میراث مکتوب- حراجی «کریستیز» قصد داشت دو برگ از قرآنی را که قبلاً از ایران سرقت شده بود، بهفروش برساند.
حوالی ساعت ۱۵ روز چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۸۲، چهار نفر با خرید بلیت وارد موزۀ پارس شیراز شدند، دو سرباز نگهبان را با اسلحه تهدید کردند، یکی از ویترینهای موزه را شکستند تا نسخهٔ یک قرآن تاریخی به خط کوفی را سرقت کنند. شاید آنها بهدرستی نمیدانستند، اما درواقع یکی از کهنترین قرآنهای کوفی را که کاتبان ایرانی در قرن سوم هجری در ۱۴ پارۀ مجزا نوشته بودند، سرقت کردهاند. خبر این سرقت فقط دو هفته مطرح بود و پس از آن دیگر کسی چیزی نگفت و چیزی ننوشت تا امروز که این اثر قرار بود در حراج هنری «کریستیز» عرضه شود.
با گذشت بیست سال از زمان سرقت، سارق لندننشین با تصور این که احتمالاً اصل اثر به فراموشی سپرده شده قرآن ۱۷۲برگی به خط کوفی را بهصورت برگبرگ در حراجهای مختلف لندن (ساتبیز، کریستیز، و بُنهامز) به فروش رساند؛ این حراجی همچنان ادامه دارد. همین چند روز پیش بود که اعلام شد چند برگ دیگر از این قرآن تاریخی قرار است در حراج کریستیز لندن به فروش برسد، اما یک خبر خوب اعلام شد: «حراجی کریستیز لندن سرقتی بودن دو برگهٔ این اثر تاریخی را پذیرفته و آنها را از سایت حراجی حذف کرده است.» خبری که نه در نتیجهٔ تلاشهای وزارت میراثفرهنگی که بهدلیل اقدامات برخی افراد دوستدار آثار تاریخی کشور محقق و درنهایت هم اعلام شد که این دو برگ در حراجی ۲۶ اکتبر ۲۰۲۳ (پنجشنبه ۴ مهر ۱۴۰۲) کریستیز عرضه نشده است. حالا فعالان فرهنگی معتقدند از این پس وظیفهٔ متولیان میراثفرهنگی است که مستندات را ارائه کنند و این اثر را حتی در حد چند برگ به کشور بازگردانند.
قرآن نفیسی که در چهار موزهٔ پخش شد
باوجود اینکه فروش برگههای این قرآن تاریخی طی دو دهه ادامه داشت، اما برای اولینبار «مرتضی کریمینیا»، قرآنپژوه و مترجم در سال ۱۳۹۸ اشارهٔ دقیقی به روند سرقت یکی از قرآنهای بسیار کهن کوفی به شمارۀ ۵۴۸ در موزۀ ملی پارس شیراز کرد که چگونه طی ۱۸ سال اخیر این قرآن بهصورت برگبرگ در حراجهای مختلف پاریس و لندن فروخته شده و اکنون اوراق آن در موزهها و کتابخانههای مهم دنیا مانند متروپولیتن و لوور پاریس و… قرار گرفته است. او عنوان کرده بود از سال ۱۳۸۲ تاکنون هیچ خبری از پیگیری یا نتیجۀ پیگیری این سرقت بزرگ فرهنگی در هیچ رسانهای منتشر نشده، حال آنکه پس از سرقت، اوراق مختلف آن در حراجهای مختلف لندن به فروش رسیده است. کریمینیا از وجود این برگهها در موزههایی از جمله لوور (پاریس)، لوور (ابوظبی)، متروپلیتن (نیویورک)، و موزۀ هنر اسلامی (دوحه) خبر داده بود.
یک قرآنپژوه و مترجم: هیچچیزی برای یک موزۀ بزرگ و مشهور بدتر از این نیست که اثری مسروقه را، آن هم بدین وضوح و آشکاری در مجموعۀ خود داشته باشد. اما تاکنون برای تحویل گرفتن اوراق قرآن کوفی، هیچ ارتباطی با موزهٔ لوور از سوی وزارت میراثفرهنگی صورت نگرفته است
«رسول جعفریان»، رئیس وقت موزهٔ ملی ایران و تاریخپژوه در پستی توییتری در دی ۱۳۹۹ نوشت: «نسخهٔ ۴۲۸۹ در موزهٔ ملی ایران به خط کوفی یکی از قرآنهای مهم در تاریخ کتابت در قرن سوم است. این نسخه تا همین چندوقت پیش، ۱۵۸ برگ داشته و برگشماری آن را ظاهراً شادروان مهدی بیانی در هنگام برگزاری نمایشگاه قرآنی در سال ۱۳۲۷ شمسی انجام داده است. اکنون دو برگ آن مفقود است: یکی برگ ۱۲۸ (حاوی آیات ۴ و ۶ سورهٔ یونس) و دیگری برگ ۱۳۷ (حاوی آیات ۲۱ – ۲۲ سورهٔ یونس) با جستوجوی فراوان، اخیراً توانستم رد پای این دو برگ مفقود از موزهٔ ملی ایران را در خانهای از کتب عتیقه، معروف به خانهٔ کتب «کواریچ» (Bernard Quaritch) در لندن بیابم.»
پس از آن هم «جبرئیل نوکنده»، رئیسکل موزهٔ ملی ایران، با تأکید بر اینکه زمان مفقود شدن این دو برگ از نسخهٔ قرآن تاریخی اهمیت دارد، اما مسئله این است که در هیچیک از اسناد موجود در موزهٔ ملی ایران، آن زمان اعلام نشده، به «ایسنا» گفته بود «در اصل ۱۵۸ برگ، تعداد برگهای سند تحویلی به موزهٔ ملی ایران در یازدهم تیرماه ۱۳۱۴ بوده است. همچنین شادروان بیانی نیز در کاتالوگ راهنمای گنجینهٔ قرآن که به مناسبت برگزاری نمایشگاه قرآن در فروردین تا خرداد سال ۱۳۲۸ چاپ شده، به تعداد ۳۱۶ صفحه اشاره کرده است. بنابراین، زمان مفقودی دو برگ مذکور حداقل به پیش از سال ۱۳۷۵ برمیگردد و لازم به ذکر است که این اثر در نمایشگاه بینالمللی لندن در سال ۱۹۳۱ نیز به نمایش درآمده بود.»
با تأکید این فعال فرهنگی طرح دعوی حقوقی و استفاده از ظرفیتهای دیپلماتیک از سوی بخش حقوقی وزارتخانهٔ میراثفرهنگی انجام میشود؛ چون برگههای گمشده، درواقع یک شیء تاریخی است که میتوان براساس کنوانسیون ۱۹۹۵ برای بازگرداندن آنها به کشور اقدام کرد. همچنین، با استفاده از مجاری قانونی و حقوقی میتوان به مکان نگهداری این اثر تاریخی رسید.
میتوان امیدوار بود
در خرداد ۱۴۰۱ نیز بار دیگر مرتضی کریمینیا با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به عزتالله ضرغامی از او خواست که با پیگیری رسمی و حقوقی نسبت به بازگرداندن اوراق مفقودشدهٔ یکی از قرآنهای بسیار کهن کوفی اقدام کند. او بیان کرده بود «با زحمت فراوان تقریباً تمامی اوراق آن را در کاتالوگهای مختلف یافته و تصاویر و اطلاعات جزئی آن را منتشر کردم، اما تقریباً هیچ واکنش رسمیای از سوی مسئولان رسمی میراثفرهنگی وجود نداشته و گویا سرقت این قرآن تاریخی به فراموشی سپرده شده است. امیدوارم این امر مسئولان امر را بهصرافت بیندازد که با پیگیری رسمی و حقوقی، دستکم اوراق موجود در لوور پاریس را به شیراز بازگرداند و در ادامه با توسل به اقدام این موزه، از دیگر جاها هم بخواهد تا این برگهها را بازگردانند. حتی اگر تمام ۱۷۲ برگ این نسخه یافت نشود، بازگرداندن یک برگ آن هم برای زنده نگهداشتن نام و یاد نسخۀ ارزشمند ۵۴۸ موزۀ ملی پارس غنیمت است.»
این قرآنپژوه و مترجم حالا در پاسخ به سؤال «پیام ما» دربارهٔ امیدواری به بازگرداندن این قرآن به کشور بیان میکند: «اگر ادارهٔ حقوقی قویای تشکیل شود و عزم جدی در این باره داشته باشد، قطعاً میتوان به بازگرداندن این نسخهٔ ارزشمند امیدوار بود. بسیاری از ایراندوستان در خارج از کشور هم هستند که میتوانند در این باره کمکهای لازم را داشته باشند. هر چند که با سیستم اداری و رفع تکلیف نباید انتظار چندانی در این باره داشت.»
کریمینیا ادامه میدهد: «این کار عشق و علاقه میخواهد و طی این مدت هم من با علاقهٔ شخصی بهدنبال کشف این قرآن نفیس بودم. دو سال پیش در مقالهای مفصل نشان دادم که یکی از قرآنهای بسیار کهن کوفی از موزۀ ملی پارس شیراز سرقت شده است. با زحمت فراوان تقریباً تمامی اوراق آن را در کاتالوگهای مختلف یافته و تصاویر و اطلاعات جزیی آن را منتشر کردم. این کشف مهم تقریباً هیچ واکنش رسمی از سوی مسئولان رسمی میراث فرهنگی برنیانگیخت و اکنون نیز گویا به فراموشی سپرده شده است.»
او میگوید بهدلیل علاقهٔ شخصی در خرداد ۱۴۰۱ در یک کنفرانس که در پاریس برگزار شده، حین سخنرانی به این قرآن سرقتشده از موزهٔ پارس شیراز هم اشاره کرده است: «در پایان کنفرانس، دو نفر از مسئولان بخش اسلامی در موزۀ لوور پاریس شرمسار از این اتفاق نزد من آمدند و اطلاعات بیشتری در این باره جویا شدند. وقتی فهمیدند که دو برگ از این قرآن را موزۀ لوور از یکی از حراجها خریده است، پرسیدند چرا در این دو سال هیچ اقدام رسمی از سوی ایران صورت نگرفته است. قصه مفصل است، اما در مجموع آماده بودند تا این اوراق را برگردانند، زیرا هیچچیزی برای یک موزۀ بزرگ و مشهور بدتر از این نیست که اثری مسروقه را، آنهم بدین وضوح و آشکاری در مجموعۀ خود داشته باشد. اما از همان زمان تا کنون هم برای تحویل گرفتن این اوراق، ارتباطی با موزهٔ لوور از سوی وزارت میراثفرهنگی صورت نگرفته است.»
کریمینیا دربارهٔ اینکه اتفاق اخیر در حراجی کریستیز لندن و اعلام سرقتی بودن، نتیجهٔ کار افرادی بهجز نهادهای مسئول در این باره است، بیان میکند: «دقیقاً همین است، افراد زیادی در این باره پیگیریهای زیادی انجام دادند و یکی از دوستان عزیز ما در این باره موفق به اثبات سرقتی بودن این اوراق شد. در این باره حتی بهصورت همزمان برگههای آرشیو ملی افغانستان هم با تلاش همین دوستان از فهرست حراجی خارج شد.»
او البته تأکید میکند: «کسانی که این آثار را سرقت کردهاند، قطعاً در حراجیهای دیگر اقدام به فروش باقیماندهٔ آنها خواهند کرد. باید در این باره اقداماتی انجام شود. در این زمینه ما میتوانیم کمک و خبررسانی کنیم. بسیاری از کشورها در این باره تلاش میکنند و آثار سرقتی خود را به کشورشان برمیگرداند، اما وزارت میراث ایران در این زمینه چندان فعال نبوده است.»
***
سرقت یا گم شدن نسخههای خطی و آثار نفیس تاریخی که در زمرهٔ اسناد قرار میگیرند، اتفاقی جدید در تاریخ ایران نیست. اما سؤال مهم اینجاست که چرا با گذشت دو دهه هیچ تلاشی برای اثبات سرقتی بودن اوراق این قرآن نفیس از سوی متولیان میراثفرهنگی صورت نگرفته است؟ این درحالیاست که حالا اقدامات و پیگیریهای شخصی ایراندوستان به ثمر نشسته است و آنها موفق به اثبات سرقتی بودن برگهایی از این قرآن کهن کوفی شدهاند، مسئلهای که نشان میدهد تلاش حقوقی و بینالمللی متولیان این حوزه هم میتوانسته به بار بنشیند. حالا متولیان میراث باید پاسخ دهند که بعد از سرقت اثری با چنین قدمت و ارزش تاریخی چرا از فروش یا حراج آن ممانعت نکردهاند؟ یا با وجود اینکه مشخص شده بود برگهای تکهتکهشدهٔ این قرآن در کدام موزههای خارجی نگهداری میشوند، تلاشی برای اثبات سرقتی بودن آنها در این موزهها و بازگرداندن این اوراق نداشتهاند؟
منبع: روزنامه پیام ما