محمود جعفری دهقی معتقد است ثبت منشور کوروش در حافظۀ جهانی یونسکو، لحظهای بود که ایران چهرۀ فرهنگی خود را دوباره به جهان یادآوری کرد؛ چهرهای بر پایه انساندوستی، عدالت و احترام به اقوام و باورهای گوناگون. منشور کشور نماد پیوند نسلهای ایرانی با ریشههای تمدنیشان و نشانهای از سهم ایران در تاریخ اندیشه و انسانیت است.
در چهلوسومین کنفرانس عمومی یونسکو در شهر تاریخی سمرقند، منشور کوروش کبیر یادگار درخشان تمدن ایرانزمین در فهرست حافظۀ جهانی به ثبت رسید؛ رویدادی که نه تنها افتخاری برای میراث فرهنگی ایران، بلکه نمادی از سهم ایرانیان در شکلگیری اندیشههای جهانی انساندوستی و آزادی است. منشور کوروش که بیش از ۲ هزار و پانصد سال پیش نگاشته شد، از احترام به تنوع فرهنگی، آزادی باورها و کرامت انسانها سخن میگوید؛ ارزشهایی که در تاروپود هویت ایرانی ریشه دارند. ثبت این سند کهن در حافظۀ جهانی، یادآور آن است که ایران تنها سرزمینی با تاریخ کهن نیست، بلکه ملتی است که از دیرباز پرچمدار عدالت، مدارا و گفتوگوی میان فرهنگها بوده است. امروز، جهان بار دیگر به صدای کوروش گوش میسپارد؛ صدایی که از اعماق تاریخ، پیام صلح و انساندوستی ایرانیان را به گوش آینده میرساند.
در همین راستا و به مناسبت این رویداد ارزشمند، به گفتوگو با دکتر «محمود جعفری دهقی» استاد گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران و از پژوهشگران برجستۀ تاریخ ایران باستان، پرداختهایم تا از نگاه او، اهمیت ثبت منشور کوروش در یونسکو، بازتاب فرهنگی و هویتی این اتفاق و جایگاه اندیشۀ ایرانی در شکلگیری مفاهیم انسانی و تمدنی جهان را بررسی کنیم.
صدای کهن عدالت ایرانی در گوش تاریخ
منشور کوروش چه پیامهایی در بارۀ حقوق بشر، تساهل دینی و احترام به اقوام و فرهنگهای مختلف دارد؟
منشور کوروش بزرگ (استوانۀ کوروش) که در سال ۵۳۹ پیش از میلاد، پس از فتح بابل به دست کوروش دوم هخامنشی نوشته شد، یکی از کهنترین متون تاریخی است که دربارۀ اصول انسانی، دینی و فرهنگی سخن میگوید. هرچند باید توجه داشت که این متن در اصل، سندی سیاسی و مذهبی بابلی است و نه منشور حقوق بشر به معنای مدرن اما پیامهای آن در زمینههایی مانند حقوق بشر، تساهل دینی و احترام به اقوام مختلف بسیار برجسته و پیشرو بوده است. برخی از نکات مهم این منشور عبارتند از:جعفری دهقی: ثبت منشور کوروش در یونسکو یادآوری میکند که: ایران نه فقط یک کشور سیاسی، بلکه یک «تمدن فرهنگی» است با سهمی بزرگ در تاریخ بشریت.
حقوق بشر و کرامت انسانی
کوروش در منشور خود از آزادی مردم بابل و بازگرداندن اسیران به سرزمینهایشان سخن میگوید.
او اعلام میکند: من فرمان دادم که هیچکس از مردم سرزمینها به زور وادار به کار نشود و هر کس آزاد است در خانۀ خود زندگی کند. این بخش نشاندهندۀ توجه به آزادی فردی، رفع بردگی و احترام به کرامت انسانها است؛ امری که در آن دوران کمسابقه بود.
تساهل و آزادی دینی
کوروش در منشور خود بیان میکند که: خدایان سرزمینهای مختلف را که نبونید به بابل آورده بود، به زیارتگاههایشان بازگرداندم. او نه تنها خدایان اقوام گوناگون را محترم شمرد، بلکه معابد و پرستشگاههای ویران شده را نیز بازسازی کرد و به مردم اجازه داد آیین خود را آزادانه اجرا کنند.
این رفتار نشانهای از بردباری دینی و احترام به عقاید دیگران است.
احترام به اقوام، فرهنگها و سنتهای گوناگون
کوروش خود را نه به عنوان «فاتح» بلکه به عنوان پادشاهی دادگر و خیرخواه همۀ ملتها معرفی میکند. در منشور آمده است؛ من کوشیدم تا مردم در صلح و آرامش زندگی کنند… من فرمان دادم که هیچکس به دیگری ستم نکند. او نظام اداری خود را بهگونهای سامان داد که اقوام گوناگون در چارچوب یک امپراتوری بزرگ، زبان، دین و آداب خود را حفظ کنند.
منشور کوروش؛ سندی تاریخی از همزیستی و احترام متقابل میان ملتها
منشور کوروش چه پیامهایی در بارۀ حقوق بشر، تساهل دینی و احترام به اقوام و فرهنگهای مختلف دارد؟
سابقۀ تاریخی حقوق بشر و ارزشهای انسانی در ایران نیازمند تفکیک میان 2 چیز است: مفهوم مدرن حقوق بشر (که در قرن ۱۸ و ۲۰ میلادی شکل گرفت) و ارزشهای انسانی و عدالتمحور در فرهنگ و تاریخ ایران باستان.
در ایران، گرچه واژۀ “حقوق بشر” به معنای امروزی وجود نداشت اما اندیشههایی که بر احترام به انسان، عدالت، تساهل دینی و همزیستی اقوام مختلف تأکید داشتند، ریشهای بسیار کهن دارند. در ادامه به چند نمونه تاریخی اشاره میکنم:
دوران هخامنشیان (قرن ۶ تا ۴ پیش از میلاد)
همانطور که در منشور کوروش دیدیم، در این دوره: اسیران آزاد میشدند، اقوام گوناگون در چارچوب امپراتوری میتوانستند دین و زبان خود را حفظ کنند، و پادشاه موظف بود عدالت و آرامش را برقرار کند.
داریوش بزرگ نیز در کتیبۀ بیستون میگوید: من دروغ را دوست ندارم؛ دوست دارم که مردم از راه راستی پیروی کنند. این سخن، بازتاب نگاه اخلاقی و عدالتمحور حاکمان آن زمان است.
در فرهنگ ایرانی، واژۀ «داد» یا «دادگری» ارزش مرکزی داشت. پادشاه آرمانی در اوستا و متون پهلوی، «شاه دادگر» بود؛ یعنی کسی که در پی برقراری نظم، عدالت و راستی است، نه ظلم و تبعیض.
در متون دینی زرتشتی، «اَشَه» (راستی و قانون اخلاقی) محور نظم کیهانی است و انسان خوب، کسی است که دروغ نمیگوید، به دیگران آسیب نمیرساند و برای آبادانی جهان میکوشد.
پس از ورود اسلام، مفاهیمی همچون عدالت، برابری مؤمنان، رعایت حقوق مردم و مشورت در حکومت در قالبی دینی مطرح شد. در آثار اندیشمندان ایرانی چون خواجه نظامالملک، سعدی، و فردوسی تأکید بر اخلاق، مدارا و ارزش انسان بسیار پررنگ است.جعفری دهقی: ثبت منشور کوروش در فهرست حافظۀ جهانی یونسکو از چند جهت تأثیر فرهنگی و هویتی قابل توجهی بر جامعه ایران داشته است. در واقع، این رویداد تنها ثبت یک شیء تاریخی نبود، بلکه یادآوری و بازآفرینی بخشی از هویت تاریخی و تمدنی ایران بود.
سعدی میگوید: بنیآدم اعضای یک پیکرند / که در آفرینش ز یک گوهرند.
منشور کوروش حس میهندوستی و غرور تاریخی را در جامعه زنده کرد
از منظر تاریخی آیا حقوق بشر و ارزشهای انسانی در ایران سابقه طولانی دارد؟
ثبت منشور کوروش در فهرست حافظۀ جهانی یونسکو از چند جهت تأثیر فرهنگی و هویتی قابل توجهی بر جامعه ایران داشته است. در واقع، این رویداد تنها ثبت یک شیء تاریخی نبود، بلکه یادآوری و بازآفرینی بخشی از هویت تاریخی و تمدنی ایران بود. در ادامه، میتوان تأثیرهای آن را از چند منظر بررسی کرد:
۱– تقویت حس میهندوستی و غرور ملی
منشور کوروش نمادی از فرهنگ عدالت، انساندوستی و احترام به اقوام است که در تاریخ ایران باستان وجود داشته است. وقتی چنین اثری به عنوان یکی از میراثهای مهم جهانی شناخته میشود، مردم احساس میکنند که: «ایران سرزمینی است با تمدنی دیرینه و اندیشههایی انسانی که جهان امروز آن را میستاید.» این احساس، اعتماد به نفس فرهنگی و غرور تاریخی را در جامعه افزایش میدهد و میتواند در برابر فشارهای فرهنگی یا تحریفهای تاریخی، عامل پایداری ملی شود.
۲– تحکیم هویت ملی در برابر گسست تاریخی
در دورههای مختلف، گاهی میان نسلهای ایرانی شکاف هویتی یا تاریخی ایجاد شده است. ثبت منشور کوروش در یونسکو یادآوری میکند که: ایران نه فقط یک کشور سیاسی، بلکه یک «تمدن فرهنگی» است با سهمی بزرگ در تاریخ بشریت. این آگاهی، حس پیوستگی فرهنگی و ملی را تقویت میکند و جوانان را به شناخت عمیقتر ریشههای تمدن ایرانی تشویق مینماید.
۳– افزایش اعتبار بینالمللی ایران
از دید جهانی نیز، این ثبت نشان داد که ایران صاحب یکی از کهنترین میراثهای فکری در زمینه حقوق انسان و مدارا است. این موضوع تصویر جهانی ایران را از کشوری صرفاً سیاسی، به کشوری فرهنگی و تمدنی تغییر میدهد و میتواند در دیپلماسی فرهنگی و گفتوگوی بینالمللی نقش مثبت ایفا کند.
منبع: ایرنا
