ميراث مكتوب : دكتر رحيم رضازاده ملك در نشست نقد و بررسي روضه المنجمين گفت: كتاب روضه المنجمين پر غلط است، اگر من آن را تصحيح كنم آيا كسي دوباره حاضر به چاپ آن هست؟ به اين جهت، به نظر من تصحيح كردن يك كتاب، از تأليف كردن آن بسيار بسيار مشكلتر است.
وي افزود:اين كتاب اسم, مؤلف و تاريخ تأليف ندارد، يعني در سراسر كتاب اسمي از شه مردان ابوالخير نيست و در اين كتاب هرگز نگفته كه هستم و كجا و كي تأليف ميكنم. پس اينكه ميگوئيم اين كتاب از شه مردان رازي- با نام روضه المنجمين- در سال 466 نوشته شده را از كجا يافتهايم؟ در سال 1879 – 1878 ريو در British Museum يا در كتابخانة موزة بريتانيايي, كتابي را پيدا كرده بود كه روي آن نوشته شده بود روضه المنجمين و آن را به كتابخانه اهدا كرده بودند. وي اين كتاب را خوانده بود و نام كتاب و مؤلف آن را نميدانست . ريو با مراجعه و خواندن اين كتاب, در جايي از آن مثالي پيدا ميكند كه مؤلف براي واقعهاي تنجيمي مثالي ميزند. او در آنجا ميگويد اگر قضيه مثالاً اين باشد، ميشود روز 27 رجب سال 466 قمري مطابق با 2 ارديبهش 443 يزدگردي, 2 ايلول سال 1385 رومي. ريو اين را به عنوان تاريخ تأليف قرار ميدهد، ولي بحثي ديگر نميكند تا اينكه مرحوم سيد جلال طهراني – كه بايد اسم او را برحسب شناسنامهاش با «حا» نوشت- كتابي را از مرحوم حشامالسلطنه هديه ميگيرد و بعد راجع به كتاب تحقيق ميكند. او هم به همين مثال 27 رجب 466 اشاره دارد و ميگويد احتمالاً اين تاريخ نشر باشد.
وي ادامه مي دهد:در كتابخانة مجلس به يك نسخهاي از كتاب مراجعه ميكند با نام نزهت نامة علايي و آنجا عين عبارت نزهتنامه را كه سيد جلال ميخواند ، اين است: «مؤلف و جمع كنندة اين كتاب شه مردان ابوالخير چنين ميگويد. چون مدتي در گرگان و استرآباد بر عزلت بماندم از صناعت خويش و آن… چنان تصنيف كردم» پس نزهت نامه براي كسي است به نام شه مردان بن ابوالخير. او در همان كتاب ميگويد: «من كتاب ديگري نوشتم در 15 باب به نام روضه المنجم» و سه بار به اين كتاب ارجاع ميدهد. پس روشن ميشود كه نزهتنامة علايي را كسي نوشته به نام شه مردان. او هم در همان كتاب ميگويد من كتاب ديگري نوشتهام به نام روضه المنجم كه 25 باب دارد و در دو جاي ديگر از اين كتاب هم ميگويد:” باب هفتم روضه المنجم را كه نوشتهام ،در اينجا نقل ميكنم.” حال كه ما آن باب را با روضه المنجمين فعلي تطبيق ميدهيم ،ميبينيم كه آن كار انجام گرفته؛ پس كتاب روضه المنجمين هم بايد به تأليف مؤلف نزهتنامه باشد.
اما در مورد تاريخ تأليف، آن مثالي كه ريو و مرحوم طهراني بدان توجه داشتهاند، 27 رجب 466 ميباشد، ولي اين تنها مثال است و تضميني ندارد كه در همين سال هم تأليف شده باشد. شاهد ديگري هم بر اين تاريخ پيدا كردهام و آن اينكه در روضه المنجمين، صفحة 25، تقويمي ميدهد از جمله تقويم روز و تقويم ماه، ولي تقويم سال را نميدهد. يعني در تقويم ميگويد كه روز پنجشنبه 1 رمضان مطابق روز 5 خردادماه، مطابق روز 2 ايا، اما سالها را ذكر نكرده است. اين يكي از بغرنجترين مسائل حل تقويم است كه روز و ماه را بدهند، ولي سال را ندهند. لازمة حل اين مسئله برقرار كردن يك معادلة جبري سه مجهولي سيار است كه ميشود آن معادلة سه مجهولي را به دو معادله دومجهولي تبديل كرد و با حل معادلة دو مجهولي سيار به اين نتيجه خواهيم رسيد كه روز اول رمضان در همان سال 466 بوده كه همان مطابق بوده است با 5 خرداد ماه 443 يزدگردي و روز 2 ايال 1385.
دكتر رحيم رضازاده ملك به نقل از مرحوم همايي مي گويد: «هنوز هم اين سخن خردمندانة استاد و پيشواي اهل ادب، مرحوم محمد قزويني در گوش است كه مكرر ميفرمود: نسخ خطي همچنان محدود باقي بماند هزار بار بهتر از آن است كه مغلوط چاپ شود، زيرا كه اين عمل خيانتي است كه به فرهنگ كشور ميشود و حقي بزرگ از علوم و معارف بشري را تضييع ميكند؛ چه قدر مسلم، زيانش اين است كه ديگر كسي به اين زوديها ، فكر تصحيح آن كتاب نميافتد و پس چندي كه بر اين حال گذشت و اغلاط در اذهان رسوب يافت و سيم دغل به جاي زر ناب رايج گرديد، بلاي استدراكش از آن زحمتي است كه بايد در تصحيح خود كتاب كشيد». مثلاً كتاب روضه المنجمين را آقاي اخوان چاپ كردند و من ديدم پر غلط است. اگر من آن را تصحيح كنم آيا كسي دوباره حاضر به چاپ آن هست؟ به اين جهت، به نظر من تصحيح كردن يك كتاب، از تأليف كردن آن بسيار بسيار مشكلتر است.
تصحيح يك كتاب، از تأليف آن بسيار مشكلتر است
دكتر رحيم رضازاده ملك در نشست نقد و بررسي روضه المنجمين گفت: كتاب روضه المنجمين پر غلط است، اگر من آن را تصحيح كنم آيا كسي دوباره حاضر به چاپ آن هست؟ به اين جهت، به نظر من تصحيح كردن يك كتاب، از تأليف كردن آن بسيار بسيار مشكلتر است.
مطالب مرتبط