کد خبر:48348
پ
bookMD_1856621_2

انتشار تصحیح رسالۀ‌ موسیقایی عبدالعزيز بن عبدالقادر مراغی

رسالۀ موسيقی «نقاوة الادوار و تصانيف» اثر عبدالعزيز بن عبدالقادر مراغی با مقابله، تصحيح و مقدمۀ سید حسین ميثمی و مصطفی عبادی از سوی انتشارات مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهش‌های ایرانی و اسلامی) منتشر ‌شد.

میراث مکتوب- رسالۀ موسيقی «نقاوة الادوار و تصانيف» اثر عبدالعزيز بن عبدالقادر مراغی با مقابله، تصحيح و مقدمۀ سیدحسین ميثمی و مصطفی عبادی از سوی انتشارات مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهش‌های ایرانی و اسلامی) منتشر ‌شد.

کاظم موسوی بجنوردی، رئیس مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی در یادداشت خود بر آغاز این کتاب نوشته است: در میان هنرهای ایرانی، موسیقی از نظر علمی و عملی جایگاهی خاص دارد و از جملگی نشانه‌ها، از جمله نقوش و نگاره‌ها بر بناهای برجای مانده و حتّی ظروف پیداست که ایرانیان در هنر موسیقی و نوازندگی چیره‌دست بوده‌اند و تأثیر هنر موسیقی ایرانی بر سرزمین‌های دور دست موضوعی خود جالب و جذّاب است؛ به ویژه که این هنر در ایران با ادب و معنویّت درآمیخته و بالجمله، نه فقط روح ایرانیان را مصفّا می‌داشته، بلکه ظرافت و لطافت فرهنگ ایران در آن جلوۀ تمام یافته است. در آثار فلسفی و حکمی حکیمان و فرزانگان ایران زمین هم در طول تاریخ، موسیقی جزئی مهم و قابل توجه بوده و مبانی علمی آن از هر نظر بررسی شده است. بخش مهمّی از میراث موسیقی ایرانی، به ویژه از حیث نظری، همچنان در نسخه‌های خطّی باقی مانده و جز شماری معدود از اهل فضل و هنر بدان دسترسی نداشته‌اند و باید افزود که درک این قبیل متون هم به آسانی دست نمی‌دهد و تصحیح آنها نه‌فقط به مهارت کافی و شناخت علم موسیقی بستگی دارد، بلکه در گروی اطلاع و آگاهی وسیع از ادب فارسی و عربی و تاریخ و حتی علوم ریاضی هم هست و بدین‌سبب است که پیگیری موضوع تحقیق در موسیقی ایرانی از هر جهت دشوار، ولی لازم است. رسالۀ نقاوة الأدوار، تألیف عبدالقادر مراغه‌ای که اینک در برابر علاقه‌مندان قرار دارد، از جمله رسائل مهم در شناخت علمی و عملی موسیقی ایرانی است و کوشش استادان ارجمند جناب‌آقایان دکتر سیدحسین میثمی و مصطفی عبادی در تصحیح و انتشار آن درخور همه‌گونه سپاس و تقدیر است.

سیدحسین میثمی، عضو هیئت علمی دانشگاه هنر و از مصححان کتاب نیز در مقدمۀ این اثر آورده است: عبدالعزيز فرزند عبدالقادر مراغی است. وی همانند پدر خويش در عرصه‌های مختلفی فعاليت کرده است. حاصل اين تلاش‌ها تأليف رساله، ابداعاتی در نظام موسيقی، ساخت يک ساز جديد و ساختن آهنگ‌هايی در اقسام تصانيف زمانه است. در اين کتاب ابتدا شرح‌حال نويسنده، ابتکارات وی در نظام موسيقی و ساخت ساز ذکر و در ادامه به دو موضوع اصلی يعنی رسالۀ  نقاوة‌الادوار و سپس بخشی از تصانيف ثبت‌شدۀ وی در رساله‌های مختلف پرداخته می‌شود.

رسالۀ نقاوة‌الادوار از آن عبدالعزیز مراغی (د ۸۳۷ق) برای سلطان‌محمد فاتح (حکـ‌ : ۸۵۵-۸۸۶ق) در عثمانی نگاشته شده است. نقاوة معانی مختلفی دارد؛ اما از آن‌جايی که اين رساله تلخيصی از رساله‌های جامع‌الالحان و مقاصدالالحان عبدالقادر مراغی است، می‌توان حدس زد که مقصود نويسنده از اين عنوان، گزيده‌ای از اين رساله‌ها است که دو مبحث اصلی آن يعنی «ادوار نغمگی» و «ادوار ايقاعی» را شامل می‌شود. اصطلاح ادوار به بنيان‌گذار مکتب منتظميه، صفی‌الدين ارموی برمی‌گردد. در اين مکتب اصل مهمِ نظامِ فکری مؤلفين، انتظام‌بخشيدن به مباحث مختلف نظری موسيقی دوران خويش است. رسالۀ نقاوة‌الادوار و مقاصدالادوار اثر محمود فرزند عبدالعزيز را می‌توان آخرين رساله‌های مکتب منتظميه در قلمرو عثمانی دانست.

از عبدالعزيز تصانيف مختلفی نيز باقی مانده است. دو نمونه از تصانيف عبدالعزيز را می‌توان در همين رسالۀ نقاوة‌الادوار مشاهده کرد. سه تصنيف ديگر و چهار پِشرو از وی در نزهة‌الارواح فی تطريب الاشباح تألیف یعقوب بن محمد حنفی (به کوشش بهروز امینی، تهران، ۱۴۰۱)، سه تصنيف و ۲۰ پشرو در نسخۀ خطی کتابخانۀ بودلن (مجموعۀ Ouzeley)، شمارۀ ۱۲۸، پنج تصنیف در نسخۀ خطی پاریس، کتابخانۀ ملی فرانسه (متون قدیم فارسی)، شمارۀ ۲۶۰، یک تصنیف در نسخۀ خطی مجموعۀ تصانیف، کتابخانۀ بغدادلی وهبی (مفتی بغداد متوفای ۱۹۳۳م)، زیر مجموعۀ کتابخانۀ سلیمانیه، شمارۀ ۱۰۰۲، سه تصنیف در نسخۀ خطی موجود در گوتا (آلمان) کتابخانۀ ایالتی، نسخه‌های خطی شرق، شمارۀ P.۸۷، و سه تصنیف در نسخۀ موجود در کتابخانۀ نورعثمانيه، شمارۀ ۳۶۵۲ وجود دارد. از آن‌جايی که گردآورندگان اين تصانيف اغلب به ذکر عبدالعزيز اکتفاء کرده‌اند، شايد با احتياط بتوان آن‌ها را منسوب به عبدالعزيز دانست.

در مورد مؤلف

عبدالعزيز احتمالاً از کوچک‌ترين فرزندان عبدالقادر مراغی، از چهره‌های سرشناس تاريخ موسيقی در سلسله‌های آل‌جلاير و تيموری به شمار می‌آيد. وی در ۸۱۶ق متولد شد (نک. مقدمۀ خضرايی ۱۳۸۸: نُه و ده). اين احتمال وجود دارد که مادر وی نيز در موسيقی دست داشته؛ چنان‌که در نقاوة‌الادوار بيان می‌شود: « … اما در اول زمان والدين فقير [و] خواجه رضی‌الدين رضوان‌شاه متعين بوده … » (ن. خ، نورعثمانیه، شمارۀ ۳۶۴۶: a۷۰). از دوران کودکی وی آگاهی چندانی در دست نيست، جز اين‌که عبدالقادر در آموزش موسيقی به اين فرزند نيز همت گماشت. با شيوع وبا يا طاعون و درگذشت عبدالقادر (قاضی احمد کاشانی ۱۴۱۴: 321؛ سيداصيل‌الدين عبدالله واعظ ۱۳۵۱: ۱۵۱) در اثر بيماری مذکور، وضعيت هرات آشفته شد. اين اتفاق مقارن با 22 سالگی عبدالعزيز بود. آن‌چه مسلم است وی از اين واقعه جان سالم بدر برد. از اين تاريخ تا ۸۵۷ق، ۴۱ سالگی، از عبدالعزيز اطلاعی در دست نيست. در ۸۵۷ق سلطان محمد، فرزند سلطان‌مراد دوم عثمانی ۸۴۷- ۸۴۹ق/ بار دوم ۸۵۵-۸۸۶ ق، قُسطنطنيه را فتح کرد. اين موفقیت در شهرت وی تأثیر به‌سزايی داشت. اعتبار و اقتدار روزافزون وی سبب مهاجرت هنرمندان سرشناس به دربار اين سلطان شد. می‌توان حدس زد که عبدالعزيز نيز به همين دليل قصد پيوستن به دربار سلطان محمد را کرد. البته اين احتمال نيز وجود دارد که آوازۀ شهرت خاندان مراغی سبب دعوت وی به دربار باشد. اين مهاجرت را می‌توان دوران جديدی در زندگی عبدالعزيز دانست. از تصنيف «قول مُرصّع» وی برای اين سلطان چنين برمی‌آيد که در اين دوران عبدالعزيز تصانيفی در مدح اين سلطان می‌ساخته و از ابتدای رسالۀ نقاوة‌الادوار نيز چنين برمی‌آيد که اين رساله برای اين سلطان تدوين شده است. محتوا و ساختار رساله بی‌شباهت به رسالۀ مقاصدالالحان نيست. در اين ارتباط می‌توان حدس زد که وی ضرورتی برای تأليف رساله‌ای متفاوت نمی‌ديد، يا اين‌که مطالب چندانی که بتواند درخور يک رسالۀ جديد باشد در دست نداشت؛ با اين همه، وی مجبور بود که برخی از جملات رساله را تغيير دهد تا محتوای رساله منسوب به وی شود. در اين ارتباط دخل‌وتصرف‌های اندکی در رساله وجود دارد که به محتوای زمانه و فعاليت‌های وی برمی‌گردد؛ نیز می‌توان اين موضوع را مزيتی برای تصحيح مجدد رسالۀ مقاصدالالحان دانست. در اشعار تصانيف وی بيت‌هايی به ترکی و عربی ديده می‌شود. با توجه به تبار مراغه‌ای و رواج زبان ترکی در اين خطه، طبيعی است که وی اِشراف کاملی به زبان ترکی داشته باشد؛ همچنين با توجه به تحصيلات زمانه و آشنايی او با معارف دينی اسلام می‌توان گفت عبدالعزيز زبان عربی را به خوبی می‌شناخت. در ميان اشعار آمده در تصانيف، اشعار حافظ شیرازی نيز مشاهده می‌شود و می‌توان گمان برد که عبدالعزيز علاقۀ خاصی به اشعار اين شاعر بزرگ داشته است.

از خانوادۀ عبدالعزيز آگاهی چندانی در دست نيست؛ با اين همه يکی از پسرانش در دربار عثمانی جايگاه ويژه‌ای داشت. به احتمال زياد، پدر در آموزش‌های معارف زمانه نقش مهمی برای محمود داشته است. محمود خود در سرودۀ خويش به اين توانايی‌ها اشاره می‌کند: علم ادوار، علم ساز، اصول، شعر، تصنیف، صرف‌ونحو و کلام (ن. خ، نورعثمانیه، شمارۀ ۳۶۴۹: a۳). با توجه به حضور پدرش در دربار سلطان‌محمد فاتح می‌توان پنداشت که محمود از همان اوان کودکی يا نوجوانی با دربار امپراتوری عثمانی مرتبط بوده، زیرا رساله‌ای به نام مقاصدالادوار (تاريخ کتابت شوّال ۹۰۸ق) برای «السلطان بن السلطان سلطان بایزید بن محمدخان» تأليف کرده است. دانش‌پژوه اين سلطان را همان بايزيد دوم (حک ۸۸۶-۹۱۸ ق) معرفی می‌کند (۲۵۳۶/۱۳۳۶: ۱۴۳). محمود در تصانيف خويش به نام سلطان بايزيد اشاره می‌کند و می‌توان پنداشت که بخش عمده‌ای از زندگی محمود در دربار اين سلطان سپری شده است.

ابتکارات عبدالعزيز

عبدالعزيز در نظام موسيقايی صاحب ابداعاتی بود. دو مبحث اصلی نظام موسيقايی مکتب منتظميه ادوار نغمگی و ادوار ايقاعی است. عبدالعزیز در آوازهای شش‌گانه دخل‌وتصرفی در ساختار دومين آواز يعنی سلمک داشت. اين آواز از سه جزو زنگوله (د، ز، ط، يا)، حجاز (يح، يو، يج، يا) و اصفهان مَحَطّ بر نغمۀ راست تشکيل می‌شد که عبدالعزيز جزو سوم را به پنج‌گاه زايد (ا، د، و، ح، ی، يا) تغيير داد. فصل مشترک اين سه جزو نغمۀ «يا»، اگر مبنای نغمات را از Do بگيريم نغمۀ «يا» Sol می‌شود، بوده است. وی همچنين دو شعبه هم به فرعيات مُدال موسيقی دوران خويش افزود که در اين باره چنين می‌گوید:

اما این فقیر حقیر شعبات اختراع کرده و از آن جمله دو شعبه را در این مختصر ذکر نموده، یکی را شعبۀ شاهی نام نهاده و دیگری را شعبۀ صفا؛ اما شعبۀ شاهی که در نغمات آن قول مرصّعی تألیف رفته بر این ابیات …

اِنّ کِســـــری عهــدِنا ســـــــــلطانُ عصرٍ الّذی

               مِثله لَـــم یَسمح الافلاک فــــی حُسـنِ الشِیــَم

خسرو صاحب‌قران سلطان محمّد آن که او

               در میـــان پادشــــاهان شد به سلــــــطانی عَلَم

و هـــــــــو خاقان حسیب من خواقین الزمان

               و هــو سلطان نسیـب من ســــلاطین العــــجم

دادخواه درگه عــــــــــــدل تو صـــد نوش الروان

               خوشه‌چین خرمن جود تو صــد کاووس و جم

راحة‌الارواح للعشاق فــــــــــی حُســـن اللقا

               لذة الاشبــــــاح فی الافاق من لــطف الشِـیَـــم

تیـــــغ همچون ذوالفقارت حامـــی اسلام شد

               تا کشـــــــد اعـــدا از او سر در بیــابان عــــــدم

بيت

دولـــــتش تا گشت آگه بخــت اعدا خفته شد

               دائمـــــــاً بیـــــدار دار آن دولـــــت آگــــــــاه را

ای ملک ذکر توچون ازعالم صدق و صفاست

               در دعــــــــای شــاه گو آن ذکـــــر بی اکــراه را

تا بـــقاء انس و جان و برّ و بحـــر و کان اولا

               تا ثبـــــات مهـــــر و مـــاه و زهـره و کیوان دُرُر

دولتک پاینده اولسون تاج و تختک مستدام

               قــبۀ خضرا ده تا چـــــرخ فــــلک گـــــردان دُرُر

و این شعبه مرکب از دو نوروز اصل است و نغمات و ابعاد او بر این موجب است :

م                             يح            یجـ           ح             ه              جـ            ا

                              (do)        (La  )      Fa))        (Mi b)    (Re  )      Do))

اما شعبۀ صفا؛ که در نغمات او نیز عملی تألیف رفته بر این ابیات: … [حافظ شیرازی]

تاب بنفـشه مــــی‌دهد طــــرّۀ مشـــک‌ســـــای تو

               پــــردۀ غنــچه مـــــی‌درد خنــــدۀ دلگشـــــای تو

شـــــاه نشین چشــــم من تکیه‌گه خیـال تـوست

               جـــــای دعــــات شــــاه مــن بی‌تو مباد جای تو

ای گــــل خوش نسیم من بلبل خویش را بخوان

               کـــز سـر صدق می‌کند شب همه شب دعای تو

جــوش شـراب و شـور عشق آن نفسم رود ز سر

               کـــین ســـر پر هــوس شــود خـاک در سرای تو

دلـــق گـــدای عشـــق را گنـــج بـــود در آستیـــن

               زود بـــه ســلطنت رســد هــر که بـــود گدای تو

و نغمات و ابعاد او بر این موجب است:

م                                            لب           کط           کز           که            ک           يط            يز            يه

                                             (si b)      (la b)      (sol  )     (fa)         (re  )      (re b)     (Si)          (Si b)

وی همانند پدرش در زمينۀ ادوار ايقاعی نيز ابداعاتی داشت و دورهای ايقاعی وتدالصدر و ضرب‌المحنون از ابداعات اوست:

اما در ذکر ادوار ایقاعی که این فقیر اختراع کرده است، یکی را وتدالصدر نام نهاده و دیگری را ضرب‌المحنون. و اصول وتدالصدر را از آن جهت وتدالصدر خوانند که وتد در تقطیع بر صدر واقع شده است و تقطیعش بر این موجب است: تَنَنْ تَنْ تَنَنْ تَنْ تَنْ تَنَنَنْ. و نقره‌اش شانزده است؛ اما تقطیع ضرب‌المحنون بر این موجب است: تَنَنْ تَنَنَنْ تَنَنَنْ تَنَنَنْ.

يکی ديگر از ابتکارات وی در زمينۀ موسيقی، ساخت يک ساز جديد بوده است. وی در اين مورد می‌گوید:

اما ترویح که اختراع این فقیر است، دو قانونی است پشت بر پشت نهاده، سطح اسفل او تخته‌پوش است، بر بالای این دو قانون از چوب لوحی نهاده مساوی طول ساز و بر دو کنار لوح دو قطار میخ‌آهن زده، آن قطار که بر طرف یمین است به اوتار یمین تعلق دارد، و آن قطار که بر طرف یسار است بر طرف یسار تعلق دارد و ملاوی دو قطار است بر همین طریق، و طریقۀ اصطخاب این ساز چنان است: از ا تا له بر طریق اصطخاب چنگ است و له تا نب تمدید اوتار مساوی تمدید نغمات یح است تا له و تخته‌ای بر سطح اسفل مساوی می‌نهند مقدار یک وجب نزدیک کنار ساز.

عبدالعزيز همچنين در مبحث کوک‌های غيرمعمول ـــــ اصطخطاب غيرمعهود ـــــ ابتکاراتی داشت که به هريک از آن‌ها شَدّ می‌گفتند. لازم به ذکر است که شَدّ در مکتب منتظميه اصطلاحی بود که در مباحث مختلف به‌کار می‌رفت، لذا يکی از معانی آن کوک خاص است. وی در اين زمينه چنين می‌گوید: « … و این فقیر حقیر نیز دوازده شَدّ دیگر آورده که چون اهل عمل ضبط این شدود کنند، علی‌الدّوام نواخت در مجالس بر آن شدود خواهند کرد و مَحَطّ این شدود بر وتر زیر است. و این شدود مذکور را باز نماییم … ».

نسخه‌های موجود نقاوة‌الادوار

از اين رساله دو نسخه در استانبول ترکيه، یکی در کتابخانه و موزۀ توپقاپی‌سرایی (ت)، مجموعۀ سلطان‌احمد ثالث، شمارۀ ۳۴۶۲ و دیگری در کتابخانۀ نورعثمانيه (ن)، کتابخانۀ سليمانيه، شمارۀ ۳۶۴۶ موجود است. يک نسخه نیز در آنکارای ترکيه، کتابخانۀ ملی ترکيه، شمارۀ ۱۴۷، موجود است که کتابت آن به سال 1336ق برمی‌گردد. اين رساله در ۵۰ برگ تنظيم شده، ابعاد آن ۲۰۵×۲۴۵ و ابعاد متن ۱۴۵×۱۹۵ است. در هر صفحه ۲۲ سطر موجود و کتابت آن بر اساس نسخۀ نورعثمانيه است. نسخۀ ديگری هم در سنت‌پترزبورگ روسيه، کتابخانۀ سنت‌پترزبورگ، شمارۀ۴۴۶، وجود دارد. تصحيح حاضر بر اساس نسخه‌های استانبول است. نسخۀ اساس نسخۀ ۳۴۶۲ توپقاپی‌سرایی است و اطلاعات ذکرشده بر اساس توضيحات دکتر محمدتقی مسعوديه تنظيم شده است؛ با توجه به درخواست مکرّر، متأسفانه نسخۀ آنکارا برای مصححین ارسال نشد، نیز در تماس‌هایی که با کتابخانۀ سنت‌پترزبورگ داشتیم، مسئول نسخه‌های خطی از مفقود شدن این نسخه خبر دادند (۱۳۹۱: ۷-۸). لذا در اين چاپ همان دو نسخۀ استانبول مورد نظر قرار گرفت؛ اميد است در چاپ‌های بعدی مقابله‌ای با نسخۀ آنکارا نيز صورت گيرد.

نسخه‌های استفاده‌شده

۱. کتابت نسخۀ خطی به شمارۀ ۳۴۶۲ متعلق به سدۀ ۹ق است. اين نسخه با خط نسخ و نستعلیق کتابت شده که در آن عناوين به روش شنگرف (سرخ‌رنگ) آمده است. در متن تصحيحات و يادداشت‌هايی در حاشيه وجود دارد. نسخه دارای رکابه‌  و جلد چرم قهوه‌ای با طرح ترنج و لچک و لبه‌دار در ابعاد: ۱۵۰ ×۲۲۰ است. کاغذ آن آهاری دربرگيرندۀ ۷۵ برگ است که در هر صفحه به طور تقریبی ۱۷ سطر آمده است. این نسخه با علامت اختصاری «ت» مشخص شده و نسخۀ اساس است. این نسخه در کتابخانه و موزۀ توپقاپی‌سرایی (مجموعۀ سلطان‌احمد ثالث) نگهداری می‌شود.

2. کتابت نسخۀ خطی ۳۶۴۶ به سدۀ ۱۰ق برمی‌گردد. ابعاد آن ۲۵۶×۱۸۲ در ۷۲ برگ و ابعاد متن ۱۷۷×۱۰۳ تنظيم شده است. این نسخه در کتابخانۀ نور عثمانیه (در کتابخانۀ سلیمانیه) نگهداری می‌شود. این نسخه با علامت اختصاری «ن» مشخص شده است.

نکاتی در مورد تصحیح

براساس مطالعه و محتوای متن نسخۀ مادر، نسخۀ ۳۴۶۲ انتخاب و با حرف اختصاری (ت) = توپقاپی مشخص شده است. دومین نسخۀ مورد استفاده، نسخۀ ۳۶۴۶ است که با حرف اختصاری (ن) = نور عثمانیه معرفی می‌شود.

معمولاً متون قدیم فاقد نقطه‌گذاری در پایان جمله‌ها هستند و عمدتاً جمله‌ها با واو عطف به هم ادامه پیدا می‌کنند؛ لذا نقطه‌گذاری‌ها از طرف مصحّحان و به‌ویژه ویراستار محترم مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی سرکار خانم رضوان مسّاح مورد بازبینی و در صورت لزوم اعمال شد.

در رساله‌های پیشین غالباً گاه متن در توالی یکدیگر نوشته می‌شد. برای خواندن دقیق‌تر متن صلاح دیده شد که برخی از مباحث قابل تفکیک از یکدیگر جدا شوند.

با توجه به این‌که برخی از واژگان که از معنای واحدی برخوردارند ولی در متن با رسم‌الخط‌های مختلف نوشته شده‌اند یکدست ارائه شوند.

برخی از کلماتی که به نظر می‌رسد به درک متن کمک می‌کند اضافه و در قلاب [] قرار گرفت. جهت تشکیل‌شدن متن به نظر رسید که اختلاف نسخ و توضیحات واژگان کهن به یادداشت‌های پایان هر مبحث منتقل شود و از ارائۀ پانویس به دلیل این‌که گاه بخش زیادی از صفحه‌ها را شامل می‌شود اجتناب شد.

تمامی تصانیف نسخ خطی بخش دوم کتاب که مربوط به تصانیف منسوب به عبدالعزیز است به غیر رسالۀ ادوار سلطانی موجود در آکسفورد، کتابخانۀ بودلن (مجموعۀ Quzeley)، شمارۀ ۱۲ اعراب‌گذاری دارند. بنابراین عدم اعراب‌گذاری در این رساله از طرف مصحّحین نیست.

متن تصانیف مذکور غالباً به صورت متوالی نوشته شده‌اند. بهتر دیده شد برای تفکیک ساختار تصانیف اجزاء آنها از یکدیگر مجزا بشوند.

برخی از اشعار مشابه در تصانیف در نسخ مذکور گاه با تفاوت‌هایی ثبت شده‌اند. این موضوع به کاتب یا گردآورندۀ نسخ برمی‌گردد.

در مواردی شاعران شعرهای تصانیف مورد استفاده در بخش دوم کتاب تصانیف منسوب به عبدالعزیز پیدا نشدند. تفحص در مورد این شاعران نیاز به تحقیق گسترده‌ای دارد. در صورت مشخص‌شدن نام این شاعران می‌توان در چاپ‌های بعد به اسامی آنها اشاره کرد.

لازم به ذکر است برخی از اصطلاحات در زبان‌های مختلف تلفظ‌های گوناگون داشته‌اند. از آن جمله می‌توان به پیشرو (در زبان فارسی)، پِشرِوِ (در زبان ترکی) اشاره کرد. در رساله‌های موسیقی غالباً برخی از حروف را بدون نقطه می‌نوشتند یا حرف گ، اغلب به صورت ک نوشته می‌شد، مانند کواشت (گواشت) کردانیا (گردانیا). برخی از اصطلاحات تخصصی موسیقی در رساله‌های مختلف گاه با رسم‌الخط‌های مختلف به نگارش درمی‌آمد. مانند زنگوله که به صورت‌های زنکوله یا زنکله مشاهده می‌شود. تعدادی از الف‌های مرسوم زبان فارسی به صورت ی نوشته می‌شد مانند نوا که به صورت نوی آمده است. گاه از گذاشتن الف مقصوره پرهیز می‌کردند. یکی‌دیگر از موارد پیوند کلمات از نظر نگارشی بود که تلاش شد تا حد زیادی این واژه‌ها با رسم‌الخط کنونی ارائه شود.

در این تصحیح تنها جداول تنظیم شده توسط مصحّحان (در مقدمه‌ها هر دو بخش: رساله و تصانیف) شماره‌گذاری و توضیح داده شد.

نگاهی به ساختار رساله

این رساله دربرگیرندۀ مقدمۀ ۱۲ فصل و یک خاتم است. به نظر می‌رسد با توجه به فرضیۀ گرایش شیعه‌بودن عبدالقادر مراغی (بینش، ۱۳۶۶: دوازده) انتخاب ۱۲ فصل علی‌رغم دخل و تصرف‌های بی‌دلیل نبوده است. با توجه به مقدمه و خاتمه شاید بتوان این موضوع را با ۱۴ معصوم در اندیشۀ شیعیان اثنی‌عشری منطبق دانست. این ساختار در جامع‌الالحان و مقاصدالالحان عبدالقادر مراغی نیز رعایت شده است.

علاقه‌مندان برای تهیۀ رسالۀ موسيقی «نقاوةالادوار و تصانيف» که در ۳۰۴ صفحه، با شمارگان ۲۰۰ نسخه و به‌بهای ۵۹۵هزار تومان که از هفتۀ آتی عرضه می‌شود، می‌توانند از راه‌های زیر اقدام کنند:

مراجعۀ حضوری به فروشگاهِ انتشارات مرکز به نشانیِ تهران، نیاوران، کاشانک، شمارۀ ۲۱۰

مراجعه به فروشگاه اینترنتی انتشارات مرکز به نشانیِ  store.cgie.org.ir

تماس با انتشارات مرکز با شمارۀ تلفن‌های ۰۲۱۲۲۲۹۷۶۷۷ و۰۹۱۲۳۹۳۱۸۳۶

نقاوة الادوار و تصانيف

منبع: مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612