کد خبر:7488
پ
ebaratmahal

به عبارت محال: چهارده جستار در دلالت‌ شناسی مفاهیم عرفانی

این کتاب دربردارندۀ چهارده مقاله در حوزۀ دلالت‌شناسی یا معناشناسی مفاهیم عرفانی است.

میراث مکتوب – این کتاب دربردارندۀ چهارده مقاله در حوزۀ دلالت‌شناسی یا معناشناسی مفاهیم عرفانی است.

مقالات این کتاب طی دوره‌ای ده ساله (از 1379 تا 1389) برای «دانشنامۀ جهان اسلام» نوشته شده و غیر از چهار مقالۀ «ذوق»، «رؤیت»، «صدق» و «غیبت و حضور» ـ که هنوز در نوبت الفبایی انتشارند ـ مابقی در مجلدات مختلف این دایرة المعارف منتشر شده است.

معناشناسی یا به تعبیر دقیق‌تر دلالت‌شناسی عبارت است از علم تحقیق و تأمل ضابطه‌مند دربارۀ معنا، و نسبت میان لفظ و معنا یا دال و مدلول و به طور کلی تحقیق در ربط و نسبت زبان به منزلۀ نظامی از نشانه‌ها با جهان به معنای عام آن که اعم از اشیا و مفاهیم است. مطالعۀ تحولات تاریخی دلالت الفاظ بر معانی‌شان و آن ساختارهای فکری ـ زبانی که این دلالت بر آن استوار است نیز از وظایف این علم است. تحقیق در دلالت‌شناسی مفاهیم عرفانی بر اساس تاریخ فکری آنها وظیفه‌ای است که مقالات این کتاب بر عهده داشته‌اند. هدف این مقالات کشف و تفکیک و ایضاح معانی مختلفی بوده است که مفاهیم عرفانی در اندیشه‌های عارفان مسلمان داشته است.

چهار مقالۀ اول دربارۀ مفاهیمی بنیادی است که نه فقط در ساختار اساسی انیشۀ عرفانی اسلام بلکه در دیگر شاخه‌های اندیشۀ اسلامی محوریت داشته است و بر بقیۀ مقالات و مقولات این مجموعه نیز شمول و جامعیت دارد. ده مقالۀ بعدی تصویری برگزیده از مراحل سیر و سلوک عرفانی از ابتدا تا انتها را ترسیم می‌کنند.

اولین مقاله به چیستی «تعریف» و امکانات و محدودیت‌های آن اختصاص دارد. نظریۀ تعریف هم با نظریۀ معرفت پیوند دارد و هم با نظریۀ دلالت نزد منطق‌دانان مسلمان.

مقالۀ «تحقیق» ابتدا به معنای تحقیق در فلسفه و منطق و رابطۀ آن با اصطلاح «تحقق» می‌پردازد. در ادامه کاربرد واژۀ تحقیق در زمینه‌های فلسفی مختلف با ذکر مثال تبیین می‌شود و از این طریق واژه‌های خویشاوند و نیز واژه‌های متضاد «تحقیق» معلوم می‌شود. اما در عرفان تحقیق از مقامات و نهایات سلوک و به معنای یقین قلبی و رؤیت حق در اسمای اوست.

در مقالۀ «حق و حقیقت» چهار حوزۀ معنایی متفاوت واژۀ حق از یکدیگر متمایز شده است: وجودشناسانه (آنچه هست، امر واقع)، معرفت‌شناسانه (حکم مطابق با واقع، صدق)، ارزش‌شناسانه (آنچه ارزش و اهمیت دارد) و وظیفه‌شناسانه (آنچه باید انجام داد، حقی که بر عهدۀ کسی است)؛ که از اینها دو حوزۀ معنایی اول توصیفی و دو حوزۀ معنایی دوم هنجاری‌اند. در این مقاله معلوم می‌شود حق چیزی بیشتر از هستی (واقعیت) و باطل چیزی کمتر از نیستی و کذب نیست. در مورد حقیقت در اصطلاح صوفیان نیز به همین میزان با تنوع معانی و کاربردهای چندگانه مواجه هستیم که از آن جمله معنای متافیزیکی و سلوکی حقیقت شرح داده شده است.

مقالۀ «حکمت» به دو معنای مثبت و منفی حکمت در عرفان اسلامی می‌پردازد. از آنجایی که یکی از معانی حکمت در عالم اسلام همان فلسفۀ یونانی یا هر نظام فکری مبتنی بر عقل و تجربۀ بشری بوده است، این معنا از حکمت نام‌هایی چون حکمت تجربتی، حکمت دنیا، حکمت عاریه، یا حکمت یونانی مذموم بوده است؛ اما معنای مثبت آن ناظر به کاربرد قرآنی کلمه بوده و در ردیف کتاب و نبوت آمده است. از این معنا با تعابیری چون حکمت یمانی، حکمت دینی و حکمت ایمانی یاد شده است. همچنین در کنار این معنای مثبت، در تاریخ اندیشۀ اسلامی به جریانی با عنوان حکماءالمشرق برمی‌خوریم که نوعی عرفان تعقلی یا تئوسوفی بوده است. افزون بر اینها به سه معنای مرتبط با همِ حکمت اشاره شده است: معرفت به معنای سنتی که متضمن علم و حال و عمل است؛ قوه‌ای نفسانی برای تمیز حق از باطل و مواعظ و سخنان بصیرت‌آمیز.

ایدۀ مقالۀ «تجلی» طرح تمایز میان دو معنای سلوکی و متافیزیکی مفهوم تجلی در عرفان اسلامی است. معنای سلوکی تجلی عبارت است از آشکارشدن ذات، صفات، و افعال حق بر ضمیر سالک؛ و در معنای متافیزیکی (وجودشناسانه) کل عالم هستی تجلی حق است. در این مقاله پس از ذکر سابقۀ این مفهوم در قرآن و روایات، این دو معنا از تجلی با استناد به متون عرفانی شرح داده شده است. بخش پایانی مقاله به کیفیت تجلی و مراتب آن از نظر ابن عربی و شارحان او اختصاص دارد.

بر اثر تجلی، جذبه روی می‌دهد که به معنای کشیده شدن انسان به سوی خدا و نزدیک شدن به اوست بی‌واسطۀ کوشش و دشواری طی منازل. در مقالۀ «جذبه» ابتدا مراحل روان‌‌شناسانۀ جذبه از نظر صوفیه آمده است. سپس ربط و پیوند مفهوم جذبه با مفاهیمی چون تجلی و کشف و شهود بیان شده است.

مقالۀ «ذوق» پس از بیان معنای لغوی، به معنای اصطلاحی ذوق می‌پردازد که از منظر پدیدارشناسانه عبارت است از حال خوش معنوی که سالک ناگهان در ضمیر خود می‌یابد و در نظام نظری صوفیه معادل ادراک حضوری و بی‌واسطۀ تجلیات حق و چشیدن شیرینی آن است.

از نظر صوفیان علم الاذواق همان علم احوال است. نظریۀ احوال (و مقامات) به یک معنا مغز تعالیم صوفیه است تا آنجا که حتی برخی تصوف را علم احوال دانسته‌اند. در مقالۀ «حال / احوال» ابتدا حدس‌هایی دربارۀ مبادی ورود مفهوم حال به اصطلاحات صوفیان از علم طب و علم النفس فلسفی رایج آزموده شده است. سپس از رهگذر بحث و فحص در باب چیستی حال و انواع و ترتیب احوال، تکون تاریخی این نظریه میان اهل تصوف بررسی شده است. همچنین شبکۀ معنایی این اصطلاح با مفاهیمی چون قلب، وجد، وقت و خاطر شرح داده شده است. بخش پایانی مقاله به بحث دربارۀ نسبت حال با مفهوم جدید تجربۀ دینی اختصاص دارد.

صدق یکی از آداب و شروط سلوک است. مقالۀ «صدق» با تفکیک معنای معرفت‌شناسانۀ واژۀ صدق از معنای اخلاقی و دینی ـ عرفانی آن به بررسی دو معنای اخیر می‌پردازد. همچنین در این مقاله انواع و درجات صدق و روابط درونی میان آنها شرح داده شده است.

یکی از گویاترین مفاهیم دینی برای توصیف رابطۀ انسان و خدا، تقواست. در مقالۀ «تقوا» در (سه بخش قرآن و تفاسیر، احادیث و روایات، و تصوف و عرفان) تکون و سیر تحول معنایی تقوا به همراه مفاهیم خویشاوند آن بررسی شده است. در بخش اول با رجوع به آیات قرآن، چهار معنا برای تقوا بازشناسی شده است که عبارتند از حایل قرار دادن در برابر عذاب الهی، ترس مؤمنانه از خدا یا قهر او، رعایت اوامر و نواهی خدا و قوۀ قلبی یا فضیلتی نفسانی که موجب بصیرت انسان به طاعت و معصیت (در مقام نظر) و محرک ارادۀ او به رعایت اوامر و نواهی خداوند (در مقام عمل) است. تعقیب مفهوم تقوا در بخش دوم (احادیث و روایات) مؤید این فرضیه است که در معارف اسلامی احادیث بیش از هر چیز در خدمت تفسیر و تفصیل قرآن بوده است. اندیشۀ حاکم بر بخش سوم (تصوف و عرفان) نشان دادن پیوند تقوا با دو مفهوم ورع و قلب است.

در مقالۀ «توکل» معنای این مفهوم در پرتو مفهوم محوری توحید تفسیر شده است. این مقاله همچنین به گزارش مباحثات و مناقشاتی پرداخته که حول و حوش مفهوم توکل وجود داشته و به تعارضی مربوط است که در بادی امر میان توکل و کسب (کوشش برای معصیت) به چشم می‌خورد و در اصل جنبۀ دیگری از تضاد دوران‌ساز تاریخ اندیشۀ اسلامی و حتی مسیحی بوده است، یعنی تضاد میان علت ارسطویی که اسباب و علل طبیعی را واجد جوهر و قدرتی اثربخش می‌داند با اعتقاد دینی که هرگونه قدرت و حرکتی را فقط به خدا منتسب می‌کند.

توکل به خدا مستلزم توجه و حضور قلب نزد خداست. مقالۀ «غیبت و حضور» به معانی مثبت و منفی غیبت و حضور و کاربردهای توصیه‌ای و توصیفی این دو مفهوم می‌پردازد.عمدۀ تفسیرهای این زوج اصطلاح عرفانی در خدمت تحلیل‌های پدیدارشناسانه‌ای است که سیر آگاهی سالک و گذشتش از مراحل و اطوار گوناگون آگاه شدن به حق را شرح می‌دهد.

مقالۀ «رؤیت» به گزارش جنبه‌های معناشناسانه و تاریخ فکری این موضوع اختصاص دارد. همچنین در حاشیۀ این بحث، و به عنوان یکی از اضلاع این بحث، می‌توان به موضوع رؤیت خدا در خواب اشاره کرد.

آخرین مقالۀ این مجموعه «حیرت» است. در عرفان اسلامی معرفت به خدا تنها به صورت حیرت ممکن است. در این مقاله نسبت حیرت با مقولات معرفت‌شناسانه‌ای مانند عقل، جهل و معرفت بررسی شده است. همچنین تفاوت معنای حیرت در فلسفه و عرفان روشن شده است.

فهرست مطالب کتاب:

مقدمه

تعریف

تحقیق

حق و حقیقت

حکمت

تجلی

جذبه

ذوق

حال / احوال

صدق

تقوا

توکل

غیبت

رؤیت

حیرت

عباسی، بابک، به عبارت محال: چهارده جستار در دلالت‌شناسی مفاهیم عرفانی، تهران، هرمس، 8+237 صفحه، شمارگان: 1500 نسخه، بها: 150000 ریال، 1394.

منبع: کتابخانۀ تخصصی ادبیات

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612