[1]
صحیفۀ سجادیه، گزارشی است از روح بلندِ عبودیت، که تار و پود والایی و زیبایی را در هم آمیخته و از آبشار دعا، گنج زر ریخته. این است آن گرامی نامه که در وصف آن بحق باید گفت:
فاش گویم آنچه در دل مضمر است این کتابی نیست چیزی دیگر است
چون که در جان رفت، جان دیگر شود جان که دیگر شد جهان دیگر شود
این گرامی نامۀ آسمانی، مجموعهای است فراهم آمده از ۵۴ دعای حضرت سیّد الساجدین که امام صادق علیه السلام بر اساس نسخۀ پدر و عمویش ـ امام باقر علیه السلام و جناب زید ـ از امام سجاد علیه السلام روایت کرده است.
[2]
صحیفۀ سجادیه، تا سدۀ یازدهم عموماً زینتافزای مجلس خواصّ دانشوران بوده و پس از آن به یُمن جهاد خالصانۀ سه دانشور شیعی ـ مولی محمدتقی مجلسی، فرزند برومندش علامه محمدباقر مجلسی و شیخ بهاءالدین عاملی ـ میان عموم مردم رواج یافت، که هر روز تابشی بیشتر و جلوهای یگر مییابد.
نزدیک به هزار و چهارصد نسخۀ خطی متن صحیفه ـ علاوه بر نسخههای شروح ـ ، دهها شرح فارسی و عربی چاپشده و ناشده، دهها ترجمه به زبانهای دیگر، چندین ترجمۀ منظوم فارسی و عربی، چندین نسخۀ خطی به خط عالمان گرانسنگ و هنرمندان شاخص در این چند سده، گوشهای از جلوههای الهی کتابی است که در دنیای خشونتبار فعلی، پیامآور صلح و آرامش خدایی و مروّج صفای بهشتی در دنیای خاکی است و درسهای عبودیت از سوی ربّ العباد به بندگان میآموزد.
وجود ترجمههای کهن در برخی نسخههای قدیمی صحیفه، و رواج نسخههای آن در جای جایِ اقالیم قبله، نشان از آن دارد که بسیاری از آنهایی که «درد جاودانگی» را احساس میکردهاند، دوای این درد را در صحیفۀ سیّد الساجدین یافتهاند.
فهرست دراز دامنِ راویان صحیفه و گزارش جلسات درسی آن، جایگاه والایش را در میان دانشوران شیعه و سنی، زیدی و اسماعیلی و حتّی کرّامی نشان میدهد.
تلاشهای عالمان والاقدر امامی در استنساخ و مقابلۀ نسخهها، برگی دیگراز تاریخ این کتاب کرامند است؛ عالمانی همچون ابن اشناس، ابن شاذان، ابن ادریس حلّی، محمد بن علی جباعی، شهید اول، کفعمی و…
علّامۀ ذوفنون سدۀ پنجم، محمد بن علی کراجکی (متوفی ۴۴۹ هجری) در کتاب «التعریف بوجوب حقّ الوالدین» اشاره میکند که مردم، دعای مأثور در صحیفۀ امام سجاد علیه السلام در حق والدین را پیوسته بخوانند. ابن طاووس (متوفی ۶۶۴ هجری) نیز چندین دعای آن را در کتابهایش میآورد. خواجه نصیر طوسی (متوفی ۶۷۲) در دو کتابش ـ اخلاق محتشمی و روضۀ تسلیم ـ که نزد اسماعیلیان نگاشته، به صحیفه اشاره کرده و بندهایی از آن را با ترجمۀ فارسی آورده است، که شاید کهنترین ترجمۀ فارسی صحیفه باشد. اما قضیه، منحصر به فضای شیعی نیست.
استناد فضل الله بن روزبهان خنجی شیرازی شافعی (متوفی ۹۲۷) ـ با گرایش تند ضد شیعی ـ به صحیفه در مهماننامۀ بخارا نفوذ آن را در تمام فرقههای مسلمان نشان میدهد.
نهضت فرهنگی توجّه به صحیفه در چند بُعد (کتابت، ترجمه ، شرح ، تدریس) از سدۀ یازدهم، شور دیگری گرفت. تا آنجا که بعضی از کاتبان همچون محمد هاشم طایر، چهل و یک نسخه، عبدالوهّاب تبریزی چهل و نه نسخه و محمدجعفر قاری تبریزی ۵۸ نسخه از صحیفه نوشتند. نورالدین محمد رازی هر سال دست کم دو نسخه از صحیفه مینوشت. از فاطمه سلطان فرزند ملا مقصود نیز نسخهای هنری و زیبا گزارش شده است. قطع کوچک بیشتر نسخههای صحیفه نشان میدهد که کتابِ همراه در حضر و سفر بوده است.
همزمان، استناد به صحیفه در کتابهای تفسیری، حدیثی، فقهی، اعتقادی و مانند آن در میان عالِمان، بسیار است. علاوه بر شهرهای مختلف ایران، در عراق، دیار هند و مکه و جبل عامل نیز شاهد نشر و گسترش آن بودهایم.
[3]
یکی از نسخههای مهم و معتبر صحیفۀ سجادیه، نسخۀ ابراهیم بن علی کفعمی دانشور سورۀ نهم هجری و زادۀ جبل عامل است که سرانجام در همان دیار، روی در نقاب خاک کشید و در جبشیت دفن شد. بسیار دانش اندوخت و حدود شصت کتاب نوشت، بیشترینۀ آنها در باب ادبیات و دعاست، و در باب دعا، کتابهای البلد الأمین و مصباح او شهرت دارند و منبع بسیاری از کتابهای دعایی پس از خویشاند.
امّا کفعی، جز آن، همّتی والا در استنساخ کتابهای دیگران نیز داشت که در آن روزگار، یکی از مهمترین راههای انتقال علم به آیندگان بود، به ویژه آنکه کاتب، خود عالِم و محقق باشد. برخی از این آثار، اکنون موجود است همچون: إیضاح الفوائد نوشته فخرالمحققین (متوفی ۷۷۱)، الدروس الشرعیة نوشتۀ شهید اول (متوفی ۷۸۶) و قواعد الأحکام نوشتۀ علامه حلی (متوفی ۷۲۶) (که از هر یک از این کتابها، دو نسخه به خط کفعمی موجود است)، إرشاد الأذهان نوشته علامه حلی و کشف الغمة نوشتۀ اربلی (متوفی ۶۹۲). همچنین کفعمی کتابهایی را به خط خود نوشته که در منابع دیگر گزارش شده اما نسخۀ آن تا کنون به دست ما نرسیده است، همچون: الدروع الواقیة نوشتۀ سید ابن طاووس (متوفی ۶۶۴)، مجموعهای شامل اختصار چند کتاب مانند علل الشرائع صدوق و تفسیر قمی و جوامع الجامع طبرسی، عقد الجواهر نوشته ابن داوود حلّی و کاشف الحقائق در منطق.
در حقیقت، بخشی از متون کهن شیعی را که امروز نسخههای صحیح و قابل اعتماد از آنها ـ به شکل نقل کامل متن یا تلخیص از آنها ـ در اختیار داریم، مدیون دو برادر دانشور است: محمد بن علی (مشهور به جباعی) و ابراهیم بن علی (مشهور به کفعمی). اهمیت حواشی عالمانۀ این نسخهها کمتر از متن مصحّح آنها نیست. مجموعههای جباعی که از کتابهای دانشوران پیشین ـ به ویژه آثار شهید اول ـ برگرفته، منبع معتبری برای آثار علمیِ پس از او بوده است.
باری، کفعمی در فاصلۀ زمانی یازده سال، سه نسخه از صحیفۀ سجادیه نوشت: سال ۸۵۶، سال ۸۶۵ و سال ۸۶۷. نسخۀ سال ۸۵۶ اکنون در نجف موجود است. نسخۀ سال ۸۶۵ همان است که کفعمی به ضمیمۀ کتاب البلد الأمین خود ـ در شمار ضمائم ارزشمند آن ـ آورد. و نسخه ۸۶۷ همان است که سیرو سفری دراز پیموده و اکنون در پیکر کتابی نفیس رخ مینماید.
حواشیِ او بر هر سه نسخه، فراوان و ارزشمند است. کفعمی آن حواشی را از منابعی برگرفته که نام و نشان آنها را در پایان هر نسخه یاد کرده است. میرزا محمد علی مدرس چهاردهی فقط بر اساس حواشی لغوی نسخۀ سال ۸۶۵ (ضمیمۀ البلد الأمین) کتاب تبیان اللغة را به عنوان یک رسالۀ مستقل سامان داده که چاپ شده است، در حالی که حواشی تاریخی و روایی آن نیز خواندنی است.
کفعمی ارادتی ویژه به صحیفه داشته که از یکی از تعلیقاتش بر کشف الغمة که به سال ۸۹۴ نوشته، بر میآید. در آنجا با عباراتی مسجّع و زیبا، به اهمیت صحیفه تذکر داده و ضرورت استفاده از آن و رجوع به آن را یادآوری میکند.
دقت نظرهای او در گزینش کلمات در مورد اختلاف نسخهها، در کنار حواشی ارزشمند او بر صحیفه، اهمیت ویژهای به نسخههای کفعمی داده که دانشوران بعدی مانند میرداماد، سید علی خان مدنی، مجلسی، قاضی یزدی و سید نعمة الله جزایری در شروح و نوشتارهای خود، از آن بهره بردهاند.
[4]
سومین نسخه را کفعمی در ۲۹ شوال ۸۶۷ با اِعراب کامل و خط زیبا و بهره گیری از رنگهای مختلف نوشته است. این نسخه در سال ۱۱۲۰ توسط رفیعالدین به فردی اهدا شد، محمد سعید جونپوری هندی به سال ۱۱۵۰ شش بیت شعر بر ابتدای نسخه نوشت و حواشی بر آن افزود، در سال ۱۲۷۷ به تملّک سید اعجاز حسین کنتوری ـ برادر علامه میر حامد حسین، که کتابشناس بود ـ در آمد، و در سالهای اخیر به مجموعۀ استاد سید جلالالدین یونسی در قم راه یافت.
این نسخه چند دهه در هند بود. لذا یادداشتهایی ـ عمدتاً از عالِمان شیعی هندی مانند میر حامد حسین، سید اعجاز حسین، سید محمد لکهنوی، مفتی میر محمد عباس شوشتری ـ بر آن افزوده شده که ۲۹ برگ میشود. این مجموعه، خود منبعی مهم در شناخت سرگذشت صحیفۀ سجادیه است. حاشیههای نسخه بیشتر در معنای واژه هاست. و به ضبط اختلاف نسخهها اهمیت داده است. همچنین حواشی محمد سعید جونپوری به سال ۱۱۵۰ هجری بر ارزش آن میافزاید. نسخه افتادگی ندارد و از کاغذ و جلد مناسبی برخوردار است، گرچه رطوبت دیده و موریانهخوردگی دارد که ویژگی عام نسخههای خطی هندوستان است.
رسالۀ مفصل و تحقیقی استاد سید محمدحسین حکیم که حاصل سالها مطالعه و تحقیق متمرکز در باب صحیفۀ سجادیه بر مبنای بیش از ۲۵۰ کتاب چاپی و صدها نسخۀ خطی صحیفه و شروح آن است و در ابتدای کتاب آمده، چنان شده که میتوان این اثر چاپ شده را «دو کتاب در کنار هم» دانست: متن صحیفه به خط کفعمی و کتابی دربارۀ صحیفه از سید محمدحسین حکیم. نوشتار حاضر، برگرفته از همین کتاب است، با تلخیص بسیار و بازنویسی.
[5]
و سخن پایانی، عرض ادب و ارادتی خاصّ است به آستان مقدّس حضرت بقیة الله ارواحنا فداه ، که عنایت خاصّ حضرتش به مولی محمدتقی مجلسی در سدۀ یازدهم، سبب رواج و گسترش صحیفه در میان مردم شد. و امروز نیز بی تردید، به برکت عنایت ویژۀ آن امام همام، چنین گوهر نفیسی به آسانی به دست مردم میرسد. امید که این لطف خاصّ را سپاسگزار باشیم و آشنایی، ترویج، ایمان و عمل به آن را در سرلوحۀ برنامههامان قرار دهیم.
منبع: رسائل و مسائل