این شناخت در سدههای میانه و پس از ظهور اسلام نیز کم و بیش تداوم داشته است.
فرهنگ و تمدن اسلامی بر پایهٔ میراث علمی و فرهنگی هند، ایران و منطقهی آسیای غربی و نیز به سبب تساهل و دانش طلبی مسلمانان، که بسیاری از آثار فلسفی، طبیعی، ریاضی، نجومی و جغرافیایی یونانیان را مستقیماً و یا از طریق زبان سریانی به عربی ترجمه کردند، رشد و گسترش یافت و بر گنجینهی دانش جهانی بسیار افزود و توجه دنیای غرب را معطوف این سوی عالم ساخت.
ایرانشناسی یا مطالعات ایرانی، به عنوان یکی از زیرمجموعههای خاورشناسی، تابعی از این تحولات و دیگرگونیهاست. از آنجا کمه جریان خاورشناسی «بیش از هر شاخهی دیگر از این شاخههای مطالعات علمی جوامع انسانی، آلوده به پیش داوریها و فضای تاریخِ پدید آمدن خود بوده است» شایسته است که از منظری نو به ایران شناسی نگریسته شود.
واقعیت امر این است که ایرانشناسی در مرحلهی تکوینی خود در انحصار خاورشناسی اروپایی و به شکلهای گوناگون با سیاست مرتبط بود و در همان چارچوب ذهنی حاکم بر جریان خاورشناسی حرکت میکرد. اما در عین حال کوششها و خدمات محققان و دانشمندان اروپایی را در شناسایی و معرفی وجوه گوناگون تمدن، فرهنگ و تاریخ ایران، در طول تاریخ نه چندان کوتاه ایرانشناسی، نمیتوان نادیده گرفت.
در پژوهش «درآمدی بر ایرانشناسی» تلاش شده است که تاریخچهای اجمالی از خاورشناسی و در پی آن ایرانشناسی ارائه شود و مجموعهای از دستاوردهای کوششگران خاورشناس و ایرانشناس غربی و شرقی در یکجا گردآوری و معرفی شود.
مباحث مطرح شده جهت آشنایی کلی به شرح زیر می باشد:
گفتار نخسست: خاور شناسی، بستر ایرانشناسی
معرفی جریان خاورشناس غربی و نقدهای وارد به آن، بررسی کتاب شرقشناسی تألیف ادوارد سعید و بازتاب آن در ایران و جهان، تاریخ مختصر خاورشناسی همراه با اشکال گوناگون آن، بررسی ابزار و راههای گسترش و اشاعهی خاورشناسی.
خاورشناس، خاورشناسی
نقد خاورشناسی
اندیشه خاورشناسی در ایران
تاریخچه خاورشناسی
صور (اشکال) خاور شناسی
اشاعه خاورشناسی
حوزههای پژوهش در خاورشناسی
منابع تاریخ خاورشناسی
گفتار دوم: ایران شناسی
معرفی جریان ایرانشناسی غربی و نقدهای وارد به آن در ایران، تاریخ مختصر ایرانشناسی در کشورهای گوناگون همراه با اشکال گوناگون آن، بررسی ابزار و راههای گسترش و اشاعه ایرانشناسی.
ایران شناس، ایران شناسی
نقد ایرانشناسی
تاریخچه ایران شناسی
صور (اشکال) ایرانشناسی
اشاعه ایرانشناسی
حوزههای پژوهش در ایران شناسی
منابع تاریخ ایرانشناسی
سخن پایانی
پیوست
کتابنامه
نمایه
ایرانشناسی در بسیاری از کشورها پژوهشها وآثاری را به خود اختصاص داده است از جمله در:
آلمان: که بیشترین سهم را در ایران شناسی به ویژه مطالعات زبانی دارند با دانشمندانی همچون اشپولر، آنه ماری شیمل، هرتسفلد، ژول مول، فریتز مایر، ولف، تئودور نولدکه و … .
اسپانیا و پرتغال: با کلاویخو که نخستین اسپانیایی بود که از ایران دیدن کرد شروع وافراد دیگری چون باروس ، آندرادا پرتغالی ادامه پیدا می کند امروزه نیز مطالعات ایران در اسپانیا رونق خاصی دارد.
امریکا: بزرگانی چون: آرتور پوپ کارشناس صاحب نام هنر ایران و مولف شاهکارهای هنر ایران، آلبرت اومستد مولف تاریخ شاهنشاهی ایران، آبراهام ویلیامز جکسون استاد زبانهای هندو ایرانی دانشگاه کلمبیاو مولف کتاب دستور و زبان اوستایی، ریچارد نلسون فرای مشهور به فرای ایران دوست، استاد کرسی زبان فارسی در دانشگاه هاروارد و مولف کتاب های عصر زرین فرهنگ ایران و میراث باستانی ایران و جورج گلن کامرون مولف کتاب الواح تخت جمشید و… .
انگلیس: ویلیام مینورسکی متخصص جغرافیای تاریخی و والتر برونو هنینگ که از کشورهای روسیه و آلمان مهاجرت کرده بودندبه اضافه افرادی چون ادوارد براون و نیکلسون.
ایتالیا: میان ایران و ایتالیا دیرینه ترین روابط فرهنگی و تاریخی وجود دارداز دوران رم باستان که آثار نویسندگان آن بخش بزرگی از منابع کهن ایران راتشکیل می دهد تا به امروز. و در سده های اخیر دانشمندانی مانند: کارلو نالینو، آنتونیوپالیارو، جوزپه مسینا، فرانچسکو گابریلی، الساندرو بائوسانیو… .
روسیه و جمهوری های شوروی سابق: با وجود همسایگی تعداد کمتری نسبت به کشورهای اروپایی از جهانگردان این کشور از ایران دیدن کرده اند اماافرادی چون ولادیمیروویچ بارتولد مولف ترکستان نامه، اورانسکی در زبان شناسی ایرانی، در تاریخ پیش از اسلام دیاکونف، لوکونین، پیگولوسکایا و تاریخ پس از اسلام بارتولد، کراچکوفسکی، پطروشفسکی، و ایوانف صاحب اثر می باشند. برجسته ترین متخصص مطالعات ایرانی یوگنی برتلس بود که نزدیک به چهل سال ریاست ایران شناسی موسسه مطالعات شرقی روسیه را بر عهده داشت و کتاب هایی درباره دستور و زبان فارسی و اثری نیز با نام اثر جاویدان فردوسی که به شاهنامه چاپ مسکو شهرت دارد به همت او انجام شده است.
ژاپن: ناکانی شی یکی از معروف ترین ایرانشناسان است.
فرانسه: تاورنیه، شاردن، کنت دوگوبینو، دیولافوا، گوتیو، کربن و بسیاری دانشمندان فرانسوی دیگر.
چکوسلواکی سابق: یان ریپکا با تاریخ زبان فارسی و نوشته های اوتاکر کلیما درباره مزدک ومانی.
مجارستان: ترجمه آثار ادبی از ایران مانند مثنوی مولانا، شاهنامهف حافظف گلستانو رباعیات خیامو نیز دو ایران شناس برجسته به نام های هَرمَتَه تلگدی.
یوگسلاوی سابق: ازقرن دهم هجری با اشخاصی مانند سودی شارح حافظ و سعدی و نیز فوزی نویسنده بلبلستان.
دانمارک: کارستن نیبور، و معروف تر از همه ایران شناسان دانمارکی آرتور کریستن سنبا آثار گران سنگی چون مجموعه دست نویس های اوستایی و پهلوی، کیانیان، ایران در زمان ساسانیان، نخستین انسان نخستین شهریار و … .
کشورهای دیگری چون سوئد، نروژ، فنلاند، لهستان، هلند، تایلند، چین، کانادا و… .