میراث مکتوب- انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با همکاری گروه مطالعات عالی هنر دانشگاه تهران و دانشگاه استاد فرشچیان، پیش همایش «رویکردهای هنری در آثار حکیم نظامی» را سهشنبه ۱۷ اسفندماه ۱۴۰۰ در فضای مجازی برگزار کرد.
در این برنامه حسن بلخاری رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، سید محمد فدوی نویسنده، مترجم، پژوهشگر هنر ایرانی – اسلامی و استاد دانشگاه تهران، فرهاد فخرالدینی موسیقیدان، آهنگساز و استاد دانشگاه، محمدباقر آقامیری نگارگر و استاد دانشگاه، مهدی آذر سینا موسیقیدان، آهنگساز و استاد دانشگاه، محمد علی رجبی نگارگر و استاد دانشکده هنر دانشگاه شاهد و احمد صدری پژوهشگر حوزه موسیقی به ایراد سخن پرداختند.
«خمسه نظامی» با ورود به نگارگری ایرانی جاودانه شده است
حسن بلخاری رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در ابتدای این برنامه گفت:
به نام آنکه هستی نام از او یافت
فلک جنبش زمین آرام از او یافت
خدایی کافرینش در سجودش
گواهی مطلق آمد بر وجودش
تعالی الله یکی بی مثل و مانند
که خوانندش خداوندان خداوند
فلک بر پایدار و انجمن افروز
خرد را بی میانجی حکمت آموز
جواهر بخش فکرت های باریک
به روز آرنده شب های تاریک
نخست اجازه بدهید در طلیعه یکی دیگر از پیش همایش های همایش اصلی حکیم نظامی به روح بلند حکیم نظامی سلام و درود الهی بفرستم و از خداوند متعال بخواهم روح آن بزرگ را با روح اولیا ، عرفا و روح عالمان محشور و قرین و مأنوس بفرماید.
این پیش همایش، به نظامی از زاویه هنر می نگرد و بحث من دقیقا در همین رابطه است.در طلیعه پیش همایشی که هفته گذشته با کشور تاجیکستان در مورد نظامی داشتیم، من قطعه ای از نخستین ابیات خسرو و شیرین را به عنوان مجموعه دوم پنج گنج برای مخاطبان عزیز و محترم قرائت کردم که این ابیات به نحوی دعا و طلب جناب حکیم نظامی از حضرت حق بود تا خداوند به خمسه اش تعالی بخشد و پایدارش گرداند. دعای فوق العاده زیبایی که من مجدد برایتان قرائت خواهم کرد و بعد از آن خواهم گفت که یکی از مهمترین جلوه های استجابت این دعا، ظهور گرانقدر پنج گنج یا خمسه نظامی در عرصه هنر بسیار بلند و بالا مرتبهِ خوشنویسی و نگارگری ایرانی است.
او ادامه داد: می دانیم که هنر عامل ماندگاری معنا از طریق جلوه های زیبایی شناسی آن است و به نظر می رسد یکی از مفاهیم تحقق این دعای جناب نظامی این است که بعد از شاهنامه فردوسی دومین اثری که در عرصه نگار گری ایرانی به شدت مورد توجه نگارگران بوده، پنج گنج و یا خمسه نظامی است. ابیاتی را که بیانگر دعای نظامی گنجوی است قرائت می کنم و بعد، از داستان ظهور خمسه در عرصه نگارگری بی مانند ایران و جهان اسلام سخن بگویم:
خداوندا در توفیق بگشای
نظامی را ره تحقیق بنمای
دلی ده کو یقینت را بشاید
زبانی کافرینت را سراید
مده ناخوب را بر خاطرم راه
بدار از ناپسندم دست کوتاه
درونم را به نور خود برافروز
زبانم را ثنای خود در آموز
به داودی دلم را تازه گردان
زبورم را بلند آوازه گردان
نظامی پنج گنج را به زبور تشبیه می کند و خودش را به داوود (ع) که به لسانی زیبا حقایق را بیان می نماید.
عروسی را که پروردم به جانش
مبارک روی گردان در جهانش
چنان کز خواندنش فرخ شود رای
ز مشک افشاندنش خلّخ شود جای
سوادش دیده را پر نور دارد
سماعش مغز را معمور دارد
مفرح نامه دلهاش خوانند
کلید بند مشکل هاش دانند
معانی را بدو ده سربلندی
سعادت را بدو کن نقشبندی
به چشم شاه شیرین کن جمالش
که خود بر نام شیرینست فالش
نسیمی از عنایت یار او کن
ز فیضت قطرهای در کار او کن
چو فیاض عنایت کرد یاری
بیارای کان معنی تا چه داری
استاد دانشگاه تهران در ادامه سخنان خود گفت: جناب نظامی در ابتدای خسرو شیرین از حضرت حق، خاضعانه و زیبا ، خاشعانه و جمال شناسانه می خواهد خمسه اش را جاودان و پایدار بگرداند. قطعا یکی از مواردی که بیان قبولی این دعای نظامی از حضرت حق است، ظهور بی مانند خمسه نظامی یا پنج گنج او در عرصه نگارگری است و می دانید ما در قلمرو خمسه نگاری، زیباترین و عالی ترین خمسه نگاری را در زمان شاه طهماسب داریم که بعد از آن شاهنامه عظیم، خمسه نظامی با حضور افرادی چون آقا میرک و سلطان محمد که عرض خواهم کرد در عرصه نگارگری ایران ظاهر شد و بی بدیل و بی نظیر جایگاهی را کسب کرد.
اوافزود: قبل از بیان این مصادیق در جهت تحقق آن دعا، این نکته را عرض کنم که رسالت هنر در حیات انسان، ظهور زیباشناسانه معنا و از آن طریق، ماندگار کردن معنا است. هر تمدنی که می خواهد خصالش بماند، بلندی و تعالی معنا و معانی اش بماند، سر بلندی و حقیقت حیاتش بماند باید در بستر «هنر» آن معنا را جاری سازد و آن حق و حقیقت را جاری کند. «هنر» ابزار ماندگاری و پایداری «معنا» است.چون زبانی از سر جمال و از سر زیبایی دارد و انسان بالفطره شیفته زیبایی است و لاجرم «معنا» به زبان هنر ماندگار و پایدار می ماند. در قلمرو اجابت این دعا که از سر سویدای دل و از سوز دل است، به نظر می رسد خداوند آن را اجابت کرد و با ورود خمسه به عرصه نگار گری، عاملی برای پایداری و جاودانگی این عصر شد.
بلخاری در بخش دیگری از سخنان خود گفت: در میان خمسه نگاری های متکثری که داریم، عالی ترین نمونه خمسه نظامی «شاه طهماسبی» است که بین سال های ۹۴۶ تا ۹۵۰ قمری توسط «محمود نیشابوری» به خطی فوق العاده زیبا کتابت شده است و هفده نگاره در آنجا آمده است و بزرگان بی نظیری مثل آقا میرک ، سلطان محمد، کریم زاده تبریزی، میرزا علی تبریزی ، میر سید علی و مظفر علی این نگاره ها را خلق کرده اند که به مکتب تبریز دوم متعلق است. سلطان محمد آن نگارگر بی نظیری است که اثر استثنایی «معراج» را خلق کرده است که در تمامی آثار معراج، کار او اثر «معیار» است. «خمسه شاه طهماسبی» امروز در موزه لندن نگهداری می شود. یکی دو سال پیش فرهنگستان هنر «فاکسه میله» او را چاپ کرد که کاری ارزنده بود.
اوافزود: اما فقط این نیست که نگاره هایی هوش ربا دارد از داستان های عمیق و ژرف حکیم نظامی؛ بلکه در جاهای مختلف و در تاریخ های مختلف، «خمسه» مصور شده است. مثلا در کتابخانه ملی فرانسه خمسهِ نگارگری شده دیگری را داریم که یکی از حکام محلی «شوشتر» بانی آن بوده است. در کتابخانه ملی انگلستان باز هم، خمسه مصور دیگری داریم. یا خمسه بسیار خوب و نگارگری شده ای را در هند داریم که در زمان «اکبر»، پادشاه بزرگ مسلمان هند یا گورکانیان و زیر نظر خواجه صمد، بیست نفر نگارگر روی آن کار کرده اند.این خمسه بعد از خمسه شاه طهماسبی دومین خمسه است. آنجا ما چیزی در حدود ۴۰ نگاره داشتیم و اینجا در حدود ۱۷ نگاره داریم.
بلخاری ادامه داد: اگر سری به موزه آثار قدس رضوی بزنید، ۱۳۰ نسخه خطی از خمسه وجود دارد» از هفت اورنگ،خسرو شیرین ، اسکندر نامه و مخزن الاسرار که پنج گنج یا خمسه نظامی را می سازند. همانجا آثار مصوری از خمسه وجود دارد. ما با آستان قدس صحبت کرده ایم و از این آثار فیلمی تهیه می شود. اکثر این آثار در موزه های بزرگ و مشهور جهان هم هستند.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در پایان سخنان خود گفت: دعای برخاسته از دل به اجابت رسید و محقق شد و خمسه نظامی و یا به تعبیر خود او، زبور این داوود نه تنها در قلمرو شعر غنایی، تعلیمی و حکمی را نه تنها در تمدن ما در قلمرو معنا جاری شد و خارج از این مرز ها را درنوردید و کسی چون نظامی حکیم شناخته شد که حکمت او مقدم بر شاعری او است؛ بلکه در قلمرو «هنر» نیز جلوه های جمالی و جلالی آن معنا به منصه ظهور رسید و خمسه های مصور آفریده شد.
حکیم نظامی گنجوی و موسیقی
در ادامه این نشست، بخشی از سخنرانی مکتوب فرهاد فخرالدینی موسیقی دان، آهنگساز و استاد دانشگاه توسط مجری برنامه قرائت شد: از مطالعه کلیات «خمسۀ حکیم نظامی گنجوی» چنین برمیآید که او آشنایی خوبی با موسیقی ایران قبل و بعد از اسلام داشته است.در موسیقی قدیم ایران قبل از اسلام آهنگهای منسوب به باربد (مهمترین موسیقی دان دربار خسرو پرویز) شامل «هفت خسروانی»، «سی لحن» و «سیصد و شصت دستان» بوده که با هفت روز هفته، سی روز ماه و سیصد و شصت روز سال مطابقت داشته است، یعنی در برنامههای منظم هفتگی اجرای موسیقی دربار، یک خسروانی، یک لحن و یک دستان اجرا میشده است.حکیم نظامی گنجوی در «منظومه خسرو و شیرین» درباره سی لحن باربد میفرماید:
در آمد باربد چون بلبل مست
گرفته بربطی چون آب در دست
ز صد دستان که او را بود در ساز
گزیده کرد سی لحن خوش آواز
ز بی لحنی بدان سی لحن چون نوش
گهی دل دادی و گه بستدی هوش
به بربط چون سر زخمه در آورد
ز رود خشک بانگ تر بر آورد
نظامی، سی لحن باربد را با این اسامی به نظم در آورده است: گنج باد آورد، گنج گاو، گنج سوخته شادروان مروارید، تخت طاقدیس، ناقوسی، مشک دانه، شب فرخ، فرخ روز،کبک دری ، نخجیرگان،کین سیاوش کین ایرج، باغ شیرین و…
در دوره بعد از اسلام هم یک برنامه موسیقی، «نوبت» یا «نوبه» نامیده میشده که شامل قول، غزل، ترانه و «فرو داشت» بوده است . «نوبت» به معنی دیگر هم به کار میرفته و آن به صدا در آوردن «طبل خانه» یا «نقاره خانه» خلیفه یا پادشاه بوده که در پنج نوبت در روز انجام میگرفته است.
نظامی در این مورد میفرماید:
در آوردند مرغان دُهُل ساز
سحرگه پنج نوبت را به آواز
نظامی گنجوی با مقامات موسیقی ایران کاملاً آشنا بوده و از ترکیب مقامات و گوشههای موسیقی ایران در علم پرده گردانی یا مرکّبخوانی و مرکّب نوازی که در موسیقی کلاسیک مٌدگردی با مدولاسیون (modulation) نامیده میشود آگاه بوده است و در این مورد میفرماید:
بر او تار مغنی هر سرودی
بر آهنگی دگر بر بسته رودی
نواها مختلف در پرده سازی
نوازش متفق در جان نوازی
در جای دیگر از صحنههای شکارگاه «خسرو» از منظومه خسرو و شیرین میفرماید:
نوا را پرده «عشاق» آراست
در افکند این غزل را در ره «راست»
یعنی آهنگ یا نوا را از مقام «عشاق» به مقام «راست» تغییر داد.
حکیم نظامی گنجوی در منظومه «خسرو شیرین» یکی از مجالس بزم «خسرو»را با عنوان «مجلس آراستن خسرو در شکارگاه» استادانه به نظم در آورده و به توصیف حالات و حرکات حاضران در شکارگاه پرداخته و مناظر زیبای طبیعت و آرایش چهرههای بزم را از نظر لباس و زیور آلات و … به بهترین و زیباترین شکلی مجسم ساخته است.در این مجلس «نکیسا» نوازنده و خواننده معروف در سمت «شیرین» و «باربد» نوازنده و خواننده بیهمتا در سمت «خسرو» قرار گرفتهاند و هر یک با ساز و آواز خویش به مناظرهای بس خوشنوا با یکدیگر میپردازند. آواز «نکیسا» زبان حال «شیرین» و آواز «باربد» زبان حال «خسرو» است.
نظامی در طراحی این صحنه تابلوهای زیبایی از نغمات و مقامات موسیقی قدیم ایران را ارائه میدهد و در بیان و توصیف این تابلوها الحان و نغماتی را در پردههای «راست» (مقام راست) و «عراق»، «نوروز»، (که یکی از گوشههای موسیقی ایرانی است و امروز هم اجرای آن به اسامی «نوروز صبا» و «نوروز خارا» و … متداول ماست)، «سپاهان» (اصفهان)، «حصاری»، «عشاق»،«راهوی» و «زیرافکن» ذکر کرده است.
بدیهی است ترتیب اجرای نغمات و الحان در گوشهها و مقامات با پردههای یاد شده نشان میدهد که نظامی با موسیقی زمان خود آشنا بوده و نگارنده نیز در آلبوم «سوئیت رامشگران» خواستهام که این نغمات و آهنگها را در همان پرده های تعیین شده از جانب این حکیم بزرگوار بسازم.
امید است که شیفتگان فرهنگ و هنر، تحقیق جامعتری در این زمینه حکیم نظامی و موسیق انجام دهند و شأن و مقام او را بیشتر از پیش به شناسانند، او نه تنها یکی از بزرگترین شعرای ایران، بلکه یک تاریخدان، موسیقیشناس و ادیبی دانشمند است و به همین دلیل شایسته است که او را همواره حکیم نظامی گنجوی بنامیم و یادش را گرامی داریم و به وجودش افتخار کنیم.
نظامی؛ حماسه سرای عشق
سومین استاد حاضر دراین برنامه، سید محمد فدوی نویسنده، مترجم، پژوهشگر هنر ایرانی- اسلامی و استاد دانشگاه تهران بود. او درابتدا گفت: من در کنارتابلویی سخن می گویم که به تازگی بر روی آن کار شده است. عنوان این تابلو، «خروس آتشین تاج» برگرفته از داستان خسرو و شیرین نظامی گنجوی است .قبل از اینکه بپردازم به اهمیت موضوع و شخصی مثل نظامی گنجوی، این ادیب بزرگ و این دُر گرانبهای سرزمین ما ایران، اجازه دهید درباره این اثر توضیح دهم. این تابلو با تکنیک ترکیب مواد بر روی بوم کار شده است. حدود ۲۲ سال پیش برای اینکه دانشجویان رشته تصویر سازی را در دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد بتوانم از لحاظ قوه خیال و دفرماسیون و اغراق فرم آموزش دهم، شیوهای را ابداع کردم که خوشبختانه بعد از چند ترم گسترش پیدا کرد و نام آن را گذاشتیم بداهه سازی؛ سبک ما، با بداهه سازی ای که در تاریخ هنر وجود داشته است یکی است اما شیوه ای که ما کار می کنیم با شیوه ای که در تاریخ ثبت شده است، تفاوت دارد.این اثر وقتی ساخته شد، سبک و سیاق موضوعش به داستانهای ادبیات اصیل ایرانی شبیه بود اما من آن را به طرف داستانی سوق دادم که نتیجه آن «خروس آتشین تاج» شد که مربوط می شود به بخشی از داستان خسرو و شیرین خمسه نظامی.
استاد دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنان خود گفت: نظامی؛ این دُرگرانبها و این گنجینه ارزشمند سرزمین خوب ما ایران، هم در حوزه حکمت هم در حوزه ادبیات، هنر و قصهگویی جزء گنجینههای ارزشمند ما است. البته امثال او را در طول تاریخ ایران زیاد داشتیم! البته فکر میکنم چند دهه است که همه ما و ارگان های مربوطه، سهلانگاری و کوتاهی کرده ایم و باید در شناساندن این بزرگان به نسل جوان و مردم خود و حتی مردم دنیا کوشش و تلاش بیشتری کنیم. زیرا بیگانگان در این فرصتی که ما شاید مشغول حل مشکلات دیگری هستیم، به دنبال این هستند که این بزرگان را از ما بربایند و به نام خود تمام کنند.
او اضافه کرد: برگزاری نمایشگاه ، سمینار و ساخت سریال و انیمیشن در این خصوص برای تمام بزرگان ما به ویژه برای نظامی گنجوی می تواند بسیار اهمیت داشته باشد. اگر فردوسی را حماسه سرای پهلوانی های این سرزمین بدانیم، نظامی گنجوی حماسه سرای عشق است.عشقی که معنادار و معنوی است و اشارت به جانان دارد .
فدوی تصریح کرد:درخصوص نظامی و بزرگانی شبیه به او، کم کاری شده و از این جهت خوشحالم که فرهنگستان هنر، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و موزه هنر معاصر – که در اسفندماه اولین نمایشگاه را در این خصوص برگزار خواهد کرد و این تابلو هم در آنجا به نمایش خواهد گذاشت ؛به پاسداشت حکیم نظامی اهتمام نموده اند.
او درادامه سخنان خود گفت: خیلی از اغیار به دنبال این هستند که به گونه ای بزرگان ایرانی ارزشمند را به نام خود کنند و من فکر می کنم که همه ما، چه هنرمند، ادیب و نویسنده و چه فیلمساز و به خصوص ارگانهای مسئول، برای مدیریت این جریان باید وارد گود شویم.
فدوی درپایان تأکید کرد: در حوزه مباحث نظری به خصوص در دانشگاه ها و نهادهایی چون انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با حضور اندیشمندانی مانند دکتر بلخاری موفقیت هایی داریم. کتاب ها و مقالاتی چاپ میشود و می رسد به دست کسانی که علاقه مندند و آنها اندیشه را منتقل میکنند اما در حوزه معرفی دقیق آثار ادبی – هنری این شخصیتهای بزرگ تاریخی، فکر میکنم که به نوعی کم کاری داریم.
لزوم توجه بیشتر به نقاشی و ادبیات ایران
در ادامه این نشست فرهنگی و هنری، محمدباقر آقامیری نگارگر و استاد دانشگاه طی سخنانی گفت: در رابطه با نقاشی ایرانی باید عرض کنم که نقاشی ما یکی از هنرهای اصیلمان است که پیش از اسلام و بعد از اسلام تا به امروز خودش را به تعالی رسانده با ادبیات و موسیقی در ارتباط است.نگارگران ما کتابهای بسیار نفیس و بدیعی را تصویرسازی کرده اند که موسیقی رنگ در آن ها بی نظیر است.
او افزود: از کتاب های مشهوری که در نقاشی ایرانی از آن تصویر سازی شده، خمسه نظامی است که مشهورترین آن ها مربوط دوره صفویه و ایام سلطنت شاه طهماسب صفوی است.این اثر حاوی ۱۷ تابلوی رنگین است. هشتصد صفحه از این کتاب به صورت تشعیر تزیین شده است. یعنی اطراف متن کتاب خوشنویسی شده، به صورت تشعیر با طلا کار شده است که کتابی است بس نفیس و بی نظیر که یک نسخه چاپی آن را هم بنده دارم. البته آن تابلوهای رنگین را هم به سلطان محمد، نقاش بزرگ دوره صفوی نسبت می دهند.
آقا میری افزود: شیرین و فرهاد، خسرو و شیرین، شرفنامه، اسکندرنامه و هفت گنبدی بسیار معروفاند و بنده در تمام این زمینهها، برای هرکدام از موضوعات و داستانها، تصویر سازی کردم که دو تا از گنبدها (گنبد سفید و فیروزه) را کار کردم، شیرین وفرهاد را در موضوعات مختلف آن کار کرده ام و همچنین خسرو و شیرین و شرفنامه را چند تایی کار و تصویرسازی کردهام.
او تأکید کرد: البته در این کارها، نقاش یا هنرمند نمی تواند به تنهایی جلو برود. می بایست حمایت شود، چون واقعا سخت است، وقتی شما در این رابطه بخواهید کار کنید باید روزها و ماه ها و سال ها شبانه روزی کار کنید، لذا نیاز به حمایت دارید.
آقا میری در بخش دیگری از سخنان خود گفت: ما فکر میکنیم نظامی تنها یک شاعر است. درحالیکه یک رمان نویس بزرگ هم هست. همه میپندارند بزرگترین رمان نویس جهان شکسپیر است در حالی که میبینیم بیش از هزار سال پیش تر از شکسپیر، نظامی این کارها را کرده و در موضوعات عاشقانه و بزمی، زیباترین اشعار را خلق کرده است، آنچنانکه فردوسی درشعر حماسه این کارها را کرده که بزرگترین رمان نویس و تراژدی نویس دنیا نیز هست. از این روست که ما نباید خودمان را دست کم بگیریم.
اوافزود: باید قدر این بزرگان را دانست چون فرهنگ ایرانی و اسلامی را به زیبایی تمام به اوج رسانده اند. دراین راستا ضروری است که دانشآموزان ما از دبیرستان تا دانشگاه با مشاهیر و بزرگان ما آشنا شوند و این ها را به خوبی بشناسند و اشعارشان را نیز حفظ کنند.
آقامیری در پایان تأکید کرد: باید قدر این بزرگان را بدانیم و نگذاریم دیگران آن ها را به نام خودشان ثبت کنند. چون این ها میراث و گنجینه تاریخی ما هستند. همچنین برای حفظ و ادامه نقاشی، ادبیات و موسیقی خودمان، آنان که عشق دارند باید بیشتر وقت بگذارند و ارگان ها ، سازمان ها و وزارتخانه هایی که برای فرهنگ و هنر این مملکت کار می کنند، باید بیشتر از پیش از فعالان این عرصه حمایت نمایند.
جنبه موسیقایی شعر نظامی
مهدی آذر سینا موسیقیدان، آهنگساز و استاد دانشگاه نیز در این رویداد طی سخنانی گفت: شعر به موسیقی تکیه دارد تمام صنایع ادبی که در کلام منظوم استفاده می شود و حتی صنایع ادبی که در نثر استفاده می شود از مقوله موسیقی اند و شاعری در کار سرودن شعر موفق است که به موسیقی نیز احاطه داشته باشد.
اوافزود:در بیت بیت نظامی آن چیزی که مربوط به موسیقی است و به ذات و قریحه موسیقایی او مربوط است، مشهود است. تمام شاعرانی که شعرشان جاودانه شده است و خاص و عام شعر آن ها را می خوانند از همین دست هستند که به موسیقی پرداخته اند و قسمت عظیمی از شعرشان با موسیقی کلام و موسیقی شعر همراه است. شعر به آن صورت که دکترشفیعی کدکنی در موسیقی شعر از قول ابن سینا تعریف کرده است، کلامی است مخیل و مقفی، به صورت بیت های متساوی و متکرر. همان قضیه وزن و موزون بودن که بر عروض تکیه دارد عروضی که در حدود ۱۲۰۰ سال پیش توسط خلیل ابن احمد متداول شده است .
آذرسینا ادامه داد: شعر بر عروض تکیه دارد و تعریف ابن سینا شامل اینگونه شعر قدمایی می شود که ما شاعرانی را از آن دست فراوان داریم. شعرای معروف و نامداری مانند رودکی و فردوسی و مولوی و حافظ و سعدی و از معاصرین هم، گروهی بوده اند که شعر با وزن عروضی سروده اند. شعر تمام این شاعران به آن دلیل خواندنی شده است که از نظر موسیقی و شاخصه هایی که به موسیقی مربوط می شود آکنده و سرشار از این شاخصه های موسیقایی است.
او تصریح کرد: موسیقی صرفا وزن نیست،درموسیقی مقوله «ریتم» بسیار مهم است و شاید بالاترین درصد را از موسیقی بر عهده می گیرد. در شعر وزن هم مطرح است، البته به نوع خاص و قدیمی خود؛ اگر چه بعدها در وزن نیمایی این شرایط مقداری متفاوت می شود و سپس در شعر «سپید» کاملا دگرگون می شود و به نوع دیگری به انسجام موسیقایی کلمات پرداخته می شود. «وزن» با اینکه شدیدا در موسیقی مهم است و در شعر از این مقوله به طور کامل استفاده می شود، با این حال تمام موسیقی شعر مطمئنا «وزن» نیست. آن چیزی که باعث می شود ما کلمه و نوشته ای معمولی را راحت بخوانیم و بارها آن را بخوانیم و از خواندن آن لذت ببریم، موسیقی است که صرفا شامل «وزن» نیست. وقتی کلمات در کنار هم چیده می شوند از نظر تک تک حروف ، هجاها و ساخته شدن واژه ها و… همه این ها آن است که از موسیقی نشأت می گیرد . موسیقی تکلیف این قضایا را روشن می کند و شاعری که نتواند با این مفاهیم موسیقایی و این اصول و قواعد موسیقی کنار بیاید، شعری خواندنی و ماندنی نخواهد داشت.
او در ادامه گفت: «نظامی» شاعری است که به موسیقی تکیه داشته و قریحه شدید موسیقایی داشته است. درواقع ریتمی که در کلمات و در داستان های او آمده است در برش های زمانی هجا ها و درهم تنیدگی کلمات کنار هم، همان ضوابط موسیقایی است.
آذرسینا در پایان گفت:در تئوری موسیقی بحثی است که در «میزان» های مختلف، ضرب های مختلفی است و نقش ضرب ها در داخل میزان، شدت و ضعف متفاوت دارد. برخی معمولا ضربشان قوی تر است و هر چه ضرب ها به طرف آخر می رود ضعیف تر می شود. میزانی به نام سه ضربی وجود دارد که قاعدتا ضرب سوم ضعیف است ولی گاهی ضرب سوم مورد تاکید قرار می گیرد و قطعات موسیقی و جمله های موسیقی از ضرب سه آغاز می شود. در این شرایط به آن ضرب «تهییج» می گویند که هیجان می دهد تا سر ضرب با قاطعیت و نفوذ کامل بیاید و تکلیف ضرب را روشن کند. وزن شعر در لیلی و مجنون نظامی این است:
ای نام تو بهترین سرآغاز
بی نام تو نامه کی کنم باز
مفعول مفاعلن فعولن، این وزن را وقتی می خواهیم بنویسیم، می توانیم سه ضربی استفاده کنیم و یا معادل آن دو ضربی ترکیبی داشته باشیم. یعنی یا می گوییم یک دو سه و یا می گوییم یک دو سه چهار پنج شش. وقتی شروع کار را به صورت سه ضربی در نظر بگیریم نظامی در این قضیه ضرب تهییج را مدام با شروع کلمه «ای» در ۱۵ بیت از این مطلع ورود به داستان لیلی و مجنون به نمایش می گذارد. با ضرب سوم شروع می شود و با اولین ضرب میزان با قاطعیت هر مصراع تمام می شود و دوباره یک ضرب سکوت است و دوباره شروع سوم آغاز می شود و این درست شبیه به این است که ما در موسیقی در گوشه هایی در ردیف هایی که حدودا ریتمیک و ضربی هستند.
«رنگ» در شعر نظامی
محمد علی رجبی نگارگر و استاد دانشکده هنر دانشگاه شاهد نیز در این پیش، سخن خود را با این بیت آغاز کرد:
خداوندا در توفیق بگشای
نظامی را ره تحقیق بنمای
او ادامه داد: ابتدای سخن من، همان کلام نظامی است؛ او در جستجوی حقیقت امور و اشیا بود. اما می دانست که این حقیقت جویی جز به توفیق الهی میسر نیست. خداوند به همه ما هم توفیق دهد که هم چون نظامی و بقیه بزرگان فرهنگ اسلامی بتوانیم این طریق را ادامه دهیم و جلوه هایی از حقیقت را به حقیقت نهایی برسانیم و در مسیر تفکر حقیقی قرار بگیریم. یکی از مهمترین ویژگیهای نظامی تأثیری است که او بر فرهنگ تصویری ایران عزیز ما گذاشته است.
او افزود: نظامی شاعر بزرگ ایران است. او گذشته از معرفتی که در آثارش به جا گذاشته، معرفت عرفانی، اما یک گنجینه بزرگی از فرهنگ تصویری را هم دارا ست گرچه به نظر من بیشترین آثار نگارگری ایرانی از شاهنامه فردوسی کار شده، اما تاثیر تصویری، بیشتر متأثر از فرهنگ تصویری نظامی است .
رجبی ادامه داد: نظامی در باب «رنگ» بحث های مفصل دارد. او خط، بافت و تک تک عناصر نقاشی را آنچنان ظریف و آگاهانه در آثارش آورده که می توانیم از آثار او گذشته از مباحث دیگر به عنوان کتاب هنر نقاشی و کتاب فرهنگ هنر نقاشی یاد کنیم. به همین خاطر وقتی می بینیم که نقاشان ما از اشعار نظامی در کارهایشان استفاده میکنند:
خوشا شیرین و شیرین مردن او
خوشا جان دادن و جان بردن او
شیرین را در مقام شهید قرار میدهند، چون شهید کسی است که خداوند جان او را دوباره به او باز می گرداند. حالا نقاش میخواهد با استفاده از عناصری که از خود نظامی یاد گرفته است روی این مسئله کار کند: می بینیم که شیرین را در همان حالی که خنجر به خود زده و خود را به روی جنازه خسرو انداخته در یک مرکزیت ماندالایی قرار گرفته که چهار رکن دارد: سبحان الله والحمدلله ولا اله الا الله و الله اکبر. بعد دایره دیگری در گرد او در ماندالای دیگری قرار می گیرد .چنین به نظر میرسد که می شود این «ماندالا» را ادامه می دهد، اما پرندگانی که در آسمان هستند موافق عقربه ساعت می روند یعنی هنوز زمان فانی که نشان دهنده جان دنیوی است، حضور دارد. بالای سر او به شیوه شیعیان قرآن گذاشته اند، بر روی «رحل» از رنگ هایی که استفاده شده که نظامی به آن اشاره میکند.
استاد دانشگاه شاهد گفت: در داستان هفت گنبد، تمام آن رنگ های گنبدها و ویژگی های آنها، درسی است برای نقاشان که آثار خود را شکل داده اند. حتی دایره رنگ ایرانی را از آنچه ما امروز در کلاس ها آموزش می دهیم به کلی جدا کرده است. در رنگ شناسی دوره جدید از زمانی که «ایتن» کتاب خود را نوشت تحت تاثیر فیزیک نیوتنی،سه رنگ اصلی و بقیه رنگها فرعی هستند و سیاه و سفید هم رنگ به حساب نمی آیند.
او افزود: اما نظامی بیان دیگری دارد. نظامی میگوید همه رنگ ها اصلی هستند و اصل و فرعی وجود ندارد، فقط مراتب دارند که عالی ترین مرتبه را به رنگ سیاه می دهند و این کاری است که همه عرفا میکنند. شبستری میگوید:
سیاهی گر بدانی نور ذات است
که تاریکی درون آب حیات است
بعد می بینیم که مراتب رنگ ها را از لاجورد تا طلا و از طلا تا لاجورد را نظامی مطرح میکند و این ها را با توجه به فرهنگ عرفانی معنا می بخشد.
رجبی در پایان سخنان خود گفت: ما اگر با تفکر اسلامی و سلوک دینی تأمل نماییم و به طبیعت درست نگاه کنیم، میبینیم که نظامی آنچه را که بیان کرده از خود طبیعت است که از آفرینش خدا گرفته و این فرهنگ را به صورت رنگ شناسی دینی و عرفانی برای ما باقی گذاشته است.
نظامی و فضای رنگی در هنرهای ایرانی
در پایان این نشست نیز احمد صدری پژوهشگر حوزه هنریِ موسیقی سخنرانی کرد و گفت: معماری اسلامی که در ایران شکل گرفته، وجه متمایزی که با سایر ملل مسلمان دیگر دارد وجود فضاهای رنگی است. یعنی فضای رنگینی را در معماری ایرانی ملاحظه میکنیم که علاوه بر اینکه بنا واجد نوعی «جلال» است، «جمال» هم به آن اضافه شده و در واقع به مقام کمال دست پیدا کرده است.
او افزود: هنرمندان ایرانی به مقام جمع بین جلال و جمال و ترکیب این دو دست پیدا کردند لذا وقتی بنایی را می سازند، هر کس با هر فرهنگ و هر پیشینه تاریخی که در این بنا قرار میگیرد با آنها خاطره دارد.مثل بنای مسجد «شیخ لطف الله» که نمونه ای از یک معماری رنگی است.
صدری اضافه کرد: این نقوش و رنگ ها وقتی قرار است در مساجد استفاده شود، به گونهای است که لطافت ویژهای را به دنبال دارد چرا که در آنجا قرار است انسان رابطه عبد با معبود را داشته باشد و بحث عقلانی کمتر در آن مطرح است. معمولاً در «مدارس» نقشهای گره چینی که توسط کاشی های معرقی که به صورت هندسی بریده می شود؛ کنار هم قرار می گیرند و فضایی را تشکیل میدهند که با بحث های معقول و منقول بیشتر سنخیت دارند.
او درادامه گفت:در دوره صفوی به جهت اینکه میخواستند به فضاهای رنگین بیشتری دست پیدا کنند به لحاظ تکنیکی به روشی دست زدند که عبارت بود از کاشی «هفت رنگ» که سرعت کار پوشش را فوقالعاده بالا میبرد. یعنی اگر قرار بود از فضایی با کاشی معرق که دانه دانه بریده شود و کنار هم قرار داده شود استفاده کنند، با کاشی «هفت رنگ» در کمتر از دو ماه فضای بزرگی را رنگین می کردند. درحقیقت پیشینه کاشی های «هفت رنگ» بر می گردد به گذشته و قرن ۹ قمری که نمونه های با ارزش را در آن دوره می بینیم . اما اگر برگردیم به دوره خود نظامی، عمدتا بناهایی که داریم با آجر است. بناهایی که نهایتاً لعاب کوچکی در برخی از فضاهای آن، به رنگ لاجوردی وجود دارد. با این حال به نظر میرسد با توجه به آثاری که از نظامی باقیمانده به خصوص کتاب هفت پیکر، میبینیم این فضایی که در این داستان و در این منظومه نهفته است، چقدر رنگین است. به نظر میآید که اتفاقاً نظامی عالم خیال افراد را رنگین کرده است .
صدری تصریح کرد:توجه داشته باشید وقتی می گویم عالم خیال افراد را رنگین کرده است به این معنا نیست که تمام جامعه درگیر نظامی شدند و در دوره خودشان با این مبحث آشنا شدند، بلکه کلونی و جمعیت هایی را داشتند از افراد مختلف مانند شاعر و معمار و موسیقیدان که کنار همدیگر قرار می گرفتند و با هم مباحثه میکردند. چون کارهای تأسیسی به گونهای نیست که کار عامه مردم باشد.
او درپایان گفت: نظامی در هفت پیکر در بخشهای مختلف و در داستانی متعلق به بهرام گور که هفت شاهزاده از هفت کشور مختلف دل می بازند، به معمارش فرمان می دهد که برای عروس هایش هفت امارت زیبا با هفت گنبد رنگین که نشان از هفت روز هفته و هفت ستاره حاکم بر آن روزهاست،بسازد. اگر از این منظر به آثار حکیم نظامی توجه کنیم، میتوانیم خیلی از مباحثی که در ارتباط با رنگ و طراحی رنگی و ایجاد فضای رنگی در هنرهای ایرانی است را از این حکیم دریافت کنیم.