میراث مکتوب- سخن پیرامون بزرگمردی است که از همان نوجوانی و آغاز جوانی در کنار آموختن دروس قدیمه، بیپروایی تعلم دروس جدیده را داشت و دور از چشم روانشاد پدرش، حاج محمدکاظم ملکالتجار، دروس جدید را آموخت؛ بزرگمردی که از جوانی علاقه ویژهای به کتاب، کتابخوانی، نسخههای خطی و اشیای قیمتی و موزهای داشت؛ مثلا در بیست و هشت سالگی به دستیاری پدر برای اداره املاک خراسان به آنجا رفت و در همان سفر پس از تماشای نسخهای از دیوان ابن یمین فریومدی، شاعر سده ششم هجری، در نیشابور به گردآوری نسخههای خطی و تشکیل کتابخانه علاقهمند شد. بازرگان دانشدوستی که خانه بزرگ پدریاش را در بازار بینالحرمین تهران مسکن مطالعۀ اهل معرفت قرار داده بود که کتابخانهای در سطح ملی بزرگ گشت؛ فرهیختهای که املاک و مستغلات فراوانی را در چند مرحله، در تهران و خراسان وقف امور خیریه کرد و بزرگترین واقف تاریخ معاصر ایران گشت: واقف چند میلیون مترمربع زمین در خراسان، کمک به تجدید بنای شیرخوارگاه، پرداخت مستمری سالانه به مستمندان آبرومند و کارافتادگان سالخورده، ساخت و وقف دبستان و دبیرستان، بیمارستان، مسجد و حمام و چاه و قنات؛ او از ثروتمندترین مردان ایران در دهه ۵۰ بود و بیش از دو میلیارد تومان، به ارزش آن روزگار، از اموال و داراییهای خویش را وقف امور عامالمنفعه و تقدیم آستان قدس رضوی کرد.
***
در ادامه دو کتاب درباره حاج حسین آقا ملک معرفی میشود: 1- یساولی (1399) و 2- مرتضوی قصابسرایی (1391 و 1402). هر کدام از این پژوهشها به نحوی خوانندگان را با جنبههای مختلف زندگی و شخصیت این مرد گرامی آشنا میکند. تمرکز اصلی در کتاب مرتضوی بر روی منابع و مستندات مکتوب و در کتاب یساولی بر خاطرات و روایات منقول از بزرگان فرهنگ ایران است. با مطالعۀ این دو کتاب بیشتر از پیش با جایگاه والای فرهنگی و اخلاقی این واقف ارجمند آشنا میشویم.
اکنون بخشهایی از برگزیدۀ این دو کتاب را از نظر میگذرانیم:
مختصری از نوجوانی و دانشاندوزی حاج حسین آقا ملک تا جوانی
مرحوم حسین ملک (محمدحسین ملک) فرزند بزرگ حاج محمدکاظم ملکالتجار در 11 ربیعالاول 1288 قمری برابر با 10 خرداد 1250 خورشیدی در خانۀ پدری، در بازار بینالحرمین تهران دیده به جهان گشود.
در نوجوانی، آموزش صرف و نحو و منطق تا اسفار و نیز دیوانهای شاعران ایرانی، عربی و ترکی را نزد سید جواد لواسانی و سپس در مدرسه دارالشفا نزد آقای میرسید محمدعلی مازندرانی و بعدها در مدرسه صدر نزد آقا میرشهابالدین نیریزی آموخت. پس از درگذشت آقا میرشهابالدین نیریزی، در منزل تحت تعلیم آقا ملا غلامعلی حکیم قرار گرفت. وی همچنین از دانشمندان ارجمندی چون عبدالله نیشابوری، حاج شیخ مسیح طالقانی، میرزا ابوالحسن جلوه و اصطهباناتی برخوردار شد. ضمنا او به آموختن دیگر دانشها و فنون چون ریاضی و نقاشی و زبان فرانسه مشغول بود (مرتضوی، 1391: 40-39).
حاج حسین آقا و وقف
موقوفات حاج حسین آقا ملک در دو شهر تهران و مشهد، از جمله بزرگترین موقوفات آستان قدس رضوی است به گونهای که اگر به فهرست موقوفات آستان قدس از زمان صفویه تا کنون بنگریم، درمییابیم که هیچ موقوفهای چه از نظر کمی چه کیفی به اندازه این موقوفات نبوده است؛ آنگونه که به گفته واقف آن، از وسعت کشور سوئیس هم بیشتر است (همان: 63).
برخی از موقوفات ملک عبارت است از قراء قلعه فریمان، مزرعه هوس، باغ عباسآباد، تقیآباد، عشقآباد، 20 پارچه از املاک و مستغلات حومه مشهد از جمله مزارع و قناتهای تقیآباد، باغ سالار، کاریز بداغ و … ایشان بیش از 63 هزار متر مربع بر آستان قدس رضوی وقف کرد… سازمان موقوفات ملک، با در اختیار داشتن حدود 820 هکتار زمین به صورت امانی و استیجاری و مزارعه و تعداد 20 حلقه چاه کشاورزی به صورت امانی از کل 128 حلقه چاه سازمان، در بخش کشاورزی و دامپروری مشغول به فعالیت است.
فعالیتهای موقوفات ملک در بخش بهداشتی و درمانی نیز شایسته نگرش است:
احداث بیمارستان ثامنالائمه، واگذاری 10 هکتار زمین برای احداث بیمارستان سجادیه در تربت جام و … (همان).
تأسیس کتابخانه ملک
بزرگترین و مهمترین موقوفه روانشاد حاج حسین آقا ملک در تهران، کتابخانه و موزه ملی ملک است. این کتابخانه … [در سال 1403 با بیش از 19 هزار عنوان نسخه نفیس خطی و حدود 100 هزار کتاب چاپی در کنار نسخههای سنگی و جراید] … در ردیف یکی از غنیترین کتابخانههای ایران است. مرحوم ملک کتابهای کتابخانه خود را پس از نقل مکان به تهران، به همراه خانه پدری در سال 1316 خورشیدی به آستان قدس رضوی وقف کرد و خود تا پایان زندگی به خریداری و گردآوری کتاب ادامه داد و وصیت کرد که پس از مرگش، برای کتابخانه با درصدی از درآمد موقوفات، همه ساله کتاب خریده شود (مرتضوی، 1391: 97).
مرتضوی قصابسرایی، مرضیه (1390)، حاج حسین آقا ملک، شخصیت، اقدامات و خدمات. تهران.
مرتضوی در ادامه مطالعه و تحقیق در مورد موقوفات ملک به هر سند و مدرکی که به زندگی پدر، پدربزرگ و زندگی حاج حسین آقا ملک و دیگر رجال دوره قاجار بر میخورد، یادداشت برداری میکرد. از این رو تصمیم گرفت نسخه کامل تری از زندگی این واقف ارائه کند و کتاب حاج حسین آقا ملک، بزرگ واقف تاریخ معاصر ایران را نوشت که در سال 1402 منتشر شد. این کتاب از 5 فصل تشکیل شده است:
در آغاز به معرفی و بیان برخی از فعالیتهای سیاسی و اجتماعی جد و پدر مرحوم حاج حسین ملک پرداخته؛ در فصلهای بعد احوالات شخصی و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی حاج حسین آقا ملک در زمان مشروطه مورد بررسی قرار میگیرد و در ادامه فرزندان ایشان معرفی میشوند؛ مقوله وقف و انگیزه حاج حسین آقا ملک از وقف و بررسی کیفی وقفنامههای هفتگانه مرحوم ملک در تهران، خراسان و ری، معرفی کتابخانه و موزه ملی ملک به عنوان مهمترین موقوفه حاج حسین آقا در تهران، معرفی کتب چاپی و اهداکنندگان کتاب به کتابخانه، تالارها و نمایشگاههای موزه ملی ملک، مسکوکات ایران در دوره باستان و دوره اسلامی، محل تامین درآمد موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک و اقدامات و خدمات عامالمنفعه خاندان ملک التجار از دیگر موضوعات مطرح شده در این کتاب هستند.
مرتضوی قصابسرایی، مرضیه (1402). حاج حسین آقا ملک بزرگ واقف تاریخ معاصر ایران. تهران: بهنشر
آقای ابولعلاء سودآور
بخشی از گفتار آقای ابوالعلاء سودآور نوۀ حاج حسین آقای ملک پسر بانو عزتملک ملک
جناب سودآور پس از ذکر بلندی طبع روانشاد ملک در بیتوجهی به ارباب بیمروت دنیا و دستگاه حکومت زمان زندگی ایشان، خاطرهای دربارۀ ایشان نقل میکنند:
… اگر کسی از دولت و حکومت میآمد برای مثلا گشایش بهداری در چناران، یا فلان بزرگی به دیدنشان میآمده از روی تواضع بالاخره پذیرایی میکردند. خالهام صدیقه خانم خاطرهای از روزگار کودکیاش برایم تعریف میکرد که با جنگ دوم جهانی همزمان بوده است. متفقین تهران را اشغال و غلات را همچون بسیاری زمینههای دیگر قبضه کرده بودند و بحرانهایی گوناگون پدید آمده بود. [حاج حسین] آقا این زمان در مشهد بود. گویا روزی هنگام خواب از تلفنخانه پیام میآید قوامالسلطنه نخست وزیر با [حاج حسین] آقا کار دارد. در دوره رضا شاه چندین بار او را گرفته و این ور و آن ور کتک زده بودند و خالهام میگفت گویا همه ترسیده بودند که باز میخواهند [حاج حسین] آقا را بگیرند. صدیقه خانم ایشان را بیدار میکنند و میگوید قوامالسلطنه شما را احضار کرده است. حاج حسین آقا کمی جا میخورد اما سرانجام به تلفنخانه میرود تا پاسخ نخست وزیر را بدهد. قوام السلطنه پشت تلفن به [حاج حسین] آقا میگوید بحران غلات پدید آمده و دولت بسیار در مضیقه است. آنگونه که خالهام تعریف میکرد گویا قوامالسلطنه خیلی التماس و درخواست میکنند که میخواهم هرگونه شده است از املاک شما در خراسان غلهای که هست به نرخ دولتی تحویل دولت بشود چون همه ملاکان و بازرگانان احتکار کرده بودند. [حاج حسین] آقا فوری دستور میدهد این کار را بکنند. حاج حسین آقا روحیه وطندوستی داشت و اگر کسی یک خواهش درست میداشت و او میاندیشید برآوردن آن وظیفه انسانیاش است کار را انجام میداد (یساولی، 1399: 63-63، به نقل از تاریخ شفاهی زندگی حاج حسین آقا ملک).
نویسندۀ کتاب روزگار ملک دربارۀ این اثر چنین میگوید:
«این کتاب بازگویی داستان یک انسان نیست؛ روایت راه و رسم نکویی است که تنها انسانهایی ویژه در آن قلمرو راه دارند. ایران از گذشتههای دور تا امروز، مالداران و ثروتمندانی فراوان به خود دیده است که البته همه نیک نمیاندیشیدهاند؛ نیز نیکاندیشانی بسیار داشته است که مال به فراوانی نداشتهاند. ستارگانی از میان آنان درخشیدهاند که هر دو دارایی «مال» و «نیکاندیشی» را با هم یکجا آوردهاند. نوشتههای پیش رو گوشهای از روایتهای تاریخ شفاهی و خاطرهنگاریها درباره زندگی بزرگمردی به شمار میآید که همچون ستارهای درخشنده در تاریخ نکویی و نکوکاری این سرزمین آمد و اثری شگرف بر جای گذاشت؛ فردی که همه دارایی بیپایان خویش را در دوره قاجار از پدر به ارث برد اما راهی دگرگونه از دیگران در پیش گرفت. روایت این دفتر، خاطرههای تاریخ شفاهی درباره حاج حسین آقا ملک است».
یساولی، مهدی (1399). روزگار ملک هشتاد خاطره و روایت از حاج حسین آقا ملک. دفتر یکم، تهران: کتابخانه و موزه ملی ملک.
منبع: کتابخانه ملک