کد خبر:48028
پ
jazayer2

خلیج فارس در متون و اسناد کهن

خلیج فارس نماد هویت تاریخی، جغرافیایی، ملّی و فرهنگی ایران هست و از این رو بر یکان یکان همهٔ مردم ایران هست که چنین روزی را قدر بدانند.

میراث مکتوب- آیین رونمایی از کتاب‌های «تاریخ خلیج فارس (جزایر و بنادر)»، «اطلس نقشه‌های تاریخی خلیج فارس» و «نام خلیج فارس در تفاسیر قرآن» همزمان با روز ملی خلیج فارس در مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه و با حضور اساتید و نمایندگان مراکز فرهنگی مانند مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب، مؤسسه کارتوگرافی سحاب و جمعی از اساتید دانشگاه روز چهارشنبه 10 اردیبهشت‌ماه 1404 در مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه برگزار شد.

در ادامه متن سخنرانی دکتر اکبر ایرانی، مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، در این همایش را می‌خوانید.

بسم‌الله الرحمن الرحیم هست کلید در گنج حکیم.

همه عالم تن است و ایران دل
نیست گوینده زین قیاس خجل

چونکه ایران دل زمین باشد
دل ز تن به بود یقین باشد

عرض سلام و تسلیت عرض می‌کنم بابت این فاجعهٔ تلخ (انفجار بندر شهید رجایی بندرعباس) به مردم خونگرم هرمزگان و دوستان عزیزی که تشریف آوردن و همین‌طور مردم ایران که متأسفانه مقارن شد با این ایام گرامیداشت روز ملی خلیج فارس و به هر حال این روز هم ما تبریک می‌گوییم و خوشحال هستیم که چنین روزی به نام خلیج فارس در بهترین ماه سال (اردیبهشت) نامگذاری شده است.

خلیج فارس نماد هویت تاریخی، جغرافیایی، ملّی و فرهنگی ایران هست و از این رو بر یکان یکان همهٔ مردم ایران هست که چنین روزی را قدر بدانند. خب شاید خلیج فارس بزرگترین شاهراه حیاتی روی این سیاره خاکی باشد و در چشم همهٔ بزرگان همیشه این منطقه بزرگ بوده

بیت:

دشمن طاووس آمد پرّ او
ای بسی شه را بکشته فرّ او

وقتی چنین عظمتی در چشم همگان هست به‌هرحال چشم دیدنش را هم بیگانگان ندارند. خب همونطور که اشاره شد اینکه چرا هگل در کتاب عقل در تاریخ اصل تکامل را با تاریخ ایران ذکر کرده که آغاز تاریخ با ایران است و دلیلش روشن است چون اولین حکومتی که در ایران تشکیل شد حکومت کوروش بود که به هر حال دولت تشکیل داد و این از نظر یک فیلسوف آلمانی اینقدر مهم هست که ما تاریخ را باید از ایران آغاز کنیم. اخیراً که ما شاهد هستیم رگه‌های ملی‌گرایی رونق پیدا کرده و به سطح تلویزیون کشیده شده و یکی از علما میگوید که کوروش ذوالقرنین هست و خب استناد می‌کنند به کلام علامه طباطبایی که ایشان گفته‌اند، قبلاً هم که ابوالکلام آزاد گفته بود. به هر حال نظریست متقن و اینکه اعلام می‌شود و گفته می‌شود و کم کم توجه به این مباحث ایران باستان پس از این همه سال رونق پیدا می‌کند جای خوشبختی دارد.

عرض کنم که همونطور که اشاره شد قدرت‌های بزرگ در طول تاریخ بخصوص در پانصد سال اخیر قصد کوچک کردن ایران را داشتند و چندی پیش یک صحبتی هم من یک جایی داشتم گفتم که کسینجر سر کلاس گفته بود و خانم سیمین دانشور این را مطرح کرد که ما نمی‌توانیم ایران بزرگ را ببینیم و ایران را براساس اقوام کوچک تقسیم خواهیم کرد. یک جلسه که در خدمت دکتر علی‌اشرف صادقی بودیم گفت من سر کلاس بودم آقای ژیلبر لازار که استاد زبان‌شناس هست، ایشان هم این را گفت که ایران بزرگ است و نمی‌شود تحملش کرد. که بعد گفت من دیدم که من موضع‌گیرهای سیاسی دارم دیگر خودش را جمع کرد و از این حرفا نزد. این چیزیست که مشخص است و فرنگی‌ها تلاش کردند در طول این سال‌ها ایران را تکه‌تکه کنند همینطور که در دورهٔ پهلوی دوم بحرین را از ایران جدا کردند. با این مقدمه من صحبتم را با موضوع «خلیج فارس در متون و اسناد کهن» ادامه می‌دهم.

ابتدا متبرک می‌کنم جلسه را به حدیثی از پیامبر اعظم (ص). ایشان در این حدیث اسمی از بحر فارس بردند. در احادیث دیگری هم من دیدم ولی این حدیث چون در یک مسند هست از مسندهای معتبر اهل سنت. از «ابن یعلیٰ الموصلی البغدادی» که راوی آن هم «احمد بن علی بن مثنی تمیمی» هست. این کتاب در “دارالثقافة العربیة” دمشق چاپ شده در چاپ كرده و آنجا این عبارت را دارد که «المدینة، ما باب من ابوابها الا ملک مصلت سیفه یمنعه و بمکة مثل ذالک. ثم قال: فی بحر فارس، ما هو، فی بحر الروم ما هو. ثلاثا ثم ضرب بکفه الیمنی علی الیسری. ثلاثا …» که ترجمه آن به این شرح است: «در مدینه هیچ دروازه‌ای نیست مگر اینکه فرشته‌ای در حالیکه  شمشیراش  را بیرون آورده از ورود (دجال) ممانعت کند. سپس پیامبر سه بارگفتند: (دجال) در دریای فارس و در دریای روم نیست و سپس سه بار کف دست راست خود را بر کف دست چپ‌شان زدند و در ذیل صفحه 120 این کتاب نیز به صحیح بودن این حدیث با عبارت “رجاله الصحیح” اشاره شده است.

دربارهٔ نام خلیج فارس در متون کهن، سال هزار و سیصد و هشتاد و چهار که وقتی نشنال جیوگرافیک رسماً خلیج عربی را در مجله اسم برد، در آن زمان موضع‌گیری‌های زیادی در سطح کشور شد و این اولین گامی بود که نشنال جیوگرافیک با گرفتن پول هنگفتی این کار را علنی کرد و به هر حال پخش شد متأسفانه.

در شمارهٔ سی و یک و سی آینهٔ میراثِ مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب من یادداشتی نوشتم «خلیج فارس در شصت متن کهن عربی» و در آن‌جا از کتاب العین خلیل بن احمد فراهیدی متوفی صد و هفتاد گرفته تا متاخر دورهٔ صفوی، از این متون اشاره کردم:

۱. کتاب العین خلیل بن احمد فراهیدی (۱۷۰ ه.ق.) ذیل ماده جزر «… و جزیرة العرب محلَّتها لان البحرین بحر فارس و الحبش احاطا بجانبیها»

۲. المدخل الکبیر الى علم احکام النجوم (تألیف ۲۲۰ ه.ق.) ابو معشر جعفر بن محمد بن عمر البلخی (۲۷۲ ه.ق.) از روی چاپ عکسی فؤاد سزگین

«… فامّا البحار التی تکون و یوجد فیها المدّ و الجرز فهی البحار التی تکون قریبة من موازاة القمر و… کما تمدّ و تَجزَر بحر فارس (ص ۱۹۸)…. و اما بحر فارس و الهند فهما فی الجمله بحر واحد»

۳. الجواهر و صفاتها، یحیی این ماسویه (۲۴۳ ه.ق.) عماد عبدالسلام رئوف، مصر، دارالکتب ۱۹۷۷، دربارهٔ مغاصات (مکان غوص) مروارید: ص ۳۲

«… جهاز البحرین یسمى کله الفطرى و من کاظِمة الى بحر فارس…» (مصحح آن در پاورقی نوشته: یرید الخلیج العربی) ص ۳۶

«… اما جهاز سیراف و هو بحر فارس مابین سیراف و الى الجُمحَه و فیه ضروب من

اللؤلؤ».

۴. الجواهر و الأشباه، یعقوب بن اسحاق الکندى (حدود ۲۶۰ ه.ق.): «… ان ماء الانهار یقلّ فی الشتا فینزر مقدار ما یدخل البحر الفارسی» (به نقل از الجماهر فی الجواهر، چاپ میراث مکتوب، ص ۲۴۳)

۵. کتاب البخلاءِ، عمرو بن بحر جاحظ (۲۵۵ ه.ق.) ۲/۱۲ – ۱۳.

۶. تاریخ یعقوبی (۲۸۴ ه.ق.) ذیل ملوک الصین ۱/۱۸۲.

۷. کتاب البلدان، ابن فقیه (حدود ۲۷۹) ص ۸-۹ چاپ لیدن ۱۳۰۲).

۸. تقویم البلدان یا الاعلاق النفیسه، ابن رسته (۲۹۰ ه.ق.) ص ۸۶ – ۸۷.

۹. المسالک و الممالک، این خردادیه (حدود ۳۰۰) ص ۶۰ – ۶۲ (و چاپ لیدن ۱۳۰۶ ه.ق.) ص ۲۳۳.

۱۰. تاریخ الطبری (۳۱۰ ه.ق.) ذیل الخبر ملوک الفرس ۱/۳۹۰ و ۵/۶۱.

۱۱. کتاب الخراج قدامة بن جعفر (۳۳۷ ه.ق.) ص ۲۳۲ – ۲۳۳.

۱۲. مسالک الممالک الاصطخری ص ۳ و ۶ – ۷ و ۲۸ – ۲۹ و ۱۶۳.

۱۳. عجایب الهند برّه و بحره و جزائره، شهریار رامهزی (۳۴۲ ه.ق.) (چاپ قاهره ۱۳۲۶) ص ۳۱.

۱۴. مروج الذهب مسعودی (۳۴۶ ه.ق.). «… و هو خلیج فارس و یعرف بالبحر الفارسی» ج۱، ص ۶۳ – ۷۰ و ۹۱.

۱۵. التنبیه و الاشراف مسعودی ج ۱/۹۱ – ۹۲.

۱۶. البدءِ و التاریخ، طاهر بن مظهر مقدسی (۳۵۵ ه.ق.). «… فی ذکر المعروف من البحار»، ج ۴/۵۴ – ۵۸.

۱۷. صورة الأرض ابن حوقل (۳۶۷ ه.ق.) ذیل بحر فارس، ص ۴۴ – ۵۲ و ۲۷۴، ۲۰۸.

۱۸. احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم مقدسی (۳۸۰ ه.ق.) ص ۱۶ – ۱۹.

۱۹. تجارب الامم، ابوعلى مسکویه (۴۲۱ ه.ق.) ۴/۷۲، چاپ دکتر ابوالقاسم امامی، انتشارات سروش.

۲۰. الجماهر فی الجماهر، ابوریحان بیرونی (۴۴۰ ه.ق.). «… فی ذکر مواضع المغاصات….. فی خلیج فارس» ص ۲۳۷ و ۲۳۹ و ۲۴۵.

۲۱. تحقیق ماللهند، ابوریحان بیرونی (۴۴۰ ه.ق.) ص ۹۶.

۲۲. تحدید نهایات، ابوریحان بیرونی (۴۴۰ ه.ق.) ط قاهره ۱۹۶۲، ص ۶۰ – ۶۱.

۲۳. ثمار القلوب فی المضاف والمنسوب، ابو منصور الثعالبی (۴۲۹ ه.ق.). «… یقال الاقلیم الرابع و فارسیة ایران شهر و هو ما بین نهر بلخ الى منتهی آذربیجان و ارمینیة الى القادسیة الى الفرات الى بحر الیمن و بحر فارس».

۲۴. القانون المسعودی، ابوریحان بیرونی، ج ۲/۵۵۸ (چاپ حیدرآباد).

۲۵. فارسنامه، ابن البلخی (حدود ۵۰۰ ه.ق.) (فارسی) (چاپ ۱۳۱۳ تهران).

۲۶. طبایع الحیوان، شرف‌الزمان مروزی (۵۱۴ ه.ق.) که الخلیج الفارسی نوشته، ج ۲، ص

۶۸ (چاپ قاهره ۱۳۲۳ ه.ق.).

۲۷. مجمع الامثال، احمد بن محمد المیدانی النیسابوری (۵۱۸ ه.ق.). «ان الذی کان یأخذ السفن کان فی بحر مصر لا فی بحر فارس» ذیل مَثَل «اظلم من الجلندی».

۲۸. الامکنه والمیاه والجبال، جار الله زمخشری (۵۳۸ ه.ق.). «… جزیرة العرب: ارضها و معدنها لان البحرین بحر فارس و بحر  الحیشة…» ص ۴۹.

۲۹. انس المهج و حدائق الفرج، شریف ادریسی (۵۶۰ ه.ق.) ص ۱۰۷.

۳۰. الجامع الصفات اشتات النبات وضروب انواع المفردات، ابو عبدالله محمد بن محمد ادریسی (حدود ۵۶۰ ه.ق.) فاکسیمیله، سزگین ۱۹۹۵م، برگ ۱۷۷ نسخه و صفحه ۳۵۳ چاپ عکسی: «قال جالینوس فی ذکر صدف فی بحر فارس».

۳۱. نزهة المشتاق فی اختراق الآفاق ادریسی (۵۶۰ ه.ق.) ۹/۱ «و یَشعب من هذا البحر الصینی الخلیج الاخضر و هو بحر فارس».

۳۲. المنتظم ابن جوزی (۵۹۷ ه.ق.) فی الاقلیم الخامس خمسة و عشرون نهراً و یصبّ الجمیع الى بحر فارس» ۱/۱۶۳.

۳۳. جهان نامه، محمد بن نجیب بُکران (۶۰۵ ه.ق.) فارسی ص ۱۹ (چاپ عکسی

مسکو ۱۹۶۰).

۳۴. النهایه فی غریب الاثر ابن کثیر (۶۰۶ ه.ق.) ذیل باب الجیم مع الزای جزأً… و قال الأزهَرى: «سمّیت جزیرة العرب لان بحر فارس و بحر السودان احاطا بجانبیها».

۳۵. معجم الأدبا، یاقوت الحموی (۶۲۶ ه.ق.). «نجیرم قریة کبیرة على ساحل بحر فارس …» (ذیل شرح حال ابراهیم بن عبدالله النجیر می).

۳۶. معجم البلدان، یاقوت الحموی (۶۲۶ ه.ق.) ۱۶۰/۳۴۳ و ۲۶۰/۳۳۷.

۳۷. الکامل فی التاریخ، ابن الاثیر (۶۳۰ ه.ق.) ذیل الدعوة الى الطاعه، ۱۶۰/۲۸۲.

۳۸. ازهار الافکار فی جواهر الاحجار، احمد بن یوسف تیفاش (۶۴۴ ه.ق.) تحقیق بسیونی خفاجی، ص ۴۹.

۳۹. التذکرة النصیریه، نصیرالدین الطوسی (۶۷۲ ه.ق.) «… و خلیج فارس مثلث الشکل …» ص ۳۴۸.

۴۰. وفیات الأعیان، احمد بن محمد بن خلکان (۶۸۱ ه.ق.). «و النجیر فی… و هی على بحر فارس» (ذیل شرح حال یوسف النَجیرَمی).

۴۱. آثار البلاد و اخبار العباد، القزویینی (۶۸۲ ه.ق.) (بیروت ۱۹۶۰ م.) ص ۱۸۰ و ۱۹۵

و ۲۳۲ و ۴۲۱.

۴۲. عجایب المخلوقات، القزوینی (۶۸۲ ه.ق.) ص ۱۰۲ و ۱۰۸ – ۱۱۰.

۴۳. مسالک الابصار، ابن فضل الله العمری (۶۸۸ ه.ق.) از ۳۷۰ و مجلدات دیگر.

۴۴. لسان العرب، ابن منظور (۷۱۷ ه.ق.) ذیل مادهٔ جزر و ماده خرک (که خارَک را

تعریف کرده).

۴۵. نخبة الدهر، شمس‌الدین الدمشقی (۷۲۷ ه.ق.) (سن پترز بورگ ۱۸۶۵م.) ص ۱۹، ص ۷۷ و ۹۴ – ۹۸ و ۱۶۶ و ۱۷۴.

۴۶. تقویم البلدان، ابو الفداء ( ۷۳۲ ه.ق.) (پاریس ۱۸۴۰م.) «فی ذکر البحر الخارج من المحیط الشرقی» ص ۲۱ – ۲۳، ص ۷۷، ۹۹، ۲۹۱، ۳۰۹، ۳۲۱، ۳۴۹، ۳۵۳، ۳۷۰ – ۳۷۳.

۴۷. نهایه الارب فی فنون الادب، النویری (۷۳۲ ه.ق.) (القاهره – ۱۹۲۹م.) ج ۱/۲۲۷،

۲۳۴ و ۲۵۸.

۴۸. نزهة القلوب، حمدالله مستوفی (۷۴۰ ه.ق.) ص ۱۶۴ (چاپ تهران ۱۳۳۶).

۴۹. مراصد الاطلاع على اسماءِ الامکنه و البقاع، صفى‌الدین ارموی (۷۳۹ ه.ق.) ص ۶۳ چاپ تهران (۱۳۰۰).

۵۰. خریدة العجائب، ابن الوردی (۷۴۹ ه.ق.) ص ۶ و ۲۷ – ۲۸ و ۶۲ و ۶۵.

۵۱. تحفة النظار فی غرائب الامصار و عجائب الاسفار، (سفرنامه ابن بطوطه) محمد بن عبدالله لواطی طنجی (۷۷۹ ه.ق.) ص ۱۳۹ چاپ قاهره.

۵۲. الوافی بالوفیات، صلاح‌الدین الصفدی (۷۶۴ ه.ق.).

ذیل شرح حال الامین (برادر مأمون)

«… الى ان دعا المأمون الفضل بن سهل فولّاه على جمیع المشرق من همدان الى جبل سقینان والتبّت طولاً و من بحر فارس الى بحر الدیلم…» «… و تجبرم قریة کبیرة على ساحل بحر فارس».

۵۳. العبر و دیوان المبتداء و الخبر، ابن خلدون (۸۰۸ ه.ق.) (بیروت ۱۹۶۱م.) ص ۱/۸۱ و ۷۹.

۵۴. مقدمه، ابن خلدون (۸۰۸ ه.ق.) ۱/۴۸ «و… تقضى الى بحر فارس…».

۵۵. صبح الاعشى، القلقشندی (۸۲۱ ه.ق.) (مصر ۱۹۶۳م.). ج ۳/۲۴۲، ۲۴۴، ۳۱۳.

۵۶. الخطط المقریزیه (۸۴۵ ه.ق.) ۱/۲۸، ۴/۴۰۱ و ۴۰۸ و ۵ ص ۶، (چاپ لبنان).

۵۷. جهان‌نما، حاجی خلیفه (۱۰۶۷ ه.ق.) (ترکی) ص ۷۸ (چاپ عکسی استامبول ۱۱۴۵).

۵۸. المستطرف فی کل فنًّ مستظرف، محمد بن احمد الأ شبیهی (۸۵۳ ه.ق.). «واعلم انّ بحر الظلمات لا یدخله شمس و لاقمر و… بحر فارس خلیج منه» ص ۲/۱۷۶۱ (ذیل باب فی ذکر البحار وما فیها).

۵۹. الروض المعطار فی خبر الأقطار، ابن عبدالمنعم الحمیری (٩٠٠ ه.ق.). «… ابر کاوان جزیرة فی البحر و بینها و بین ساحل بحر فارس فرسخان» ص ۴ و ۳۷ … جزیره خارَک… و فی البحر الفارسی جمیع مغایص اللؤلؤ و امکنه ۳/۱۰۵۶ جزیرة کیش… جزیرة فی وسط البحر، بحر فارس ۴/۲۴۴ و الأحساء و هی مدینة على البحر الفارسی… الدیبل مدینة فی جنوب البحر الفارسی و سیراف و هی على ساحل البحر الفارسی».

۶۰. قصیدة بحر العجم (یکصد بیت) ابن ماجد (۹۰۴ ه.ق.).

«و بعد ذا اَشرح برّ فارسی

و الهند و السیام للممارس

وصلّ ما جُزتَ خلیج فارس

عَلى النبیّ المصطفى یارایِسِ».

۶۱. تاج العروس من جواهر القاموس، محمد بن محمد الزبیدی (۱۲۰۵ ه.ق.) «خارَک کما مَر جزیرة ببحر فارس».

در منابع معاصر عربی هم تا یکی دو دههٔ پیش همچون دائرةالمعارف البستانی چاپ ۱۸۸۳م/ ۱۳۰۰ق/ ۱۲۶۲ خورشیدی، مجلد هفتم ذیل مدخل الخلیج از دو خلیج: الخلیج العربی و خلیج العجمی یاد شده که مراد از خلیج العربی دریای سرخ یا بحر احمر است – که از دیرباز مؤلفان و جغرافیا نویسان به همین اسم از آن یاد کرده‌اند – و مراد از الخلیج العجمی خلیج فارس است، و باز در اطلس عربی الموسوعة العربیة المیَّسره (چاپ ۱۹۶۵م) که زیر نظر محمد شفیق غربال عکسبرداری و چاپ شده در نقشه‌ای با عنوان «الدولة العربیة فی اوج اتساعها / دولت عربی در اوج گستردگی آن» که به زبان عربی است، امّا نام خلیج فارس در محل خود با وضوح کامل و به زبان فارسی درج شده است و ده‌ها اطلس و نقشه و منبع دیگر علیرغم تحریفهای بعمل آمده، باز نام خلیج فارس بر تارک آنها می‌درخشد.

همانطور که می‌دانیم همهٔ مسأله مسالهٔ سیاسی است. اصلاً مسألهٔ تاریخی نیست، خودشان هم می‌دانند چه آن عرب‌ها چه خارجی‌ها. همان بحث بزرگ بودن ایران است، همان بحثی است که ایران باید به هر طریقی که ممکن است تجزیه و کوچک شود. آن بحث درواقع اشاعهٔ تفرقه بین اقوام، بحث زبان‌ها، بحث روز زبان مادری و خیلی چیزهایی که علنی می‌کنند و در واقع جزءِ شعار خودشان قرار می‌دهند همه‌شان برای این است که به هر حال به آن هدفِ شوم خودشان نزدیک بشوند که البته قدرت مرکزی، قدرت اجتماعی، سرمایه‌های اجتماعی وقتی که ارتباطشان با مرکز کمرنگ‌تر بشود زمینهٔ گسترش آن شایعات و آن دستاویزها و آن دسیسه‌ها طبعاً دوچندان خواهد شد که ما راهی نداریم جز اینکه با تقویت سرمایه‌های ملی و اجتماعی و در واقع گسترده کردن شبکه‌های اجتماعی بتوانیم در برابر این هجمه‌هایی که می‌شود مقابله کنیم. همانطور که اشاره شد مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب تا حالا چندین اثر در حوزهٔ خلیج فارس منتشر کرده که حالا یک اثر را امروز بحث رونمایی آن است (کتاب خلیج فارس)، پنج اثر از مرحوم سدیدالسلطنه مینابی كبابی هم ما مجدداً بازشناسی، بازتحقیق و تصحیح کردیم و الان دو سال برای این پنج جلد کار می‌کنیم و آمادهٔ نشر شده و ان‌شاءالله این مژده را خواهیم داد که این اثر فاخر، این سند بسیار گرانقدر در پنج جلد منتشر خواهد شد و به عنوان یکی از مجموعه آثار برجستهٔ تاریخ خلیج فارس، بحرین و عمان در این مجموعه تقدیم همهٔ عزیزان خواهد شد. بنده بیش از این تصدیع نمی‌دهم مختصر کردم بحثم را. ان‌شاءلله در آینده بتوانیم این آثار را به نحو مطلوبی تقدیم جامعهٔ علمی بکنیم. سپاسگزارم.

 

اکبر ایرانی
مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612