میراث مکتوب- پيش از آنكه صنعت چاپ به منصه ظهور رسد، بخش قابل توجّهي از كار استنساخ نسخهها با پشتيباني بزرگان به انجام ميرسيد. اصطلاح “كانونهاي نسخهنويسي” كه استاد نجيب ميل هروي به كار بردهاند بيانگر همين موضوع است. ايشان در كتاب تاريخ نسخهپردازي و تصحيح انتقادي نسخههاي خطّي (صص 73 – 167) فصلي را به اين موضوع اختصاص دادهاند كه به خوبي نشانگر ارتباط تنگاتنگ ميان توليد نسخه و پشتيباني مردم است.
اما در دوره قاجار و به ويژه در اواخر آن، برای چاپ كتابها که عمدتاً به شيوه سنگي رواج داشت، دستگاههاي دولتي به صورت گسترده حمایت كرده و گاه حتّي به ورود دستگاههاي چاپ و فراهم ساختن شرايط مطلوب براي اين كار ميپرداختند. براي نمونه اين گونه مراكز ميتوان به دارالطباعه دوره ناصري اشاره كرد كه كار نشر آثار وزارت علوم و معارف آن دوره را بر عهده داشت.
از سويي برخي از بزرگان آن دوره نيز به چاپ كتاب اهتمام داشتند، چنانكه مثلاً رضاقليخان هدايت كه از وابستگان دربار بود و آثاري چون مجمع الفصحا و بخش پاياني روضة الصّفا را به رشته نگارش درآورده، خود داراي چاپخانهاي سنگي بوده و آثاري چون روضة الصّفا را در همين كارخانه چاپ كرده است. همو در آغاز چاپ سنگي اثري با نام ميزان الحساب اشاره دارد كه اين اثر ترجمه كتابي از موسيو كريشيش است كه توسّط ميرزا محمّد زكي مازندراني ترجمه شده و از سوي صدر اعظم وقت مورد توجّه قرار گرفته بود و چون اين ترجمه براي محصّلان واجب بود، از سوي محمّدخان بيگلربيگي -اميرتومان و رئيس مدرسه دارالفنون- امر به چاپ آن ميشود كه در نتيجه رضاقليخان آن را در كارخانه دارالطّباعه خود چاپ و منتشر ميكند.
اما در دوره قاجار و به ويژه در اواخر آن، برای چاپ كتابها که عمدتاً به شيوه سنگي رواج داشت، دستگاههاي دولتي به صورت گسترده حمایت كرده و گاه حتّي به ورود دستگاههاي چاپ و فراهم ساختن شرايط مطلوب براي اين كار ميپرداختند. براي نمونه اين گونه مراكز ميتوان به دارالطباعه دوره ناصري اشاره كرد كه كار نشر آثار وزارت علوم و معارف آن دوره را بر عهده داشت.
از سويي برخي از بزرگان آن دوره نيز به چاپ كتاب اهتمام داشتند، چنانكه مثلاً رضاقليخان هدايت كه از وابستگان دربار بود و آثاري چون مجمع الفصحا و بخش پاياني روضة الصّفا را به رشته نگارش درآورده، خود داراي چاپخانهاي سنگي بوده و آثاري چون روضة الصّفا را در همين كارخانه چاپ كرده است. همو در آغاز چاپ سنگي اثري با نام ميزان الحساب اشاره دارد كه اين اثر ترجمه كتابي از موسيو كريشيش است كه توسّط ميرزا محمّد زكي مازندراني ترجمه شده و از سوي صدر اعظم وقت مورد توجّه قرار گرفته بود و چون اين ترجمه براي محصّلان واجب بود، از سوي محمّدخان بيگلربيگي -اميرتومان و رئيس مدرسه دارالفنون- امر به چاپ آن ميشود كه در نتيجه رضاقليخان آن را در كارخانه دارالطّباعه خود چاپ و منتشر ميكند.
اکبر ایرانی- میراث مکتوب