کد خبر:47678
پ
سعید شفیعیون

به نظامی و «لیلی و مجنون» او کم‌لطفی شده است

«راز لیلی» درواقع یک اثر ادبی موسیقایی‌شده است و در آن موسیقی به خدمت ادبیات درآمده و اصل اثر همچنان «ادبیات» است. درواقع اگر کسی خواست در کمترین زمان با «لیلی و مجنون» نظامی آشنایی مفهومی پیدا کند این آلبوم می‌تواند برایش راهگشا باشد.

میراث مکتوب- آلبوم «راز لیلی» آلبومی با آواز سعید شفیعیون، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان بر اساس منظومه «لیلی و مجنون» به آهنگسازی و تنظیم سامان صادقیان است. این آلبوم اسفندماه در جریان بزرگداشت روز نظامی در تالار وحدت رونمایی شد.

آلبوم «راز لیلی» درواقع نوعی نظامی‌خوانی در قالب موسیقی ردیفی است که داستان «مرگ لیلی» و از منظری کل «لیلی و مجنون» را همراه با دکلمه و در قالب موسیقی و آواز روایت می‌کند. در «راز لیلی» مخاطب بیشتر از موسیقی با ادبیات درگیر می‌شود. آهنگساز آلبوم «راز لیلی»، سامان صادقیان، کوشیده تا مخاطب ضمن اینکه داستان نظامی را از مرگ لیلی می‌شنود، با همراهی و حضور موسیقی، راه برای شنیدن آواز و ادبیات در کنار هم نیز هموارتر شود.

آلبوم «راز لیلی» ۱۳ قطعه دارد که در اجرای برخی قطعات آن حمید منوچهری و حدیث پیمان به‌عنوان گوینده همکاری کرده‌اند. همچنین روح‌الله الله‌دادی (نی)، توحید وحید (کمانچه و کمانچه آلتو)، همایون جهانشاهی (سازهای کوبه‌ای)، امیرمهدی مقدم (عود)، حسین رشیدی (قانون) و سامان صادقیان (تار، سه‌تار، رباب، رابم) گروه نوازندگان این آلبوم را تشکیل می‌دهند. این آلبوم هم اکنون در سایت بیپ تونز قابل‌شنیدن برای علاقه‌مندان ادبیات و موسیقی ایرانی است.

با سعید شفیعیون که استاد ادبیات و از شیفتگان نظامی است و سامان صادقیان، آهنگساز «راز لیلی»، به‌مناسبت رونمایی از این آلبوم و درباره «لیلی و مجنون» گفتگویی انجام شده که متن آن را که در ادامه می‌خوانید.

آقای شفیعیون، دلیل انتخاب «لیلی و مجنون» از میان تمام آثار «نظامی» برای ساخت آلبوم موسیقی چه بود؟

از نظر من «لیلی و مجنون» و حتی خود «نظامی» در تمام تاریخ ادبیات درست معرفی نشده‌اند؛ درحالی‌که مؤثرترین آثار در طول تاریخ ادبیات از زمان ظهور «نظامی» در زبان و ادبیات فارسی و حتی زبان عربی و ترکی آثار «نظامی» بوده‌اند. این شاعر جایگاه خود را آنطور که شایسته است نیافته و حتی مورد تاراج و مصادره قرار گرفته، به طوری که مدعی شده اند این شاعر ترک بوده و اشعارش به ترکی بوده است. شعرهای یک شاعر ترک دیگر را که چندین قرن بعد او بوده، به وی نسبت داده و در مقبره او در جای شعرهای فارسی تراشیده شده او، قرار داده اند.حتی بعضی اشعار او را به دیگر شاعران نسبت داده‌اند. اصل برایم در ابتدا معرفی «نظامی» بود و خصوصاً «لیلی و مجنون» که در میان آثار نظامی کمتر به آن پرداخته شده است. ساحت ادبیات در این زمینه در زمانه حاضر و در مقابل لشکر افراسیاب موسیقی غیر فاخر برای معرفی محدود است، درحالی‌که در اکثر هنرهای ایرانی از مینیاتور، موسیقی و خوشنویسی و… ادبیات جریان دارد. اگر ادبیات درگذشته راهگشا بود حال نیز هنرهای دیگر باید به کمک ادبیات بیایند و به نظرم با همراهی هنرهای دیگر، ادبیات را نیز بهتر می‌توان بازخوانی کرد. ما در سال ۱۳۹۵ به‌عنوان قدم اول برای شناساندن جایگاه واقعی نظامی، در اسفندماه روز بزرگداشتی برای او انتخاب کردیم.

چون تحصیلات ادبی در این زمینه دارم و از موارد تدریسم نظامی است به نظرم رسید که به «لیلی و مجنون» در میان آثار نظامی کم‌لطفی شده است. به همین دلیل این اثر را انتخاب کردم. کسانی هم که در طول تاریخ‌ادبیات به «لیلی و مجنون» پرداخته‌اند، مثل سعیدی سیرجانی، لیلی و عشق عذری او را با داستان باشکوه عشق شیرین و خسرو در یک امپراتوری مقایسه کرده‌اند و در این مقایسه به لیلی کم‌لطفی شد.

این تفسیرهایی را که می‌گویند نظامی به سرودن «لیلی و مجنون» بی‌میل بوده و نقدهایی را که به این اثر شده است تا چه حد وارد می‌دانید؟

نظامی خود در مقدمه اثر هم به سختی این کار اشاره کرده و گفته که من در تنگنایی قرار گرفتم و چون «خسرو و شیرین» را سرودم شاه به من دستور داد که این عاشقانه را این بار در صحرای برهوت و نه در یک امپراتوری روایت کنم؛ این برخلاف تصور رایج، بیان سختی کار بوده نه اینکه نظامی بخواهد بگوید من به اثر خود بی‌توجه بوده‌ام. دیگر اینکه گفتند نظامی در چهار ماه این اثر را سروده و برای «لیلی و مجنون» زمان نگذاشته، درحالی‌که در میان شعرا یکی از سنت‌های ادبی و روش‌های رساندن اعجازشان در کار ادبی یکی طولانی‌بودن زمان سرودن و دیگری کوتاه‌بودن زمان سرودن بوده است. اینکه نظامی در چهار ماه «لیلی و مجنون» را به سرانجام رسانده است، اعجاز زبان او را می‌رساند. خودش هم می‌گوید بالای هزار عشق‌نامه بوده عشق «لیلی و مجنون» و نامش را «عشق‌نامه» گذاشته درحالی‌که منظومه «خسرو و شیرین» را «هوس‌نامه» نام‌گذاری کرده است.

نقدهایی که درباره «لیلی و مجنون» بیان کرده‌اند ناشی از این است که ژانر را نمی‌شناسند. این منظومه از لحاظ ژانری و گونه‌شناسی اثری بسیار برجسته و حساب‌شده است و برخلاف آنچه متصورند زبان نظامی در این اثر زبانی خلاق و ترکیب‌ساز و عاطفی و احساسی است.

باز سؤال دیگری که مطرح می‌شود اینکه چرا بخش «مرگ لیلی» که بخشی غم‌انگیز بود برای ساخت این آلبوم انتخاب شد؟

نظامی از نگاه من شاعری «زن‌پرور» است و قهرمان‌های او در «خسرو و شیرین» و «هفت پیکر» و همین «لیلی و مجنون» زنان هستند. او به زن بسیار بها داده و برخلاف دیگر روایت‌ها می‌گوید اول لیلی می‌میرد بعد مجنون و اعتبار بیشتر را به «لیلی» بخشیده است. در باور رایج در طی زمان، مردم لیلی را دختری منفعل تصور کرده‌اند درحالی‌که این ادعایی خلاف است. «لیلی» متهم است که هیچ بروز و ظهوری ندارد و تنها در قسمت مرگ «لیلی» است که ماجرا روشن می‌شود. در بخش گره‌گشایی داستان می‌بینیم که اوست که داستان را جلو می‌برده و هرگز منفعل نبوده است. لیلی در لحظه مرگ، مادر را مورد عتاب قرار می‌دهد و می‌گوید در حق من مادری نکردید و نپرسیدید که میل من چیست. توصیه‌های لیلی درباره مجنون همه‌چیز را روشن می‌کند. گویی این مرگ برایش وصال است و انگار اطرافیان را دست می‌اندازد و سفره عقدی برای خود مهیا می‌کند و زنی که هیچ بروز و ظهوری از اول داستان نداشته اینجا از خودش عکس‌العمل نشان می‌دهد. دلیل انتخاب بخش مرگ لیلی همین بود؛ تنها در پرده آخر بود که می‌شد تابلویی مثل اپیزود کل داستان را خلاصه کرد. اینجا هم مثل داستان «طوطی و بازرگان» همان مرگی که در عرفان دارید رمز اصلی عشق عذری شده است؛ عشقی که در جهان دیگر به شما داده می‌شود. عشق عذری همان‌طور که می‌دانید منسوب به قبیلهٔ بنی عذره بوده که مشخصاً شخص عشق خود را ابراز و سپس عفت می‌ورزیده است. لیلی و مجنون پیش از نظامی فقط ابیات پراکنده منسوب به مجنون بوده است؛ اما نظامی کاری را از هیچ به عینیت رسانده و حتی «احمد شوقی» و دیگر شعرای عرب بعدها مهم‌ترین داستان عاشقانه خود را از روی اثر «نظامی» ترجمه می‌کنند. اثر به‌ظاهر غم‌انگیز است؛ اما مبنای آن عشق عذری است که رنجی خودخواسته برای ذوب‌شدن ناپاکی‌ها و باقی‌ماندن عشق پاک است. قسمت‌های آخر آلبوم ما، با چینشی که داشتیم، نوید وصل را می‌دهد و این‌گونه «لیلی و مجنون» محتوم به یک سوگ بی‌دلیل نمی‌شود و سرانجام به حال خوبی ختم می‌شود.

به نظامی و «لیلی و مجنون» او کم‌لطفی شده است

روند کار شما برای چینش بخش آوازی و موسیقی آلبوم «راز لیلی» چه بود؟

من به واسطه درگیری ذوقی با این اثر در مقام معلم ادبیات این اثر را به قطعه آوازی برگرداندم. این سنخ آثار همچون خود «آواز» ایرانی مورد بی‌اعتنایی است. امروز در موسیقی، اول تصنیف می‌چینند و کار دو خط آواز هم دارد و به‌نوعی آواز مهجور مانده است. من در ابتدا طرح آوازی دادم و روی سی، چهل بیت کار کردم. تصنیفی در این کار نخواندم. سامان صادقیان را بر اساس شناختی که داشتم به‌عنوان آهنگسازی که با اثر درگیر شود و وقت بگذارد انتخاب کردم.

با سنت خمسه‌سرایی و با «توحیدیه» که در ابتدای اثر آمد کل محتوای «لیلی و مجنون» در این آلبوم ارائه شد. «راز لیلی» درواقع یک اثر ادبی موسیقایی‌شده است و در آن موسیقی به خدمت ادبیات درآمده و اصل اثر همچنان «ادبیات» است. درواقع اگر کسی خواست در کمترین زمان با «لیلی و مجنون» نظامی آشنایی مفهومی پیدا کند این آلبوم می‌تواند برایش راهگشا باشد. من فضای چهارگاه را برای بخش مجنون انتخاب کردم تا مجنون را در حد یک قهرمان نشان بدهم. آواز نیز حق ادبیات را ادا می‌کند و احساس اصلی شعر را نشان می‌دهد و این‌گونه حق آواز و نظامی که هر دو در زمانه ما مهجورند در این اثر ادا می‌شود.

با این‌همه شیفتگی به نظامی در مورد تصحیح آثار نظامی قدمی برنداشتید؟

یکی از دوستان من (دکتر علی میرانصاری) در حال فهرست‌کردن تمامی آثار «نظامی» در همه جای دنیا هستند. کار ایشان که تمام شود باید کسی که به زبان نظامی نزدیک است و بر زبان او اشراف دارد کار تصحیح را انجام دهد. بعد از گذشت صدسال ما هنوز منبع جدیدی نداریم و به نسخه تصحیحی استاد وحید دستگردی مراجعه می‌کنیم. دکتر پورنامداریان نیز تصحیحی روی «مخزن‌الاسرار» انجام دادند؛ ولی در ادبیات ما نظامی مهجور مانده است. همین «هفت‌پیکر» مثل زمینی بکر است که به آن نپرداخته‌اند. ما این آلبوم را برای معرفی بهتر «لیلی و مجنون» ساختیم؛ اما در مقابل لشکر افراسیاب موسیقی‌های سخیف این اثر همچون خود نظامی نیاز به نگاه ویژه برای معرفی دارد.

به نظامی و «لیلی و مجنون» او کم‌لطفی شده است

آقای صادقیان، حالا شما اگر ممکن است قدری درباره روال این کار توضیح دهید.

دکتر شفیعیون آواز مفصلی را بر بخش آخر «لیلی و مجنون» که مربوط به مرگ لیلی بود اجرا کرده بودند. ما در موسیقی ایرانی فرم مشخصی داریم. با توجه به اینکه کار چیدمان آوازی مفصل داشت، بر روی آن کار کردیم. قالب شعر «لیلی و مجنون» مثنوی بود که برای ساخت موسیقی کمی سخت‌تر است و از طرفی قصدمان این بود که مخاطب بیشتر از موسیقی با خود ابیات و ادبیات درگیر شود و به‌خاطر موسیقی از اصل مطلب و خط داستانی بازنماند. برای آهنگسازی با خود اثر شروع کردم و شعر را بارها شنیدم و با قطعات بی‌کلام، بخش‌های مختلف را ترکیب و تفکیک کردیم. فرم کلی که چیده شد «توحیدیه» را در ابتدای اثر گذاشتیم و چند دکلمه به آن اضافه کردیم و در انتهای کار هم برای امیدبخش بودن آن، بخشی ضربی قرار دادیم. در نهایت آلبوم با همکاری بنیاد رودکی در سال ۱۴۰۱ آماده شد و اسفند سال گذشته نیز در تالار وحدت رونمایی شد. هنوز معتقدیم که «لیلی و مجنون» و «راز لیلی» جای کار بیشتر و معرفی مفصل برای شنیدن دارد.

الهام شهیدان

منبع: ایبنا

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612