میراث مکتوب- شماره جدید (هشتم) فصلنامه سمرقند با مدیریت و سردبیری علی دهباشی به بررسی زندگی و آثار فرزانه خجندی، شاعر مشهور تاجیکستان اختصاص دارد. علی دهباشی در مقدمه این شماره سمرقند از فرزانه شعر فارسی تجلیل کرده و آورده است: «برای هرکسی که شعر فرزانه را بخواند، لطافت، آرامش خیال و تصویرهای فوقالعاده زیبایی که در آن هست فراموشنشدنی است. برای او از کودکی و نوجوانی، مضامین زندگی با شعر درهم آمیخته است مثل آنجا که میگوید:
از قالبم برآیم و خواهم که جان شوم
وارستهتر ز قافله لولیان شوم
خورشید خامش است بدان سرخی زبان
من حرف او بگویم و او را زبان شوم
آیینهام که بین تو و تو نشستهام
بگذار تا همیشه چنین ترجمان شوم»
بخش ابتدایی این شماره سمرقند به زندگی و آثار فرزانه خجندی اختصاص یافته و در آن مقالههای سالشمار زندگی و آثار فرزانه خجندی، کارنامه فشرده عبدالرحیم حاجیبایف، خانواده عبدالرحیم حاجیبایف و ابوالقاسم لاهوتی از دورین لوته جاکوبی، در دوردست خاطرهها با پدر، صاحب نام و کار ابدی، سعدی در کارگاه ایجادی ایوان بونین، دریای سوزان، نامه اعجاز، خورشیدهای شهر مهآلود، دل در شکن نامه، بزرگترین باخت آدمیزاد، دلنوشتهای برای خواهرم فرزانه و کوششی در تصنیف آثار فرزازنه گنجانده شده است.
از دیگر مطالب این بخش میتوان به عنوانهایی چون «شرح ترجمه عربی یک غزل فرزانه»، «شعر دخت شبنم»، «تصویر سیمای مادر در شعر فرزانه خجندی»، «احیای دوباره عرفان در اشعار استاد فرزانه»، «اعجاز شعر فرزانه»، «بیدل و اقبال در شناخت فرزانه خجندی»، «بازتاب سیمای رودکی و زمان زندگی او»، «قیام آفتابی شعر»، «فرزانهای از خجند»، «هزاردستان خجند»، «مقایسه هنجارگریزی معنایی در اشعار فروغ و فرزانه خجندی»، «فرزانه خجندی؛ ادامه روح و سنت شعری کمال خجندی» و «صنعتهای بدیعی در اشعار فرزانه» اشاره کرد.
علیاشرف مجتهد شبستری در مقاله «فرزانه خجندی؛ ادامه روح و سنت شعری کمال خجندی» آورده است: «شعرهای میهنی او در دوران استقلال تاجیکستان (دهه ۹۰ میلادی) بسیار اثرگذار بود. در دورانی که بحران سیاسی و جنگ داخلی مردم را در تنگنا گذاشته بود، شعر او امید و همبستگی ملی را تقویت میکرد. به همین دلیل از سوی دولت و جامعه لقب شاعره خلقی تاجیکستان به او داده شد. در بحرانهای اجتماعی شعرش چون صدای امید و هویتخواهی ملی عمل کرده است. مجموعه قطرهای از مولیان از برجستهترین آثار فرزانه خجندی است که در چند جلد منتشر شده. این مجموعه درحقیقت نوعی بیانیه هویتی- فرهنگی است زیرا به رود مولیان (که رودکی در شعر معروفش «بوی جوی مولیان آید همی» جاودان کرده) اشاره دارد و خود را ادامهدهنده همان ریشهها میبیند.»
عبدالمهدی مستکین نیز در مقاله خود با نام «هزاردستان خجند» آورده است: «آن بانوی خردمند، مهربان فرهمند، خجسته بیمانند، هزاردستان سرزمین سپند فرزانه خجند، نخستین بار او را در بزم نکوداشت استاد مجتهد شبستری، سفیر کبیر پاکنهاد ایرانیمین دیدم، سخنش بهسان چشمههای زلال در دشتهای سرسبز سخن جاری میشد، شعرخوانیاش چنان لطیف و پرنیانی مینمود که گویی هزاردستان در باغهای شیراز به موسم ربیع نغمه ساز میکند. در منقار سخنش پیوسته قول و غزل تعبیه است، آنگونه که خواجه رندان اشارت فرمود: «بلبل از فیض گل آموخت سخن ورنه نبود / این همه قول و غزل تعبیه در منقارش» اما آنچه که او را از دیگر شاعران و ادیبان معاصر ممتاز میداردف سلوک معرفتی و خلوص شخصیتی این بانوی بزرگوار تاجیکی است. چنین موهبتی سبب گشته تا تغزلها و تعشقهای او سرشار از شرح درد اشتیاق باشد.»
همچنین بخش دوم این جشننامه به سرودههای اهدایی به فرزانه خجندی اختصاص دارد که اشعاری را از لایق شیرعلی، بازار صابر، گلرخسار صفی، رستم وهابزاده، گلنظر کلدی، سیدعلی مامور، کمال نصرالله، کرامتالله عالمزاده، دولت صفر، عبدالجبار سروش، ادیبه خجندی، گلناز طاهریان، خیراندیش، زلفیه عطایی، عبدالله رهنما، احمدجان رحمت زاد، اعظم خجسته، بزرگمهر بهادر، مفتونه قاسم، نرضالله عزیزیان، صفرگل حلیمیان، نسیمبیک قربانزاد، نعمت آتش، نورعلی نورزاد، رعنای مبارز، صبور ناصر، مغفرت یوسفی، ابراهیمجان دوستعلیزاده، مهرانه اکرم، محترم حاتم، علیاصغر فردی، بهرام طوسی، فاطمه محمدزاده، مهتاب سلیمی، دلشاد فرهادزاد، جعفر محمد ترمذی، الهام نسفی، مسعود میرزا، رسولبیک احمدزاد، پیمان، دلاشوب، نجیب بارور، محمداکرم خاموش و سعادت پنجشیری آورده است.
مغفرت یوسفی، ادیب و عضو اتحادیه نویسندگان تاجیکستان در شعر تقدیمی خود به خجندی با نام «خورشیدپیغام» آورده است:
به یاد خضر از نوشابه شعر
دهی جان نویی لفظ دری را
کلام تو پر از مهر است و یاری
به ما آموخت رسم دلبری را
دهی ما را نوید پیک فردا
تو همچون قاصد خورشیدپیغام
پیم صبحافروزی که داری
بشارت میدهد از ننگ و از نام
قدومت نوربخشد سور بخشد
به محفلهای ما ای محفلآرا
عزیز انجمنهای همیشه
کلامت سحربخش است و مبرا
تو در چشم پر از لطف خدایی
وجود کامل از مهر و عنایت
ایا نیکوسرشت بلبلآواز
مبادا هیچگه خسته صدایت
و در بخش انتهایی ۱۰ غزل از فرزانه خجندی و نیز اشعار «نوش باد»، «هشدار» و «بیسواد» وی گنجانده شده است:
اوج کبود است کبود کبود
عشق سرود است نخستین سرود
صبح تو بر حرمت حق عرضه کن
کز چه سرشتند مرا تاروپود
آنچه نوشتم به تو ای مرزیاب
ترجمه حال گل سرخ بود
اصل من این است دگر چهره را
من نتوانم که کنم وانمود
زنگزن، ای یار که زنگ قدیم
زودزدایی ز دلم زود، زود
رفت دو قرن و ز دل لختلخت
عشق به نام تو هزاران درود
شماره هشتم سمرقند ویژه جشننامه فرزانه خجندی اخیراً در ۷۲۰ صفحه و با قیمت ۸۵۰ هزار تومان عرضه شده است.