میراث مکتوب- اوّل شهریور، به نام ابنسینا حکیم و طبیب بزرگ ایرانی، به روز پزشک نامگذاری شده و پنجم شهریور نیز به نام محمدبنزکریای رازی (که به غلط در همهجا زکریای رازی، گفته و نوشته میشود) روز داروساز در تقویم رسمی کشور نامگذاری شده است. این نامگذاریها به نام مشاهیر ایرانی، بهانه و فرصتیست که مفاخر تمدنساز خود را بهتر بشناسانیم و برای جلوگیری از مصادره آنها، اطلاعرسانی کنیم و نیز قدر و منزلت آنها، بخصوص اطبای خدوم کشور را بدانیم که در دوران مرگبار کرونا، جانفشانیها کردند و ثابت نمودند که برای نجات کشور راهی جز علم و توسعه (و مبارزه با خرافات و شبهعلم) نیست.
امروز فرصتی شد تا متن تبریکی با این بیت از بوسعید:
رفتم به طبیب و گفتم از دردِ نهان
گفتا: از غیرِ دوست، بربند زبان
برای دوستان طبیبِ فرهنگدوستِ خود، بفرستم و قدردان خدمات آنها باشم؛ دکتر امینلو، شارح گلستان، دکتر شاپوران، شاهنامهپژوه، دکتر محسنی، شاعر و رئیس مجمع فارغالتحصیلان دبیرستان حکیمنظامی قم، دکتر رضوی برقعی ، مصحح متون طبی، دکتر ذاکر، مترجم الحاوی رازی، دکتر عزیزی، مؤلف شرح احوال پزشکان فرهنگدوست و بسیاری دیگر که هر یک علاوه بر تخصص در پزشکی نوین، انس و الفتی دیرینه با فرهنگ و ادبیات داشتهاند، و اولی را برای زندگی و فرهنگ را طریق دلدادگی خود برگزیدهاند.
به قول فرودسی:
گهر بی هنر زار و خوار است و سست
به فرهنگ باشد روان تندرست
اینان تندرستی روح و روان خود را با فرهنگ پیوند زدهاند.
یکی از دوستداران کتاب و فرهنگ ایران، دکتر سید حسین میرمجلسی فوق تخصص گوارش و کبد از امریکاست. سه زبان ایتالیایی، فرانسه و انگلیسی میداند و با ادبیات غرب هم آشناست. کتابدوستی است که قریب ۶۰ سال از عمر خود را به جمعآوری و مطالعه کتب در موضوعات مختلف صرف کرده و بالغ بر سی هزار جلد کتاب، کتابخانه خود را بر اساس نظام ردهبندی موضوعی کتابخانه کنگره آمریکا، آراسته است.
دکتر میرمجلسی هر هفته به کتابفروشیها سر میزند و تازههای نشر را مطابق میل و سلیقه خود خریداری میکند.
چهار قفسه بزرگ کتابخانه خود را به کتابهای میراث مکتوب اختصاص دادهاست. فقط به دلیلی، دو کتاب از چاپهای قدیم ما در کتابخانهاش موجود نبود. با دیدن تمام منشورات میراث مکتوب که هریک حکم فرزند معنوی مرا دارند، شعَف و شوق زایدالوصفی در خود احساس کردم. حاصل عمرم را در کتابخانه پزشکی ایراندوست میدیدم که با چه اشتیاق و علاقهای آنها را تهیه کرده است. این کتابخانه در واقع اولین جایی است که میبینم حدود ۵۰۰ جلد انتشارات میراث مکتوب را یکجا نگهداری میکند، آن هم توسط پزشکی شیفته و شیدا که کتابها را خریداری، جانمایی و اغلب تورقی کرده و برخی را خوانده. در حین گفت و گو از محتوای برخی کتابها نکتهای یادآور میشد که برایم عجیب بود. یکمورد به نقد کتابی اشاره کرد و آرزو کرد که تصحیح مجدد شود، قول دادم که پیگیری خواهم کرد. نه تنها کتاب که مجموعهای از نشریات قدیم و جدید، از سخن و یادگار و راهنمای کتاب و آینده گرفته تا نشر دانش و بخارا و آینه میراث و گزارش میراث و … را دیده، خریده و در قفسههای خود چیده بود.
دکتر میرمجلسی نمونه یک پزشکِ فرهنگدوستِ درخور ستایش و تکریم است. سازمان زیباسازی شهرداری، باید تندیس این افراد را بسازد و برای نسل جوان به نمایش گذارد. زیارت کتابخانه ایشان برای بنده بهترین خاطره این ایام بود، الحق خستگی این ایام کرونایی از تنم بیرون رفت.
لوح تقدیر ایشان نیز نزد ما محفوظ است.
سایهشان مستدام و تندرستیشان برقرار باد.