرفی نشده؛

– بازنویسی و اصلاح فهارس پیشین؛

– تهیۀ نمایه‌ها و راهنماهای موضوعی و الفبایی؛

– جمع‌بندی یافته‌ها، تألیف و بازنویسی تاریخ علم ایران، دنیای اسلام، و جهان؛

مراسم‌های تقدیر و تجلیل از استاد حایری

طی سالیان گذشته با همۀ اصراری که برخی مراکز فرهنگی و هنری همچون انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برای برگزاری مراسم تجلیل از استاد حایری داشته‌اند، ایشان رضایت به این کار نداده و ناچار علارغم میل‌شان مراسم‌هایی در بزرگداشت این چهره وارسته برگزار گردید. نخستین آن‌ها در اولین آیین بزرگداشت حامیان نسخه‌های خطی در سال 1380 بود که از سوی کتابخانه مجلس برگزار شد، و دو ویژه‌نامه هم توسط این کتابخانه به این مناسبت منتشر گردید. یکی جلد نخست حدیث عشق و دیگری شماره هفتم مجله پیام بهارستان. همچنین مجله کتاب ماه کلیات همزمان یکی از شماره‌های خود (شماره 49، دیماه 1380) را به این موضوع اختصاص داد.

استاد حایری در سال 1382 در سومین دوره از همایش چهره‌های ماندگار که از سوی صدا و سیمای جمهوری اسلامی و فرهنگستان‌های چهارگانه برگزار می‌گردد نیز به عنوان یکی از این چهره‌ها انتخاب شدند و مورد تشویق قرار گرفتند.

همچنین مؤسسه خانه کتاب وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تاریخ ششم تیرماه سال 1391 در سالن همایش‌های سرای اهل قلم مراسمی را برای تجلیل از این استاد فرزانه ترتیب داده بود که به این مناسبت نیز ارجنامه‌ای منتشر گردید.

اما تألیفات و آثار قلمی استاد حایری به طور خلاصه عبارتست از:

1ـ تصحیح تبصرۀ العوام، سید مرتضی داعی رازی؛

2ـ تصحیح و تحشیه تبصره المتعلمین علامه حلی؛

3ـ تقریرات کامل مبحث ارث زوجه، از خارج فقه آیت‌الله بروجردی؛

4ـ تقریرات مباحث الفاظ، از خارج فقه اصول آیت‌الله بروجردی؛

5 ـ هفده مجلد فهرست تخصصی نسخ خطی کتاب‌خانه مجلس؛

 6 ـ نظارت بر 6 جلد فهرست کتاب‌خانه مجلس، تجدید نظر و اصلاحات و حواشی، بر دو جلد از فهرست‌های نوشته شده قبلی کتاب‌خانه مجلس؛

7ـ چهار جلد از حرف «ز» لغت‌نامه دهخدا؛

آنچه گفته شد تنها اشاره‌ای گذرا به ابعاد کتابشناسی و نسخه‌شناسی استاد بود، و در این مختصر مجالی برای طرح شیوۀ سلوک اداری، و اخلاق مردمی، و شیوۀ تربیتی استاد، و همچنین دیدگاه‌های فکری و فلسفی و به ‌ویژه آرای فقهی استاد مهیا نبود.

برای پرهیز از اطناب و رعایت اجمال از سرگذشت و دستاورد استاد به همین مختصر بسنده می‌کنیم و تنها یادآور می‌شویم که تا کنون چند مرحله از استاد حایری تجلیل به عمل آمده و ویژه‌نامه‌هایی به همین مناسبت منتشرگردیده است، و علاقمندان به دانستن بیشتر در بارۀ این بزرگ‌مرد عرصۀ احیای نسخه‌های خطی می‌توانند به این منابعی که در ادامه این نوشتار آمده مراجعه کنند.

در پایان دست استاد را چون همیشه می‌بوسم و سرفرازی و سربلندی این درخت تناور را از خداوند بزرگ می‌طلبم، و همچنین از برگزارکنندگان بزرگداشت دوبارۀ استاد صمیمانه سپاسگزاری می‌کنم.

احسان‌الله شکراللهی طالقانی

سوم شهریور ماه 1392

کتابخانه مجلس

منابعی برای مطالعه بیشتر

کتاب‌ها و ویژه‌نامه‌ها:

– چهره‌ها و اندیشه‌ها؛ مصاحبه‌های احمد مهدوی با عبدالحسین حائری، محمد قاضی، پرویز شهریاری، احسان نراقی، تهران: عطایی، ۱۳۵۷.

– ویژه‌نامه مجله پیام بهارستان (ویژۀ نخستین آیین بزرگداشت حامیان نسخ خطی)، شماره7، آبان 1380.

– حدیث عشق1: نكته‌ها، گفتگوها و مقالات استاد عبدالحسین حائری، گردآورنده سهل‌علی مددی، تهران: كتابخانه، موزه و مركز اسناد مجلس شورای اسلامی، ۱۳۸۰.

– ویژه‌نامه کتاب ماه کلیات به مناسبت آیین بزرگداشت حامیان نسخ خطی، دي 1380 – شماره 49.

– یادمان سمینار مقدماتی نسخه‌های خطی (گزیده سخنرانی‌ها و گفتگوها)، به کوشش احسان‌الله شکراللهی طالقانی، تهران، کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، 1381.

– ارجنامه استاد عبدالحسین حائری نسخه شناس برجسته ؛ زندگی، زمانه، اندیشه و آثار، به كوشش مالك شجاعی جشوقانی، تهران: خانه كتاب، ۱۳۹۱. (۲۴۴ ص. مصور، عكس).

مقالات و مصاحبه‌ها:

–  گفتگو با استاد عبدالحسین حائری، آینه پژوهش، شماره 2، مرداد و شهريور 1369، (ص65 تا 76).

–  استاد عبدالحسین حائری کتابشناس پژوهنده (مصاحبه با استادان عبدالحسین حایری و احمد منزوی) کیهان فرهنگی، ارديبهشت 1366، شماره 38، (ص3 تا 9).

– کتابخانه مجلس: نگاهی به آثار خطی در کتابخانه مجلس: برگ برگ تاریخ، در میان نسخه‌های خطی، حائری، عبدالحسین، نشریه مجلس و راهبرد، شماره 2، خرداد و تیر 1372، (ص215 تا 225).

–  فهرست‌نگاری نسخه‌های خطی به روایت استاد عبدالحسین حائری (متن سخنرانی استاد حایری در سمینار مقدماتی نسخه‌های خطی)، پیام بهارستان، شماره 1، بهمن 1379، (ص6 تا 8).

–  زمینی شدن انسان، شرط رسیدن او به کمال الهی بود (مصاحبه محسن هاشمی با استاد عبدالحسین حایری)، گلستان قرآن، بهمن 1380، شماره 109، (ص17 تا 18).

–  محفل انس1 (معرفی مدیران کتابخانه مجلس): استاد عبدالحسین حائری، نوشته منصوره تدین‌پور، پیام بهارستان شماره 7، آبان 1380، (ص 3 تا 11).

–  فهرست‌نگاری از دیدگاه استاد عبدالحسین حائری، سید محمد طباطبایی بهبهانی، پیام بهارستان آبان شماره 7، 1380، (ص 16 تا 18).

–  معرفی مهمترین کتاب‌های مرجع در کتاب‌شناسی از دیدگاه استاد عبدالحسین حائری، ساعده عتیق، پیام بهارستان، شماره 7، آبان 1380، (ص19 تا 22).

– منظر ربّانی (برخی دیدگاه‌های استاد عبدالحسین حائری در مسایل اخلاقی و تربیتی)، احسان‌الله شکراللهی طالقانی، پیام بهارستان، شماره 7، آبان 1380، (ص12 تا 15).

– سخنرانی آقایان دکتر فرانسیس ریشار و دکتر حسن حبیبی، درمراسم تجلیل و گرامیداشت استاد عبدالحسین حائری، نامه بهارستان، شماره4، پاییز و زمستان 1380 (ص233 تا 239).

– فهرست‌نویسی بدون تجربه حاصل نمی‌شود مصاحبه علی اوجبی و احسان‌الله شکراللهی طالقانی با استاد عبدالحسین حائری، کتاب ماه کلیات، دي 1380 – شماره 49، (ص6 تا 19).

– گفتگو با استاد عبدالحسین حائری بزرگ فهرست‌نگار معاصر درباره کتابخانه شماره 2 مجلس (سنای سابق) مصاحبه‌کننده: احسان الله شکراللهی طالقانی، پیام بهارستان، شماره 19و20، دی و بهمن 1381، (ص22- 23).

–   حرمت موسيقي، ماهيت موسيقي: گفتگو با استاد عبدالحسین حایری، ماهنامه مقام موسيقايي، شماره 14، مرداد و شهريور 1383  

–   نقش پایگاه جامع اطلاعاتی نسخ خطی در تدوین تاریخ علم ایران و اسلام با تأکید بر دیدگاههای استاد عبدالحسین حائری، احسان الله شکراللهی طالقانی، کتاب ماه کلیات، شماره 81 و 82، شهريور و مهر 1383، (ص20 – 25).

–  متن سخنرانی استاد عبدالحسین حائری در مراسم تودیع حجت‌الاسلام ابهری و معارفه آقای دکتر جلالی، پیام بهارستان » شماره 72، خرداد 1386، ص18.

– کمال فهرست‌نگاری در گفت‌وگو با استاد عبدالحسین حائری، احسان‌اللهی شکرالهی، کتاب ماه کلیات، شماره 156، آذر 1389.

منبع: نامۀ حائری (جشن نامۀ استاد عبدالحسین حائری) به کوشش عبدالحسین طالعی با همکاری مرکز پژوهش کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612