کد خبر:26045
پ
امیر کبیر

امیر کبیر در منابع دورۀ قاجار

به گفتۀ نصرالله صالحی در ایران فقط عباس امانت، عباس اقبال آشتیانی، فریدون آدمیت و زنده‌یاد ایرج افشار درباره امیرکبیر نوشته‌اند.

میراث مکتوب- به مناسبت بیستم دی‌ماه یکصد و هفتاد و یکمین سالروز شهادت میرزا محمدتقی خان فراهانی امیرکبیر نشست تخصصی با عنوان «بررسی چهره‌های میرزا تقی‌خان امیرکبیر نظام و غیر نظام» سه‌شنبه ۲۰ دی در مجموعه جهانی کاخ گلستان برگزار شد. در این نشست زهرا حاتمی، نصرالله حدادی، صفورا برومند، محمدرضا بهزادی و محمدحسن سمسار سخنرانی کردند.

در ابتدای نشست آفرین امامی گفت: مجموعه جهانی کاخ گلستان به یک نگاهِ دانش‌محور نزدیک شده و به دنبال این است که تمام تلاش خود را بکند تا با مخاطبان یک دیالوگ علمی برقرار کند. یکی از اقدامات ما این است فهرست‌نویسی آثار را در اختیار پژوهشگران قرار دهیم و در موزه توسعه گردشگری ایجاد کنیم. در گذشته بیشتر به دنبال نگاه اداری بودیم اما هم‌اکنون سعی داریم موضوعات تاریخی را افزایش دهیم.

مدیر مجموعه جهانی کاخ گلستان در ادامه افزود: هم‌اکنون سعی داریم موضوعات درباره دوره‌های تاریخی قاجار و مشروطه را در نشست‌ها فراهم و جذب پژوهشگر و مخاطب کنیم و موزه در واقع هویت دایمی داشته باشد. در سال‌های اخیر توجه به میراث مأنوس و نامأنوس بوده و توجه بازدیدکنندگان هم بسیار خوب بوده است.

سند جدیدی از امیرکبیر را بشناسیم

سپس زهرا حاتمی، پژوهشگر تاریخ معاصر در ادامه به موضوع نشست اشاره کرد و گفت: با توجه به عنوان نشست باید شناخت اجمالی و یک ذهنیتی درباره میرزاتقی‌خان امیرکبیر داشته باشیم. چهره‌ای که برای مردم یک قهرمان و چهره برساخته است. البته باید از تبادل آرا استقبال کرد. اگر در رشته تاریخ تحقیق راستی‌‌آزمایی می‌کنیم بهتر است به منابعی دوره قاجار که اجازه نداشتند امیرکبیر را قهرمان جلوه دهند رجوع کنیم که چگونه در تاریخ دوره ناصری امیرکبیر را اینگونه روایت می‌کند.

او افزود: به دو اثر از آثار اعتمادالسلطنه می‌خواهم اشاره کنم که در صدر تواریخ باید این بخش‌ها را بخوانیم. حتی اعتمادالسلطنه و پدرش که فرمان قتل را اجرا می‌کند ضمن اینکه امیر را به خیانت متهم می‌کند، ولی با عباراتی یاد می‌کند که این عبارات در تاریخ‌نگاری جدید تکرار می‌شود.

به گفته این پژوهشگر در دوره پهلوی برای مخالفت‌هایی با دوره قاجاریه بر اساس نظام شاه و وزیری، وزیری را از وزرا برکشیدند. فراتر از این، حکایت‌هایی از امیر شکل گرفته و با خواندن مقدمه این آثار می‌توانیم سراغ این قصه‌ها برویم که برای تاریخ‌پژوهان ارزشمند است. حتی برای ما در فضای آکادمیک تاریخ سیاسی به کار رفته و تعریف تاریخ موثق شده است. اگرچه عامیانه به نظر می‌رسد اما بخشی از روایت‌های عامه مردم را به چشم می‌کشد.

حاتمی ادامه داد: مردم امیر را دادخواه و قهرمان خود می‌بینند. امیرکبیر انسانی بود که اشتباهاتی داشته است. بخشی از این ماندگاری به دلیل روشی بود که او پیش گرفته بود و ما نیاز داریم سند جدیدی از امیرکبیر را بشناسیم. طبیعی است که ما راه پژوهش را پیگیری کنیم.

سندی جعلی در کتاب عباس امانت

در ادامه نشست نصرالله حدادی، پژوهشگر و تهران‌شناس به یک سند اشاره و نامه‌ای را برای حاضران خواند و گفت: دوره قاجار دوره حذف میرزا تقی‌خان امیرکبیر بود و در این دوره او به یک قهرمان تبدیل می‌شود. به ضرس قاطع می‌توانم بگویم این سند جعلی است و برای این نامه جعلی حتی کنگره برگزار کردند و دانشگاه تهران زیر آن را امضا کرد. این نامه به دلیل فنی و تاریخی اشتباه است و اولین کسی که به آن پرداخت استاد ایرج افشار و دومین فرد من بودم.

او افزود: یکی از اشکالات تاریخ‌نگاری ما شیفتگی است. امیر نه شقاوت دارد و نه بی‌رحمی. یکی از اشکالات تاریخ‌سازی قهرمان‌سازی متعددی است که ما انجام می‌دهیم. اساسا افسانه را دوست داریم و قصه گفتن برای ما دلنشین است. ما ایرانی‌ها دوست‌داریم انتهای قصه‌هایمان هیچ اتفاقی برای ما نیفتد. میرزا تقی‌خان امیرکبیر خدمات فراوان کشور کرد، اما در کشور عباس امانت، عباس اقبال آشتیانی، فریدون آدمیت و زنده‌یاد ایرج افشار درباره او نوشته‌اند. یعنی درباره بحث‌برانگیزترین شخصیت این مملکت‌ کتاب‌هایمان به پنج تا هم نمی‌رسد.

حدادی بیان کرد: در کتاب عباس امانت دو مطلب بیان می‌شود و مورد استقبال کسانی قرار می‌گیرد که تابوشکنی می‌کنند. اصلا و ابدا به کتاب عباس امانت کاری ندارم. عباس امانت نامه‌ای را می‌‌آورد که با نامه فریدون آدمیت در تضاد است و در حقیقت دو روایت از نامه وجود دارد. در سندیت تاریخ شک دارم. عباس امانت ادعایی را مطرح می‌کند و آن پناهندگی میرزاتقی خان به انگلستان است. سند مهمی است و املای سستی دارد و مشخص است از امیرکبیر نیست. امیرکبیر چه نیازی داشت که این نامه را بنویسد.

حافظه تاریخی ایرانیان روایتی از امیرکبیر دارد

سپس صفورا برومند، عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ درباره شخصیت امیرکبیر گفت: میرزا تقی خان فراهانی از شخصیت‌های تاریخی است که به دلیل سلوک فردی و عملکرد اجتماعی وزیر ناصرالدین شاه بوده است. روایت دارالفنون یا انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه، اصلاحات دولت و دربار و برخی قوانین اجتماعی را مطرح کرد. این موارد باعث شد در حافظه تاریخی ایرانیان روایتی از او وجود داشته باشد و با جست‌وجوی ساده در اینترنت یک گستردگی از نام او برخواهیم خورد. تمام این‌ها وجاهتی دارد که می‌تواند استفاده شود. برخی با رویکرد علمی و مستندات و منابع پرداخته‌اند؛ از جمله آثار کتاب «امیرکبیر و ایران» اثر فریدون آدمیت که بارها ویرایش شده است.

برومند افزود: گذشته از کارهای علمی بین عامه مردم روایت‌هایی است که گاهی ریشه علمی ندارد یا با حافظه جمعی مردم ترکیب شده است؛ یعنی مردم صحبت درباره امیرکبیر را به دلیل هیجان می‌پذیرند. به خصوص که رسانه‌های جمعی و تلویزیون به آن بسیار اهمیت می‌دهند. سریال «سلطان صاحبقران» جزو معدود سریال‌های پرمخاطب تلویزیون بود که ساخته شد و سمپاتی بین شخصیت مردم و امیرکبیر به وجود آورد.

این پژوهشگر ادامه داد: مکان‌هایی برای شناخت مردم و امیرکبیر وجود دارد که حمام فین مهم‌ترین آن است. یکی از مکان‌هایی که عامه مردم انتخاب می‌کنند موزه‌ها است. برخی هدفمند هستند و برخی هدفمند نیستند. یکی از مهمترین مکان‌ها کاخ گلستان است. کسی که در محوطه کاخ گلستان حرکت کند دوست دارد با سریال «جیران» آشنا شود. در شورای هماهنگی موزه‌ها بعد از سال ۹۸ صحبت‌هایی مطرح شد و آن فضای مجازی مردم از موزه‌ها بود. اگر چنین فضایی بر اساس مستندات موجود در ذهن خود تحلیل کنیم آن زمان می‌توانیم امیرکبیر را معرفی کنیم.

برومند در پایان سخنانش گفت: از مکان‌های مهمی که شکل بگیرد خانه موزه است؛ برای مثال منزل پدری امیرکبیر در فراهان، محله امیرآباد تهران، خانه میرزا محمدحسین فراهانی، خانه دبیرالملک در باغ عودلاجان، عمارت هفت‌تن و مهم‌ترین فضا کاخ گلستان است.

درباره القاب و تصویر امیر مشکل داریم

محمد بهزادی، پژوهشگر تاریخ معاصر نیز در ادامه نشست گفت: من با توجه به اینکه در القاب کار کرده‌ام به شخصه با قهرمان‌سازی از امیرکبیر مخالفم. همه مردم به او احترام می‌گذارند و من هم احترام می‌گذارم؛ برای مثال در انگلستان به چارلز اول احترام می‌گذارند. اما به نظرم آنچه از امیرکبیر ساخته شده یک بخش ساختاری است که از دوره‌های بعد از او ایجاد شد. شناخت افراد بر اساس همین روایت‌هاست. با توجه به اینکه در اسناد باز شود و آگاهی به دست بیاوریم مطمئنا اتفاقات بسیار خوبی خواهد افتاد. اینکه بگوییم امیرکبیر کاری در کشور نکرده در دوره قاجار یک شکل مشخصی داشت. امیرکبیر دربار را اصلاح کرد و ساختار سیاسی کشور را رو به جلو برد. اما این قهرمان‌سازی باعث شد مابقی افراد در هاله‌ای از ابهام قرار بگیرند.

او افزود: حاج میرزا آقاسی در ابتدای قاجار مظلوم است؛ در حالی‌که خدمات بزرگی کرده، ولی کسی به دنبالش نرفته است. ایجاد یک مدرسه دولتی از ایده‌های حاج میرزا آقاسی است. ما از عباس میرزا یک چهره جذاب درست کردیم در حالی‌که اینگونه نیست. محمدعلی میرزا جنگاورتر از عباس میرزا بوده است. یکی از اشکالات ما درباره کتاب فریدون آدمیت این است که او این کتاب را در سن ۲۱ سالگی نوشته است. کتاب مشهور در تاریخ قاجاریه داریم که مثال بزنیم «محاسن سلطانی» جزو کتاب‌های سُربی حساب می‌شود اما جزو تاریخ جعلی است. در تبریز به چاپ می‌رسد و در کتاب پسرهای فتحعلی شاه حذف شده است. مشکل اینجاست کسی دنبال کتاب اصلی نمی‌رود. ما هنوز درباره القاب و تصویر امیر مشکل داریم. تصویری که داریم از امیر در کتاب «تاریخ رجال بامداد» چاپ شده است. قرائت‌های اجتماعی اشتباه داریم که از عدم دسترسی به اسناد ناشی می‌شود.

بهزادی امت‌گرایی را ویژگی امیرکبیر خواند و گفت: یکی از نکات دیگر این است نگاه امیرکبیر نگاه امت‌گرایی بود در حالی‌که ما به نگاه ملی‌گرایی نیاز داریم. یک بخش مهم‌تر دخالت‌هایی بود که امیر در سیسیتم‌های خارجی داشت. برای مثال شورش‌هایی که در هند صورت گرفت. امیر غیر از این ساختار سیاسی در کشور پیاده کند، به دنبال این بود در مستعمرات تغییراتی ایجاد کند. با این حال باید موزه‌ای از امیرکبیر تاسیس شود که خیلی آگاهانه‌تر باشد. نوع تفکر داشته باشد و روی آن مانور دهیم.

امروز برای تشکیل یک موزه برای او یک لباس هم نداریم

در پایان نشست محمدحسن سمسار در سخنانی کوتاه و با این بیت از سعدی گفت «برخیز تا یک سو نهیم این دلق ازرق‌فام را/ بر باد قلاشی دهیم این شرک تقوا نام را»: امروز ایجاد موزه‌ای برای امیرکبیر از تکالیفی است که باید انجام دهیم. سخن گفتن برای امیرکبیر هم مثبت است و هم منفی. امروز برای تشکیل یک موزه برای او یک لباس هم نداریم.

او افزود: موزه سندی است از راست‌گویی و اگر حقیقت را نداشته باشیم نمی‌توانیم موزه را تشکیل دهیم. اگر قرار است کاری انجام شود باید با سناریوی امروزی تشکیل شود و بیننده را راضی کند.

منبع: ایبنا

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612