درتشویشِ رفتن مدیرلایق
( کم ترین سپاسی از استاد رسول جعفریان)
شاید بندرت پیش آید که شنیدن خبر عزل یا استعفای جناب مدیر یا رئیس در ادارات دولتی یا حتی در مؤسسات غیردولتی، مسرت بخش و مایۀ دلگرمی کارکنان نباشد. همچنین بسیار نادر افتاده است که کارمندان اداره ای پیش از آمدن رئیس جدید، دچار تشویش نشوند. بی شک استثناهایی هم بوده است. از بعضی استثناها که بگذریم، گمان می کنم این مسئله از قدیم الایام در ادارات ایران سنت بوده است. به اعتقاد من، و همچنین تردیدی ندارم که به تصدیق بسیاری از طایفه علم، درچند سال اخیر یکی از این استثناها، خبر سوگمندانه استعفای جناب استاد جعفریان از سمت ریاست کتابخانه مجلس شورای اسلامی در روزهای اخیر بوده است. مدیری که محققان و اهل قلم، بویژه متن پژوهانی که سر و کار بسیاری با منابع کتابخانه مجلس شورای اسلامی داشته اند، همواره امیدوار ابقا و ماندن وی و دل نگران رفتنش بوده اند. من البته هیچ آشنایی نزدیکی با جناب جعفریان ندارم و از حلقه دوستان ایشان نیز نیستم . قصد قربتی هم ندارم تا با نوشتن این سطور دراین روزگار خانه نشینی و انزوا گزینی و قلم به دستی ، به نوایی برسم یا برجایِ بحق ام، که فعلاً محروم ازآنم، تکیه کنم یا بخواهم کنایه ای به آن دسته از اهل علم زنم که ناسپاس اند و بی اخلاقی های بسیاری مرتکب شده اند وهر روز نیزمی شوند. نوشتن این چند سطر صرفاً اشاره ای است به معضل رعایت قوانین دانش ستیزانه و بایدها و نبایدهای گاه شخصی و سلیقه ای و دست و پاگیر بعضی مراکز فرهنگی کشور (ازگذشته تاحال). معضلی که به گمان من طایفه اهل علم و سیاستمداران، هر دو، در تشدید یا در تخفیف آن سهیم اند و اگر هر دو نخواهند هیچ گاه این مشکل حل نخواهد شد .
همچنین باید بگویم نوشتن درباره کاردانی و چگونگی مدیریت رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی یک انگیزه اخلاقی نیز برای من دارد. معمولاً وقتی از مدیر یا کارمندی، بی کفایتی و سهل انگاری می بینیم، عالمی را خبردار می کنیم اما وقتی در اداره ای نهایت احترام به ما می شود و به بهترین وجه ممکن به خواسته خود می رسیم گاه از تشکری صادقانه هم ابا داریم. منظور واقعی من از نوشتن این چند سطر آن است که در عمل نشان دهم از زمره این گونه افراد نیستم. عملکرد جناب جعفریان نشان داده که رئیسی کاردان و چشیده دردِ اهل علم بوده است وبه قول نویسنده قابوسنامه: اگر می خواستند در این روزگار، بحق اش بیابند بر همین جایش می یافتند.
کسانی که از مراجعه به بعضی دیگر کتابخانه و مؤسسات فرهنگی و پژوهشی تجربه ای ندارند، شاید مفهوم “کاردانی و چشیدگی درد اهل علم” برای آنان چندان روشن نباشد. خاطره ای نقل می کنم. بیش از یک سال پیش به نسخه ای محفوظ در یکی ازکتابخانه های معتبر ایران (درشهری بزرگ با قدمت فرهنگی بسیار) نیازم افتاد. پس از مدتها توانستم که با رئیس کتابخانه تلفنی صحبت کنم (هر بار تلفن می کردم جناب رئیس یا در جلسه بود یا در دفتر ریاست دیگرش). پس از شمه ای از احوال خود گفتن و ایشان را با نوع کارم آشناکردن، جناب رئیس فرمودند شما از کجا متوجه شده اید که ما چنین نسخه ای دارم ( ظاهرا فراموش کرده بودند که انواع فهرست نسخ خطی در اختیار محققان است) و در ضمن برای چه این نسخه را می خواهید. عرض کردم درتهران محققان نسخه خطی را یا تصحیح و منتشر یا در تألیف کتاب و مقاله بدان مراجعه می کنند درشهر شما نمی دانم با نسخه خطی چه می کنند. البته پس از یک ماه تلفن های مکرر و نیز پیگیری های حضوری دوستی در آن شهر موفق شدم که نسخه را بگیرم .
در بعضی کتابخانه های دیگر هم درخواست محقق، در نوبت دراز دامنی قرار می گیرد، خواسته او در شورای – نفایس- آن کتابخانه مطرح می شود و اگر آراء موافق این مجمع عالی قدر، گوشه چشمی بدان محقق التفات کرد نسخه البته پس از واریز وجه تحویل او می شود. البته داشتن معرفی نامه معتبر از دانشگاه یا مؤسسه ای، دارا بودن کارت دانشجویی ( و اگر دانشجوی دکتری باشی که چه بهتر) یا کارت هیئت علمی دانشگاه و … شرط لازم وضروری در بعضی کتابخانه های دیگر است ، وگرنه اگر محققی پیدا شود که دانشگاهی نباشد کار با کرام الکاتبین است ( درست هم هست فقط دانشجویان دوره دکتری و استادان دانشگاه همیشه در حال تحقیق و تصحیح نسخ خطی هستند. اگر به طور مثال به همین کتابخانه ملی یا کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران مراجعه کنیم انبوه استادان دانشگاه و دانشجویان دوره عالی دانشگاهها موج می زند! یا اگر نگاهی به مجلات و دانشنامه ها بیندازیم واقعا کثرت آثار استادان دانشگاه حیرت آوراست!).
کتابخانه مجلس شورای اسلامی، در دوران تصدی ریاست جناب جعفریان، را در نظر آوریم. هر ایرانی به صرف همراه داشتن کارت ملی می تواند وارد کتابخانه مجلس شورای اسلامی شود، نسخه خطی مورد نیاز خود را انتخاب کند و متناسب با حجم نسخه، در زمانی بین یک تا دوساعت، نسخه تحویل اش می شود. کاری ندارند از کجا آمده است و که بوده است و به کجا می رود و نمی نماید که هدف از گرفتن نسخه چیست.
از برداشتن موانع دست و پاگیر بر سر راه محققان که بگذریم انتشار آن همه مجلات تخصصی، دیجیتال کردن نشریات دوران قاجار و معاصر، انتشار بی سابقه آن همه اسناد و کتاب در انتشارات مجلس شورای اسلامی، سهل الوصول کردن دسترسی به نسخ خطی در سایت مجلس، خوش حسابی در پرداخت حق التألیف مقالات و… دیگر تجلی کاردانی و سعی وافر رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی است. من تردیدی ندارم که اگر مجموع تلاشهای این رئیس در طی دوران تصدی اش در کفّه ای گذاشته شود و مجموع فعالیتهای بسیاری از مدیران فرهنگی در طی سالهای ممتد ریاستشان را در کفه ای دیگر، قطعا کفه خدمات جناب جعفریان سنگین ترخواهد بود و من برای همین سپاسگزار او هستم و ادای احترام به او می کنم و مطمئن هستم که خدمات ایشان از حافظه های اهل علم و معرفت و تاریخ فرهنگی محو نخواهد شد. من تردیدی ندارم که با رعایت یک نکته بسیار ساده و بدیهی می توان حافظه تاریخ فرهنگی ایران را سرشار از چنین خاطراتی کرد و معضل مراکز فرهنگی را به سادگی از میان برداشت و بستر فعالیت مدیرانی چون جناب استاد جعفریان را براحتی در دیگر مؤسسات، و شاید هم در مرتبه بسیار متعالی تری، فراهم آورد و آن این است که هر کسی سرجایش بنشیند همین و بس.
…………………………………………………
نظر کاربر: پرویز ذاکری
شنبه ۹ آذر ۱۳۹۲ – ۱۹:۱۷
قدردانی از افراد بزرگ و اندیشمند همراه با ذکر دلایل و شرح فعالیت هایش باعث رشد فرهنگی جامعه می گردد باتشکر از آقا ی فرهاد طاهری