میراث مکتوب- کمتر کسی را میبینیم که با شنیدن و یا خواندن غزل حافظ مشعوف نگردد و اظهار لذّت نکند. بویژه زمانی که با هر بار خواندن یکی از غزلهای او و یا حتّی یک بیت از غزل وی به نکتهای تازه در شعرش دست مییابیم و ارتباط پنهان در زوایای غزل او را کشف میکنیم؛ این احساس چند برابر میشود. دلیل این امر را میتوان هم در بیان هنری غزل حافظ مشاهده نمود و هم در محتوای آن. در واقع، محتوای غزلیّات حافظ با دو رویکرد عمده سروده شدهاند: اشعارِ هنریِ فردی که میتوان از آن حظّ و لذّت فردی برد و اشعار هنریِ اجتماعی(1) که لذّت اجتماعی در آن نهفته و گاه به صورتی طنزگونه به انتقاد از شرایط موجود پرداخته است. ولی این نکته را نباید فراموش کرد که حافظ صرفاً برای آفرینش شعر هنری قلم نزده و فقط نیز به سرودن اشعار اجتماعی و نقد نپرداخته است. در واقع، او از سویی به نقد برخی از پدیدههای اجتماعی و یا داعیه داران بعضی از امور پرداخته(2)؛ و از سوی دیگر، با رعایت تناسب، ایهام تناسب، جناس، تشبیه،کنایه، مجاز و دیگر آرایههای لفظی و معنوی دست به آفرینش اثری هنری و بدیع زده است. حتّی میتوان گفت اشعار انتقادی یا طنزهای هجوگونه وی نیز سایهنشین هنر شاعری او هستند. بنابراین، یکی از رازهای ماندگاری شعر حافظ -و نه همه آن- این است که شعر حافظ، در گسترۀ فردیّت و همچنین جامعۀ زمان خویش محصور نمانده؛ بلکه شعر او، شعر انسان و انسانیت است در همه ی ادوار که به صورتی هنرمندانه هم به جنبههای فردی و هم به جنبههای زندگی اجتماعی انسان توجّه نموده است. شعر حافظ نه شعری فردی است که فقط بتوان از آن لذّت فردی برد و نه شعری است که بتوان آن را در زمرۀ اشعار متعهّد به شمار آورد. بلکه باید شعر او را مجموعهای از لذّتآفرینی، اخلاقگرایی و آگاهیرسانی دانست.
پینوشتها:
1. گفتنی است برخی از این اشعار صرفاً اجتماعی نیستند و افزون بر اجتماعی بودن، هنر فردی حافظ نیز در آنها دیده میشود.
2. برای مطالعۀ بیشتر ر.ک. اشعار انتقادی اجتماعی حافظ شیرازی (ایشانی، 1397).
طاهره ایشانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی