کد خبر:51258
پ
63615405

تساهل و مدارا در اندیشه‌ حافظ

فاطمه ذوالقدریان: در باور حافظ، سیاست بدون صداقت هرگز اتفاق نخواهد افتاد و دین نیز بدون آزادی معنایی نخواهد داشت.

میراث مکتوب- فاطمه ذوالفقاریان، دانش‌آموخته دکتری علوم سیاسی- گرایش اندیشه سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد، در گفت‌وگویی اظهار کرد: پدر من یک حافظ‌خوان باذوق بود که کل دیوان را از بر داشت. ما نیز مانند بسیاری از خانواده‌های ایرانی، حافظ‌خوانی شبانه داشتیم و او برایمان حافظ می‌خواند و ابیاتش را تحلیل می‌کرد. به علت وجود چنین زمینه‌ای، حافظ برای من جایگاه ویژه‌ای پیدا کرد که تا امروز ادامه پیدا کرده است.

وی افزود: بر اساس این رابطه شخصی با حافظ و از آنجایی که به اندیشه متفکران ایرانی نیز علاقه‌ مند بودم موضوع پایان نامه ارشد خود را هم در ارتباط با حافظ انتخاب کردم. یکی از دغدغه‌های من این پرسش بود که حافظ سیاسی‌ است یا خیر و یا اینکه آیا ما با این طرح موضوع، او را از جایگاه ادبیاتی خود خارج کرده و به جرگه دیگری وارد می‌کنیم؟ در این زمینه تحصیل در رشته علوم سیاسی به من کمک کرد که این دو حوزه به ظاهر ناهمگون یعنی ادبیات و سیاست را به یکدیگر مرتبط کنم.

ذوالفقاریان با اشاره به اینکه برخی فکر می‌کنند شعرا و نه الزاما حافظ مختص رشته ادبیات هستند و به حوزه سیاست ربطی ندارند، تصریح کرد: برای مثال شاهنامه بیشتر برای ما حالت سیاسی دارد تا حافظ و گویی حافظ برای ما حالتی عرفانی دارد و برجسته کردن سیاست در آن دشوار است! البته سیاست معناهای متفاوتی دارد؛ معنای اول، سیاست را به معنی قدرت، حکومت و رابطه فرمانروا و فرمان بردار در نظر می‌گیرد و معنای دوم آن، اخلاقی است یعنی برخی از متفکران می‌گویند دولت برای رفاه و شادی مردم ایجاد می‌شود.

وی افزود: معنای سوم که خواجه نظام الملک طوسی از آن می‌گوید، دولت برای تدبیر و ساماندهی امور مردم ایجاد شده و الزاما رفاه و شادی برای مردم نمی‌آورد اما ما هیچکدام این معانی سیاست را در دیوان حافظ نمی‌بنیم. او سیاست را خیلی خرد در نظر می‌گیرد، مانند فوکو که به میکروپاور اعتقاد داشت و مطرح می‌کرد که قدرت دیگر در دولت وجود ندارد و خیلی خرد و ریز شده، در جامعه و نظام‌های فرهنگی تقسیم شده است و در حقیقت در همه جا وجود دارد. بر اساس این معنا باید بگوییم حافظ نقد اجتماع و تغییرات اجتماعی انجام می‌دهد.

این دانش‌آموخته دکتری علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به اینکه حافظ ناهنجاریهایی مثل ریاکاری و چند چهره‌گی را در جامعه شناسایی می‌کند، تاکید کرد:  این شاعر برای حل این مشکل، مدام در اشعارش آن را نقد می‌کند. او می‌گوید برای آنکه سیاست درستی داشته باشیم باید این مشکل را حل کنیم و مردم را از آن جدا کنیم. البته او از ناهنجاری‌های دیگری مانند ناآگاهی مردم هم نام می‌برد که به اعتقاد وی باعث می‌شود هیچوقت سیاست درستی در آن مملکت و جامعه رواج پیدا نکند و اگر بخواهیم سیاست درستی داشته باشیم باید مردم را نسبت به اتقاقات و تغییرات جامعه آگاه کرد؛ چراکه باعث می‌شود سیاستمداران هم سیاست درستی را اعمال کرده و حقوق شهروندی را رعایت کنند.

رندی در نگاه حافظ این است که انسان بداند چه زمانی تقیه و چه زمانی انتقاد کند

وی ادامه داد: مفهوم دیگری که حافظ از آن یاد می‌کند، رند و رندی است. رند مفهوم ثابتی ندارد، برخی آن را منفی و به معنی میخوارگی و برخی به معنای زیرک، باهوش و سیّاس می‌دانند. چیزی که در دیوان حافظ به آن اشاره شده است به معنای نبود ریاکاری و تزویر است یعنی کسانی که با صداقت خودشان چند چهره‌گی را کنار میگذارند و عملشان با نیتشان یکسان است. حافظ به یک سری سازه‌های نامطلوب در جامعه قرن هشتم از قبیل ریا و ناآگاهی و سوءعملکرد حاکمان اشاره می‌کند. راهکار حافظ این است که تنها کاری که در مقابل قدرت حاکمه می‌توانیم انجام دهیم رندی است! رندی در نگاه حافظ این است که انسان بداند چه زمانی تقیه کند و چه زمانی انقلاب کند و سعی می‌کند با مفهوم رندی به مقابله با هیأت حاکمه زمان خودش بپردازد.

ذوالفقاریان تاکید کرد: امروز که اشعار حافظ را می‌خوانیم شاید بگوییم این دقیقا نقد قدرت حاکم است ولی آن موقع اشعار وی بیشتر حالت عرفانی داشت و خیلی به عنوان یک متن سیاسی به حساب نمی‌آمد. حرف حافظ نقد کژکارکردی های جامعه مانند ریاکاری و ناآگاهی مردم است. او می‌گوید خوب است که یکسری راه حل برای این کژکارکردی ها بدهیم و مهمترین اصلی که به عنوان راه حل مطرح می‌کند بحث تساهل و مدارا است و اگر بخواهیم یک بیت از دیوان حافط را نام ببریم که کاملا سیاسی است و مفهومش همیشه و در همه دوران ها تکرار می‌شود این بیت است که: آرامش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا.

وی افزود: این بیت مفهومی کاملا سیاسی دارد، تساهل و مدارا باید در جامعه وجود داشته باشد و این چیزی است که ما در دوره های مختلف خیلی کم از آن می‌شنویم یعنی همیشه یک قدرت به عنوان قدرت اصلی وجود دارد که سعی میکند قدرت های رقیب را از بین ببرد. یگانگی گفتمانی که در هر جامعه رواج پیدا می‌کند باعث می‌شود آن تساهل و مدارا از بین برود و هیچوقت آن جامعه رنگ و بوی سیاسی درستی پیدا نکند. حافظ می‌گوید تساهل‌ و مدارا یعنی با همه افراد جامعه فارغ از نژاد و جنسیت و زبان یکسان رفتار شود و گفتمان غالبی وجود نداشته باشد و این تقابل گفتمان‌ها باعث ایجاد گفتگو در جامعه می‌شود. به همین دلیل تلاش حافظ در استفاده از استعاره، تشبیه و تمام آرایه های ادبی برای این است که بتواند یک مفهوم سیاسی را منتقل‌ کند.

ریاکاری محتسب سبب می‌شود مردم از دین و حکومت زده شوند

این دانش‌آموخته دکتری علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد، بیان کرد: بیشترین نقد حافظ درباره ریاکاری به آن مفتی و محتسبی است که جزو ارکان حکومت بوده و منصوب پادشاه برای رواج دین هستند ولی نه تنها رواج دین انجام ندادند بلکه چند چهره‌گی و تزویر آنها باعث از دین زده شدن مردم شد. می خور که صد گناه در حجاب/ بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند/ گرچه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود / تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود.

وی افزود: علاوه بر این‌ها ایران بارها در طول تاریخ مورد هجوم بیگانه قرار گرفته است و در این دوره‌ها آدمی باید دنبال راهکار باشد و این راهکار الزاما سیاسی نیست و یکی از روش‌های آن همین شادی، در حال زیستن، بیخیالی و رندی است. نسل ما خیلی دنبال تغییرات اجتماعی بود اما نسل فعلی در لحظه زیستن و زندگی روزمره و خندیدن را دنبال می‌کند و همین را سیاسی می‌داند. جوان‌های نسل جدید یا همان نسل  zدنبال زندگی‌ روزمره و شادی هستند.

تساهل و مدارا در  اندیشه‌ حافظ

ذوالفقاریان با اشاره به اینکه حافظ در واقع یک دغدغه‌مند اجتماعی است و دیوانی که می‌نویسد به عنوان یک دغدغه‌ اجتماعی برجسته است، افزود: حافظ با استفاده از زبان استعاره، ایهام و تشبیه اشعاری را بیان می‌کند که بعدها به دست ما می‌رسد و با توجه به این اشعار ما شاهد تساهل و مدارا در اشعار او هستیم. او در حال زیستن را تشویق می‌کند. این مفهوم شاید در دوره‌های دیگر جواب ندهد ولی در زمان حمله مغول‌ها به ایران و رخ دادن فجایع ناگوار، حافظ با عدم توانایی در مقابل این حوادث رویکردی دیگر را مطرح می‌کند که مردم را تشویق به در حال زیستن، شاد زیستن، بیخیالی و تقدیرگرایی می‌کند به این معنی که این سرنوشتی است که برای ما پدید آمده است و حال باید به دنبال راهکاری برای گذر از این وضعیت باشیم.

او ادامه داد: در آن دوره حافظ به عنوان یک مصلح اجتماعی شناخته می‌شود و ما الان می‌توانیم از آن، برداشت‌های سیاسی به عمل آوریم. چیزی که حافظ را از دیگر شاعران متمایز می‌کند این است که حافظ شاعری میانه هست و در اشعار او مضامین تقدیرگرایانه و جبرگرایانه هم وجود دارد برای مثال یکی از ابیات او که کاملا این وجه جبرگرایانه را نشان می‌دهد این است که: در دایره قسمت ما نقطه پرگار ایم/ لطف آنچه تو فرمایی و حکم آنچه تو گویی.

وی با بیان اینکه خاصیت حافظ این است که با باز کردن هر یک از صفحات اشعار او می‌توانیم چند مفهوم در کنار یکدیگر را شاهد باشیم و با خواندن دو بیت از آن اشعار به مفهوم‌های تداعی شده‌ای که در ذهن خود داشته‌ایم برسیم، بیان کرد: در زمانی که پدرم در بستر بیماری بودند من به غزلیات حافظ مراجعه کردم و با باز کردن اولین صفحه از آن دیوان با این ابیات روبرو شدم: آن یار کز او خانه ما جای پری بود/ سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود/ دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش/ بیچاره ندانست که یارش سفری بود. شاید با مراجعه فردی دیگر به این ابیات برداشت متمایزی از آن می‌شد ولی من در آن لحظه برداشتم به نوعی دیگر بود. زیرا حافظ شاعری میانه است و هر کس با هر نیت و فکری بخواهد فال بگیرد دقیقاً فال او زبان حال خودش را بیان می‌کند.

این دانش‌آموخته دکتری علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد با تاکید بر اینکه حافظ جزو شعرایی است که محدود به عصر خودش نشده است، افزود: همین که او توانسته در گفتمان‌ها و بحث‌های متفاوت حضور داشته باشد به دلیل این است که گفتمانش، گفتمانی فرا تاریخی بوده است. برخی از افراد می‌گویند که حافظ از عصر خودش فراتر رفت؛ حافظ در عصری به دنیا آمد که در آن، ایران مورد تاخت و تاز مغولان قرار گرفته بود. همه می‌گفتند باید با ترس از کشته شدن، فقط زندگی کنیم اما حافظ می‌گفت تو می‌توانی با شعر گفتن به کارکرد تقیه برسی.

ذوالفقاریان  با تاکید بر اینکه، اینطور نیست که تساهل و مدارایی که حافظ درباره آن حرف می‌زند فقط در قرن هشتم جواب می‌داده است و اکنون دیگر جوابگو نیست، مطرح کرد: همین الان که در قرن بیست و یکم هستیم همچنان مسئله مدارا مطرح است و من نباید آزادی‌ام آنقدر رواج پیدا کند که باعث محدود شدن آزادی فرد دیگری شود. به همین دلیل است که می‌توانیم حافظ را به عنوان شاعری نام ببریم که محدود به دوره و شرایط زمانه‌ای که در آن می‌زیسته نیست و اشعار او در دوره‌های مختلف کاربرد دارد. او به افراد در دوره‌های متفاوت، «در حال زیستن» را پیشنهاد می‌دهد. اساسا لذت بردن از زندگی از مفاهیمی است که محدود به زمان حافظ نیست و قدیمی و تاریخی نمی‌شود و همیشه می‌توان از آن استفاده کرد.

منبع: ایسنا

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612