میراث مکتوب – در نیمۀ اول قرن هشتم ه. ق در شاهنامههای مصور شیراز با بازنمایی خاصی از نگارۀ «بهرام گور و آزاده در شکارگاه» مواجهیم که در دو شاهنامۀ «کاما»ی سلجوقی، و شاهنامۀ 833 ق تیموری، دیده نمیشود و آن نقشمایۀ «آزادۀ در حال مرگ» در شاهنامههای 731، 733 و 753 ق اینجوست.
تاکنون، به ارتباط بستر فکری، سیاسی و اجتماعی زمانۀ ایلخانیان بر نقشمایۀ آزادۀ مُرده در نگارههای اینجو پرداخته نشده است. از اینرو پژوهش حاضر میکوشد با تکیه بر رویکرد پانوفسکی و با روش توصیفی، تحلیلی به تفسیری متفاوت از صحنۀ مذکور در شاهنامههای اینجو دست یابد و به این پرسشها پاسخ دهد که چرا نقشمایۀ «کنیزک و بهرام سوار بر شتر» در دورۀ اینجو استمرار نیافت و به جای آن «بهرام و کنیزک مرده» تصویر شد؟ و آیا رابطه و نسبتی میان ویژگیهای ایزد باستانی بهرام با شخصیت واقعی سلاطین ایلخانی و اینجو وجود دارد که منجر به تحول نقشمایۀ مذکور شده است؟
از اهداف این پژوهش، یافتن رابطه میان نقشمایۀ «کنیزک مرده» در شاهنامههای اینجو و «اندیشههای دربار اینجو و تغییرات تفکر ایرانی» است و نیز بررسیِ نسبتِ میان ایزد باستانیِ بهرام و سلاطین دربار اینجو و ایلخانی.
براساس نتایج این تحقیق، بنمایۀ کنیزک مُرده در شاهنامههای اینجو بر اساس اعتقادات، فرهنگ و زمینههای اجتماعی جامعۀ ایلخانی، و آل اینجو، با تباری مغولی، شکل گرفته است. شواهدی تاریخی بیانگر وجود «وجه تنبیهیِ» ابوسعید ایلخانی و رفتار خشن او در تبریز، مبنی بر تنبیه کونجاک خاتون، بهدلیل همراهی با شوهرش در جنگ علیه سلطان مذکور است. این زن، چون «کنیزک بهرام گور»، به دستور ابوسعید به وسیلۀ لگد چارپایان، کشته شد و به نظر میرسد نقاشان اینجو نیز از این صحنۀ متعلق به شاهنامۀ بزرگ ایلخانی، در سه شاهنامۀ اینجو الگوبرداری کردند. همچنین گویا نقاش با تصریح بر جنبۀ حماسی داستان، سعی دارد با تأکیدِ صِرف بر کنش بهرام، شخصیت بهرام ساسانی را در حالیکه به هیئت شاه زمانه (ابوسعید و شاهان اینجو) درآمده، به ایزد بهرام نزدیک نماید و بدین ترتیب بیشترین اهتمام را در جهت تأکید بر معنای اسطورۀ باستانیِ ایران به کار گیرد.
معصومه عباچی و اصغر فهیمیفر نویسندگان این مقاله در نگره، دوره 12، شماره 43، پاییز 1396، صفحه 60-73می باشند. متن کاملمقاله را اینجا بخوانید