به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، یکصد و چهاردهمین نشست از سلسله نشستهای علمی این مؤسسه، دیروز دوشنبه 23 دیماه، با رونمایی و معرفی کتابهای تازه منتشر شدۀ «تفسیر بصائر یمینی» و «لطائف التفسیر» برگزار شد.
در این نشست دکتر اکبر ایرانی، مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، دکتر علیاشرف صادقی، زبانشناس، عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مدیر فرهنگ جامع زبان فارسی، حجتالاسلام محمدعلی کوشا، پژوهشگر برجستۀ علوم قرآنی، دکتر علی رواقی، قرآنپژوه و مصحح تفسیر بصائر یمینی و دکتر سعیده کمائیفرد، مصحح لطائف التفسیر سخنرانی کردند.
روند تصحیح و چاپ تفسیر بصائر یمینی و لطائف التفسیر
در ابتدای این نشست دکتر اکبر ایرانی، مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب پس از خیر مقدم گفتن به حاضران در نشست، به بیان مطالبی در خصوص روند تصحیح و چاپ دو کتاب تفسیر بصائر یمینی و لطائف التفسیر پرداخت.
دکتر ایرانی در این خصوص گفت: پس از انتشار جلد نخست تفسیر بصائر یمینی در سال 1359، بیش از چهل سال طول کشید که با کامل شدن مراحل تحقیق و تصحیح، این کتاب به طور کامل منتشر شود.
وی با اشاره به انعقاد قرارداد برای تصحیح این اثر، میان مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب و دکتر علی رواقی در 20 سال پیش، و با یادکرد مرحوم ایرج افشار و نقش وی در این کار، گفت: ما در آن زمان جلسهای با آقای رواقی و مرحوم افشار برای بررسی و انتخاب روش تصحیح برگزار کردیم و با توجه به این که تفسیر بصائر چند تحریر گوناگون دارد، در آن جلسه ضمن انتخاب نسخۀ اساس، قرار شد در تصحیح همۀ نکات و جوانب زبانشناختی دیگر تحریرها نیز مورد توجه قرار گیرد.
مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب با اشاره به مقدمۀ مبسوط دکتر رواقی بر اثر انتشار یافته گفت: در این مقدمه مطالب زبانی قابل توجهی طرح شده و برابرهای قرآنی و فارسی این تفسیر، که برای قرآنپژوهان و مترجمان و مفسران بسیار ارزشمند است، فهرست شده است.
وی افزود: تفسیر بصائر یمینی از لحاظ زبانی و ادبی و نثر جزو زیباترین و شیواترین نثرهای قرآنی است و ما مفتخریم که سعادت چاپ و نشر آن به همراه لطائف التفسیر نصیب مؤسسۀ میراث مکتوب شد و به حسن اتفاق این دو اثر همزمان چاپ و رونمایی شده است.
دکتر ایرانی در خصوص روند تصحیح و چاپ لطائف التفسیر نیز گفت: از آنجا که چاپ لطائف التفسیر جزو برنامههای ما بود، پس از این که مطلع شدیم خانم دکتر کماییفرد نیمی از آن را به عنوان رسالۀ دکترا در دست تصحیح دارند از ایشان درخواست کردیم که تصحیح این تفسیر را به صورت کامل انجام دهند و ایشان نیز این کار را با کمک دکتر رواقی و زیر نظر ایشان، به سرانجام رساندند.
وی با اشاره به شرایط بحرانی چاپ کتاب و اظهار تأسف بخاطر امکانپذیر نبودن انتشار آثار تازه چاپ شده در سطح وسیع و با شمارگان بالا، گفت: پیش از این ما هر کتابی را چاپ میکردیم آن را به 200 کتابخانه هدیه میدادیم اما امروز شرایط به نحوی شده که حتی امکان هدیه دادن آن به اساتید حاضر در جلسه هم برای ما وجود ندارد و ما امیدواریم که علاقهمندان با خرید این آثار به بقای مؤسسۀ میراث مکتوب کمک کنند.
دکتر ایرانی در ادامه ضمن معرفی حجتالاسلام محمدعلی کوشا به عنوان یکی از فضلای برجسته در قرآنپژوهی و دارای بیش از 120 مقاله در نقد ترجمهها و تفاسیر قرآن، از ایشان خواست که به ارائۀ مطالب خود بپردازند.
احیاء میراث، کمک به اعتلاء فکر است
حجتالاسلام کوشا نیز در ابتدا ضمن قدردانی و سپاسگزاری از مؤسسۀ میراث مکتوب و دکتر ایرانی بخاطر احیاء بخشی از میراث مکتوب ایرانی و اسلامی، گفت: من در زمان مرحوم عبدالحسین حائری، به اتفاق چند نفر از فضلای قم، حدود شش ماه در کتابخانۀ مجلس مشغول فهرستنگاری نسخههای خطی بودیم و در آنجا ملاحظه کردیم که حدود 400 نسخۀ خطی فقط در ترجمۀ قرآن کریم در کتابخانۀ مجلس وجود دارد و طبیعتا تعداد فراوانی ترجمۀ فارسی قرآن نیز در کتابخانههایی مانند آستان قدس و دیگر کتابخانهها و حتی کتابخانههای خارج از کشور وجود دارد.
وی با تأکید بر اهمیت منابع و میراث بسیار غنی و کهن به جای مانده از گذشته، گفت: اگر بودجههایی به احیاء این میراث اختصاص پیدا کند کمک بسیار شایانی به اعتلاء فکر و فرهنگ مردم ایران زمین و زبان فارسی و قرآن کریم شده است.
این قرآنپژوه در ادامه به طرح اشارهوار مسائل و مباحثی علوم قرآنی در زمینههای کیفیت و حقیقت وحی، نزول قرآن، مدت نزول قرآن، تاریخ نزول قرآن، اسباب نزول قرآن، گردآوری قرآن، کاتبان وحی قرآن، مصحفسازی، قرائات گوناگون و منشأ آن، تحریفناپذیری قرآن، نسخ در قرآن، عام و خاص در شناخت آیات الاحکام، مطلق و مقید، محکم و متشابه، تأویل قرآن، تفسیر قرآن، ترجمۀ قرآن، ترتیب سورهها و آیات قرآن و کتابت قرآن پرداخت.
لوازم ترجمۀ قرآن و انواع ترجمه
حجتالاسلام کوشا در ادامه ضمن تشریح فعالیتهایش در زمینۀ ترجمۀ قرآن، ورود در این عرصه را مستلزم برخورداری از تسلط بر عنصر ادب، شامل صرف و نحو و لغت و اشتقاق، و عنصر هنر، شامل معانی و بیان و بدیع دانست و به دستهبندی ترجمهها در پنج نوع تحت اللفظی، تطبیقی، تفسیری، مضمونی و منظوم پرداخت.
این مترجم قرآن در خصوص ترجمۀ تحت اللفظی گفت: ترجمههای قرآن به فارسی از قرن چهارم تا آخر قرن ششم از نوع تحت اللفظی متمایل به تفسیر است و اصولاً در آن زمان ترجمه صورت تحت اللفظی داشته است.
وی دربارۀ ترجمههای تطبیقی قرآن گفت: در ترجمۀ تطبیقی هدف این است که مطالب مطرح شده در زبان مبدأ با حجمی مشابه و حتی الامکان با انتقال نکات ادبی و بلاغی و محسنات لفظی، به زبان مقصد بیان شود.
حجتالاسلام کوشا منظور از ترجمۀ تفسیری را بیان ترجمه همراه با تفسیر، در پرانتز یا بدون پرانتز، عنوان کرد و گفت: در اینجا در واقع ترجمه و تفسیر با هم ادغام میشود و بعضی از تفسیرهای کهن ما در واقع ترجمۀ تفسیری هستند.
وی هدف ترجمۀ مضمونی را نیز بیان مضمون به زبان مقصد و انتقال روح متن دانست و گفت: کتاب سخنان علی(ع) اثر جواد فاضل که در واقع ترجمۀ نهج البلاغه است، نمونهای از ترجمۀ مضمونی است که خواننده وقتی این کتاب را میخواند از آنجا که نثر بسیار زیبایی دارد، احساس میکند واقعا امام به زبان فارسی صحبت کرده است.
این قرآنپژوه در خصوص ترجمههای منظوم قرآن کریم نیز گفت: اولین ترجمۀ منظوم قرآن ترجمۀ مرحوم میرزاحسن اصفهانی معروف به صفی علیشاه است که همراه با ترجمۀ منثور ایشان به صورت سنگی چاپ شده است.
بینظیر بودن ترجمۀ قرآن منظوم صفی علیشاه
وی با اشاره به چاپ ترجمۀ قرآن منثور صفی علیشاه توسط آیتالله ابوالحسن شعرانی، گفت: این چاپ باعث شده آن ترجمۀ منثور، که در بعضی جاها هم دقتهای فوقالعادهای در آن دیده میشود، به ترجمۀ شعرانی معروف شود، در حالی که اثر صفی علیشاه است.
حجتالاسلام کوشا ترجمۀ مرحوم عباس دوزدوزانی را از دیگر ترجمههای منظوم قرآن بعد از انقلاب بهتر و جامعتر خواند و افزود: البته ترجمۀ منظوم صفی علیشاه هم در تفسیر بینظیر است و هم در ترجمه و معادلگذاری اثر قابل توجهی است.
وی در ادامه ضمن سپاس و قدردانی از مصححان و محققان تفسیر بصائر یمینی و لطائف التفسیر، گفت: جناب آقای دکتر رواقی تصحیح این اثر را با مقدمه و مؤخره و نمایهها و فهرست معادلهایی که آورده به زیبایی به انجام رسانده است و لطائف التفسیر نیز که خانم کماییفرد آن را در پنج جلد تصحیح کردهاند شاید اگر به حوزویان سپرده میشد به زیبایی و درستیِ حاصل کار ایشان تصحیح نمیشد.
حجتالاسلام کوشا با تأکید بر اهمیت زبانی تفسیر بصائر یمینی و نیز با اشاره به مقدمۀ دکتر رواقی بر این تفسیر، آن مقدمه را عالمانه و تسهیلکنندۀ پژوهشهای بعدی خواند و به بررسی برخی از واژههای معرفی شده در این مقدمه پرداخت.
وی همچنین در خصوص لطائف التفسیر که به نام تفسیر درواجکی نیز خوانده شده، گفت: هر چند گفته شده که این اثر چهارمین تفسیر کامل و جامع قرآن کریم به زبان فارسی است اما به نظر من این کتاب با عمری 900 ساله، هشتمین تفسیر از نوع مذکور باشد و از نظر قدمت بعد از ترجمۀ تفسیر طبری (قرن چهارم)، تاج التراجم اسفراینی (قرن پنجم)، تفسیر سورآبادی (قرن ششم)، تفسیر نسفی (قرن ششم)، تفسیر بصائر یمینی (قرن ششم)، کشف الاسرار (قرن ششم) و تفسیر ابوالفتوح (قرن ششم)، قرار میگیرد.
حجتالاسلام کوشا همچنین در اشارهای کوتاه تفاوت تفسیر نسفی قرن پنج و شش هجری به زبان پارسی از ابوحفص نجمالدین عمر نسفی و تفسیر النسفی به زبان عربی از عبدالله بن احمد بن محمود نسفی (متوفای 710) را متذکر شد.
اهمیت زبانی تفاسیر منتشر شده
در ادامه دکتر علیاشرف صادقی نیز با اشاره به اهمیت آثار منتشرشده گفت: من به سهم خودم به عنوان کسی که با این کتابها سر و کار دارد و از دیدگاه زبانی آنها را بررسی میکند خیلی خوشحالم که این دو تفسیر چاپ شده و در دسترس پژوهندگان قرار گرفته است.
وی با اشاره به چاپ جلد نخست تفسیر بصائر در سال 1359، گفت: با توجه به این که در آن چاپ نسخۀ اساس معرفی نشده بود دکتر خانلری یادداشت کوتاهی در مجلۀ آینده چاپ کردند و نسخۀ اساس را، که بخشی از آن در اختیار یک مالک خصوصی بود و بخشی از آن نیز در کتابخانۀ نخجوانی، معرفی کردند و بیان کردند چگونه فرد صاحب نسخه باعث پیدا شدن نیمۀ دیگر این تفسیر شده است.
دکتر صادقی سپس با اشاره به بخشهای مختلف مقدمۀ تحریرشده بر چاپ تفسیر بصائر گفت: دکتر رواقی در مقدمه، پس از شرح حال و آثار مؤلف، از تخصص خود که شناخت واژگان متون است به بهترین وجه استفاده کرده و در بحثی مبسوط، در حدود 100 صفحه، واژههای خاص این کتاب را به همراه شواهد متعدد از کتابهای دیگر، در پشتیبانی از معانی این کلمات، آوردهاند؛ که ما، مخصوصا در گروه فرهنگنویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، از این پژوهش ارزشمند بهرهمند خواهیم شد.
وی با اشاره به معرفی نسخههای دیگر تفسیر بصائر در مقدمۀ کتاب توسط آقای علی صفری آققلعه، گفت: بر اساس این بخش مقدمه مشخص میشود که در این تصحیح، غیر از نسخۀ اساس، که تاریخ کتابت نسخۀ اساس را 681 است، 9 نسخۀ دیگر نیز، که البته همه ناقص و همه تقریباً مربوط به قرن هفتم هستند، مورد استفاده قرار گرفته است.
این زبانشناس جای مباحثی همچون بررسی ویژگیهای آوایی، صرفی، نحوی و املایی نسخۀ اساس، نسبت آن با سایر نسخهها از نظر صحت و قدمت، نوع تفسیر ارائه شده در تفسیر بصائر، قرائت مختار مؤلف و روش تصحیح را در مقدمه خالی دانست و گفت: اینها مواردی است که خوانندۀ کتابی مانند تفسیر بصائر و هر متن کهن دیگری از قرون پنجم تا هفتم، منتظر است که در مقدمه به آنها پرداخته شده باشد و امیدوارم در چاپهای بعدی این موارد مد نظر قرار بگیرد.
وی در ادامه به توضیح برخی نمونههای خاص زبانی در تفسیر بصائر یمینی پرداخت؛ از جمله کتابت «ذال» به صورت «دال» در کلماتی مانند گذاشتن، گذشتن، پذیرفتن؛ حذف «ن» بعد از مصوتهای بلند در بعضی کلمات، مانند نگارش واژۀ «ایشان» به صورت «ایشا»؛ حذف «ا» و تبدیل «شما را» به «شما ر»، اعمال قاعدۀ اماله و نگارش واژۀ «راستای» به صورت «ریستای»، تلفظ برخی کلمات به صورت فارسی میانه مانند تلفظ واژه «دبیر» به صورت «دُبیر» و موارد دیگر از این نمونه، عکس شدن قاعدۀ تبدیل «فرود» به «فرو» و حفظ «دال» در مواردی که فعل بعد از این پیشوند با صامت شروع شده است.
قدمت نسخۀ بصائر در موزۀ مولانا در قونیه
عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی با اشاره به وجود نسخهای از تفسیر بصائر در موزۀ مولانا در قونیه، ضبط برخی واژهها در آن نسخه متفاوت با نسخۀ اساس تصحیح را نشانۀ قدمت بیشتر نسخۀ قونیه دانست و گفت: با وجود این که نسخۀ قونیه تاریخ کتابت ندارد اما بر اساس بررسیای که من انجام دادم در نسخۀ قونیه برخی کلمات و تعابیر فارسی دیده میشود در حالی که در نسخۀ اساس تصحیح برخی واژههای عربی برای آنها به کار برده شده مانند، قرضها به جای وامها، علی حده به جای جداگانه، مردمان متوسط به جای مردمان میانه.
دکتر صادقی افزود: علاوه بر این در نسخۀ اساس برخی ضبطهای کهن نیز با ضبطهای جدیدتر جایگزین شده است؛ مانند فرشتگان به جای فریشتگان، زبان به جای زفان، جزیت به جای جزید و مانند اینها و جمعهای مکسر نیز در آن بیش از نسخۀ قونیه به کار رفته است.
این استاد بازنشستۀ دانشگاه تهران با اشاره به نقص اغلب نسخههای موجود از تفسیر بصائر، گفت: با وجود قدمت بیشتر نسخۀ قونیه اما به دلیل ناقص بودن آن، روش تصحیح متن ایجاب میکرده که نسخهای اساس قرار بگیرد که به واسطۀ آن حاصل کار زبان یکدستی داشته باشد.
وی افزود: البته مناسب بود که ویژگیهای نسخۀ قونیه و نسخههای دیگری که در حاشیۀ کتاب میبینیم و در پانویسها از آنها استفاده شده است، در مقدمه برای تتمیم فایده به دست داده میشد و امیدوارم در چاپهای بعد ما از این نکات محروم نمانیم.
غلط خوانی در تصحیحات دکتر رواقی راه ندارد
دکتر صادقی تصحیح این کتاب را مانند دیگر کارهای دکتر رواقی بسیار خوب توصیف کرد و گفت: ویژگی تصحیحات ایشان دقت فوقالعاده است و من در بین معاصران کسی را جز ایشان ندیدهام که نسخۀ خطی را عیناً به صورت چاپی در بیاورد؛ به صورتی که غلط خوانی در تصحیحات ایشان راه ندارد و شخصا در استفاده از کارهای دکتر رواقی خود را از تطبیق متن با نسخه بینیاز میبینم.
وی نمایهها، کتابنامۀ مفصل و نیز واژهنامه و برابرهای فارسی و قرآنی ارائه شده از سوی مصصح را امتیاز قابل توجه این اثر دانست و گفت: مباحث واژهشناسی که بخش اعظم مقدمه را به خود اختصاص داده و توضیحات کاملی که در برخی موارد دادهاند و بعضا برخی اشتباهات را یادآوری کردهاند، برای پژوهندگان واژههای فارسی و مفردات متون بسیار ارزنده و قابل استفاده است.
دکتر صادقی وجود برخی اشکالات چاپی و اشتباهات در ضبط چند واژه و از قلم افتادن چند کتاب در کتابنامه را از جمله اشکالات معدود این اثر دانست و گفت: باید هم از آقای دکتر رواقی بخاطر این که پس از سالها متن کامل این اثر را به صورت آراسته در اختیار پژوهندگان زبان فارسی و علاقهمندان قرار دادند و هم از آقای دکتر ایرانی که با پیگیریهای ممتد خود بالاخره این کتاب را به چاپ رساندند، تشکر کنیم.
وی در خصوص کتاب لطائف التفسیر نیز با اشاره به مفصل بودن این کتاب، کار مصحح، یعنی خانم دکتر کماییفرد را سزاوار ستایش خواند و گفت: ایشان مقدمۀ خوبی برای کتاب نوشتهاند و مباحثی درباره انواع تفاسیر و اسرائیلیات در تفسیرها، و مختصری دربارۀ زبان کتاب در مقدمه مطرح کردهاند و البته جا داشت که دربارۀ ویژگیهای زبانی این اثر تفصیل بیشتری میدادند؛ هر چند واژهنامۀ پایانی کتاب تا حدی این نقص را جبران میکند.
دکتر صادقی با بیان این که لطائف التفسیر پیشتر بر اساس بعضی نسخههای ناقص موضوع پژوهش پروفسور لازار قرار گرفته است، اظهار کرد: ایشان در رسالۀ دکتری خود با موضوع «زبان قدیمترین آثار نثر فارسی»، ظاهرا از نسخۀ مشهد لطائف، با عنوان تفسیر زاهدی، استفاده کرده و ویژگیهای زبانی آن را بر اساس آن نسخه به دست دادهاند که رجوع به آن میتواند تکمیلکنندۀ مطالب ارائه شده باشد.
کمبودهای نظری در مباحث زبانشناسانۀ فارسی
در ادامه دکتر علی رواقی به سخنرانی پرداخت و در ابتدا با سپاس از استادان و سخنرانان به خاطر نکتههای مطرح شده، گفت: یکی از مشکلات بزرگ ما مسئلۀ دستور زبان است و هر چند ممکن است این سخن سنگین به نظر برسد، اما ما اصلا دستور زبانی که برای زبان فارسی نوشته شده باشد، نداریم.
دکتر رواقی با بیان این که دستوری که نوشته شده برای زبان نیمه معیار و گاهی معیار است، گفت: در کتابهای دستور هیچ وقت به گونهها و حوزههای زبانی و جغرافیاهای مختلف توجه نشده و پیشنهاد من این است که یک دستور همه جانبه برای زبان فارسی نوشته شود.
وی نبود منابعی که به تاریخ زبان فارسی و منابعی که به ویژگیهای سبکی متون قدیم بپردازند را از کمبودهای دیگر در پژوهشهای زبان فارسی دانست و ضمن پر اهمیت خواندن این موانع، افزود: ما نمیدانیم زبان ما تا چه حد از سغدی تأثیر پذیرفته و یا از نحو زبانهای خوارزمی یا دیگر زبانهایی که در شمال شرقی ایران وجود داشته یا زبان پارسی ایرانی میانه چقدر بهره بردهایم.
این عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی ضمن مرور سوابق پیشنهاداتش در این زمینه گفت: لازم است پژوهشهایی در این زمینهها انجام شود و در دسترس محققان قرار بگیرد تا بتوانند به عنوان پایه و اساس کار به این موضوعات توجه داشته باشند.
دکتر رواقی در ادامه با اشاره به آغاز کارش در زمینۀ تفسیر بصائر از سال 1346، گفت: در همان زمانها شادروان آیت الله واعظزاده و استاد شانهچی از دانشگاه مشهد به بنیاد فرهنگ مراجعه کرده بودند که نسخۀ تفسیر بصائر را برای تصحیح و چاپ بگیرند اما بعد که متوجه شدند من کار را در دست دارم و دفتر اول و بخشی از دفتر دوم را به انجام رساندهام با محبتی که داشتند صرف نظر کردند و نسخه دست خود من ماند.
این قرآنپژوه با اشاره به چاپ جلد اول در سال 1359، گفت: من کتاب را در سال 1352 به بنیاد فرهنگ تحویل دادم اما به دلیل مشکلاتی که پیش آمد چاپ آن تا سال 59 به تعویق افتاد.
وی با اشاره به زمانبر شدن تصحیح این اثر گفت: در این مدت که همزمان من کارهای دیگری از جمله فرهنگنامه جامع قرآنی را نیز در دست داشتم، سعی کردیم همه نسخههای تفسیر بصائر را که شناسایی شد ببینیم و با کمک دوستان در حد توان کار را به پیش بردیم و شاید اگر قرار بود به برخی از نکات مورد اشارۀ استادان بپردازیم کار بسیار گستردهتر میشد.
دکتر رواقی در مورد قدمت نسخۀ قونیه نیز گفت: این که زبان کهنتری در این نسخه به کار رفته لزوما به معنای قدیمیتر بودن آن نیست؛ چرا که ممکن است این نسخه در یک حوزۀ جغرافیایی خاص که گونه زبانی دست نخوردهتری داشته نگارش یافته باشد.
اهمیت لطائف التفسیر
این قرآنپژوه همچنین با اشاره به زحمات فراوان خانم دکتر کماییفرد در تصحیح لطائف التفسیر، گفت: ایشان نهایت کوشش را برای هر چه بهتر آماده کردن این متن انجام داده و طی بیش از 12 سال زحمت قابل توجهی کشیدهاند.
وی گونۀ زبان فارسی ترجمۀ قرآن درواجکی را ماوراء النهری خواند و گفت: این کتاب نکتههای بسیار قابل تأملی دارد و مناسب بود و همچنین از آنجا که حاوی واژههایی است که در متون دیگر کمتر دیده میشود اگر توضیحات بیشتری دربارۀ این واژهها داده میشد مناسب بود.
ویژگیهای لطائف التفسیر و تصحیح آن
در بخش بعدی نشست خانم دکتر سعیده کماییفرد، مصحح لطائف التفسیر، به بیان نکاتی در خصوص این اثر و روند تصحیح آن پرداخت و گفت: لطائف التفسیر یا تفسیر درواجکی، که در برخی فهرستها لطائف العرفان یا تفسیر زاهدی یا تفسیر سیفالدین هم به آن گفتهاند تألیف فخرالدین سیفالدین ابونصر احمد بن حسن درواجکی است و به سال 519 هجری قمری در بخارا به رشتۀ تحریر در آمده است.
دکتر کماییفرد گفت: این تفسیر از میراثهای ارزشمند زبان فارسی است و غنای زبانی حوزۀ آن، یعنی ماوراء النهر، به گونهای است که قدیمترین نمونههای زبان و ادب فارسی را در بر میگیرد.
وی با اشاره به زمان تألیف این اثر، گفت: لطائف التفسیر در دورۀ اوج نثر فارسی، یعنی اواخر سده پنجم و اوایل سده ششم، که در آن زمان شاهد خلق آثار ارزندهای مثل تاریخ بیهقی، اسرار التوحید، کشف المحجوب، کیمیای سعادت، آثار ناصر خسرو، آثار خواجه عبدالله و دیگر متصوفان این عصر هستیم، تألیف شده و چون زمان زندگی مفسر نقطۀ تلاقی این دوره و شروع سبک فنی و مصنوع بوده است ما آثار هر دو نثر را در این تفسیر میبینیم.
مصحح لطائف التفسیر تسلط مفسر بر زبان عربی، استفادۀ وی از عبارتهای مسجع و لطیف فارسی، نکتهسنجیها و اشارات وی در توضیحات و تأویلات، آشنایی وی با دیدگاههای عارفان پیشین و معاصر و آشنایی با سخنان و اعتقادات دانشمندان خراسان و ماوراء النهر و دیگر روایان و مفسران ایرانی و غیر ایرانی را از جمله نکات قابل دریافت از این اثر دانست.
دکتر کماییفرد گفت: بسامد بالای واژگان فارسی در برابر واژگان عربی، به ویژه واژگان حوزۀ ماوراء النهر، این متن را به منبعی غنی و کارآمد برای کسانی که بخواهند در زمینههای گونهشناسی، سبکشناسی و تاریخ زبان فارسی کار کنند، تبدیل کرده است.
وی در ادامه به معرفی برخی از واژگان این تفسیر پرداخت و پس از ارائۀ توضیحاتی در این باره افزود: برای این که خوانندۀ کتاب با واژگان اثر بهتر آشنا شود فهرستی در انتهای جلد پنجم آمده که حاوی برابرنهادهای قرآنی به فارسی و بالعکس و نیز مفرداتی است که برابرنهاده ندارد و صرفا در متن به کار رفته است.
مصحح لطائف التفسیر گفت: گر چه مفسر در تفسیر خود غالبا متکی به گفتههای پیشنیان مانند امیرالمؤمنین(ع)، ابن عباس، مجاهد، قتاده، عبدالله بن مسعود، عبدالله بن مبارک، امام زین العابدین(ع)، حسن بصری، ضحاک، سعید بن جبیر و دیگران بوده است ولی در جاهای بسیاری میبینیم که به گفتههای شیخ ابومنصور ماتریدی سمرقندی و مفسر دیگری به نام غفال استناد کرده است.
وی افزود: البته در سراسر تفسیر نظر مستقل مفسر را هم میبینیم و این نشان میدهد که مصنف، که از اهالی دروازجه، یعنی یکی از محلات بخارا بوده، جایگاه ویژهای داشته است.
دکتر کماییفرد در پایان گفت: علاقهمندان به اطلاع از روش مفسر، عقاید وی و اختصاصات نگارشی و دستوری اثر میتوانند به مقدمۀ لطائف التفسیر مراجعه کنند.
برای دیدن گزارش تصویری این نشست اینجا کلیک کنید.