کد خبر:48107
پ
3883533_121

بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی در بنیاد ایران‌شناسی

در آستانه روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی، بنیاد ایران‌شناسی میزبان مراسمی با شکوه با حضور جمعی از فرهیختگان، استادان دانشگاه، پژوهشگران حوزه زبان و ادبیات فارسی، ادبا و ایران‌شناسان بود.

میراث مکتوب- در آستانه روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی، بنیاد ایران‌شناسی میزبان مراسمی با شکوه با حضور جمعی از فرهیختگان، استادان دانشگاه، پژوهشگران حوزه زبان و ادبیات فارسی، ادبا و ایران‌شناسان بود.

علی‌اکبر صالحی، رئیس بنیاد ایران‌شناسی، در خنرانی آغازین آیین گرامی‌داشت حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاعر بلند آوازه ایرانی و سالروز پاسداشت زبان فارسی، با اشاره به مقام والای فردوسی اظهار کرد: حکیم ابوالقاسم فردوسی تنها یک شاعر نبود، بلکه معمار زبان فارسی و پاسدار هویت ملی ایران بود. شاهنامه او نه فقط یک اثر ادبی، بلکه شناسنامه فرهنگی ملت ایران است.

رئیس بنیاد ایران‌شناسی با قرائت ابیاتی از شاهنامه، به تحلیل جهان‌بینی فردوسی پرداخت و افزود: سی سال رنج و تلاش این حکیم فرزانه، زبان فارسی را از گزند فراموشی نجات داد و امروز این زبان، عامل وحدت ملی و پیوند نسل‌هاست.

صالحی با اشاره به گستره نفوذ فرهنگی شاهنامه تأکید کرد: از هند تا ماوراءالنهر و از دریای کاسپین تا خلیج فارس، همه تحت تأثیر این اثر جاودانه قرار دارند. این نشان‌دهنده قدرت زبان فارسی به عنوان عامل انسجام فرهنگی است.

وی در ادامه با اشاره به ضرورت ترویج زبان فارسی در جهان گفت: در دنیای امروز که رقابت فرهنگی شدیدی وجود دارد، باید با برنامه‌ریزی دقیق و سرمایه‌گذاری مناسب، زبان فارسی را در عرصه فراملی معرفی کنیم.

رئیس بنیاد ایران‌شناسی شاهنامه را کاخ بلند فرهنگ ایرانی توصیف کرد که قرن‌هاست در برابر تندبادهای تاریخی استوار مانده است و افزود: وظیفه ماست که این میراث گران‌بها را پاس داریم و به نسل‌های آینده منتقل کنیم. فردوسی به ما آموخت که زبان، خانه وجود ماست و پاسداشت آن، پاسداشت هویت ملی است.

صالحی از برنامه‌های جدید بنیاد ایران‌شناسی در حوزه فردوسی‌شناسی خبر داد که شامل راه‌اندازی کرسی‌های فردوسی‌شناسی در دانشگاه‌های معتبر جهان، تهیه و انتشار آثار پژوهشی درباره شاهنامه به زبان‌های مختلف، برگزاری همایش‌های بین‌المللی با موضوع فردوسی و شاهنامه و تولید محتوای دیجیتال برای معرفی شاهنامه به نسل جوان می‌شود.

مصطفی محقق داماد، استاد دانشگاه و عضو پیوسته فرهنگستان علوم، در ادامه این مراسم به ارائه یافته‌های جدیدی درباره جایگاه فردوسی در آثار ملاصدرای شیرازی پرداخت. وی با استناد به دو کتاب اسفار اربعه و مبدأ و معاد ملاصدرا، افزود: ملاصدرا در اسفار اربعه از فردوسی با عنوان «فردوسی قدوسی» یاد کرده است و او را در کنار مولوی و عطار به عنوان یکی از سه شاعر فارسی‌زبان معرفی می‌کند که مفهوم «وجود مطلق» را در اشعار خود به کار برده‌اند. براساس نقل قول ملاصدرا از کتاب المطالب العالیه فخر رازی، روایاتی از ظهور فردوسی در عالم رؤیا و مکالمه او با رستم نقل شده است. این روایات به عنوان شواهدی بر بقای نفس و حیات اخروی مورد استناد ملاصدرا قرار گرفته‌اند. ملاصدرا فردوسی را از «اهل معرفت و ایمان» دانسته و برای او «حیات طیبه نوریه» در عالم پس از مرگ قائل شده است. این دیدگاه براساس بیت معروف «جهان را بلندی و پستی تویی/ ندانم چه‌ای هرچه هستی تویی» استوار شده است.

محقق داماد تأکید کرد که این یافته‌ها نشان می‌دهد که فردوسی نه تنها احیاگر زبان فارسی، بلکه حامل حکمت الهی بوده و مقام معنوی والایی در اندیشه فلاسفه اسلامی داشته است.

وی به دو روایت متفاوت درباره علت نماز نخواندن بر پیکر فردوسی نیز اشاره و بیان کرد: براساس روایت عروضی سمرقندی این مسئله به دلیل تشیع فردوسی و به روایت ملاصدرا به دلیل مدح پادشاهان عجم حادث شده است. در ادامه مراسم بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی در بنیاد ایران‌شناسی، غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی و عضو هیئت امنای بنیاد ایران‌شناسی، با ارائه تحلیلی عمیق از مصرع آغازین شاهنامه، پرده از ارتباط ناگفته میان حکمت اسلامی و شاهنامه فردوسی برداشت. وی در سخنانی تأمل‌برانگیز، خرد را محور اندیشه فردوسی و کلید فهم شاهنامه معرفی کرد.

حداد عادل با اشاره به جایگاه ویژه فردوسی در میان شاعران حکیم، به تحلیل فلسفی مصرع معروف «به نام خداوند جان و خرد/کزین برتر اندیشه برنگذرد» پرداخت و بیان کرد که تأکید بر اینکه لقب «حکیم»‌به فردوسی تصادفی نبوده و از عمق اندیشه او نشئت گرفته است. با وجود اینکه بسیاری از شعرای قدیم، فلسفه می‌خواندند، تنها به معدودی مانند فردوسی لقب حکیم داده‌اند. شاهنامه با وجود توصیف جنگ‌ها و حماسه‌ها، به دلیل همین عمق حکمی، الگوی بی‌بدیل باقی مانده است

وی ضمن مقایسه شاهنامه با دیگر آثار حماسی به برتری بی‌چون و چرای فردوسی در تصویرپردازی‌های حماسی و به ناکامی دیگر شاعران در خلق آثاری هم‌پایه شاهنامه اذعان کرد.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی به انتخاب هوشمندانه فردوسی در ستایش خداوند نه به خاطر طبیعت، بلکه به سبب آفرینش «جان و خرد» اشاره کرد و به تشریح مفهوم «خرد» در حکمت اسلامی و جایگاه آن به عنوان اولین مخلوق الهی پرداخت و جایگاه وجودشناختی عقل در فلسفه اسلامی و ارتباط آن با مصرع فردوسی را بررسی کرد.

فردوسی؛ معمار هویت ایرانی و پاسدار زبان فارسی

حداد عادل در ادامه سخنان خود به تبیین خرد از نگاه هستی‌شناختی پرداخت و به تمایز نگاه معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی به عقل اشاره و نقش عقل را به عنوان اولین مخلوق الهی و واسطه فیض در نظام فلسفی اسلامی معرفی نمود و ارتباط این دیدگاه با انتخاب فردوسی در ستایش خداوند، به خاطر آفرینش خرد را تشریح و مورد تحلیل قرار داد و خاطرنشان ساخت عقل در فلسفه اسلامی صرفاً یک قوه ذهنی نیست، بلکه مرتبه‌ای از وجود است. فردوسی با ستایش خدا به خاطر آفرینش عقل، به این حقیقت فلسفی اشاره دارد و به دلیل این نگاه، شاهنامه را از یک اثر حماسی صرف، به کتابی حکمی ارتقا می‌دهد.

 عضو هیئت امنای بنیاد ایران‌شناسی در بخش پایانی سخنان خود به مثنوی کمتر شناخته‌شده «آهوی وحشی» از حافظ اشاره کرد و آن را به عنوان زندگینامه معنوی شاعر برشمرد و تأکید کرد که این شاعر نیز به ترکیب «جان و خرد» اشاره دارد و این نشان‌دهنده تداوم اندیشه حکمی از فردوسی تا حافظ است.

ماندانا تیشه‌یار، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی نیز در سخنانی، با رویکردی نوین به تحلیل نقش شاهنامه در شکل‌دهی به همگرایی منطقه‌ای پرداخت و با نگاهی به آینده، ظرفیت‌های نهفته در میراث فرهنگی مشترک را برای عبور از چارچوب‌های محدودکننده ملی مورد تاکید قرار داد.

وی با اشاره به تغییر مفهوم منطقه در نظریه‌های معاصر، شاهنامه را ظرفیتی بی‌بدیل برای بازتعریف هویت فرهنگی مشترک در حوزه تمدنی فارسی‌زبان دانست و آن را به عنوان سند هویت‌ساز منطقه‌ای تحلیل کرد.

تیشه‌یار ضمن تحلیل مفهومی منطقه‌گرایی نوین اظهار کرد: در نظریه‌های جدید، مناطق صرفا براساس جغرافیا تعریف نمی‌شوند، بلکه بر مبنای اشتراکات هویتی شکل می‌گیرند؛ لذا مناطق امروزی بیشتر ایده‌محور هستند تا ساختارمحور و نهادهای مدنی و فرهنگی نقش کلیدی را در منطقه‌سازی به عهده دارند.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی با نقد ملی‌گرایی مدرن افزود: ملی‌گرایی محصول نظام سرمایه‌داری و تفکر صنعتی است و در حوزه تمدنی ما، این مفهوم به جای همگرایی، موجب گسست شده و مرزهای ملی، پیوندهای تاریخی و فرهنگی منطقه را تضعیف کرده‌ است.

تیشه‌یار، زبان را به مثابه میراثی مشترک برشمرد و اظهار کرد: پیش از دوران مدرن، چندزبانگی ویژگی بارز حوزه تمدنی ما بود و زبان‌های دیوانی، بازرگانی، علمی و ادبی در کنار گویش‌های محلی همزیستی داشتند لذا تحمیل زبان ملی یکسان‌ساز، میراث استعماری است.

وی شاهنامه را به عنوان ظرفیت همگراساز معرفی کرد و گفت: پژوهش‌ها نشان می‌دهد شاهنامه به ۲۳ کشور امروزی اشاره دارد و اسطوره‌های مشترک مانند رستم در فرهنگ‌های منطقه بازتاب گسترده‌ای دارد و این مسئله نیاز به تشکیل کارگروه‌های مشترک پژوهشی میان کشورهای منطقه را گریز ناپذیر می‌سازد.

تیشه‌یار به ارائه پیشنهادهای عملی از جمله ایجاد نهادهای فرهنگی فراملی بر محور شاهنامه، تدوین برنامه‌های مشترک دانشگاهی برای مطالعه میراث فرهنگی منطقه، بازتعریف نمادهای مشترک مانند پرچم‌ها و سرودهای منطقه‌ای و احیای جشن‌های فرهنگی فرامرزی مانند نوروز پرداخت.

نعمت ییلدریم، استاد زبان و ادبیات فارسی از ترکیه، با بیان خاطراتی از سفر پژوهشی خود در مسیر جغرافیای شاهنامه، بر نقش بی‌بدیل زبان فارسی به عنوان میراث مشترک تمدنی تأکید کرد و با اشاره به استقبال روزافزون از زبان فارسی در ترکیه، از افزایش مراکز آموزش فارسی این کشور از ۳ به ۱۶ دانشگاه خبر داد و در سخنان خود میراث ادبی فارسی را در عصر حاکمیت گفتمان‌های تقابلی، عاملی موثر برای گفت‌وگوی تمدن‌ها برشمرد.

ییلدریم زبان فارسی را به عنوان پل ارتباطی بین کشور‌ها برشمرد و بر فراملی بودن آثار بزرگان فارسی‌زبان مانند فردوسی، سعدی و مولوی تاکید کرد و با ذکر نمونه‌هایی از واژگان مشترک فارسی-ترکی، خاطرنشان ساخت که این موضوع پنجاه درصد محتوای گفتاری را قابل فهم می‌کند لذا نیمی از از اشعار فارسی به دلیل واژگان مشترک برای مردم ترکیه قابل فهم است. همچنین به ترجمه‌های متعدد گلستان سعدی به ترکی (۳۵ بار چاپ شده) نیز اشاره کرد.

وی با تشریح وضعیت آموزش زبان فارسی در ترکیه و وجود بیش از دو هزار دانشجوی زبان فارسی، به رشد چشمگیر مراکز آموزش فارسی در دانشگاه‌های ترکیه اذعان کرد و حضور فارغ‌التحصیلان فارسی در دبیرستان‌های ترکیه به عنوان مربی زبان را دستاوردی بزرگ دانست و به پیشینه آموزش فارسی در مدارس عثمانی به عنوان کتب درسی با محوریت گلستان و مثنوی، تاکید کرد و از انتشار بیش از ۶۰ مقاله درباره فردوسی و شاهنامه در ترکیه خبر داد.

 ییلدریم ضمن برشمردن نمونه‌هایی از تأثیرپذیری فرهنگ و ادبیات ترکیه از زبان فارسی به تأثیرپذیری شاعر ملی ترکیه (محمد عاکف ارسوی) از سعدی اذعان و بیتی از سعدی به فارسی و ترجمه ترکی آن را تشریح کرد و در فراز پایانی سخنان خود به کتاب «صافات» که به تحلیل اشعار سعدی پرداخته است و استفاده از مفاهیم عرفانی فارسی در ادبیات معاصر ترکیه نیز اشاره کرد.

یامان حکمت تقی‌آبادی، شاهنامه‌پژوه در آیین بزرگداشت فردوسی در بنیاد ایران‌شناسی با اشاره به حضور زنده شاهنامه در باورهای مردمی از یاسوج تا بدخشان، بر ضرورت بازخوانی جغرافیای تاریخی شاهنامه به عنوان ابزاری برای هویت‌یابی دانشجویان ادبیات تأکید کرد. وی با بیان تجربیات میدانی خود از مناطق مختلف، خواستار ثبت نظام‌مند این باورهای عامیانه شد.

وی ضمن بررسی نقش شاهنامه در پژوهش‌های دانشگاهی، از محدود کردن شاهنامه به مفاهیم صرفاً ادبی انتقاد کرد و آموزش جغرافیای تاریخی شاهنامه را به عنوان راهی برای هویت‌یابی دانشجویان پیشنهاد کرد و از تجربه موفق خود مبنی بر تدریس جغرافیای شاهنامه در دانشگاه‌های مشهد و کابل خبر داد.

یامان با ذکر نمونه‌های از شاهنامه در باورهای عامیانه به وجود تل زال، تپه رستم، گردنه بیژن و باور عروج کیخسرو در یاسوج و اعتقاد به قرار داشتن مازندران شاهنامه در منطقه منجان در بدخشان و نام‌گذاری مکان‌ها بر اساس شخصیت‌های شاهنامه (سوچ=اسپروز، ناروند) اشاره نمود. وی به ضرورت‌های پژوهشی در زمینه شاهنامه از جمله ثبت نظام‌مند باورهای عامیانه مرتبط با شاهنامه، تدوین اطلس جغرافیای تاریخی شاهنامه و پیوند دادن مطالعات دانشگاهی با فرهنگ عامه تاکید کرد.

حکمت، اجرای طرح جامع «جغرافیای تاریخی شاهنامه» ثبت و مستندسازی باورهای عامیانه در سراسر حوزه فرهنگی فارسی‌زبان و ایجاد پیوند بین دانشگاه‌ها و جوامع محلی در پژوهش‌های شاهنامه‌ای را به عنوان راهکار‌های سودمند در راستای ثبت نظام‌مند باورهای عامیانه شاهنامه به بنیاد ایران‌شناسی پیشنهاد داد.

سخنران بعدی مراسم بزرگداشت فردوسی در بنیاد ایران‌شناسی، آذرمیدخت صفوی، بنیان‌گذار و رئیس مرکز تحقیقات زبان فارسی هند، استاد دانشگاه علیگر و رئیس انجمن استادان زبان فارسی هند بود. وی با ردّ شایعات افول زبان فارسی در هند، از رسمیت یافتن فارسی به عنوان یکی از زبان‌های کلاسیک این کشور خبر داد و با اشاره به وجود بیش از یک میلیون نسخه خطی فارسی در هند، این زبان را جزء جدایی‌ناپذیر هویت هندی خواند.

 صفوی ضمن تشریح وضعیت کنونی زبان فارسی در هند اذعان کرد: در تمام دانشگاه‌های دولتی و مرکزی هند زبان فارسی تدریس می‌شود و نسل جوان از مطالعات ایران‌شناسی به خوبی استقبال می‌کنند.

وی از جمله این اقدامات، به تأسیس مرکز تخصصی ایران‌شناسی در دانشگاه علیگر و ثبت رسمی زبان فارسی به عنوان زبان کلاسیک هند از دو سال پیش، اشاره کرد.

رئیس مرکز تحقیقات زبان فارسی هند به تأثیر عمیق فارسی بر فرهنگ این کشور اذعان کرد و نفوذ گسترده دستور زبان فارسی به زبان هندی، وجود بیش از ۱۰۰۰ ضرب‌المثل مشترک فارسی-هندی، تأثیر فارسی بر زبان‌های محلی مانند پنجابی و بنگالی، استفاده روزمره از واژگان فارسی در رسانه‌های هندی را گواه این ادعای خود برشمرد.

وی با تأکید به حفظ گنجینه‌های فارسی در هند، به وجود یک میلیون نسخه خطی فارسی (بیشتر از موجودی برخی کتابخانه‌های ایران)، پروژه‌های در حال انجام برای تصحیح و انتشار متون خطی و ترجمه متون سانسکریت به فارسی در دوره اکبرشاه اشاره کرد.

صفوی با تبیین چشم‌انداز آینده زبان فارسی در هند خاطرنشان ساخت گسترش آموزش فارسی به سطح دبیرستان‌ها،‌ افزایش همکاری‌های علمی با مراکز ایرانی و برنامه‌ریزی برای برگزاری دوره‌های مشترک شاهنامه‌شناسی از جمله اقدامات آتی مرکز تحقیقات زبان فارسی هند خواهد بود. دکتر جواد رنجبر درخشیلر، شاهنامه‌پژوه برجسته، با نقد رهیافت‌های غربی در ایران‌شناسی، بر ضرورت تدوین نظریه‌ای بومی با اتکا به شاهنامه تأکید کرد.

وی شاهنامه را گنجینه‌ای از مفردات لازم برای نظریه‌پردازی دانست که می‌تواند پاسخگوی مسائل هویتی معاصر ایران باشد.

وی ضمن نقد ایران‌شناسی غربی بیان کرد: ایران‌شناسی موجود، محصول کار مستشرقان قرون ۱۷ تا ۲۰ میلادی است و ایرانیان اگرچه پیشتر به خودآگاهی فرهنگی رسیده بودند، اما آن را به صورت علمی نظام‌مند نکرده بودند لذا پس از مشروطه، نسل اول ایران‌شناسان ایرانی مانند قزوینی و تقی‌زاده، پایه‌های اولیه را بنا نهادند.

درخشیلر به ضرورت‌های نظریه جدید و پاسخ به پرسش‌های بنیادین آن از جمله جایگاه شاهنامه در هویت ایرانی، تحلیل علمی‌تر حمله اعراب با توجه به یافته‌های جدید، تبیین «مکتب صلح ایرانی»، مفهوم «وحدت در کثرت» در فرهنگ ایران و نقش روحانیت در مشروطه بدون تغییر بنیادین اعتقادی اشاره کرد.

وی شاهنامه را به عنوان متنی پایه حاوی مفردات لازم برای نظریه‌پردازی برشمرد و نیاز به خوانشی نوین و روش‌مند، متفاوت از شیوه‌های مرسوم را امری لازم دانست و با اشاره به تصحیح شاهنامه توسط خالقی مطلق به عنوان پایه مطالعات جدید، آن را نمونه‌ای موفق در این مسیر معرفی کرد.

درخشیلر با تبیین ویژگی‌های نظریه مطلوب به توانایی تحلیل تحولات تاریخی ایران در بستر جهانی، قابلیت تبیین مسائل معاصر با رویکردی تاریخی-فلسفی و ارائه تصویری فعال از ایران به جای موضع دفاعی کنونی اشاره کرد.

وی با برشمردن چالش‌های پیش‌رو به لزوم بازنگری در روش‌شناسی تحقیقات گذشته، توجه به تحولات جهانی در تحلیل مسائل داخلی و ضرورت همکاری نهادهای علمی مانند بنیاد ایران‌شناسی اذعان کرد.

درخشیلر با ارائه پیشنهادهای اجرایی از جمله تشکیل کارگروه‌های تخصصی برای تدوین نظریه ایران‌شناسی، بازخوانی انتقادی دستاوردهای ایران‌شناسان پیشگام، ایجاد پیوند بین مطالعات تاریخی و مسائل معاصر و بهره‌گیری از ظرفیت‌های شاهنامه در نظریه‌پردازی ابراز امیدواری نمود نظریه ایران‌شناسی، بتواند مسیر رشد خود را بازیابد.

منبع: ایکنا به نقل از روابط عمومی بنیاد ایران‌شناسی

کلیدواژه : شاهنامهفردوسی
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612