میراث مکتوب- مراسم گرامیداشت سالروز تأسیس دانشکده الهیات دانشگاه تهران، امروز یکشنبه ۴ تیرماه ۱۴۰۲ با حضور دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، دکتر حسن انوری، دکتر فتحالله مجتبایی، دکتر اصغر دادبه، دکتر نجفقلی حبیبی، دکتر هادی عالمزاده، دکتر محمود واعظی، و جمعی از اساتید و دانشجویان و علاقهمندان در این دانشکده برگزار شد.
محمدرضا شفیعیکدکنی، استاد دانشگاه تهران با ارسال ویدئویی به این همایش طی سخنانی گفت: در همه عمر اهل پیامهای فرمایشی نبودهام اما به خاطر احترامی که برای برگزارکنندگان این مراسم قائل هستم نکاتی را درباره اهمیت این مراسم بیان میکنم. بنیانگذاران دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران، افرادی شریف و وطنپرست بودند که با سرمایهگذاری از زندگی خود توانستند این دانشکده را به ما تحویل دهند لذا ما مدیون این پیشاهنگان هستیم و از این بابت که دانشگاه تهران تصمیم گرفته مراسمی در تکریم این بزرگان شریف و میهنپرست برگزار کند، سپاسگزاری میکنم و یقین دارم آیندگان مدیون فداکاری این استادان بزرگ خواهند بود.
لزوم حفظ سنتهای فرهنگی
وی ادامه داد: در آن زمان که این پیشاهنگان ساختار آموزشی جدید در ایران، اقدام به پایهگذاری نخستین نهادهای دانشگاه تهران کردند نهاد آموزشی ما شکل دیگری داشت که بنده در آن درس خواندهام و معتقدم باید احترام آموزش سنتی خودمان را حفظ کنیم. البته این سخن بنده به معنای انکار آموزش عالی به شیوه دانشگاهی و جهانی نیست بلکه باید از هر سنت فرهنگی که میتوانیم داشته باشیم یا در گذشته داشتهایم استفاده کنیم.
استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: بنده متأسفانه غیر از استاد بدیعالزمان فروزانفر که از شاگردان ایشان بودهام و محضر وی را با عشق و شیفتگی درک کردهام، محضر سایر بنیانگذاران دانشکده الهیات دانشگاه تهران را درک نکردهام. بنده در همه کلاسهای وی بدون یک روز تعطیلی حضور پیدا میکردم و بخش مهمی از افتخارات عمرم، همین حضور در کلاسهای درس استاد فروزانفر است.
تواضع و فروتنی استاد فروزانفر
وی با اشاره به تواضع و فروتنی بدیعالزمان فروزانفر ادامه داد: استاد فروزانفر، ممکن است به لحاظ پایگاه دانشگاهی، اساتید هم عرضی همانند استاد مدرس رضوی، استاد احمد بهمنیار کرمانی و استاد جلالالدین همایی داشته باشند اما یکی از نکات برجستهای که در مورد او میتوان ذکر کرد تواضع و فروتنی بسیار زیادشان بود. البته این تواضع در میان سایر اساتید مخصوصاً استاد مدرس رضوی نیز به میزان زیادی قابل توجه است تا جایی برخی دختران دانشجو اسم مسخرهای برای وی گذاشته بودند اما باعث ناراحتی او نمیشد. یکبار دختری نزد استاد مدرس رفته بود که امتحان دهد اما استاد گفته بود خوب نخواندهای بنابراین برو شهریور بیا تا دوباره امتحان داده و نمره خوبی بگیری. آن دختر دانشجو که زیاد سر کلاس استاد حاضر نشده بود دائما آن اسم مسخره را تکرار و فکر میکرد اسم واقعی استاد مدرس است. این نشانه پاکدامنی و فروتنی وی است که به راستی از مصادیق اولیاء الله بودند
استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: نسل اول اساتید دانشکده هم در معقول و منقول و هم ادبیات درس میدادند. چهار پنج نفر از اساتید آن موقع وجود داشتهاند که دیگر تکرار نمیشوند و از جمله آنها همین بهمنیار، فروزانفر و همایی هستند. بنده آقای عصار و آقای تقوی را درک نکردهام اما استاد فروزانفر را اولین بار در دانشکده الهیات مشهد دیدم که رئیس دانشکده الهیات یعنی دکتر سیدعلی ضیاء مجتهدزاده، به مناسبتی استاد فروزانفر را به دانشکده آورده بود اما قبل از آن، از کودکی آثار ایشان را با عشق و علاقه میخواندم و به یاد دارم وقتی برای ادامه تحصیل به تهران آمدم از همان ترم اول دوره دکتری، دو درس مهم با استاد فروزانفر داشتم.
نبود حرف تکراری در سخنان استاد فروزانفر
شفیعیکدکنی با اشاره به نبود مطالب تکراری در سخنان فروزانفر گفت: یکی از نکات بسیار مهمی که باید اشاره کنم این است که با هر انسان بزرگی در عرصه فرهنگ و هنر انس و الفت پیدا کنید، بعد از مدتی متوجه میشوید که مطالب تکراری زیادی در سخنان آنها پیدا میشود اما تنها کسی که یک ثانیه مطلب تکراری نداشت بدیع الزمان فروزانفر بود و این موضوعی بسیار عجیب است که بنده حتی در مطالب نویسندگان بزرگ غربی مشاهده نکردهام. همچنین در علوم مختلف تخصص داشت در حالی که بسیاری از اساتید در رشته خاصی همانند صرف و نحو عربی یا تاریخ یا فلسفه تخصص داشتند.
وی در پایان سخنان خود تأکید کرد: استاد بدیعالزمان فروزانفر، از زمان ظهور اسلام و آمدن مسلمانان به ایران در همان قرن اول تا اندیشه و تفکرات آخرین چهرههای برجسته ایران را به خوبی میدانست لذا وقتی راجع به ادیب پیشاوری سوالی میکردید میتوانست روزها از ساحتهای مختلف علمی ادیب پیشاوری سخن بگوید که در هیچ کتابی پیدا نمیشد. بنده وی را آدم بسیار فروتنی دیدم و قطعا سخن گفتن درباره چنین استاد بزرگی بیش از این برای بنده مقدور نیست.
فروزانفر از استثنائات تاریخ ایران و فرهنگ
فتحالله مجتبایی، بنیانگذار رشته ادیان و عرفان در ایران و استاد بازنشسته دانشگاه تهران، سخنران بعدی این مراسم بود که طی سخنانی اظهار کرد: بنده سی سال از عمرم را از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۸۰ در این دانشکده گذراندهام لذا آنچه در دل دارم را در چند کلمه نمیتوانم بیان کنم. حرکتی که شروع شده انشاءالله تبدیل به سنتی شود که از همه بزرگان و رؤسای این دانشکده تا حدی که ممکن است تجلیل و علاوه بر دکتر فروزانفر از افراد دیگری که در اینجا خدمت کردهاند تقدیر شود.
وی افزود: مرحوم بدیعالزمان فروزانفر نیاز به معرفی ندارد. وی از استثنائات تاریخ و فرهنگ ماست که در برخی از علوم اسلامی کمنظیر و در برخی دیگر بینظیر بود. زمانی که ریاست دانشکده را داشتند بنده در خدمت فرهنگی در شبه قاره هند بودم ولی گاهی به ایران میآمدم و وی را ملاقات میکردم. ایشان هم غالبا به آن نواحی میآمدند و بنده میزبان ایشان بودم. دامنه اطلاعات بدیعالزمان فروزانفر حیرتآور بود و هرچه درباره وی گفته شود کم است. حرکت این دانشکده مبارک است و امیدواریم ادامه پیدا کند مخصوصا لازم است در مجلسی از مرحوم دکتر محمدی ملایری هم یادی شود که زحمت بسیاری برای این دانشکده کشیدند.
مجتبایی تصریح کرد: این دانشکده همواره محل خیر و برکت علمی برای دانشجویان و علاقهمندان بوده است و همواره افرادی برجسته در آن تدریس کردهاند و چون سی سال از عمرم در اینجا بودهام دوست دارم مکانی پر خیر و برکت و جایی برای خدمت به مملکت باشد.
عمق دانش استاد فروزانفر
حسن انوری، استاد بازنشسته زبان و ادبیات فارسی، در این مراسم به سخنرانی پرداخت و گفت: به نظر بنده و بسیاری از شاگردان استاد فروزانفر، ایشان بزرگترین استادی است که در زمینه علوم انسانی و اسلامی در دانشگاه تهران بر کرسی تدریس نشسته است. بنده پنج سال از مهر ۱۳۴۴ تا اردیبهشت ۱۳۴۹ محضر ایشان را درک کردم و در کلاس درس ایشان در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران حضور مییافتم و از بیانات پرفیض استاد بهرهمند بودم.
وی ادامه داد: ایشان هفتهای دو روز به دانشکده میآمدند و از درب شمال غربی دانشکده وارد میشدند و رئیس دانشکده ادبیات که آن موقع دکتر ذبیحالله صفا بودند به استقبال ایشان میرفت و ایشان را به اتاق رئیس میبرد و بعد از صرف چای، شاگردان قدیمی به استقبال استاد میرفتند و سپس در ضلع جنوب غربی دانشکده ادبیات، کلاس تشکیل میشد. البته علاوه بر دانشجویان، رجال مملکت و استادان و علاقهمندان هم در ردیف اول مینشستند و علمآموزی میکردند که از جمله آنها استاد ادبیات عرب مصری بود که یکبار مشاهده کردم در ردیف اول نشسته بود. همچنین مشاهده کردم که سید محمود فرخیخراسانی از اساتید بزرگ خراسان در ردیف اول نشسته بود لذا کلاسهای درس استاد فروزانفر، کلاسی عادی نبود.
انوری تأکید کرد: وقتی سر کلاس درس دانشکده میآمد پیشاپیش مثنوی را روی میز میگذاشت و حدود ۱۵ تا ۲۰ بیت از مثنوی میخواند و سپس آن را کنار گذاشته و شروع به تفسیر و توضیح مطلب میکرد و در ضمن سخنان خود تمام زوایای مطلب را بیان میکرد و تا حاقِ مطلب را به دست نمیآورد سخن را کنار نمیگذاشت. اینکه استاد فقید عبدالحسین زرینکوب در جایی نوشته، استاد فروزانفر از اساتیدی است که آثار وی به هیچ وجه وسعت اطلاعات و معلومات و عمق دانش وی را نشان نمیدهد حرفی کاملاً درست است، هر چند که برخی گفتهاند این مبالغه است و صحت ندارد اما بنده که پنج سال در کلاس درس ایشان بودهام و حتی عصرهای دوشنبه به باغچه وی در نیاوران میرفتم، اطلاعاتم از استاد فروزانفر کم نیست و معتقدم که چنین سخنانی درباره وی کامل صحیح است. حتی با توجه به نزدیکی زیادی که با ایشان داشتهام، برخلاف سخن آقای دکتر نجفقلی حبیبی، معتقدم که آقای دکتر فروزانفر هیچ وقت زندان نرفته است.
ترجمههای ارزنده استاد فروزانفر
وی ادامه داد: بنده به همراه یکی از دانشجویان که تندنویس مجلس سنا در دوران قبل از انقلاب بود و الان استاد بازنشسته دانشگاه اصفهان است در زمینه اندیشهها و آثار استاد فروزانفر تحقیق کردیم و به این نتیجه رسیدیم که صرفاً خواندن آثار ایشان برای فهم اندیشه وی کفایت نمیکند. دوست تندنویس ما تمام سخنان استاد فروزانفر را مینوشت بدون اینکه چیزی را جا بیندازد. یکبار چشمم به دست وی افتاد و دیدم حتی در برخی موارد از استاد جلوتر است و مثلاً اگر استاد هنوز کلمه «است» در آخر جمله را نگفته، وی آن جمله را نوشته بود لذا هیچ چیز از گفتارهای استاد فروزانفر مفقود نمیشد. یکبار یادداشتهای این همکلاسی را با مثنوی شریف استاد تطبیق دادیم و به این نتیجه رسیدیم که در کلاس چیزهایی گفته که در شرح مثنوی شریف نیست. لذا کاملاً واضح است که کتابهای استاد فروزانفر به هیچ وجه نشان دهنده عمق دانش ایشان نیست.
انوری افزود: کتابهای استاد فروزانفر بسیار معروف هستند و بسیاری از افراد آنها را خواندهاند اما لازم است درباره یکی از ترجمههای ایشان به نام «زنده بیدار» نوشته ابن طفیل صحبت کنم. ابن طفیل در این کتاب میخواهد انسان برتر را معرفی کند. وی نه تنها این موضوع را به صورت کلامی مطرح کرده بلکه از آزمایشاتی هم حرف میزند که در جزیرهای در جنوب هندوستان میخواهد انسانِ نمونه بسازد. البته این ماجرا تخیلی است ولی نشان میدهد که این طفیل قصد داشته خصوصیات انسان برتر را بیان کند. استاد بدیع الزمان فروزانفر، این کتاب ابن طفیل را با زبانی بسیار شیوا ترجمه کرده است به گونهای که وقتی کتاب را میخوانید ابداً احساس نمیکنید از زبانی دیگر به فارسی برگردانده شده بلکه تصور میکنید اصولاً به زبان فارسی نوشته شده است. در جایی به نثر نزدیک شده و در جاهایی جناس به کار رفته است لذا یکی از بزرگترین کتب فلسفی تمدن اسلامی توسط ایشان به فارسی ترجمه شده است و باید معیاری هم باشد برای کسانی که کتاب ترجمه میکنند و بدانند باید کتاب را به گونهای ترجمه کنند که مخاطب بیشترین بهره را از آن ببرد.
برکات ریاست فروزانفر بر دانشکده الهیات
هادی عالمزاده، استاد بازنشسته دانشگاه تهران نیز در ادامه این مراسم به بیان نکاتی درباره استاد بدیعالزمان فروزانفر پرداخت و گفت: درباره برکات ریاست شادروان فروزانفر برای دانشجویان و دانشکده الهیات باید گفت که بنده بخت شاگردی مستقیم وی را نداشتهام اما از اواسط شهریور ۱۳۳۶ که در رشته فرهنگ اسلامی در دانشکده معقول و منقول ثبت نام و تا اسفند ۱۳۴۴ که از رساله خود دفاعکمردم با دانشکده الهیات دانشگاه تهران ارتباط داشتم و گاهی نیز وی را در جلسات سخنرانی میدیدم. این دیدارهای تصادفی و اغلب چند ثانیهای که به سلام و جواب سلامی محدود میشد چنان برای من به عنوان یک دانشجو لذتبخش بود که پس از شصت و اندی سال هنوز آن دیدارها برایم با ارزش است.
عالمزاده تصریح کرد: استاد بدیعالزمان فروزانفر با روی خوش رو به سوی سلامگذار میکرد و اندکی خم میشد و در حین خم شدن دست به کلاه خود میگذاشت تا به تکریم فرد مقابل بیفزاید. استاد فروزانفر در مدتی که ریاست دانشکده را بر عهده داشت اقداماتی انجام داد که حاصل آن دانشکدهای مطلوب در ردیف دیگر دانشکدههای دانشگاه تهران بود که از جمله آنها طرح و پیگیری قانون جذب فارغ التحصیل آن دانشکده معقول و منقول در دادگستری است.
وی تأکید کرد: شناخت صحیح و دقیق استاد فروزانفر از علمای حوزه و دانشگاه باعث بهرهمندی دانشجویان از بزرگترین اساتید شده بود. همچنین وی زمینه تبدیل دانشکده از معقول و منقول به الهیات و معارف اسلامی را فراهم کرد و همین امر باعث افزایش جذب دانشجویان در این دانشکده شد.
محمود واعظی، رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران در این نشست سخنرانی کرد و گفت: این دانشکده اولین دانشکده ایران است که قبل از تاسیس دانشگاه تهران، در سال ۱۳۰۸ ایجاد شده است در حالیکه خود دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ تاسیس شده است لذا لازم بود در اینجا جمع شویم و به عنوان اولین دانشکده ایران از آن یاد کنیم چراکه نامآوران و افتخارآفرینان زیادی در ۹۴ سال گذشته در اینجا زحمت کشیده و پرچم را به دست ما سپردهاند بنابراین باید از آنها قدردانی کنیم.
وی افزود: این دانشکده رؤسای بزرگی همانند استاد بدیعالزمان فروزانفر، دکتر محمدی ملایری، شهید مفتح، دکتر مصباحیمقدم، دکتر امام، دکتر معارف، دکتر باقری و … داشته که هر کدام در زمان فعالیت خود زحمات زیادی کشیدهاند و جا دارد برای هرکدام از آنها مراسم بزرگداشتی برگزار شود. واقعیت امر این است که الهیات امروزه دیگر کلام یا فلسفه یا مباحث برهانی و استدلالی صرف نیست بلکه الهیات، علمی گسترده است و حداقل دویست شاخه الهیات فعال در دنیا از جمله الهیات سایبر، الهیات امید، الهیات خدمت، الهیات بحران و … در دنیا فعال هستند و همه اینها نشان دهند جایگاه والای این رشته است.
رئیس دانشکده الهیات دانشگاه تهران تصریح کرد: با توجه به جایگاه مهمی که رشته الهیات دارد نیازمند بازآفرینی و آماده شده برای افزایش ارتباطات جهانی در راستای پاسخگوییهای جهانی هستیم چراکه باید با توجه به عظمت ایران اسلامی و ایران بزرگ و متمدن، حرفهای اثربخش و مهمی برای گفتن داشته باشیم.
توجه سیدمحمدکاظم عصار به مقام شامخ روحانیت
نجفقلی حبیبی، پژوهشگر فلسفه اسلامی و استاد بازنشسته دانشگاه تهران، در ادامه این مراسم سخنرانی کرد و گفت: از بنده خواستند چند دقیقهای درباره مرحوم سیدمحمدکاظم عصار صحبت کنم هرچند که توفیق درک محضر آن استاد بزرگوار را نداشتهام. این دانشکده از اولین واحدهای دانشگاه تهران بوده است و اهمیت بالایی در میان دانشکدههای الهیات دارد. مرحوم عصار از فضلای بسیار برجسته و جامع علوم معقول و منقول و دارای اخلاق نیک و روحیه شاد بودند که جستوجوهای ما این را نشان میدهد. ایشان تخصصهای مختلفی هم در فلسفه، فقه، حقوق، عرفان، ریاضیات، شعر و … داشتند و شخصیتهای برجستهای همانند مرحوم آیتالله العظمی سیدمحمدتقی خوانساری، احمد فردید و … نزد ایشان تلمذ کردهاند.
وی افزود: مرحوم عصار از بدو تاسیس این دانشکده با آن همکاری و تدریس داشته و مدتی نیز ریاست آن را بر عهده داشتهاند. ایشان همچنین از بنیانگذاران قانون مدنی ایران بودهاند که هنوز تغییر نکرده است چراکه بر اساس فقه اسلامی نگاشته شده است. درباره پایبندی استاد عصار به مقام شامخ معنوی روحانیت باید گفت که چون خود وی روحانی بوده است لذا وقتی رضاخان دستور داده بود روحانیون باید عمامهها را بردارند ایشان از جمله کسانی بودند که مقاومت کرده و حاضر به پذیرش آن نشدند در حالیکه رضاخان شخصی قلدر بود و هر دستوری میداد باید اجرایی میشد. این هم نشان دهنده توجه وی به مقام شامخ روحانیت بوده است.
حبیبی بیان کرد: این دانشکده در مدت فعالیت خود از خدمات علمی و تربیتی استادان بسیار بزرگی بهره برده است و بنده هم لازم است به چند نفر اشاره کنم که از حمله استاد ناظرزاده کرمانی، استاد صدرالاشراف که قانون مدنی درس میدادند و استاد عبده بروجردی هستند که در یک تابستان، دو کتاب بزرگ درباره کلیات فقه و اصول نوشتهاند و مباحث فشرده و عمیقی در کتب خود دارند. در زمان کودتا علیه مصدق تعدادی از اساتید اینجا از جمله استاد فروزانفر که طرفدار مصدق بودند در قلعه فلک الافلاک زندانی میشوند. استاد حمیدی شیرازی در وصف فروزانفر میگوید شیر همان شیر است گرچه به زنجیر باشد. یکبار شاه به فروزانفر پیام میدهد که به مناسبت تولد ولیعهد شعری بسراید که وی پیام میفرستم که به اعلیحضرت بگویید شعر خوانی من خشکیده است.
وحدت حوزه و دانشگاه در دانشکده الهیات
اصغر دادبه، استاد ادبیات فارسی، سخنران دیگر این مراسم بود که در سخنان خود گفت: سال ۱۳۴۴ بنده در کنکور شرکت کردم و آن موقع هم شرایط اینگونه بود که اگر کسی زیر ۹۰ از ۱۰۰ نمره میآورد دانشگاه قبول نمیشد. آن موقع رشته حقوق جایگاه والایی در کشور داشت و بسیاری از افرادی که در کنکور شرکت میکردند تمایل داشتند رشته حقوق را در دانشگاه بخوانند و بنده که حقوق قبول نشدم بسیار ناراحت شدم. خویشاوندی در یکی از ادارات داشتم که بنده را به رئیس دانشکده حقوق معرفی کرد. وی گفت امکان جابجایی رشته را نداری اما میتوانی الهیات ثبتنام کنی و لازم است بدانی اگر دوباره به سن تو برگردم و حقوق هم قبول شوم اما به دانشکده الهیات میروم. چون از نظر علمی، بهترینها در آنجا هستند. نمیدانم در سخن وی چه تاثیری بود که مستقیما به دانشکده الهیات آمدم و ثبتنام کردم و لیسانس و فوق لیسانس و دکتری را یک ضرب خواندم و هیچ فاصلهای هم در بین مقاطع تحصیلی بنده پدید نیامد.
وی افزود: بنده به دانشجویان عزیز عرض میکنم اینکه میگفتند مرحوم فروزانفر به واقع گلچین است حرفی کاملا درست است. جایی هم که در آن درس میخوانید جای بسیار خوبی است و اتفاقات منفی از جهت پایین آمدن کیفیت در آن رخ نداده است. نکته دیگر اینکه آنچه بعد از انقلاب با عنوان وحدت حوزه و دانشگاه شعار آن را دادیم و به آن عمل نکردیم در این دانشکده در دوران قبل از انقلاب وجود داشت و افرادی از طیفهای مختلف فکری در این دانشکده تدریس میکردند.
وی در پایان افزود: متاسفانه زبان ملی ما در حال گم شدن است در حالیکه در هر جای دنیا، مسئولان به زبان ملی خودشان صحبت میکنند. این موضوعی است که مسئولان ما توجه چندانی به آن نداشتهاند. یقین دارم هویت ملی به مثابه ماده مبهمی است و صورتی که آن را متشخص میکند زبان ملی است. اگر هویت ملی از بین برود خود ما از بین میرویم چراکه اگر تا الان باقی ماندهایم به خاطر این بوده که زبان ما باقی مانده است.
منبع: ایکنا