میراث مکتوب- نامش آشناست و با اهالی امروز نسبت دارد. بین جوانان اهل فرهنگ محبوب است و بین دیرآشنایانش نیز. خوش مشرب است و در او نشانی از غرور نیست، بلکه سرشار از فروتنی است و همواره سر به زیر دارد، اما سرافراز و گردن افراشته در وادی ادبیات تا سیاست است.
از استاد محمدعلی موحد سخن میگویم. او که تاریخی زنده و استوار است. از بختیاری ماست که با ایشان همنفس هستیم و در هوای ایشان تنفس میکنیم. مردی که سیاست را به هوای عدالت و شعر و عرفان گره زده است و خود جمع اضداد است و منزلش وادی عاشقان و دوستدارانش.
نامش از ترجمۀ «سفرنامۀ ابنبطوطه» بر سر زبانها افتاد. چه میتوان گفت از مردی که هم کتاب درسی دربارۀ نفت و مسائل حقوقی آن مینویسد و در سوی دیگر نظری به مقالات شمس دارد. به راستی، یک دست جام باده و یک دست زلف یار.
شاعر است و طبع نیک شعرش را به اهالی شعردوست سپرده و آن را «شاهد عهد شباب» میداند. چه میتوان گفت در برابر کسی که «خواب آشفته نفت» ایران را منثور میکند و از «هوای حق و عدالت» برایمان مینویسد و گوشۀ چشمی به حقوق بشر دارد و «در خانه اگر کس است» را تقدیم هواخوهان حق بشری میکند.
چه مردی که نامهای آهنگین و موزون برای آثارش انتخاب میکند تا جادوی کلامش بیشتر و بیشتر بر دل و جان خوانندگان و دوستدارانش رخنه کند تا دری از «باغ حقیقت» (حدیقة الحقیقه) را به روی ما بگشاید و مست «خُمی از شراب ربانی» شویم و همراه شمس در کوچه باغهای عشق و عرفان هوایی تازه کنیم. باری اینها تنها بخش کوچکی از آثار استاد محمدعلی موحد است که هر شیفتۀ ایران و فرهنگدوستی را به خود میخواند.
امروز زادروز این مرد بزرگ ایرانزمین است. امید که این روزهای سخت و تنهایی ما به پایان رسد تا دیگر بار به زیارت ایشان نائل شویم و دستافشان، غزل خوانیم و مِی در ساغر اندازیم.
مریم مرادخانی