کد خبر:41241
پ
367558

توصیف شرق‌شناس آلمانی از مشهدالحسین(ع) در قرن هجدهم

کارستن نیبور، شرق‌شناس آلمانی قرن هجدهم که از جانب پادشاه دانمارک مامور سفر و تحقیق در اوضاع خاورمیانه شده بود در سفرنامه خود اطلاعات ارزشمندی از عتبات عالیات در این قرن به دست داده است.

میراث مکتوب- نگاه نویسندگان به مستشرقان بسیار متفاوت است. برخی از آنها با دیدگاهی غیرعلمی به شرق‌شناسی نگاه می‌کردند و برخی دیگر کاملاً دیدگاهی مخالف داشتند و مطالعات آنها را خالی از هرگونه نقص و خطا دانستند. همچنین  دیدگاهی میانه‌رو هم وجود دارد که نزدیک‌ترین این دیدگاه‌ها به حقیقت است. کسانی که این دیدگاه را دارند، آثار مستشرقان را زیر ذره‌بین قرار داده‌اند و با نگاهی جدی، هوشیارانه و علمی به آن‌ نگاه کرده‌اند و درست و نادرست آثار آنان را روشن کردند.

خلاصه دیدگاه آنان این است که مستشرقان جنبه‌های مختلف فرهنگ ما را بررسی کردند و به هر موضوع مهمی پرداختند و در مطالعات خود از تحقیقات سیستماتیک و روشمند پیروی کردند. شرق‌شناسی به تمدن‌های شرقی به طور کلی و به فرهنگ عربی به طور خاص خدمات زیادی کرده است. این دیدگاه تیزبینانه به وضوح در آثار بیشتر مستشرقان که چیزی را بدون بررسی باقی نگذاشته و تلاش کرده‌اند تا به اندازه توان یک انسان منصف باشند دیده می‌شود.

چه بسا مستند‌سازی تمدن شرق از سوی آنها برای حفظ این میراث در برابر نابودی و فراموشی کافی بوده است. آنها به تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی توجه زیادی داشتند. مطالعات آنها در مورد شهرها دقیق بود. یادداشت‌های روزانه و صداقت در روایت، به گونه‌ای که مراجعه پژوهشگر میراث تاریخی به آن آسان شده است از ویژگی‌های مطالعات آنها بود.

یکی از این مستشرقان کارستِن نیبور (Carsten Niebuhr) (زاده ۱۷ مارس ۱۷۳۳-درگذشت ۲۶ آوریل ۱۸۱۵) جهانگرد، نقشه‌نگار و ریاضیدان آلمانی بود که برای دربار دانمارک کار می‌کرد.

نیبور در سال ۱۷۶۴ از شیراز، تخت جمشید و سنگ‌نبشته بیستون دیدن کرد. وی در سال ۱۷۶۲ دقیق‌ترین نقشهٔ منطقهٔ خلیج فارس تا آن زمان را با نام نقشه خلیج فارس ترسیم کرده و جزایر سه‌گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی را برای اولین بار در نقشه‌های جغرافیایی ترسیم و به نام ایران ثبت کرده است.

مأموریت تحقیقاتی از سوی پادشاه دانمارک

در سفرنامه نیبور که پس از سفری طولانی به کشورهای عربی به کربلا رفت، مطالب پربار و تصاویر تاریخی مهمی از این شهر مشاهده می‌کنیم، چرا که سفرنامه وی یکی از قدیمی‌ترین سفرنامه‌های کربلا پس از سفر سال ۱۶۰۴ پدرو تیشیرا (Pedro Teixeira)، خاورشناس پرتغالی به کربلا به شمار می‌رود.

کارستن نیبور در پایان سال ۱۷۶۵ میلادی به عنوان بخشی از سفر به شرق که در سال ۱۷۶۱ میلادی در قالب مأموریتی از سوی  فردریک پنجم، پادشاه دانمارک به او داده شد به خاورمیانه و شبه جزیره عربستان سفر و از کربلا نیز دیدن کرد. با توجه به اینکه نیبور در نجوم، جغرافیا و زبان‌های شرقی تخصص داشت هدف از این مأموریت، مطالعه شرایط اجتماعی، جغرافیایی و تاریخی آن منطقه بود. او  سفر خود را از مصر آغاز کرد و سپس به حجاز و یمن و حضرموت و عمان رفت و سپس به بندر بمبئی رسید.

او از راه خلیج فارس به عراق آمد و در پاییز ۱۷۶۵ م به بصره رسید، به این امید که از آنجا به حلب برود. از این رو مسیر رود فرات را در پیش گرفت و پس از عبور از قرنه، منصوریه، العرجه، سماوه و لملوم و المیاحیه با عده‌ای که از بصره همراهش بودند به نجف رسید؛ در آن زمان نجف را (مشهد علی) می‌خواندند.

وی سپس از حله از مسیر طهمازیه رهسپار کربلا یا (مشهد الحسین) شد. وی طهمازیه را چنین ذکر می‌کند: قریه بزرگی بود که اطراف آن را درختان خرما و باغ‌های فراوان احاطه کرده بود. سفر او از حله تا کربلا با چهارپایان حدود هفت ساعت طول کشید و در ۲۷ دسامبر ۱۷۶۵م به کربلا رسید.

نیبور در سفر خود به عتبات عالیات یعنی نجف (مشهد علی) و کربلا (مشهد الحسین) خاطرنشان کرد که تعداد نخل‌ها و جمعیت کربلا بیشتر از نجف بوده است، اما می‌گوید خانه‌های کربلا مستحکم نبودند زیرا  با گل نپخته ساخته شده بود. بر طبق آنچه در سفرنامه نیبور آمده دیوارها گرداگرد شهر کربلا نیز از گلی که زیر آفتاب خشک شده ساخته شده بود و در این دیوارها پنج دروازه بود که همه آنها  فروریخته بود.

توصیف بارگاه حسینی در قرن هجدهم

 نیبور یک شب را برای مدت کوتاهی به همراه راهنمای خود (ملا بغدادی) در حرم امام حسین(ع) سپری کرد. او وضعیتی را که آستان حسینی در زمان بازدید او داشت اینگونه توصیف می‌کند که اطراف حرم و صحن نورانی بوده و پنجره‌های شیشه‌ای زیادی در آن وجود داشت، که در آن دوره مورد نادری بود زیرا خانه‌های شهر فاقد پنجره‌های شیشه‌ای بود و از این نظر، بارگاه امام حسین(ع) به گفته او منظره بی‌نظیری داشته است.

نیبور در شرح مضجع مطهر می‌گوید که در وسط میدان بزرگی بوده که چهار طرف آن را محل اقامت علما و استادان احاطه کرده بود و این میدان صحن آستان مقدس حسینی بوده است. نیبور اشاره می‌کند که در ورودی آستان، شمعدان بزرگ مسی وجود داشت که تعدادی شمع شبیه به آنچه در حرم امام علی(ع) وجود داشت قرار داشت اما می‌گوید که در مقایسه با ضریح علوی، در ضریح امام حسین(ع) طلای زیادی وجود نداشت.

نیبور در مورد مضجع مطهر حضرت عباس(ع) می‌گوید: به پاس دلاوری‌هایی که حضرت عباس در روز عاشورا از خود نشان داد و فداکاری‌اش در راه برادرش، مسجد بزرگی برای او بنا کردند. منظورش از مسجد، آستان مقدس عباسی است، سپس ماجرای قطع شدن دستان حضرت عباس را بیان می‌کند.

سپس موقعیت خیمه‌گاه در آن زمان را به دقت بیان می‌کند و می‌گوید: این مکان به باغی بزرگ و سرسبز تبدیل شده است که در انتهای شهر قرار دارد و در آن آبگیر بزرگی دیده می‌شود. این آبگیر همان مکانی است که حضرت عباس برای یافتن آب حفر کرده بود، اما آبی در آن یافت نشد.

روشن است که او این اطلاعات را از افراد حاضر در آنجا به دست آورده است و نه از منبع معتبر. همچنین به نظر می‌رسد که این آبگیر بزرگ منبع مهمی برای شهر بوده است، زیرا نیبور نقل می‌کند که مردم آنجا معتقد بودند که ظهور آب پس از واقعه عاشورا معجزه بوده است.  این آبگیر بزرگی که نیبور بدان اشاره کرده همان مکانی است که تیشیرا در صد و شصت سال قبل در سفر کربلا به آن اشاره کرده بود.

نیبور همچنین به اعتقاد برخی از مردم اشاره می‌کند که معتقد بودند قاسم بن الحسن(ع) و تعدادی از شهدا در محل خیمه‌گاه زیر گنبد کوچکی که در آنجا بود دفن شدند. اگرچه نیبور در مطالعه شرق تخصص داشت، اما در این مورد دچار سردرگمی شد. زیرا این مکان، خیمه‌گاه قاسم بود که قبل از شهادت در آن حضور داشت و محل دفن او در بارگاه امام حسین(ع) است. نیبور از کسانی که در آنجا بودند اطلاعاتش را می‌گرفت این بود که مثلاً ماجرای عروسی قاسم و برخی مسائل دیگر را آنطور که از برخی افراد شنیده بود روایت کرده است.

فقدان امنیت در کربلا

نیبور با اشاره به اینکه امنیت در کربلا تقریباً وجود نداشت می‌نویسد که در مدت اقامت خود در کربلا افرادی را دیده که پس از غارت شدن توسط سربازان دولت عثمانی که انتظار می‌رفت از امنیت مردم دفاع کنند از ادامه سفر به آنجا پشیمان شده بودند. همچنین کسانی را دیده بود که عرب ها دارایی‌شان را غارت کرده بودند.

نیبور شرایط اسفبار سیاسی و امنیتی آن زمان را به تفصیل بازگو می‌کند و می‌گوید: در کربلا تعداد زیادی سرباز ینی چری ترک حضور داشتند که به مردم و مخصوصاً زائرین ایرانی حمله می‌کردند. بنابراین مسافران و دیگران باید بیشتر احتیاط می‌کردند به خصوص اگر شیعه بودند. نیبور می‌گوید آنها به خود او هم حمله کردند چون فکر می‌کردند که او یک مسافر ارمنی است اما وقتی فهمیدند اروپایی است، او را رها کردند.

 وضعیت صنعت و هنر در کربلا

از مشاهدات نیبور در کربلا می‌توان به تعداد زیاد کبوترها در حرمین اشاره کرد که او از عدم آزار و اذیت آنها از سوی مردم متعجب شده بود. او همچنین از مهر و تسبیح‌های ساخته شده از خاک کربلا ذکر کرده و تصاویر حرم‌های مطهر، براق، کعبه شریف، مسجد النبی و شمشیر امام علی(ذوالفقار) توصیف دلاوری‌های امام علی(ع) و امثال آن که در بازار شهر دیده می‌شده است.

در مورد صنعت مهرسازی آن زمان می‌گوید: این صنعت در کارخانه‌ای خصوصی متعلق به خانواده‌ای از اربابان کربلا برپا بود که این کار را در انحصار داشتند و این خانواده هر ساله مبلغ هنگفتی را به والی بغداد در ازای این امتیاز پرداخت می‌کردند. نیبور از همراهش ملابغدادی خواست تا برای او مهرهایی به اندازه‌ها و اشکال مختلف بخرد. سپس آنها را نقاشی و تصاویر آنها را در سفرنامه خود به زبان آلمانی منتشر کرد. او گفت که آنها را به شکل‌های زیبا قالب زده‌اند. همچنین کاغذی به ابعاد شش فوت و هشت اینچ که روی آن تصویری از کعبه و مسجد النبی و آرامگاه ائمه اطهار و تصاویر دیگر کشیده شده بود خرید و همه آنها رنگی و تذهیب کاری شده و به قول او تقریباً ناشیانه کشیده شده بودند.

نیبور در ثبت هر چیزی که می‌دید دقیق بود، مراقب بود چیزی از دست ندهد. او کربلا را به مقصد حله ترک کرد تا با کاروانی به تعداد تقریبی دویست نفر از آنجا به بغداد سفر کند و کوله‌باری از خاطرات را با خود همراه برد.

ترجمه: محسن حدادی

منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی آستان مقدس حسینی

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612