میراث مکتوب – فرهنگ اساطیر و داستانوارهها عنوان کتابی از دکتر محمدجعفر یاحقی است که به تازگی به زبان تاجیکی برگردان و منتشر شده است.
آنچه در ادامه میخوانید روایت دکتر یاحقی از برگردان و انتشار این اثر در تاجیکستان است:
مدتی بود که میدانستم برگردان کتاب فرهنگ اساطیر من به تاجیکی تمام شده و در انتظار چاپ به سر میبرد. قبل از آنکه رستم وهاب شاعر سرشناس و باقریحه تاجیک یعنی برگردان کننده کتاب با من تماس بگیرد و درخواست کند که نظر برخی ناشران ایرانی را برای کمک به انتشار آن جلب کنم، از طریق دوستان تاجیک در جریان بودم که مدخلهای زیادی از این کتاب به تاجیکی برگردان شده و در مجلات علمی و روزنامههای تاجیکستان به چاپ رسیده است ختی برخی از آن …نشریان را هم دریافت کرده بودم.
سه روز پیش که در کتابخانۀ ملی تاجیکستان با قهرمان سلیمانی مهمان آکادمیسین ناصرجان سلیماف بودیم ناگهان چاپ شده کتاب را روی میز گذاشت و گفت همین دیروز از چاپخانه آمده است. سر و روی کتاب و حجم آن نظرگیر بود (747 صفحه قطع وزیری) از مندرجاتش هم خودم بهتر از هرکسی خبر داشتم. کتابخانۀ ملی تاجیکستان سرمایه گذاری و مننتشر کرده است. الحق به عنوان یکی از نخستین انتشارات این نهاد علمی عظیم بعد از انتقال به ساختمان چشم نواز جدیدش سزاوار توجه و سپاس بود. از ناصرجان سلیم اف، که میان ما الفتی دیرینه بود، تشکر کردم. او را از زمانی که رئیس دانشگاه ملی خجند بود می شناختم و دراین بین هم زمانی که می خواست به عضویت آکادمی درآید، از طریق یک دوست مشترک با تأییدی که نوشتم نخودی درآش عضویت او انداخته بودم. شنیدم که این کتاب در دانشگاههای تاجیکستان تدریس می شود روشن رحمان دوست فلکلورشناس تاجیکم می گفت به اعتبار موضوع این کتاب در برخی از رشته های دانشگاهی تاجیکستان درس اساطیر و فرهنگ ایران باستان گذاشته اند و همین کتاب هم متن درسی آن است.
عصر همان روز در یکی از تالارهای کتابخانه ملی محفل حافظ خوانی بود با میان داری عسکر حکیم شاعر نام آشنای تاجیک که اتفاقاً هم پرواز ماهم بود و او را در فرودگاه دوشنبه دیده بودم. از من و قهرمان سلیمانی هم خواستند که در این جلسه شرکت کنیم که کردیم. آنجا بود که در کنار رستم وهاب برگردان کنندۀ کتاب قرارگرفتم. او را قبلاً هم دیده بودم اما در این سفر بیشتر (به قول تاجیکان) شناس شدیم و دیدم که عالم و شاعر قابلی است.